چه دیدند؟
1398-02-30
سربه هوا
1398-02-30

نبودم

سحرگاهی به خوابِ ناز بودم

ز یادم رفت آن سوز و سجودم

به یادِ آن مرامِ عاشقانه

نبودم من نبودم من نبودم

ز شیطانی که در دل خادمی داشت

نمی دانم چرا پا بسته بودم

می ناب و مرادِ قلب شیدا

نمی خوردم نمی دیدم نبودم

۱۳۹۷/۲/۱۸

منبع:

مأموریت+/ شعرهای محمد کارگر مزرعه ملا

– – –

پی نوشت:

دریغا عیشِ شبگیری که در خوابِ سحر بگذشت؛ ندانی قدرِ وقت ای دل مگر وقتی که درمانی/ حافظ

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *