فلسفه مأموریت+

ارسال شده توسط محمد کارگر مزرعه ملا

قبل از اینکه فلسفه‌ی مأموریت را توضیح دهیم، بهتر است اول تعریف فلسفه را با هم مرور کنیم: “فلسفه تفکر است، تفکر درباره‌ی کلی‌ترین و اساسی‌ترین موضوعاتی که در جهان و در زندگی با آنها روبرو هستیم؛ فلسفه در پی دستیابی به بنیادی‌ترین حقایق جهان هستی است”.

فلسفه‌ی مأموریت+ می گوید که: “تمام انسان ها در زندگی خود یک مأموریت مهم دارند که باید آن را پیدا کنند و برای انجام آن در تلاش باشند، آن زمان است که زندگی‌شان معنای واقعی به خود می گیرد و موفقیت های بزرگی به وجود می آیند”.

سال ۸۸ فلسفه‌ی مأموریت را در زندگی‌ام کشف کردم و پس از آن در سال ۸۹ با راه اندازی سایت مأموریت+ در تلاش هستم تا در کنار آموزه های مفید این موضوع بسیار مهم را بیاموزانم که: “پیدا نمودن مأموریت زندگی خود و قدم برداشتن در مسیر صحیح برای انجام آن شاه کلید موفقیت و خوشبختی است”؛ بیش از ۱۲ سال تحقیق و پژوهش در مورد مأموریت زندگی و یا رسالت شخصی، ما را به نتایج فوق‌العاده ای رسانده است که در ادامه با گوشه ای از آنها آشنا می شوید.

در این سال ها که به تحقیق و پژوهش درباره‌ی مأموریت شخصی زندگی هر انسان مشغول بودم، افراد مختلفی مأموریت را با نام های مختلفی بیان می کردند: عده ای به آن می گفتند “بزرگ‌ترین هدف و آرمان زندگی، هدف وجودی، هدف نهایی- نقش ما در زندگی، نقش ویژه من، وظیفه من، کار ویژه من در زندگی”، عده ای می گفتند “رسالت زندگی، رسالت ما در زندگی، رسالت فردی در زندگی، رسالت شخصی در زندگی، رسالت الهی”، عده ای گفته بودند “طرح الهی”، “تکلیف الهی، تکلیف ما در زندگی”، “دارما”، “ایکیگای”، “گوهر درونی، موهبت درونی”، “نبوغ ذاتی”، عده ای نیز به آن می گفتند “افسانه‌ی شخصی” و عده ای دیگر گفته بودند “استعداد، استعداد درونی، استعداد ویژه، استعداد ذاتی و یا استعداد برتر هر انسان”؛ اما همه مقصودشان همان مأموریت شخصی زندگی هر انسان در جهان بود که باید از آن آگاهی پیدا کرد و آن را به درستی انجام داد.

نظام آفرینش نظامی حکیمانه و هدف‌مند است؛ در جهانی که همه چیز با وظیفه ای ویژه و نظمی خاص آفریده شده و در جریان است آیا اتفاقی است که افراد تأثیرگذار و شناخته شده هر کدام مشغول انجام کاری شده اند؟ کسانی که در جهان نام آنها پُر آوازه شده است، به خاطر این می باشد که دانسته اند در این جهان مأموریت‌شان چیست، پس از دانستن این موضوع تلاش خود را در راستای انجام مأموریت‌شان گذاشتند و به دستاوردهای بسیار با ارزشی رسیدند که نه تنها برای خودشان مفید بوده، بلکه برای مردم سراسر جهان نیز مفید و با ارزش بوده است؛ این داستان همچنان ادامه دارد، در حال حاضر نیز افرادی که می دانند مأموریت‌شان در زندگی چیست و برای انجام آن در تلاش هستند، در حال تأثیر گذاشتن بر جهان و درخشیدن می باشند و تلاش آنها برای انجام مأموریت‌شان باعث می شود کارهای مفید و با ارزشی انجام دهند و موفقیت های بزرگی برای آنها به‌دست بیایند.

هر کس قلمی رفته‌ست بر وی به سرانجامی/ سعدی

هر انسانی منحصربه‌فرد است و برای انجام کاری خلق شده است؛ ما در سایت مأموریت+ بر این باوریم که خداوند نه تنها هیچ چیز را در جهان هستی بی دلیل خلق نکرده است بلکه هیچ انسانی را بی دلیل به این جهان نفرستاده است و همه‌ی ما انسان ها برای انجام مأموریتی به این جهان پا گذاشته ایم تا تأثیرگذار و مفید باشیم و به سهم خود باعث آباد شدن زمین شویم، اما تعداد کمی از انسان ها در طول تاریخ به این موضوع پی برده اند، اهمیت آن را درک کرده اند، مشغول انجام مأموریت خود در زندگی بر روی زمین شده اند، به موفقیت های بزرگی دست یافته اند و کارهای مفید و با ارزشی برای بشریت انجام داده اند. این یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که هر فرد باید از آن در زندگی خود آگاهی داشته باشد: “دانستن مأموریت خود در زندگی و سپس تلاش برای انجام آن در مسیر صحیح”. بسیاری از انسان ها از مأموریت خود دور مانده اند و نمی دانند در این جهان چه مأموریتی دارند، به همین علت است که از زندگی خود لذت نمی برند، از این شاخه به آن شاخه می پرند، کارهای مختلفی را انجام می دهند اما رضایت قلبی از انجام آنها ندارند و گاهی سپری شدن روزها و شب ها را بدون هیچ دستاورد مفید، با ارزش و بزرگی نظاره می کنند، چرا که در جایگاه درست خود قرار نگرفته اند.

برای مثال پیامبران مأموریت داشتند تا راه هدایت را به انسان ها نشان دهند و آنها را از بدی ها بازدارند. در قرآن کریم آمده است:

تو مأموریت عالم رویا را انجام دادی، ما نیکوکاران را چنین نیکو پاداش می دهیم/ صافات- ۱۰۵

و ما تو را به رسالت برای مردم فرستادیم و تنها گواهی خدا کافی است/ نساء – ۷۹

حضرت داود(ع) نیز از خداوند پرسید: “یا رب لماذا خلقت الخلق؟” پروردگارا! چرا آفریده ها را پدید آوردی؟، پاسخ آمد: “لما هم علیه” برای آنچه آنان برآنند “برای قابلیت هایی که دارند”/ عوالی اللئالی ج۴ ص۷۱۱. هدف آفرینش آنها این است که استعدادهایی که شخصیت آنها بر اساس آن شکل گرفته، شکوفا گردد و به منصه ظهور برسد.

همان‌طور که در فلسفه‌ی وجودی سایت مأموریت+ نیز گفته شد، خداوند در آخرین کتاب آسمانی خود قرآن فرموده است که:

“خدای ما آن کسی است که همه‌ی موجودات عالم را نعمت وجود خاص خودش بخشیده و سپس*به راه کمالش*هدایت کرده است/ طه- ۵۰

بگو که هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد و خدای شما به آن‌که راه‌یافته‌تر است*از همه کس* آگاه‌‌تر است/ اسراء- ۸۴

آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده‏ایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمى‏شوید/ مؤمنون- ۱۱۵

آیا آدمی می‌پندارد که او را مهمل*از تکلیف و ثواب و عقاب* گذارند*و غرضی در خلقتش منظور ندارند*/ قیامه- ۳۶

ما این آسمان و زمین و آنچه را که میان آنهاست به باطل نیافریده‌ایم/ ص- ۲۷

او شما را از زمین آفرید و از شما آبادانی زمین را طلب کرد/ هود- ۶۱

برای هر کدام از شما راه جداگانه ای قرار داده ایم/ مائده- ۴۸″

بنابراین مطمئنا وجود هر یک از ما در این جهان برای انجام مأموریتی است و در آموزه های اسلامی ما نیز به گونه های مختلف به این موضوع اشاره شده است و افراد شناخته شده‌ی بسیاری از سراسر جهان به گونه های مختلف به این موضوع مهم اشاره کرده اند.

مردم همانند معدن های طلا و نقره هستند/ رسول خدا(ص)

از گردش روزگار، گوهر مردان آشکار می شود/ امام علی(ع)

خدایا مرا در راهی خرج کن که مرا برای آن آفریدی/ حضرت فاطمه زهرا(س)

خدایا بر محمّد و آل محمّد درود فرست و مرا از آنچه توجّه به آن دچار سرگرمی و مشغولیّت می‌کند باز دار و مرا به‌ امور و کارهایى که‌ فردای قیامت از‌ من‌ بازخواست مى کنى مشغول دار و‌ سراسر روزهاى عمرم را‌ در‌ آنچه مرا براى ‌آن آفریده اى مصروف دار/ امام سجاد(ع)- صحیفه سجادیه- باب ۲۰- فراز ۳

امام صادق(ع) فرموده است که در حکم حضرت داود آمده است: انسان عاقل باید زمان خود را بشناسد، به کاری که موظف است روی آورد و آن را به درستی انجام دهد.

هر یک از حضرات معصومین(ع) در این عالم مأموریت دارند و مأموریت حضرت رضا(ع) دستگیری از عرفا و سالکین در این مرحله یعنی نور ذات می‌باشد/ شیخ جعفر مجتهدی

به تعداد افراد آدمی، در کره‌ی زمین و در کُل تاریخ هدف و مقصد است، هر کسی زندگی خودش و ویژه ویژه‌ی خودش. می‌گویند عشق تابع هیچ قاعده‌ای نیست و این عقل است که حسابگر و ضابطه‌مند است, در حالی که ما به دنبال عشق متعهد هستیم که برای انجام یک مأموریت سنگین پا به عالم آفرینش گذاشته است/ دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی

زندگی اندک اندک به هر کس می فهماند چه کاره است/ یوهان ولفگانگ فون گوته

هرکس به قصد انجام وظیفه‌ی معینی خلق شده است و هیچ‌کس جز او توان انجام این مأموریت را ندارد. درک این حقیقت بسیار مهم است. شما زاده شدید تا به دلیلی خاص از سایرین متمایز شوید، تا کاری کنید که برای همیشه در اذهان باقی بمانید، تا منشأ اثری باشید که هرگز فراموش نمی شود. شما برای انجام کاری خلق شده اید که هیچ‌کس جز شما نمی تواند آن را انجام دهد. تک تک افراد بشر برای تحقق کاری خلق شده اند که هیچ‌کس جز خود او نمی تواند به انجام برساند/ دکتر مایلس مونرو

بنابراین هر یک از ما برای یک زندگی عادی ساخته نشده ایم. معنای زندگی برای انسان این است که کار با ارزشی انجام دهد، کاری که می تواند در زندگی خودش و دیگران تأثیرگذار و مفید باشد و آن کار انجام مأموریت‌مان در زندگی است.

شما با پیدا نمودن مأموریت خود در زندگی یکی از مهم‌ترین قدم های اولیه را برای رسیدن به موفقیت و خوشبختی در زندگی‌تان بر خواهید داشت. ما در سایت مأموریت+ به شما کمک می کنیم مأموریت خود را در جهان و در زندگی خود به درستی پیدا کنید و از مسیر صحیح آن را به درستی انجام دهید، آن زمان خواهید دید چگونه از فواید بی‌نظیر پیدا نمودن و انجام مأموریت خود در زندگی بهره‌مند می شوید و همچون ستاره ای این‌بار در زمین می‌درخشید؛ این مأموریت ماست: “موفقیت شما”.

فواید پیدا نمودن مأموریت‌مان در زندگی و انجام آن به شکل صحیح- چرا باید بدانید در زندگی خود چه مأموریتی داریم؟

فواید پیدا نمودن مأموریت‌مان در زندگی و انجام آن به شکل صحیح:

+ به انجام یکی از مهم‌ترین کارهایی که باید در زندگی خود آن را انجام دهیم مشغول می شویم تا نقش مهم خود را در زندگی ایفا کنیم

+ در مسیر منحصر به فرد خودمان قرار می گیریم

+ دلیل بودن خود را در جهان می دانیم و متوجه می شویم زندگی ارزش ادامه دادن را دارد

+ معنای زندگی خود را متوجه می شویم و زندگی‌مان معنای واقعی و عمیقی به خود می گیرد

+ هدفمند زندگی می کنیم و طول عمر بیشتری داریم

+ در جایگاه درست خود در جامعه قرار می گیریم

+ در زندگی خودمان، دیگران و جهان پیرامونمان تأثیرگذار، مفید و ارزشمند خواهیم بود

+ به بهبود و رشد جهان پیرامون خود کمک می کنیم و دنیای اطرافمان را به جای بهتری برای زندگی تبدیل می کنیم

+ به کاری که انجام می دهیم افتخار می کنیم

+ کاری که به آن علاقه داریم و دوست داریم را انجام می دهیم، کاری که هیچگاه برایمان تکراری و خسته کننده نمی شود

+ گذر زمان را متوجه نمی شویم چرا که از انجام کار خود لذت می برند

+ از این شاخه به آن شاخه نمی پریم و به بی‌راهه های مختلف نمی‌رویم

+ تصمیم‌گیری برایمان دقیق، مشخص و آسان می شود و بله و نه‌های محکمی می گوییم، به جای اینکه با تردید و دودلی و با شاید و اگر پاسخ دهیم

+ عمر و زندگی با ارزش خود را تلف نمی کنیم و آنها را هدر نمی دهیم

+ حسرت گذشته و زندگی از دست رفته را نمی خوریم

+ به حال خوب دست می بیابیم و با انگیزه و نشاط و شور و شوق زندگی می کنیم

+ خود را ارزشمند می دانیم

+ با اعتماد به نفس زندگی می کنیم

+ آرامش و رضایت قلبی عمیق درونی داریم، از خودمان رضایت داریم و همچنین از روزهایی که در حال سپری شدن هستند

+ زندگی اصیل و زیبایی را تجربه می کنیم

+ به درآمد پایدار، زیاد و در حال رشد می رسیم و استقلال مالی پیدا می کنیم

+ خواسته یا ناخواسته در میان مردم محبوبیت و شهرت کسب می کنیم و نام نیک و ماندگاری را از خود به یادگار می گذاریم

+ همچنین بسیاری از موفقیت ها و رسیدن به خواسته‌هایمان*اهداف، رویاها و آرزوها* بعد از شروع و انجام مأموریت‌مان در زندگی به دست می آیند.

برخی از مأموریتی ها:

گفته های چند نفر از کسانی که ما آنها را می شناسیم و توانستند با پیدا نمودن مأموریت‌شان در جهان تأثیرگذار باشند، بدرخشند، از زندگی خود یک شاهکار بسازند، کارهای مفید و با ارزشی انجام دهند و به موفقیت های بزرگی دست یابند.

دکتر علیرضا آزمندیاندکتر علی رضا آزمندیان: “من اینک به عنوان قائم مقام خدای رحمان و به عنوان جانشین او روی کره‌ی زمین مأموریت یافتم تا در مسیر شکوفایی کمال خود را از نو تعریف کنم و به رمز و رازی که بین من و خدای کریم است پی ببریم و در یک عروج الهی و پرواز خدایی از بُعد زمینی و خاکی خود رها شوم و به بُعد افلاکی و آسمانی خود ارتقا پیدا کنم و به کمال برسم و به این توفیق بزرگ الهی که معاشقه از نزدیک با خداوند است دست پیدا کنم”.

“زندگی یک مأموریت است با اهداف و آرمان های مختلف، ابعاد زندگی ما عرصه های این مأموریت را تعریف می کنند. نا رضایتی از شرایط موجود عامل بزرگی برای رسیدن به بینش بهتری است. راضی نباشید از زندگی‌تان تا تمام جریان زندگی‌تان عوض شود. بپرس از خودت: کجا بودی، کجا هستی، چه می جویی، حال ندای درونی ما چه می گوید؟”.


استاد احمد حلتاستاد احمد حلت: بزرگی در جهان میگه: “کسی که چرایی زندگی را یافته، با هر چگونه ای خواهد ساخت”. خانم ها و آقایان همین امشب معلوم کنید، از خداوند پرسش کنید، قبل از خواب بپرسید: “خدایا مأموریت من در این جهان چیه؟”.

مهم نیست که چه جایگاهی دارید، مهم نیست که کجا می خواهید بروید، حتی یک آبدارچی در یک کمپانی، در یک شرکت، در یک سازمان، می تواند یک رسالت شخصی بزرگ داشته باشد.

من مأموریت خودم را تعریف کردم: “دادن نشاط و شادابی به مردم جهان”، با همه عشقم پای رسالتم وایسادم؛ شما رسالتتون چیه؟.

ویدیوی متن


حکیم ارد بزرگ

حکیم اُرد بزرگ: “آنکه در بیراهه قدم بر می دارد آرمان و هدف خویش را گم کرده است”.

 


دکتر سید محمود انوشه: “مأموریت اصلی حضور انسان در جهان ورای ظواهر است که می‌بایست به آن دقت کرد”.

 


محمود معظمی

محمود معظمی: “همه‌ی انسان ها دارای مأموریت منحصر به فردی در زندگی هستند که مأموریت هر کس جدا از مأموریت دیگران است. مأموریت زنبور تولید عسل و مأموریت گُل تولید شهد است. اگر انسانی مأموریت خود را در زندگی بشناسد می تواند تا سرحد کمال پیشرفت کند و شاهد موفقیت را در آغوش بگیرد. مأموریت انسانی که خلیفه و جانشین خداوند است چیست؟؛ مأموریت کسی پزشک شدن و کس دیگر کشاورز شدن است تا در آن کارها موفق باشند. اگر شما هم بتوانید بدانید مأموریت شما چیست آثار خارق العاده ای بر زندگی شما دارد؛ راستی آیا از مأموریت و توانایی های خود آگاهی دارید تا بتوانید آنها را شکوفا کنید؟”.


دکتر شاهین فرهنگ

دکتر شاهین فرهنگ: “قانون دارما می گوید هر موجودی در دنیا وظیفه ای دارد، همه‌ی ما انسان ها موجوداتی هستیم با مأموریت های منحصر به فرد؛ تک تک ما آدم ها آنقدر ارزشمندیم که اگر نباشیم پازل جامعه بهم می‌خورد. تک تک ما با رسالت و مأموریت خاصی به این دنیا آمدیم، باید بگردیم و آن را پیدا کنیم. ما آمدیم که خوب باشیم و خدمت کنیم، آمدیم که از من به ما برسیم. ببین چه کار می توانی بکنی؟ چطور می توانی دست مردم را بگیری؟ کمکی بکنی و سنگی را از سر راهشان برداری؟ من و شما مسئولیم در قبال تمامی آدم هایی که دور و بر ما هستند”.


مصطفی شاملویی: “انسان را اگر در یک دایره فرض بگیریم هر کسی نزدیکِ نزدیکش را می بیند، ولی وقتی شما یک هدفی خارج از محیط دایره داشته باشید، از این هدف های کوچک خیلی راحت می گذرید و اینها را تبدیل به پله برای خودت می کنی، دیگه مقصدت نمیشه، فقط می خوای زود پرش کنی و خیلی هم راحت با مشکلاتت کنار میای”/ مخترعی با بیش از ۷۰۰ اختراع

 


عباس برزگر

عباس برزگر: “چون عاشق کارم بودم دلم می خواست این کار رو ادامه بدهم، چون فکر می کردم اون روزنه ای که همیشه تو دنیای سیاه خودم دنبالش می گشتم پیدا کردم؛ شغلی به این پرستیژی و خوب”/ یکی از موفق‌ترین کارآفرینان در زمینه‌ی بوم‌گردی


شمس تبریزی: “در اندرون من بشارتی هست، عجبم می آید از این مردمان که بی آن بشارت شادند”. “مرا فرستاده اند که آن بنده‌ی نازنینِ ما*مولانا* میانِ قومِ ناهموار گرفتار است، دریغ است که او را به زیان برند”. “تحصیل علم جهت لقمه‌ی دنیا چه می‌کنی؟ این رَسَن از بهر آن است که از چَه برآیند، نه از بهر آنکه از این چَه به چاه‌های دگر فرو‌روند. در بند آن باش که بدانی که من کی‌ام و چه جوهرم و به چه آمده‌ام و کجا روم و اصل من از کجاست و این ساعت در چه‌ام و روی به چه دارم؟”


%d9%85%d9%88%d9%84%d8%a7%d9%86%d8%a7-%d9%87%d8%b1-%da%a9%d8%b3%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d9%87%d8%b1-%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%b3%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%86%d8%af%d8%8c-%d9%85%db%8c%d9%84-%d8%a2%d9%86مولانا: “هر کسی را بهر کاری ساختند، میل آن را در دلش انداختند”. شاعر و صوفی پارسی قرن سیزده میلادی، جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی گفته است: “در عالم یک چیز است که آن فراموش کردنی نیست. اگر جمله چیزها را فراموش کنی و آن را فراموش نکنی باک نیست و اگر جمله را به جای آری و یاد داری و فراموش نکنی و آن را فراموش کنی هیچ نکرده باشی. همچنانکه پادشاهی تو را به ده فرستاد برای کاری معین، تو رفتی و صد کار دیگر گزاردی چون آن کار را که برای آن رفته بودی نگزاردی چنان است که هیچ نگزاردی، پس آدمی در این عالم برای کاری آمده است و مقصود آن است، چون آن نمی‌گزارد پس هیچ نکرده باشد”/ گوشه ای از فیه ما فیه


%d8%ac%d9%88%d8%a7%d8%af-%d9%82%d8%a7%d8%b1%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d8%aa-%d9%87%d9%85%d9%87-%d9%85%d8%a7-%d8%ae%d8%af%d9%85%d8%aa-%d8%a8%d9%87-%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d9%88جواد قارایی: “من یک بار بیشتر زندگی نمی کنم در این کره خاکی و یک هدفی وجود داره در پس به وجود آمدن من، من باید به آن هدفم برسم. اگر می شود ایثاری در حق کسی انجام داد، اگر می شود کاری برای مردم انجام داد، خدمتی به خلق کرد، در هر شکلی خدمت کنم به مردم و این بزرگترین رسالت و هدف هر انسان است به نظر من و باید قدر این لحظات را بدانیم که به راحتی می تواند از دستمان برود”. “هدف اصلی تولید این مجموعه، انتقال آرامش و زیبایی طبیعت و طبیعت نشینان به هموطنانِ عزیزتر از جان بود؛ هموطنانی که لایق بهترین‌ها هستند و رسالت همه‌ی ما خدمت به ایران و ایرانیست؛ بنده در این ۵ سال که مجموعه‌ی مستند ایرانگرد ۱ و ۲ را تولید کردم، از عشق و روح و جانم برای تولید این دو مجموعه مایه گذاشتم و در تولیدات بعدی باز هم چنین خواهم کرد. مشکلات بسیار بود اما به خواست خداوند و انگیزه‌ بالا برای خدمت به هموطنان عزیزم در این راه از هیچ چیز کوتاهی نکردیم و با تمام وجود کار کردیم و این کوچک‌ترین وظیفه‌ی هر ایرانی برای وطن است. ایرانگرد محصول عشق است نه بودجه و زمان، چرا که با کمترین بودجه تولید شد و سود مادی برایم نداشت اما رضایت و حمایت هموطنان عزیزم بزرگترین سرمایه برای بنده بود. پاینده باد ایران و ایرانی”/ یکی از موفق‌ترین مستندسازان در زمینه‌ی گردشگری در ایران


%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85-%d8%a2%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%a2%d9%84-%d8%a7%db%8c%d9%88%d8%a8-%d9%85%d9%86-%d9%87%d8%b3%d8%aa%d9%85-%d9%81%d9%82%d8%b7-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%a7%db%8c%d9%86%da%a9

آزاده آل ایوب: “من هستم فقط برای اینکه خدمت کنم، رسالتی که رو دوشم گذاشته انجام بدم؛ اون رسالت رو انجامش بدم و برم”/ یکی از موفق‌ترین مجری های برنامه کودک در رسانه ملی کشور

 


پیر امیدیار: “مأموریت من این بود که فرصت‌ها را تا آن‌جایی که امکان دارد همه‌گیر کنم تا آن‌ها بتوانند توان بالقوه خود را بالفعل کنند”.

 


تی هارو اکر: زندگی شما فقط محدود به شما نیست با دیگران سهیم شدن هم هست. این مأموریت شما از زندگی کردن در این لحظه در این زمین است. شما هم باید یک تکه پازل خود را اضافه کنید. اکثر مردم در نفس هایشان چنان غرق شده اند که همه چیز دور من و من و بیشتر من می چرخد. اما اگر شما می خواهید به معنای واقعی کلمه ثروتمند شوید فقط مربوط به شما نیست، شامل ارزش دادن به زندگی مردمان دیگر هم می شود. یکی از بزرگترین فیلسوف های زمان ما Buckminster Fuller گفت: “دلیل زندگی ما این است که ارزش و بهایی به افراد نسل خومان و همچنین آیندگان بدهیم”. ما با استعدادهای طبیعی در این زمین خلق شده ایم، چیزهایی که طبیعتا خیر و خوبی ما در آنهاست. این هدایا به شما داده شده است فقط به یک دلیل: “استفاده کنید و با دیگران سهیم شوید”. پژوهش ها نشان می دهد که خوشحال‌ترین مردم کسانی هستند که از نهایت استعدادهایشان استفاده می کنند. یکی از قسمت های مأموریت شما در زندگی این است که هدایایتان را سهیم شوید و تا آنجا که ممکن است به افراد بیشتری ارزش و بها دهید. این یعنی تمایل به بزرگ بازی کردن دارید. اشتباه نکنید هر نفر در این کُره یک مأموریت دارد. اگر شما الان زندگی می کنید برای این، یک دلیل وجود دارد. ریچارد باخ در کتابش به نام “جاناتان مرغ دریایی” می پرسد: “وقتی که مأموریتم را کامل انجام دادم دیگر چه می خواهم بدانم؟”؛ جواب: “اگر شما هنوز نفس می کشید پس کارتان تمام نشده است”. من گواهی می دهم که اکثر مردم کارشان را انجام نمی دهند، به وظیفه‌ی خودشان وفا نمی کنند. من مردم زیادی را دیده ام که خیلی کوچک بازی می کنند و مردم زیادی که اجازه می دهند ترسشان بر آنها حکم کند. به همین دلیل است که اکثر ما با تمام قوای خودمان زندگی نمی کنیم، هم از جنبه‌ی زندگی خودمان هم از نظر کمک به دیگران.


آلبرت انیشتین

آلبرت انیشتین: “من هیچ استعداد خاصی ندارم، فقط عاشق کنجکاوی هستم. چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک می کنید؟ من کنجکاو هستم. مثلا پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست می خورد. به همین دلیل است که من سال ها وقت صرف مطالعه موفقیت کرده ام. شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید؟، پیگیریِ کنجکاویِ شما رازی است برای رسیدن به موفقیت”.

 


استیو جابز

استیو جابز: “برای به انجام رساندن یک کار بزرگ باید به آن علاقه داشت و اگر هنوز آن چیز از دیدمان پنهان است باید دنبالش گشت و پیدایش کرد؛ ما به کمک کارایی های قلبمان پیدا شدنش را حس خواهیم کرد”.

 


جیم ران

جیم ران: “هر کدام از ما رسالتی بر عهده داریم. نوع بشر این فرصت معجزه آسا را در اختیار دارد که بتواند در زندگی هم‌نوع خود تحول ایجاد کند و او را از خواب غفلت بیدار سازد”.

 


کنت بلانچارد

کنت بلانچارد: “از نظر اکثر مردم کار و بازی کاملا با هم متفاوتند. کار امری اجباری است، اما بازی امری انتخابی و اختیاری. به اعتقاد من، بهترین شغل، شغلی است که در آن این تفاوت دیده نشود و بهترین رهبران آنهایی هستند که به کار خود عشق می ورزند. دان شولا مربی بزرگی بود چون حتی یکشنبه ها هم چیزی جز هدایت تیمش برای کسب پیروزی را ترجیح نمی داد. برای اینکه مطمئن شوید که کارتان همان بازی مورد علاقه تان می باشد پیشنهادم این است که برای خود یک مأموریت شخصی در نظر بگیرید. این مأموریت به شما کمک می کند که متوجه شوید چه چیزی باعث می شود که شما از کار خود لذت فراوان ببرید بدون آنکه متوجه گذشت زمان شوید. درک این موضوع برای بعضی ها دشوار است، اما چرا زندگی‌تان صرف همان چیزی نشود که دوستش دارید؟، اگر از کاری که انجام می دهید لذت نبرید، چطور می توانید در آن کار واقعا موفق باشید؟”/ گوشه ای از کتاب رهبری بر قلب ها


مارک تواین

مارک تواین: “دو روز مهم در زندگی شما وجود دارد: روزی که متولد می شوید و روزی که می فهمید چرا متولد شده اید”.

 


آنتونی رابینز

آنتونی رابینز: “شما مأموریت و مسئولیتی ویژه را در برابر خودتان و دیگران به دوش دارید و پیش از هر چیز و هر کس در برابر خودتان مسئول هستید”. “همه‌ی ما به این جهان آمده ایم تا کاری بزرگ را به انجام برسانیم و در وجود هر یک از ما موهبتی خاص نهفته است؛ یعنی واقعا معتقدم که در وجود هر یک از ما نیروئی همچون قول عظیم خفته است که منتظر یک تلنگر است”.

 


نیل دونالد والش

نیل دونالد والش: “مأموریت شما در روی کره‌ی زمین همان مأموریتی است که خودتان برای خودتان تعیین می کنید، زندگی شما همان چیزیست که خودتان مشخص می کنید و هرگز کسی نمی تواند در مورد آن داوری کند”.

 


وارن باخ

ریچارد باخ: “این هم آزمونی برای آنکه بدانیم مأموریت شما بر روی زمین به پایان رسیده یا نه: اگر زنده هستید پس هنوز رسالت شما تمام نشده است”.

 


روی دیزنی

روی دیزنی: “هنگامی که مأموریت خود را در زندگی می دانید تصمیم‌گیری خیلی سخت نیست”.

 


افلاطون

افلاطون: “جایی هست که جز تو هیچ‌کس نمی تواند آن را پُر کند، کاری هست که جز تو هیچ‌کس قادر به انجامش نیست”.

 


ناپلئون هیل: “در این بخش چند عامل مهم در ارتباط با هدف اصلی و مهم زندگیتان مطرح می شود. نخست اینکه چنین هدفی در حقیقت باید بزرگترین هدفتان در زندگی باشد. هدف اصلی و مهم زندگیتان در حقیقت همان هدفی است که در مقایسه با اهداف دیگر برای شما ارزشمندتر است و آرزو دارید به آن برسید. همچنین قصد دارید ثمره های دست یابی به آن را از خودتان به یادگار بگذارید. هدف اصلی و مهم زندگیتان به راستی باید چنین باشد. من به اهداف فرعی و کوچک زندگیتان اشاره نمی کنم. منظور من در حقیقت هدف اصلی و مهم شما در سراسر زندگیتان است. من تصور می کنم شما به این دنیا آمده اید تا کاری سازنده را انجام دهید و به هدفی ارزشمند برسید”/ گوشه ای از کتاب زندگی هدفمند

 


اندر متیوس: “مأموریت ما در زندگی بی مشکل زیستن نیست، با انگیزه زیستن است”.

 


پائولو کوئلیو: “نیروهایی هستند که روح و اراده‌ی ما را آماده می کنند، چون در این سیاره یک حقیقت بزرگ وجود دارد: هر که باشی و هر کار کنی، وقتی چیزی را از ته دل طلب می کنی، از این رو است که این خواسته در روح جهان متولد شده، این مأموریت تو بر روی زمین است. تحقق بخشیدن به افسانه‌ی شخصی یگانه وظیفه‌ی آدمیان است، همه چیز تنها یک چیز است و هنگامی که آرزوی چیزی را داری سراسر کیهان هم‌دست می شود تا بتوانی این آرزو را تحقق بخشی. باید بیاموزی زندگی به همین وابسته است؛ و اگر نتوانم؟، در حال زیستن افسانه‌ی شخصی‌ات می میری، این بسیار بهتر از مردن همچون میلیون ها آدم دیگر است که هرگز نمی دانند افسانه‌ی شخصی وجود دارد. مهم نیست چه می کنی، هر کسی بر روی زمین همواره تجلی بخش بنیادی‌ترین رسالت در سرگذشت جهان است و اغلب این را نمی داند. به راستی زندگی برای کسی که افسانه‌ی شخصی‌اش را می زید سخاوتمند است”/ گوشه هایی از کتاب کیمیاگر


اریک توماس: “تو با یک هدف و انگیزه ای مشخص خلق شده ای. وقتی تو خلق شدی برای انجام کاری طراحی شدی که دیگران قادر به انجامش نیستند. وقتی آن آدمی بشوی که باید شوی، وقتی این اتفاق بیفتد، آن وقت میفهمی که با بقیه فرق داری، شروع می کنی به داشتن ویژگی های متفاوت و خاص. وقتی بشی خود واقعیت، بشی همون آدمی که به خاطرش خلق شدی، بشی همونی که برای اون طراحی شدی، از بقیه متمایز می شی، اون موقع هر روز ارزشمندتر می شی”.


آندره ژید: ناتانائیل… کی گفته ام که می خواهم همانند من باشی!؟ تو را برای این که چون من نیستی دوست دارم. گمان مبر که کسی دیگر نتواند بر حقیقت تو دست یابد. بیش از هر چیز از چنین پنداری شرمسار باش. نگرش خود را بجوی. آنچه را دیگری نیز می تواند به خوبی تو انجام دهد, انجام مده. آنچه را که دیگری می تواند به خوبی تو بگوید و بنویسد, مگو و منویس. در درون خویش تنها به چیزی دل ببند که احساس می کنی در هیچ جا جز در تو نیست و از خویشتن با شکیبایی یا ناشکیبایی, آه موجودی بیافرین که جانشینی برایش متصور نباشند/ گوشه ای از کتاب مائده های زمینی


حافظ: “تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای”. شاعر فارسی‌زبانِ سده‌ی هشتم خواجه شمسُ‌الدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی مشهور به لِسانُ‌الْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسانُ‌الْعُرَفا و ناظِمُ‌الاُولیاء، در این مِصرَع گفته است: “حتی برای رسیدن به تاج شاهی باید قابلیت و جوهر ذاتی خود را نمایان سازیم و نشان دهیم که سزاوار آن هستیم و اگر قابلیت انجام کاری را داریم باید آن کار را انجام دهیم”. حافظ در جایی دیگر سروده است: “هر کس از مُهره‌ی مهر تو به نقشی مشغول”؛ به این معنی است که: “همه همچون مُهره‌هایی هستند که از روی لطف و مهربانی و از جانب تو مشغول ایفای نقشی در زندگی خود می باشند”.


آبراهام مزلو: “آنچه انسان می‌تواند باشد، باید بشود”.


یوسِتین گُردِر: مهم‌ترین چیز در زندگی چیست؟ اگر این سوال را از کسی بکنیم که سخت گرسنه است، خواهد گفت غذا. اگر از کسی بپرسیم که از سرما دارد می‌میرد، خواهد گفت گرما و اگر از آدمی تک و تنها همین سوال را بکنیم، لابد خواهد گفت مصاحبت آدم ها. ولی هنگامی که این نیازهای اولیه برآورده شد، آیا چیزی می‌ماند که انسان بدان نیازمند باشد؟ فیلسوفان می‌گویند بلی. به عقیده آن‌ها آدم نمی‌تواند فقط دربند شکم باشد. البته همه خورد و خوراک لازم دارند. البته که همه محتاج محبت و مواظبت اند. ولی از اینها که بگذریم، یک چیز دیگر هم هست که همه لازم دارند و آن این است که بدانیم ما کیستیم و در اینجا چه می‌کنیم/ گوشه ای از کتاب دنیای سوفی


آلبر کامو: “از دست دادن زندگی چیزی نیست و هر وقت که لازم باشد من این شهامت را خواهم داشت، اما از دست رفتن معنای زندگی و نابود شدن بهانه‌ی هستی، این است آنچه تحمّل کردنی نیست. نمی‌شود بی دلیل زندگی کرد”/ گوشه ای از کتاب کالیگولا


ویکتور فرانکل: من به جرأت می گویم که در دنیا چیزی وجود ندارد که به انسان بیشتر از یافتن “معنی وجودی خود در زندگی” یاری کند. در این گفته ی نیچه حکمتی عظیم نهفته است که: “کسی که چرایی زندگی را یافته است با هر چگونگی خواهد ساخت”/ گوشه ای از کتاب انسان در جستجوی معنی


ماری کوری: “زندگی برای هیچ‌کس آسان نیست. اما که چه؟ باید پشتکار و از همه مهمتر اعتماد به نفس داشته باشیم. باید باور کنیم که هر یک برای انجام کاری استعداد داریم و آن کار باید انجام شود”.


مری دانبار: “هر یک از ما به گونه ای منحصر به فرد و مهم موهبتی داریم، این هوشیاری و ماجراجویی ماست که نور ویژه‌ی خود را کشف کنیم”.


عطار: “تو ز چشم خویش پنهانی اگر پیدا شوی؛ در میان جان تو گنجی نهان آید پدید”. عطار نیشابوری به ما خاطرنشان می کند که اگر ما به درون خود نظر بیندازیم گنجی را در درون خود پیدا می کنیم.


دون خوان: “من این نکته را بارهای بی‌شماری به تو گفته‌ام: انسان باید راه خود را به کمک دل انتخاب کند تا شادمان‌ترین و سرزنده‌ترین باشد. ای بسا که چنین کسی بتواند همیشه بخندد… بسیاری از اهل معرفت همین کار را می‌کنند و چه بسا که روزگاری به سادگی ناپدید شوند”.


جک کانفیلد: “نبوغ و استعداد اصلی شما هوش طبیعی شماست، زمینه‌ای که در آن می‌درخشید”.


برایان تریسی: “خداوند به هر یک از ما قدرت داده است که در یک رشته به کمال برسیم که آن را حیطه‌ی کمال می گوییم”.


آرتور شوپنهاور: آنچه در حیطه‌ی قدرت ماست فقط این است که از شخصیت فطری خود به بهترین نحو استفاده کنیم و بنابراین فقط در پی فعالیت‌هایی باشیم که با شخصیت ما مطابقت دارد و سعی کنیم آنچه در خور شخصیت ماست بیاموزیم و از هر نوع آموزش دیگر بپرهیزیم و در نتیجه مقام اجتماعی، شغل و نحوه‌ای از زندگی را برگزینیم که با آن هماهنگ باشد/ گوشه ای از کتاب در باب حکمت زندگی


فلورانس اسکاول شین: “هنگامی که آدمی آگاهی از طرح الهی زندگی خویش را بطلبد، چه بسا در زندگی خود با دگرگونی هایی عظیم رویارو شود، زیرا قریب به اتفاق انسان ها از طرح الهی زندگی خود دور افتاده اند. والاترین خواهش آدمی آگاهی از طرح الهی زندگی خویشتن است، زیرا چه بسا کوچکترین تصوری از آن نداشته باشد، چرا که شاید صاحب استعدادی باشد شگفت انگیز منتها نهفته در ژرفترین زاویه وجود. پس آدمی باید چنین بطلبد: جان لایتناهی، راه ظهور طرح الهی زندگی‌ام را بگشا، بگذار تا هم اکنون نبوغ درونم عیان و بیان شود. بگذار تا هم اکنون آن طرح کامل را به چشم ببینم. مهم‌ترین هدف زندگی به انجام رساندن طرح الهی است”.


فریدریش ویلهِلم نیچه: “در جهان هستی، یک راه ویژه برای تو وجود دارد که هیچ‌کس دیگر جز تو نمی تواند آن را پیش گیرد؛ این راه به کجا منتهی می شود؟، نپرس، فقط راه را ادامه بده”.


وین دایر: “به جرأت می توانم بگویم، زمانی معجزات و جادوی واقعی در زندگی ام ظاهر شدند که من متوجه هدف و رسالت خویش در این دنیا شدم”.


پروین اعتصامی: “به ما دادند کالای وجودی؛ که برداریم از این سرمایه سودی”. رخشندهٔ اعتصامی, معروف به پروین اعتصامی در این بیت از ما دعوت می کند از کالای وجودی که به داده اند استفاده نماییم و از فواید مثبت آن خود و دیگران را بهره مند کنیم. او در جایی دیگر سروده است: “بار هر رهنورد یکسان نیست؛ این سبکبار و آن گرانبار است. هر کسی را وظیفه و عملی است؛ رشته‌ای پود و رشته‌ای تار است”.


استیو چندلر: “در زندگی راستین اگر ما نقش ایده آل خود را باور کنیم و از عهده‌ی اجرای آن خوب برآییم بدون تردید بازیگر کامیابی خواهیم شد”.


چارلی چاپلین: “در دنیا جای کافی برای همه هست، پس به جای اینکه جای کسی را بگیری سعی کن جای خودت را پیدا کنی”.


ناتانیل هاثورن: “هر فرد جایی برای پُر کردن در جهان دارد و خیلی مهم است که انتخاب کند آنطور باشد یا نه”.


دیپاک چوپرا: “هیچ قطعه‌ی اضافه ای در جهان وجود ندارد. هر کسی اینجاست چون جایی برای پُر کردن دارد و هر قطعه باید خود را در درون پازل بزرگ جورچین قرار دهد”.


پول سولمان: “من معتقدم هر انسانی برای انجام رسالتی به این جهان آمده است و این رسالت چیز کوچک و بی ارزشی نیست، چون در آن صورت شایسته‌ی وجود شما نخواهد بود. شما برای ایفای نقش اساسی وارد زندگی این جهان شده اید، وظیفه ای در خور حضورتان”.


اُشو: “هر انسانی با سرنوشتی مشخص به این دنیا قدم می‌گذارد. او وظیفه ای دارد که باید ادا کند، پیامی که باید ابلاغ شود، کاری که باید تکمیل گردد. تو تصادفا اینجا نیستی بلکه به‌طور هدفمندی اینجا هستی، در پس وجود تو منظوری نهفته است. کُل هستی بر آن است کاری را از طریق تو به انجام برساند”.


تام هاپکینز: “یک مأموریت شخصی داشته باشید؛ شما باید در زندگی‌تان یک مأموریت داشته باشید، یک پس‌زمینه برای تمام افکارتان، مأموریت من این است: “هرلحظه‌ات را طوری سپری کن که ۱۰ سال بعد به خودت افتخار کنی”. شما هم باید مأموریتی برای خود داشته باشید، چه چیزی از خودتان می‌خواهید؟ چه چیزی برای شما ارزش است؟ آن را با خط درشت بنویسید و بر روی میز کارتان بچسبانید تا هر وقت خواستید کاری انجام دهید آن را در پس‌زمینه ی ذهنتان داشته باشید”.


مارک کوبان: “همه چیز نهایتا به این بستگی دارد که آن چیزی را که خیلی دوست داری پیدا کنی و سعی کنی که در آن عالی باشی”.


بنجامین اف- فیرلس: “فرمول موفقیت چیست؟ از نظر من موفقیت فقط چهار بخش دارد؛ ۱- انتخاب کاری که دوستش دارید، ۲- به کار گرفتن بیشترین تلاشی که می توانید، ۳- استفاده از موقعیت ها و ۴- تعاون و همکاری”.


از توماس ادیسون پرسیدند: “چرا اغلب جوانان موفق نمی شوند؟”، گفت: “برای اینکه راه خود را نمی شناسند و در جای دیگری گام برمی دارند. چنین افرادی دو نوع ضرر به جامعه می زنند: ۱- کاری را که شایستگی آن را دارند و اگر آن را تعقیب کنند کامیاب می شوند را انجام نمی دهند؛ ۲- کاری که بر عهده گرفته اند را به خوبی انجام نمی دهند و از عهده آن برنمی آیند”.


جانی کارسون: “هرگز در کاری که دوستش نداری نمان. اگر از آنچه انجام می‌دهی لذت ببری، خودت را هم دوست خواهی داشت و آرامشی درونی را تجربه خواهی کرد و اگر در کنار این عوامل از نعمت سلامتی هم برخوردار باشی، به موفقیتی بزرگ تر از آنچه تصور می کرده ای دست خواهی یافت”.


سِر کِن رابینسون: در بخشی از کتاب خود با نام جوهر وجود تو, می نویسد: “گوهر وجود نقطه تلاقی استعداد ذاتی و علاقه فردی است. آنچه در میان افرادی که در این فصل با آنها آشنا شدید و دیگران که در ادامه کتاب با آنها ملاقات می کنید مشترک خواهید یافت این است که همه آنها به کار خود عشق می ورزند و با انجام آن شخصیت واقعی خود را احساس می کنند، احساس متفاوتی از گذشت زمان دارند و احساس سرزندگی می کنند، تمرکز بیشتری دارند و بیش از هر زمان دیگری باطراوت هستند. زندگی با گوهر وجود آنها را فراتر از مرزهای معمول لذت یا خوشبختی می برد. درباره شادی، اوقات خوش، غروب آفتاب و مهمانی صحبت نمی کنم. وقتی افراد با گوهر وجود خود زندگی می کنند با اساسی ترین احساس هویت، هدفمندی و سعادت ارتباط برقرار می کنند. از بودن در این حالت نوعی احساس الهام نسبت به خود حقیقیشان پیدا می کند و اینکه معنی و مفهوم زندگی شان چیست. به همین دلیل است که بسیاری از آنان کشف گوهر وجود خود را کشف مقدس می نامند. چگونه گوهر وجودی خود و دیگران را کشف کنیم؟ حقیقت این است که فرمول قطعی برای اینکار وجود ندارد. جوهره فردی هرکس متفاوت است، در واقع نکته همین است, ضمن اینکه ما محدود به استعداد یا گوهر وجودی واحدی نیستیم. ممکن است برخی افراد به برخی رشته ها علاقه مشابهی داشته باشند و در آنها به یک اندازه توانمند باشند و برخی دیگر دارای تنها یک علاقه و استعداد باشند که بیش از هر کار دیگری آنها را شکوفا و کامیاب نماید. هیچ قاعده ای وجود ندارد. با این حال گوهر وجود دارای عناصری است که چارچوب ذهنی برای ما فراهم می کند تا بفهمیم باید دنبال چه چیزی بگردیم و چه کاری انجام دهیم. گوهر وجود دارای دو ویژگی اصلی است و دو شرط نیز برای دستیابی به آن وجود دارد، این ویژگی ها استعداد و علاقه و آن شرایط نیز نگرش و فرصت هستند. ترتیب و توالی دستیابی به گوهر وجود چیزی شبیه این است: آن را می فهمم؛ دوست دارم؛ می خواهم؛ کجاست؟”.


وانگ تای یو: “اگر می خواهیم واقعا انسان باشیم کاری هست که همواره باید انجام دهیم و موفقیت واقعی هر کار دیگری بسته به انجام آن است”.


ژان پل سارتر: “دلم می خواهد پا شوم بروم، بروم به جایی که در آن به راستی در جای خودم باشم، جایی که با آن جور در بیایم”.


محمود دولت‌آبادی: “تا چه مایه اندوهناک و دشوار می‌تواند باشد عالم وقتی تو هیچ بهانه‌ای برای حضور در آن نداشته باشی”.


محمدعلی اسلامی نُدوشَن: “در نهاد هر آدمی روزنه‌ای رو به روشنایی و بلندی است، ولی هرکسی را آن سعادت نیست که آن را بگشاید و از آن پنجره‌ای سازد؛ تنها روان‌های ممتاز، دل‌های برگزیده و سرهای بی‌قرار از این راز باخبراند”. “آدمی‌زاد که بیشتر از یک زمان معیّن عمر نمی‌کند، باید هر کسی ببیند چه کاره است و در چه راهی بهتر می‌تواند خود را عرضه بکند”.


جیم کری: “چیزی که مرا مجذوب خود می کند این است که به ندرت پیش می آید کسی کنجکاو شود که ما واقعا در این سیاره چه می کنیم!؟. اکثر مردم چرخه‌ی کار، تغذیه، سرگرمی و خواب را به عنوان زندگی پذیرفته اند و تمایلی به درک عمیق‌تر از هدف ما در این جهان ندارند”.


نظامی گنجوی: “هر که خود را چنانکه بود شناخت؛ تا ابد سر به زندگی افراخت. فانی آن شد که نقش خویش نخواند؛ هرکه این نقش خواند باقی ماند. چون تو خود را شناختی بدرست؛ نگذری گرچه بگذری ز نخست. وانکسان کز وجود بی خبرند؛ زین درآیند وزان دگر گذرند”.


الکساندر اسمیت: “خداوند کارسازی سترگ است. اوست که تمامی بی نهایت را از شکوه و جلال آکنده است. خداوند عشق و مهربانی است و اشک های آفرینش را به هنگام پاک خواهد کرد و تمام جهانیان در آفتاب لبخند او تابستانی گرم و خرم خواهند داشت. چرا من به کاری نپردازم وقتی می بینم کمترین ذره ای از چرخه‌ی عالم که عمر یک روزه‌ی خود را در شعاع آفتاب چرخ می زند, در جهان کار و وظیفه ای بنیادین دارد!؟”.


صائب تبریزی: “عشق ما را پی کاری به جهان آورده است؛ ادب این است که مشغول تماشا نشویم”. “خود را چو یافتی همه عالم از آن توست؛ چشم از جهان بپوش، طلبکار خویش باش. کار جهان به مردم بیکار واگذار؛ فرصت غنیمت است پی کار خویش باش”. “پا از گلیم مرتبه خود مکن دراز؛ چون نقطه پاشکسته پرگار خویش باش. درمانده اند خلق به درمان درد خود؛ رحمی به حال خود کن و غمخوار خویش باش”.


سهراب سپهری: “در کفِ دستِ زمین گوهرِ ناپیدایی است، که رسولان همه از تابشِ آن خیره شدند، پیِ گوهر باشید، لحظه‌ها را به چراگاه رسالت ببرید”.


پرویز درگی: “گاهی یاد آن مطلب پاستور می افتم که آیا حق دارم بگویم که آنچه در توان داشته‌ام برای بشریت انجام داده‌ام؟ می خواهم فقط به تلاش آگاهانه و عاشقانه فکر کنم. می خواهم در مسیرِ عالمِ عاملِ عاشق بودن گام بردارم

گر بخواهید در این یکدم عمر؛ نیک جویای حقایق باشید

و به چشم همه نیکان جهان؛ بس برازنده و لایق باشید

هدفی ناب بیابید و در راه وصال؛ عالم عامل عاشق باشید”.

و…

مأموریت در لغت‌نامه دهخدا اینگونه تعریف شده است: “کاری که انجام آن از سوی مقامی واگذار و خواسته شده است”؛ بنابراین هر یک از ما از طرف خداوند برای انجام مأموریتی مهم پا به جهان گذاشته ایم تا به سهم خود باعث آباد شدن آن شویم.

سایت مأموریت+ جایی است برای افرادی که به دنبال مأموریت خود در زندگی می گردند، کسانی که به دنبال این موضوع هستند که واقعا دلیل خلقتشان چیست و می خواهند در زندگی انسانی موفق، خوشبخت و تأثیرگذار باشند. رسالت سایت مأموریت این است که به کاربران*مخاطبین و اعضای مأموریتی* خود کمک کند تا آنها به مأموریتی که خداوند در این دنیا بر عهده‌ی آنها گذاشته است پی ببرند و از مسیر صحیح مأموریت خود را به درستی انجام دهند، به خواسته های*اهداف، رویاها و آرزوها* خود در زندگی برسند و فرد موفق، خوشبخت و تأثیرگذاری در جهان باشند.

شما هم می توانید همراه با سایت مأموریت+، مأموریت خود را در زندگی و در این جهان پیدا کنید و برای انجام آن در مسیر صحیح با آگاهی، علم و دانش به پیش بروید و در تلاش باشید، سپس مأموریتی بعدی باشید که همچون ستاره ای در جهان می درخشید.

مأموریت+/ مرجع و پیشگام در “پیدا نمودن مأموریت خود در زندگی”

منبع:

مأموریت+/ مأموریت ما موفقیت شما است.

مطالب مرتبط:

موضوع درس امروز مأموریت

با کشف استعدادهایت دنیای خود را زیباتر کن

با مأموریت قله موفقیت را فتح خواهی کرد

مأموریت خانم آزاده آل ایوب

مأموریت استاد احمد حلت

مأموریت آقای داود میرباقری

ایکیگای شما چیست؟

پیر امیدیار

بدانیم مأموریت فرزندمان در این دنیا چیست

برای رسیدن به هر مأموریت، هدف، آرزو و رویایی اول باید تغییر را از خودمان شروع کنیم

مأموریت رامبد جوان و برنامه خندوانه چیست؟

خودت باش

در صحنه ی زندگی تماشاچی نباش

عصرِ جدیدِ زندگیِ تو چه زمانی آغاز می شود؟

چگونه در انجام مأموریتمان در زندگی موفق باشیم؟

بررسی یک مأموریتی جوان و دلایل موفقیتش

چگونه متوجه شویم در راستای انجام مأموریت خود در زندگی گام برمی داریم؟

طرح الهی چیست و چرا موضوع بسیار مهمی در زندگی هر یک از ما می باشد؟

سرنوشت چیست؟

چگونه خود را شکوفا کنیم؟

دنیا تا همیشه به مأموریتی ها بدهکار است

چگونه مسیر خود را در زندگی پیدا کنیم؟

مهارت با استعداد چه تفاوتی دارد و چرا دانستن این موضوع مهم است؟

۳۴ استعدادی که با شناخت و استفاده‌ از آنها رسیدن به خواسته‌هایمان و انجام درست مأموریت‌مان در زندگی ممکن می شود

معرفی یک مأموریتی جوان

انتخاب شغل مناسب و توجه همزمان به علاقه مندی ها

به شغل خود افتخار کن

 

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *