انسان پیچ و تاب روزگار را به پیشرفت گره زده است تا این پیشرفت برای او و آیندگان مفید باشد. این روزها همه ما درگیر تکنولوژی و پیشرفت شتابان آن شده ایم و آنقدر به آنها عادت کرده ایم که گاهی نبود آنها ما را رنج می دهد. این پیشرفت ها هرچند تا حد زیادی برای انسان مفید بوده است اما ضررهای خاص خودش را هم داشته که در این مقاله نمی خواهم در مورد آنها بنویسم؛ در این مقاله بررسی می کنیم که چه تفاوت هایی از گذشته تا کنون ایجاد شده اند و ریشه عصر پیشرفت چه چیزی بوده است.
عصر دامداری و کشاورزی گذشت، عصر صنعتی نیز در حال تمام شدن است و اکنون در عصر اطلاعات و ایده های جدید قرار داریم. وقتی اطلاعات از منابع درست گردآوری شوند و در کنار هم قرار بگیرند می توانند سبب ساز خلق چیزهای جدید شوند؛ مثل ایده های جدید، اختراعات جدید، کشفیات جدید و… همه این ها به لطف داشتن اطلاعاتی صحیح امکان پذیر می باشد و خبر خوب این است که امروز با وجود “اینترنت” می توان در کمترین زمان ممکن در مورد هر موضوعی از منابع و سایت های معتبر اطلاعات صحیحی کسب کرد و از آنها به درستی استفاده نمود.
در چند سال گذشته فصل رویش “شرکت های دانش بنیان” به لطف اطلاعات صورت گرفته است و همچنین “استارتاپ ها”، “شتاب دهنده ها” که استارتاپ ها را رشد می دهند و چندین مرکز دیگر که همه آنها پایه و اساسشان اطلاعات و دانش است، مانند “صندوق نوآوری و شکوفایی”، “بنیاد نخبگان” و…
اطلاعات مفید و فکرهای بکر آنقدر ارزش پیدا کرده اند که برخی “صندوق های جسورانه” برای سرمایه گذاری روی ایده ها شکل گرفته اند چرا که همه به “عصر پیشرفت” اعتقاد دارند؛ حتی در مدارس نیز “طرح کآشف” راه اندازی شده است تا استعدادها را کشف کنند که گام بسیار خوبی می باشد برای آینده سازان کشور.
در عصری که در آن قرار داریم و من آن را “عصر پیشرفت” می نامم همه چیز دست خوش تغییراتی شده است و ما باید خیلی انعطاف پذیر باشیم. چرا؟ چون ممکن است با به وجود آمدن یک چیز جدید ما به علت عادت به روش های قدیمی نتوانیم از آن چیز استفاده کنیم و از قافله پیشرفت عقب بمانیم و این به خاطر ذهن شرطی شده ی انسان است که تمایل به تغییر برایش کمی سخت است. اما آنها که ذهن بازی دارند و انعطاف پذیر هستند از تغییرات استقبال می کنند و از آنها در کاری که مشغول انجامش هستند و مأموریتی که در زندگی بر عهده دارند استفاده می کنند. البته در عصر پیشرفت جوان ها بیشتر می توانند نقش آفرینی کنند چرا که در این چرخه قرار دارند و آن را به خوبی لمس می کنند و انعطاف پذیرتر هستند.
در “عصر پیشرفت” بیشتر کارها به واسطه اطلاعات و تکنولوژی به تفکر نیاز دارند و قدرت بدنی نقش چندانی در آن بازی نمی کند و هر چند با به وجود آمدن چیزهای جدید شغل های قدیمی در معرض انقراض قرار گرفته اند اما از طرف دیگر، شغل های جدیدتری به وجود آمده اند که گستردگی بیشتری نسبت به شغل های قبل دارند.
چندی پیش با کارآفرینی که سن بالایی داشت هم صحبت شدم، از کسادی بازار می گفت، کنجکاو شدم ببینم ریشه مشکل او از کجاست، گفتم: “شما تو اینترنت سایت دارید؟”، گفت: “نه، اینترنت برای بچه هاست و… زمان ما این چیزها نبود، ولی فروشمون خیلی خوب بود. به اینترنت و سایت داشتن نیست”. گفتم: “پس چطور شرکت…..فروش خوبی دارد؟”. گفت: “نمی دونم. دورادور صاحبش را می شناختم. از زمانی که فوت کرد و مدیریت کارخانه اش را پسرش بر عهده گرفت نمی دانم چه کار کرده که فروشش خوب شده است، اما بازار ما کساده”. وقتی شب به خانه رسیدم سرچی در گوگل انجام دادم تا ببینم اوضاع از چه قرار است. متوجه شدم شرکت رقیب کارآفرینی که با او صحبت کرده بودم سایتی حرفه ای دارد، در چند شبکه اجتماعی حضور فعال دارد، برند بسیار خوبی دارد، تبلیغات هم انجام می دهد، نیروی فروش حرفه ای هم دارد؛ این یعنی از بیشتر ابزار روز استفاده کرده است و خیلی چیزهای دیگر.
بیایید با یک مثال دیگر این موضوع را بهتر با هم بررسی کنیم: به نظر شما اگر مسابقه ای برگزار شود که یکی با دوچرخه و دیگری با موتورسیکلت آماده شروع مسابقه هستند، کدام یک زودتر به خط پایان می رسند؟؛ قطعا فرد موتور سوار، چون از وسیله ای استفاده کرده است که به روز می باشد. حالا اگر بازنده مسابقه قبل در مسابقه ای دیگر قرار بگیرد و دوچرخه خود را با موتور سیکلتی عوض کرده باشد اما برنده مسابقه قبل فرمان آخرین موتور سیکلت محصول ۲۰۱۶ را در دست داشته باشد، باز فکر می کنید نتیجه به نفع چه کسی تمام خواهد شد؟؛ جواب این سوال هم مشخص است. در “عصر پیشرفت” آن کسی، آن کسب و کاری، آن کشوری موفق است که اطلاعات کافی و به روزی از منابع معتبر دارد و از آنها در زمان مناسب خودش استفاده می کند و گرنه همیشه چندین کیلومتر از رقبای خود عقب تر خواهد بود.
نمی شود از کنار این موضوع و این مقاله ساده گذشت، بگذارید مثال دیگری بزنم: در زمینه کشاورزی تا آنجا که من اطلاع دارم آنقدر پیشرفت انجام گرفته است که می توان با استفاده از روش های جدید و نو میزان تولید محصولات را به میزان قابل توجهی بالا برد، محصولات سالم تر و به قول معروف ارگانیک تولید کرد و هم هزینه ها و مصرف انرژی را کاهش داد، مانند مصرف برق، آب، کودهای شیمیایی و… ما در کشور کشاورزان زیادی داریم که هنوز با روش های قدیم در حال کار بر روی زمین کشاورزی خودشان هستند. هنوز روش آبیاریشان سنتی است و این یعنی هدر رفتن مقدار بسیار بالایی آب و استفاده از خیلی روش های قدیمی دیگر که مثل قدیم کارایی خود را ندارند. خُب قبول که در “عصر پیشرفت”، سنی از کشاورزان گذشته است و توان تحلیل برخی مسائل روز را ندارند؛ اما آیا جهاد کشاورزی نمی تواند با برگزاری کلاس های آموزشی چند نکته مهم را به کشاورزان هر منطقه بسته به محصولی که تولید می کنند آموزش دهد؟!. آیا فارغ التحصیلان رشته کشاورزی نمی توانند به کمک کشاورزان بیایند تا هم آنها را در افزایش تولیدشان یاری کنند و در کنار این موضوع به جای بیکار ماندن مشغول به کار شوند؟. در این میان فردی یا نهادی باید اطلاعات صحیح و به روز را به دست کشاورزان برساند و حلقه اتصالی باشد بین تحصیلکردگان این رشته با کشاورزانی که دستی در کار دارند. البته این تنها یک مثال بود و تمام کارها باید به این منوال صورت بگیرند تا در “عصر پیشرفت” از قافله رشد عقب نمانیم.
خلاصه اینکه در “عصر پیشرفت” همه چیز دست خوش تغییراتی شده است و اطلاعات مفید و به روز از منابع معتبر نقش مهمی در این میان ایفا می کنند. اگر با تغییر همگام نشویم از قافله پیشرفت عقب می مانیم و مسائل و مشکلات نه تنها آنهایی که هستند حل نمی شوند بلکه بیشتر و بیشتر خواهند شد. خُب همه ما وظیفه شرعی و انسانی داریم تا باعث پیشرفت شویم و ما جوان ها مسئولیت بیش از دیگران بر دوش داریم. درست است که حمایت آنچنان که باید نمی شود اما تکرار، تکرار و تکرار می تواند تغییر را ایجاد کند و من باور دارم تمام کسانی که دستی در انجام کاری دارند اگر جوان ها را باور کنند خیلی از مسائل غیر قابل حل، قابل حل خواهند شد. همانطور که رهبر عزیز کشورمان نیز فرمودند: “معتقدم جوان ها می توانند گره گشایی کنند”.
۱۳۹۵/۹/۲۶
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا