عشق به تو را قلب من ادامه خواهد داد
1396-11-13
قانون جذب، قانون جهان است
1396-11-13

؟

این علامت خیلی با ارزش است*؟*، وقتی پشت آن کلمات ارزشمندی نوشته شده باشند برای جستجوگری، کشف و در نهایت پاسخ

این علامت*؟* بار سنگینی را به دوش می کشد

بار پاسخ به سوالاتی که جواب هایشان برای انسان ارزشمند بوده، است و خواهد بود

علامتی که اگر درست از آن استفاده شود، تغییرات زیادی را در زندگی هر یک از ما ایجاد می کند

نه تنها در زندگی هر یک از ما، بلکه در جامعه و کشورمان نیز، همانطور که در گذشته این چنین بوده است

وقتی در زندگی، با هر مسئله ای روبرو می شویم، با طرح پرسشی درست، می توانیم پاسخِ صحیحی بیابیم که باعث شود مسئله ی پیش آمده به مرور زمان حل شود و همچنین هر مسئله ای که در جامعه و در کشور وجود دارد نیز همینطور

۲ کلمه دیگری که در پشت علامت سوال خیلی اهمیت دارند این دو هستند: “چرا” و “چگونه”.

یک مثال از مسئله ای مهم در کشور میزنم و آن را به کمک موضوع ارزشمند مقاله این هفته*؟* و کلمات “چرا” و “چگونه” حل می کنم تا مشخص شوند اینها چقدر راهگشا هستند:

جویندگان واقعی موفقیت به خوبی می دانند: “در انجام هیچ کاری، بن بستی برای انسان وجود ندارد”

پس

چرا ما در کشور با مشکل بیکاری، خصوصا بیکاری افراد تحصیل کرده روبرو هستیم؟

چرا تعداد بسیاری از افراد تحصیل کرده، باری بر دوش جامعه، کشور و خانواده خود شده اند و می شوند تا اینکه باری از دوش جامعه، کشور و خانواده خود بردارند و در نهایت زندگی خود را به بهترین شکل بسازند؟

به خاطر اینکه برخی فکر می کنند: “پایان تحصیل مصادف است با پایان علم آموزی”، در صورتی که اینگونه نیست؛ مدارک تحصیلی مختلف این را اثبات می کنند که: “افراد تحصیل کرده، در رشته ای که انتخاب کرده اند، تخصص دارند” و به نظرم: “بیشترین تعداد کارآفرینان باید افرادی باشند که تحصیل کرده هستند و در انجام کاری که رشته تحصیلی آنها است تخصص دارند”.

پس

چرا اینگونه نیست؟، چرا تنها طبق آمار رسمی، بیش از ۳ میلیون بیکار در کشور وجود دارند که سهم افراد تحصیل کرده از این تعداد، بیش از ۱ میلیون نفر می باشد؟

برای اینکه علاقه ای برای بررسی، پیگیری و رسیدن به سرچشمه ای تازه در آنها نیست.

در چه افرادی؟

افرادی که تحصیل کرده هستند و شغلی ندارند.

چگونه می توان این مسئله مهم را در کشور حل کرد؟

افراد تحصیل کرده باید در رشته ای که در آن تحصیل کرده اند، دست به ابتکار بزنند، تحقیق و بررسی کنند و چیزِ جدیدی به آنچه وجود دارد اضافه نمایند. امکان ندارد فردی بنشیند، در مورد موضوعی درست فکر کند و به نتیجه ای تازهِ تر از دیگران نرسد؛ مگر علم بن بستی دارد!؟. خیر، اگر بن بستی وجود دارد ما راه را اشتباه رفته ایم. تا زمانی که هم اکنون در آن هستیم، چند مدل گوشی تلفن همراه ساخته شده است؟، چند مدل اتومبیل ساخته شده است؟، چند نمونه اپلیکیشن ساخته شده؟ و و و؛ هر چه ریز تر شویم چیزهای بیشتر و جدیدتری به چشم میخورند و هر چیز، روند رو به رشد و توسعه ی خود را در عصر پیشرفت بشر طی می کند.

باید نتیجه گرفت: “در هر رشته تحصیلی، می توان به نتایج جدیدتر و بهتری رسید، به شرط آنکه، کسی که در رشته ای، تحصیل کرده است، اهل فکر باشد، بنشیند، تحقیق و بررسی کند، آزمایش کند، خطا کند تا در آن رشته تحصیلی به نتایج تازه تری نسبت به دیگران که قبلا رسیده اند برسد و آن را به دنیا هدیه دهد و این کار امکان پذیر است، به شرط آنکه علم را چراغ راهمان قرار دهیم، نه مدرک تحصیلی را”.

واقعا در این روزگار چه بر سر علم آمده است؟ مدرک تحصیلی مساوی با استخدام در مراکزی دولتی!؟ مدرک تحصیلی= با درآمدی بالا!؟. خیانتی که به علم شده است در اینجا کاملا آشکار است. سال هاست در کشور دچار پدیده ای به نام مدرک گرایی شده ایم. شخصا خودم در این سال ها هیچگاه برای گرفتن مدرک تحصیلی به تحصیل نپرداخته ام، نمی پردازم و نخواهم پرداخت؛ پیشنهادها زیاد است و راه های آسانتر برای گرفتن مدارک تحصیلی داخلی و خارجی مختلف معتبر، زیاد تر، اما من تحصیل را در آموختن آن چیزهایی می بینم که برای زندگی، جامعه، کشور و کارم به آنها نیاز دارم و با علاقه آنها را هر روز تا نیمه های شب دنبال می کنم، نه با اکراه. گرفتن مدرک تحصیلی، بدون آنکه آن دروس را یاد گرفته باشم و از آنها در زندگی، جامعه، کشور و کارم استفاده کنم را، خیانت به علم می دانم و برای این جور مدارک تحصیلی که اینگونه گرفته می شوند هیچ ارزشی قائل نیستم، جُز کاغذی که مُهری معتبر بر روی آن خورده شده است و دیگر هیچ.

حقیقت تلخی که وجود دارد این است: “مدارک تحصیلی مختلف بر روی برگه های کاغذی، جای علم مفید در ذهن را گرفته اند که این علم می تواند برای خود فرد و در نهایت برای جامعه و کشور نیز مفید باشند؛ خیلی ها بیشتر به مدرک تحصیلی می نازند تا به علم، تا به ادامه علم”.

البته نباید فراموش کرد حلِ مسئله بیکاری افراد تحصیل کرده در کشور، به مکمل های دیگری برای برطرف شدن نیاز دارد و تعدادی از آن مکمل های مهم، موارد زیر می باشند:

۱- افراد تحصیل کرده باید رشته تحصیلی را انتخاب کنند که به آن علاقه دارند؛ طی این سال ها به من ثابت شده است که علاقه، به مرور زمان درآمد و رضایت بیشتری خلق می کند تا اینکه انسان اول به دنبال درآمد بالا برود و رشته تحصیلی اش را بر مبنای درآمد بالایی که در آینده دارد انتخاب کند؛ این مورد را در میان اقوام، دوستان و افراد موفق کشورمان و جهان بارها دیده ام.

۲- باید در کشور زیرساختی قوی، درست و اصولی برای کارآفرین نمودن افراد تحصیل کرده فراهم نمود تا افراد تحصیل کرده بعد از فارغ التحصیل شدن، در رشته ی تحصیلی خود مشغول به کار شوند.

۳- باید دولت مردان و قانون گذاران شرایط آسانی برای کارآفرین شدن افراد تحصیل کرده فراهم کنند و در این بین وام بانکی تنها راه حل این مسئله نیست؛ این وام، بدون رعایت ۴ گزینه ی مهمی که در این مقاله مطرح شده است سقوط فرد را به دنبال دارد نه صعود او را.

۴- باید آموزش های به روزِ لازم، در خصوص کارآفرین شدن به افراد تحصیل کرده داده شود.

و…

بله، علامت سوال پشت کلمات مسئله ساز، راه حل ها را می آفریند و راه حل ها، رهایی اصولی و درست از مسئله را در بر دارند و نمونه بالا تنها یک مثال بود که اگر به آن توجه شود یکی از مسائل مهم افراد بدون شغل، خانواده ها، جامعه و کشورمان به مرور زمان حل خواهد شد و اگر مسئله بیکاری در کشور حل شود خیلی از مسائل دیگر مثل: “گرانی محصولات داخلی، مصرف محصولات خارجی، اعتیاد، ازدواج و خیلی از مسائل دیگر نیز حل خواهند شد”؛ اینها همانند یک دومینو به هم متصل هستند و چاره در حل مهم ترین مسئله است یعنی: “بیکاری”؛ جالب اینکه وقتی افراد تحصیل کرده کارآفرین شوند، افرادی که بیکار هستند و فاقد تحصیلات رسمی می باشند به استخدام افراد تحصیل کرده در می آیند و در نتیجه برای آنها نیز شغل ایجاد می شود و اینگونه این دومینو معکوس عمل می کند. کمی که دقت کنیم، منیت مان را کنار بگذاریم، چشم هایمان را بشوییم، جور دیگر ببینیم، نسخه های تکراری، عجیب و غریب و منسوخ برای مسائل مهم نپیچیم، کلاف سردرگمی وجود ندارد؛ هر مسئله ای راه حلی درست و اصولی دارد و مسئولین محترم در این بین واقعا مسئول هستند و همچنین هر یک از ما نیز و به قول امام خمینی(ره): ” شما خودتان را درست کنید، کشورتان درست می‌شود و آسیبی هم نخواهد دید”.

عزیزان، امیدوارم از علامت سوال و کلمات مهم پشت آن*چرا و چگونه* حتما در حل مسائل بزرگ و کوچک زندگیتان به درستی استفاده کنید، اینها واقعا راهگشاه هستند، همچنین مسئولین محترم نیز به مثالِ این مقاله یک نگاه ویژه داشته باشند؛ بی حاشیه و رُک بگویم: “تا مثال این مقاله و راه حل آن اجرا نشود، این مسئله ی مهم در جامعه و کشور حل نخواهد شد و بودجه های کلان به باد خواهند رفت و جوانان و افراد جویای کارآفرینی و کار با طنابی پوسیده به چاه خواهند افتاد”/ سپاس.

۱۳۹۶/۱۱/۱۳

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *