نباید کم بیاری تو بهاری
زمستون با وجودت فرق داره
تو باید رو به خورشید باشی
نزاری بارِ منفی روت تأثیر بزاره
همیشه یک نفر بوده تو تاریخ
که راهش با بقیه فرق داره
همون که کاشفه و ماجراجو
همون که بهترینهارو میاره
نترس اگه شب شد غمی نیست
چراغِ راهتن ماه و ستاره
قوی باش کوه باش مثلِ قلههای پاک و معصوم
خدا بازم دستت رو تو دستاش میزاره
تو باید این راهو بری این راهِ توئه تو
پستی و بلندی برات فرقی نداره
کلاغارو بزار خبرچینی کنن باز
پرندهی مهاجر کاری به این کارا نداره
میدونم که میدونی پیشرفت رو
کیا ساختن تو تاریخ تو زمونه
اونایی که تو راه سخت هرگز نیاوردن بهونه
بعدِ بارون و طوفان همیشه خورشید و رنگینکمونه
تاریخ نگارش شعر: ۱۳۹۸/۷/۲۱
– – –
پینوشت:
قوی بمان دلِ من گرچه مردمان ما را؛ ضعیف و خسته و رو به زوال میخواهند
برای دیدنِ افتادنت شتابانند؛ برای یاریات اما مجال میخواهند
پُر از بهانهی صُلحم چه سود این مردم؛ فقط بهانهی جنگ و جدال میخواهند
به اوجِ قله رسیدن بهانهی آنهاست؛ برای رد شدن از توست بال میخواهند
پیِ کمالم و دیدم ولی در این بازار؛ تمامِ مشتریانش جمال میخواهند
درخت را که به عشقِ زمین نمیکارند؛ برای فصلِ زمستان زغال میخواهند
ببند گوش و دهان و دو چشم را چون خلق؛ تو را همیشه کر و کور و لال میخواهند/ مهدی جوینی
وسیع باش
و تنها
و سر به زیر
و سخت/ سهراب سپهری
منبع:
مأموریت+/ شعرهای محمد کارگر مزرعه ملا
شما اینجا هستید: مأموریت+/ محمد کارگر مزرعه ملا/ دفتر شعر