توجه به آموخته های مفید در سفرها

بهارِ زندگی
1402-01-11
چگونه سختی عبادت را به شیرینی تبدیل کنیم؟
1402-01-11

توجه به آموخته های مفید در سفرها

سفر همیشه جذابیت و هیجان خودش را دارد و برای همه ی ما دلنشین است، انگار در مسیر رفتن ها برای مسافرت گرد بی‌خیالی پاشیده اند و به جاده ها می زنیم تا از خیلی چیزها دور شویم و چند صباحی حال خوب و انرژی مثبت خاص سفر را تجربه کنیم؛ آنها که اهل سفر هستند متوجه شده اند برای داشتن حال و احوال و یک زندگی خوب باید اول از خودمان شروع کنیم, قدمی برداریم و به جای توقع داشتن از دیگران اول آن را در درون خود جستجو کنیم

سال‌ها دل طلبِ جامِ جم از ما می‌کرد؛ وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد

در این بین همچون مسافرت ها نقش داشتن راهنما خیلی مهم است و برخی افراد پندهای حکیمانه ی مشکل‌گشایی بلدند که آنها را در سفرِ زندگی با جستجو نزد آنها می توان پیدا کرد

مشکلِ خویش بَرِ پیرِ مُغان بُردم دوش؛ کو به تأییدِ نظر حلِّ معما می‌کرد

و از موضوعات مهمی که باید به آن دقت داشته باشیم سه اصل مهم و اساسی است که در آموزه های کهن سرزمین‌مان به آن توجه زیاد و ویژه ای شده است

“پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک”

در هفته ای که گذشت زادروز زرتشت را پشت سر گذاشتیم که از مهمترین آموزه های او که به یادگار باقی مانده این سه اصل معروف اوست و چه چیز از آنها مهم‌تر!؟؛ این سه مورد نقش مهمی در ابعاد مختلف زندگی*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی* ما و رشد و پیشرفت‌مان دارند و پدیدآورنده ی هر دستاورد ارزشمندی هستند, مانند “حال خوب، زندگی خانوادگی خوب، شغل و کسب و کاری خوب و جامعه ای خوب”

پندار نیک که به معنای فکرهای خوب است و به ما یادآور می شود که طرز فکر و نیت خوبی داشته باشیم

گفتار نیک که به معنای سخن خوب گفتن و خوب سخن گفتن است”زیبا سخن بگویید تا پاسخ زیبا بشنوید/ امام علی(ع)”

کردار نیک که نتیجه ی پندار و گفتار نیک است و به معنای انجام کارهای خوب و مفید می باشد

یکی از فواید برجسته ی سفر این است که با اقوام، آیین و آداب و رسوم مختلف آشنا می شویم و به هر کجا که سری بزنیم می توانیم چیزهای جدید و نو یاد بگیریم و نکته های ارزشمندی را متوجه شویم و اگر کنجکاو و ماجراجو باشیم یک‌مرتبه می بینیم سر از خرابات در پیش پیرِ مغان درآوردیم

قسمت حوالتم به خرابات می‌کند؛ هر چند کاین چُنین شدم و آن چُنان شدم

آن روز بر دلم درِ معنی گشوده شد؛ کز ساکنانِ درگهِ پیرِ مغان شدم

زرتشت در سه اصل مهم و عملی در آموزه های خود به ما می گوید همه چیز از خودمان شروع می شود و هر چه بیشتر بر روی خودمان کار کنیم به رشد درونی بیشتری می رسیم، عملکرد بهتر و زندگی غنی‌تری خواهیم داشت و از نتایج ارزشمند بیشتری بهره‌مند می شویم

از آن به دیرِ مغانم عزیز می‌دارند؛ که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست

احترام به آتش به عنوان یکی از مظاهر خدای روشنایی است، روشن نگه‌داشتن آن و انجام مراسمی خاص در اطراف آن در معابدی به‌نام آتشکده مشخص‌ترین ویژگی آیین زرتشت که یکی از ادیان آسمانی است می باشد، نمادی از پی بردن به حقیقتی ناب؛ در واقع زرتشتیان آتش را نمی پرستند و احترام به آتش و انجام مراسم در اطراف آن جزء شعائر آنها محسوب می شود؛ به نظر زرتشتیان توجه آنان به آتش دلیل بر آتش‌پرستی نیست بلکه مانند توجه مسلمانان به قبله و احترام مسیحیان به صلیب است، آنان نور و روشنایی که منبع گرما و انرژی است را قبله ی خود می دانند و به سوی هرگونه روشنایی نماز و نیایش می کنند و خدای یکتا را درود می فرستند. آتش در مذهب زرتشت نماد اَشَه- عشق و راستی و پاکی است چراکه آتش تنها ماده‌ای‌ست که آلودگی را به خود نمی‌گیرد و همیشه و در همه‌ حال رو به سوی بالا و آسمان دارد و ماهیت اصلی خود را حفظ می‌کند و خود می‌سوزد و دیگران را گرما و نور می‌بخشد. مردمان اشون یا راستی‌جو نیز همانند آتشِ آتشکده درهمه‌حال یکسان و یکرنگ بوده، پلیدی‌ها و دروغ را با دانش خویش و عشق به اهورامزدا می‌سوزانند و نور و شادی و گرما و انرژی به اطراف محیط خود و جامعه می‌بخشند. زرتشت با انتخاب آتش به عنوان نماد کیش زرتشت از پیروان خویش خواسته است که: ۱- همچون آتش پاک و درخشنده باشند. ۲- همان‌گونه که پیوسته شعله‌های آتش رو به بالا می‌رود پیروان وی نیز به سوی بالا یعنی به طرف روحانیت و انسانیت و ترقی و تعالی عروج یابند. ۳- آتش با هرچه برخورد کند آن را نیز چون خود درخشان می‌سازد به همین‌گونه پیروان او نیز باید در پی برخورداری از فروغ دانش و بینش دیگر آن را از فروغ نیکی اَشَه یعنی بهترین نظام هستی بهره‌مند گردانند. ۴- زبانه‌های آتش هیچگاه به سوی پایین میل نمی‌کنند آنها نیز بکوشند تا مجذوب خواهش‌های نفسانی نشوند و پیوسته آمال بزرگ و معنوی را مدنظر داشته باشند. ۵- همانطور که آتش چیزهای ناپاک را پاک می‌کند و خود آلوده نمی‌شود آنها نیز با بدی بستیزند بی‌آنکه خود را به آن بیالایند. ۶- آتش منبع زیبایی و اساس حیات فعال و بی‌قرار است و تا بازپسین لحظه حیات از کوشش باز نمی‌ایستد, انسان نیز باید به مانند آتش باشد و آلودگی‌ها را از طریق رعایت اصول سه گانه ی پندار، گفتار و کردار نیک از بین ببرد. در عرفان ایرانی نیز عشق به آتش تشبیه شده است؛ همچنین گفته اند آتشکده در اصطلاح صوفیه نیز دل صوفی است که پیوسته در آتش سودای حق در سوز و گداز است، پس در دل آتشی باید تا روشنی و گرمای آن ما را چون حافظ در نزد اهل نظر محبوب کند، آن زمان آنها که خاک را به نظر کیمیا می کنند گوشه چشمی به ما نیز خواهند داشت؛ اگر عشق در نهانخانه ی دل ما همیشه شعله‌ور باشد و خاموش نشود, عشق به معبود و همه ی آفریده های او، پندار, گفتار و کردار نیکی بدون چشم‌داشت خواهیم داشت, از تعلقات مادی و دنیوی رها می شویم, سپس رنگ و روی دنیا را به شکل و حس و حال دیگری می بینیم که بسیار شور و شوق آور, زیبا و تماشایی‌ست، آن زمان به دنبال هر چه باشیم آن را در همه‌جا پیدا می کنیم و می بینیم, مانند حافظ که نور خدا را در همه‌جا می بیند

در خراباتِ مُغان نورِ خدا می‌بینم؛ این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم

در گات‌ها که سروده هایی از زرتشت است او در جامه مرد خردمندی که خود را در یک مأموریت بزرگ می‌بیند ظاهر می‌شود. او با قدم‌های استواری به دنبال ایجاد تغییر است و به صورت شورانگیزی اطرافیان خود را به راستی فرا می‌خواند تا آرامش و آسایش حقیقی را به جهان بازگرداند. او در بخش های مختلف این سروده‌ها مردم را از همه ی باورهای خرافی, پرستش خدایان باطل و دیوان که آنان را آفریده ی اهریمن و تباه‌کننده ی زندگی می‌بیند بازمی‌دارد و به آن‌ها وعده ی پیروزی نیکان را می‌دهد چرا که جهان به نیکی آفریده شده است و رو به تکامل پیشروی می‌کند چنان‌که آفریدگار آن اهورامزدا می‌خواهد. زرتشت باور داشت که انسان موجودی آزاد در اندیشه، گفتار و کردار است و در تصمیم‌گیری‌های خود اختیار در انتخاب نیک و بد دارد، او می‌تواند انتخاب کند که در کنار نیروهای روشنایی بأیستد یا در صف نیروهای تاریکی قرار گیرد. زرتشت این آزادی را هدیه‌ای از جانب اهورامزدا می‌دانست که از آغاز به انسان‌ها بخشیده شده است. اساس اندیشه‌های زرتشت دوگانگی خیر و شر و نبرد جاویدان میان آن‌هاست؛ اهورامزدا روشنایی مطلق و آفریدگار جهان است و اهریمن شر لایتناهی و در مبارزه با آن. همچنین این دو نیروی ازلی بدان جهت نامحدودند که یکی نور بی‌پایان است و دیگری تاریکی بی‌انتها. زرتشت هستی را صحنه ی نبرد این دو و یارانشان می‌داند اما این وعده را نیز می‌دهد که پیروزی نهایی با اهورامزدا است و پس از آن شر برای همیشه نابود خواهد شد و جهان به‌شکل بی‌نقص خود باز خواهد گشت. او بشارت می‌دهد که انسان برای انتخاب جایگاه خود در این نبرد آزاد است، این آزادی در تمام طول تکامل تاریخی دین زرتشت در مرکزیت آن قرار داشته است، البته زرتشت خوب می‌داند که این راه آزاد, فراز و نشیب‌های فراوان دارد چراکه تمایز خیر و شر گاهی ساده نخواهد بود، این چیزی است که زرتشت عمیقاً به آن باور دارد و در نتیجه در گات‌ها به دفعات اهورامزدا را خطاب قرار داده است و از او درباره ی چگونگی انتخاب راه درست سوال می‌کند. زرتشت باور دارد که تضاد دو نیروی همزاد خیر و شر در گرایش پیروان آنان به پندار، گفتار و کردار نیک و بد است و راه رسیدن به صف نیروهای خیر را گذر مردمان از مسیر پندار، گفتار و کردار نیک می‌داند

خلاصه ی برخی دیگر از آموزه های مهم زرتشت در گات‌ها این موارد هستند:

“اگر شخصی به درستی انتخاب نکند دنیای او همچنان آشفته است و تا زمانی که این اصول الهی را اتخاذ نکند از عواقب آن رنج می برد”

“روشنگری الهی بسیاری از استعدادهای الهی را آشکار می کند که منجر به درک اصول تشکیل دهنده ی کیهان و یک جهان منظم می شود”

“هر فردی باید خرد کسب کند و آن را ترویج کند. جامعه ی بشری باید جامعه ای فکری متشکل از اعضای فداکار باشد”

“خرد راهنمای آدمی در انتخاب راه نیک و بد است”

“انسان دارای دو ذهنیت ۱- مترقی و ۲- واپس‌مانده است. ۱- ذهنیت مترقی و پیشرو به او کمک می کند تا خود و دنیای اطرافش را بهبود بخشد، ۲- ذهنیت واپس‌مانده به او و دنیا آسیب می زند، بنابراین خردمندان ذهنیت بهتر را انتخاب و ترویج می‌کنند”

“آنچه خوب است را می توان با مطالعه ی طبیعت، پیشرفت دانش، هماهنگی با همه ی چیزهای خوب و سودمند و ارتقای محیط زیست جامعه ی انسانی ما و بقیه دنیای زنده به بهترین وجه درک کرد”

“دیر یا زود بشریت خود را اصلاح می کند و به کمال و زندگی جاودانه می رسد”

“بشر ناجی خودش است. هر فردی که توسط یک ذهن خوب و وجدان خوب هدایت می شود باید برای بهبود خود و همنوعان و زندگی در جهان تلاش کند”

“بهترین زندگی و زندگی بد را هرکسی با دست خویش برای خودش فراهم می‌آورد”

“زن و مرد در جامعه ای آزاد و مسئولیت‌پذیر برابرند و از حقوق یکسانی برخوردارند. برتری تنها در اعمال صالح است”

“کوچکترین واحد جامعه ی بشری خانواده و بزرگترین واحد, کُل جهان بشری است. همه واحدها- خانه، شهر، کشور و جهان باید با عشق و خرد متحد و به هم پیوند بخورند”

“هدف اصلی هر فرد باید ساختن دنیایی بهتر از نظر روحی و جسمی باشد. جامعه ی بشری باید پیشرفت کند. هر عضوی باید برای ترویج آن پشتکار داشته باشد”

“تنها با نیک اندیشی و دلی پاک می‌توان به رسایی و کمال معنوی رسید”

“پاداش نیکان رسیدن به کمال واقعی و نیروی معنوی است”

“روشنگری و شادی نصیب کسی می شود که بدون هیچ تبعیضی به دیگران شادی می بخشد. زندگی روشن و شاد همان چیزی است که هر فردی به آن نیاز دارد تا به آن دست یابد و گسترش یابد”

این مورد نیز در سراسر گات‌ها تکرار شده است که “دعا به انسان کمک می کند تا با خدا ارتباط برقرار کند. آنها نیروبخش، هدایت کننده و رضایت بخش هستند. آنها به تجربه ی عشق الهی کمک می کنند. انسان می تواند در هر زمان، هر جا و در هر حالتی که میل به ارتباط با خدا داشته باشد دعا کند. ممکن است فرد به تنهایی یا در جمع دیگران این کار را انجام دهد. دعاها را ممکن است در مراقبه بی صدا، در چند کلمه، در سطرهای طولانی، به نثر یا شعر، بلند و شیرین خوانده شوند. آنها ممکن است به طور واضح یا با تشریفات ساده گفته شوند که به فرد کمک می کند در تجربه ی خود احساس برتری کند”

نکته ی مهم: فرهنگ و دین در مقابل یکدیگر قرار ندارند، ادیان الهی بی‌شک باارزش‌ترین‌ها هستند چراکه ارزش معنوی دارند و فرهنگ‌ها بستری هستند برای اینکه پیروان ادیان مختلف در دل آنها بتوانند کنار یکدیگر زندگی و هم‌اندیشی داشته باشند تا به حقیقت مشترک نهفته در تمام ادیان الهی دست یابند و به وحدت برسند، این همان وجه متمایز کننده ی فرهنگ و جامعه ی ایرانی ا‌ست که هر کشور و فرهنگ دیگری آن را به این شکل ندارد. همچنین خداوند در قرآن کریم فرموده است: “ای مردم، ما همه ی شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آنگاه شعبه‌های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند، همانا خدا کاملا دانا و آگاه است/ حجرات- ۱۳”

ما فرزندان روشنایی و نور و شادی و سرور نیاکانمان هستیم که آبادانی، دوری از خرافات، یکتاپرستی، رفتار و پوشش مناسب و باوقار، ابدیت روح و احترام و خوش‌رفتاری با همه ی مردم، اقوام و ادیان و همه ی موجودات از دیرباز مورد توجه و ستایش آنها بوده است و باور به بهشت و دوزخ جایگاه ویژه ای نزد آنها داشته و از دلایل وجود جشن های بسیار در ایران باستان این بود که نیاکان ما برای استفاده ی درست از نعمت های الهی و شادی های زندگی و نور و روشنایی و گرما ارزش فراوانی قائل بودند و با انواع مختلف تاریکی ها در ستیز بودند و از نبرد نادرست بیزاری داشتند؛ گرایش به راستی و درستی و مهربانی مانع از بدرفتاری آنها می شد و همیشه به دنبال عدل و داد بودند تا در پهنای جغرافیایی که بسیار وسیع بود همه در کنار هم به خوبی زندگی کنند

این جشن قدیمی و کهن نوروز در بهار هم که یادگار آنهاست نشان می دهد چقدر از گذشته با شادی و سرور عجین بوده ایم و عمل به آموزه ی طلایی سه‌گانه ی زرتشت زندگی‌مان را پُربار می کند و نشاط و آرامش و رشد را برای خودمان و دیگران به ارمغان می آورد

“پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک”

به تَرک خدمتِ پیرِ مُغان نخواهم گفت؛ چرا که مصلحتِ خود در آن نمی‌بینم

اگر یکی از مخاطبین مستند ایرانگرد جواد قارایی عزیز باشیم متوجه شده ایم که جای جای سرزمین‌مان پُر از جاهای دیدنی و بکر و رسم و رسوم بی‌نظیر است؛ در سفرها و آشنایی با اقوام، آیین و آداب و رسوم مختلف چیزهای زیاد و جدیدی یاد می گیریم که یادگار گذشته است تا با در نظر گرفتن هویت و اصالت‌مان مدام یک کاراکتر و شخصیت بهتر از خودمان بسازیم، به آینده ای روشن تردید نکنیم، از خواسته‌های‌مان*اهداف، رویاها و آرزوها* پا پس نکشیم، در صحنه ی زندگی حضور فعال و سازنده داشته باشیم و مانند یک آرتیست به تمام معنا زندگی خود را بگذرانیم و در آن بدرخشیم و بذرهای امید و زندگی و سازندگی را به هر کجا که می روی پخش کنیم و مسیر خود را ادامه دهیم و سالی را ادامه دهیم که دلمان نیاید تمام شود، سالی به پاکی هوای این چند روز تهران و به سفیدرویی دماوند که هنوز از دور روسفید است.

والاترین مردم کسی می‌تواند باشد که در پیشرفت مردم و آبادی جهان کوشش بیشتری نماید/ زرتشت

۱۴۰۲/۱/۱۱

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *