مهارت با استعداد چه تفاوتی دارد و چرا دانستن این موضوع مهم است؟

سرنوشت چیست؟
1400-06-26
۳۴ استعدادی که با شناخت و استفاده‌ از آنها رسیدن به خواسته‌هایمان و انجام درست مأموریت‌مان در زندگی ممکن می شود
1400-06-26

مهارت با استعداد چه تفاوتی دارد و چرا دانستن این موضوع مهم است؟

این موضوع یکی از موضوعات بسیار مهم در مسیر زندگی هر یک از ماست

اینکه بدانیم “مهارت” و “استعداد” چه هستند، تفاوت این دو با هم در چیست و چرا دانستن این موضوع مهم است؟

در مقاله‌ی چگونه خود را شکوفا کنیم مختصر در مورد این موضوع گفته شد و در اینجا بیشتر تفاوت مهارت و استعداد را مورد بررسی قرار می دهیم و نقش آنها را در انجام مأموریت‌مان در زندگی بهتر متوجه می شویم

مثل بیشتر وقت ها بدون زیاده گویی می رویم سر اصل مطلب

به زبان ساده مهارت یک چیز آموختی است که می توان آن را با کسب آگاهی، تمرین و تکرار آموخت، مثل خواندن، نوشتن، کار با وسایل و ابزار مختلف، آشپزی، رانندگی و… بسیاری موضوعات دیگر در ابعاد مختلف زندگی*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی*

اما استعداد یک چیز ذاتی می باشد که در درون ما نهادینه شده است، به نوعی آپشن و یا ویژگی خاصی است که خداوند در وجود هر یک از ما قرار داده است، برای مثال برخی استعداد خوبی در سخنرانی دارند، برخی استعداد خوبی در مدیریت دارند، برخی استعداد خوبی در کار بر روی موضوعات پییچیده‌ی علمی را دارند و… بسیاری استعدادهای دیگر در موضوعات مختلف. اما استعداد به یک مورد خلاصه نمی شود، متخصصان ۳۴ مورد استعداد را در انسان کشف کرده اند و گفته اند که هر فرد در ۵ مورد از آنها استعداد برتر دارد که نقاط قوت او به شمار می آیند، همین‌جا است که مأموریت ما در زندگی از استعداد و یا استعدادهای ما جدا می شود و انجام کاری منحصربه‌فرد در نظر گرفته می شود

مأموریت ما در زندگی مشخص است که انجام کاری منحصربه‌فرد می باشد، اما موضوع مهم در اینجا این است که به نظر می‌رسد تفاوت مهارت و استعداد خیلی به هم نزدیک است؛ سخنرانی کردن، مدیریت و یا کار بر روی موضوعات پییچیده‌ی علمی که در بخش استعداد در پاراگراف بالا آورده شدند آنها را هم می توان با کسب آگاهی، تمرین و تکرار یاد گرفت؛ پس واقعا چه تفاوتی اساسی بین این دو یعنی مهارت و استعداد وجود دارد؟

اینجا به یک نکته‌ی باریک‌تر از مو می رسیم و آن این است که استعداد و یا استعدادها نوعی جوشش درونی هستند برای انجام کارهایی مشخص در یک مجموعه‌ی واحد. برای روشن شدن این موضوع که کمی پیچیده به نظر می رسد بیا سری به طبیعت بزنیم؛ هر درختِ میوه داری میوه‌ی مخصوص به خودش را در زمان مناسب می دهد، برای مثال هیچ درختِ گیلاسی میوه‌ی انجیر نمی دهد چون درختِ گیلاس به گونه ای آفریده شده است که فقط میوه‌ی گیلاس بدهد و به بهترین شکل این کار را انجام می دهد و شکل و ظاهرش نیز با درختِ انجیر تفاوت دارد. اگر این مثال را به زندگی انسان بسط بدهیم متوجه می شویم هر انسانی نیز استعدادهایی در انجام کارهایی دارد که باید آن استعدادها را کشف نماید و آنها را به بهترین شکل انجام دهد که در جهت انجام مأموریتش در زندگی که خداوند برای او تعیین کرده است باشد تا حاصل تلاش خود را که به نوعی همان میوه‌ی زندگی اوست به ثمر برساند

بنابراین استعداد نوعی جوشش درونی در انجام کار و یا کارهایی است که می توان آنها را به بهترین شکل حتی بدون یادگیری مهارت تخصصی هم انجام داد. البته نه اینکه مهارت در استعداد ما نقشی نداشته باشد، نه، بلکه اصل داستان به این برمی گردد که چه کارهایی را به خوبی انجام می دهیم حتی اگر در آن کارها آموزش تخصصی ندیده باشیم و مهارت تخصصی کسب نکرده باشیم

اهمیت مهارت: مهارت ها به ما کمک می کنند کارهای مختلف را یاد بگیریم و در انجام آنها تا حد ممکن یک فرد حرفه ای و متخصص شویم

اهمیت استعداد: استعدادها به ما کمک می کنند انجام کار و یا کارهایی که ذاتاً آن کارها را می توانیم انجام دهیم را به بهترین شکل انجام دهیم حتی به گونه ای که تا کنون فرد دیگری آن کارها را انجام نداده است

خب حالا چگونه از این دو*مهارت و استعداد*  به بهترین شکل استفاده کنیم تا در موفقیت ما در زندگی تأثیرگذار باشند؟

یک سوال قبل از پاسخ به سوال بالا وجود دارد و آن این است که آیا اول باید مهارت های مختلف را کسب کنیم و یا اول باید استعدادهای خود را کشف کنیم؟ اولویت دادن به این دو*مهارت و استعداد* به صورت دقیق مشخص نیست چون برخی افراد استعدادهای خود را قبل از کسب مهارت ها متوجه می شوند و برخی نیز بعد از کسب مهارت ها استعدادهای خود را کشف می کنند و نکته اینجاست که برای موفقیت در زندگی برخی از مهارت ها را همه‌ی ما باید بیاموزیم مثل خواندن، نوشتن و…، آنچه مهم است پاسخ به سوال بی پاسخ بالا است یعنی این سوال: “چگونه از این دو*مهارت و استعداد* به بهترین شکل استفاده کنیم تا در موفقیت ما در زندگی تأثیرگذار باشند؟”

اول از همه تا به اینجای عمر، چه در زمینه های مختلف مهارت کسب کرده باشیم چه نه، باید دست به کار شویم و استعدادهای خود را کشف کنیم، تمام مهارت ها را کنار بگذاریم و بببینم چه کارهایی را می توانیم به بهترین شکل ممکن انجام دهیم. واقعا هم اکنون، با شناختی که از خود داریم و با تجربه ای که در زندگی کسب کرده ایم چه کارهایی را به بهترین شکل می توانیم انجام دهیم؟ پاسخ به این سوال پله ی اول است

دوم اینکه حال و احوال مهارت های ما در چه حال است!؟، آیا مهارت های ضروری و مهم را در زندگی و در ابعاد مختلف زندگی خود آموخته ایم؟. پاسخ به این سوال پله‌ی دوم است

سوم اینکه حالا چگونه در جهت انجام مأموریت خود در زندگی از استعدادهایی که در خود کشف کرده ایم و مهارت هایی که آموخته ایم استفاده کنیم تا در انجام مأموریت خود در زندگی و رسیدن به خواسته‌هایمان*اهداف، رویاها و آرزوها* به نتایج بسیار سریع‌تر و بهتری برسیم؟ پاسخ به این سوال پله‌ی سوم است که آخرین پله در این مبحث مهم می باشد

نکته‌ی مهم: مهارت ها و استعدادها را باید تا جای ممکن در مسیر انجام مأموریت خود در زندگی به کار بگیریم یعنی به ثمر رساندن میوه‌ی زندگی‌مان چون درختی که فقط رشد کرده باشد و میوه‌ ای نداشته باشد از نتیجه‌ی نهاییِ مفید خود بازایستاده است. این موضوع خیلی مهم است چرا که برای تعادل بخشیدن به زندگی و رشد استاندارد، هر چیز باید در جای خودش قرار داشته باشد. باز هم به مثال نیاز داریم تا این موضوع را به خوبی متوجه شویم؛ تصور کن در طبیعت کنار یک جوی آب زلال که از چشمه و یا کوهی جوشیده است نشسته ای و یک لیوان خالی را در دست داری، اگر لیوان را به آرامی داخل جوی آب بگذاری و آن را رها کنی چه می شود؟ یا در زیر آب جویِ جاری ته‌نشینی می شود و یا به آرامی با مسیر آب هم مسیر می شود. اما اگر آن لیوان را در جوی آب فرو ببری و سپس به بیرون بیاوری چه می شود؟ مسلما به اندازه‌ی گنجایش لیوان، آب در آن جمع می شود. نکته های مهمی را می توان از این مثال برداشت کرد، می دانم آنها را متوجه شده ای اما بیا از این مثال دو نکته‌ی مهم را با هم مرور کنیم: اول اینکه نیاز نیست همه‌ی مهارت های دنیا را یاد بگیریم و این کار اصلا امکان‌پذیر نیست. یادگیری مهارت هایی که به اندازه‌ی نیاز کارمان را در زندگی راه بیندازند کافی است- به اندازه‌ی گنجایش و ظرفیت لیوان آب. دوم اینکه مأموریت ما در زندگی مثل لیوان است و مهارت ها مثل آب رودخانه هستند، رهایی لیوان و بودن آن در حجم انبوه آبِ جوی روان هیچ فایده ای برای ما ندارد چون هم لیوان را از دست می دهیم و هم نمی توانیم به راحتی آب بنوشیم، یعنی حل کردن مأموریت خود در زندگی در حجم انبوهی از مهارت ها و استعدادها، این نیز اشتباهی بسیار بزرگ است. تنها چیزی که در اینجا استثنا است شناخت و به کارگیری ۳۴ استعدادمان است تا در حد ممکن در آنها مهارت کسب کنیم و از آنها در جهت انجام مأموریت خود در زندگی و دیگر ابعاد زندگی خود استفاده نماییم. بنابراین مهارت ها را باید به اندازه ای که در ابعاد مختلف زندگی به آنها نیاز داریم بیاموزیم و با ترکیب آنها با استعدادهایمان آنها را تا جای ممکن در مسیر انجام مأموریت خود در زندگی به کار بگیریم این‌گونه در زمانی بسیار مناسب موفقیتی بزرگ به دست خواهیم آورد و اهمیت این موضوع به همین خاطر است

مهارت ها در هر کاری آموختنی هستند، استعدادها نیز در ما وجود دارند تنها کافی است شناسایی، تقویت و به کار گرفته شوند، اما آیا می شود که فرد و یا افرادی در زندگی خود مأموریتی نداشته باشند؟ به نظر نمی رسد این‌گونه باشد، اگر مقاله‌ی هفته‌ی پیش را در نظر بگیریم گفته شد “همه‌ی موجودات سرنوشتی دارند چرا که هیچ چیز در این جهان هستی بی دلیل خلق نشده است و همه چیز بر اساس یک نظم خاص در حال انجام شدن و پیشرفت است، بر این اساس هر انسان نیز سرنوشت تعیین شده ای دارد و باید به سمت آن قدم بردارد”. در نتیجه هر انسان مأموریتی مخصوص به خودش را دارد، آنچه مهم است اهمیت دادن به خود و شناخت خود است برای تقویت استعدادهای خود، یادگیری مهارت های ضروری و مورد نیاز در ابعاد مختلف زندگی و کشف مأموریت خود در زندگی و اینجاست که مبحث خودشناسی اهمیت پیدا می کند

در هفته‌ی آینده با ۳۴ استعداد درونی خود به بهترین شکل آشنا می شویم

برای اولین بار است که این موضوع این‌گونه نوشته می شود، امیدوارم این مقاله به خوبی و با دقت بیشتری تفاوت “مهارت” و “استعداد” و “مأموریت” را برایت مشخص کرده باشد و با اجرای درست آن در زندگی خود نتایج فوق‌العاده‌ای کسب نمایی؛ به این مقاله به عنوان یک گنج نگاه کن چرا که نه مهارت ها به تنهایی برای انسان می تواند سازنده باشند، نه کشف استعدادها و به کارگیری همه‌ی آنها، بلکه جمع همه‌ی این موارد با توجه به نکات ریزی که در این مقاله گفته شد باید در جهت انجام مأموریت تو در زندگی باشند و این نکته‌ی است که بسیاری به آن توجه نکرده اند، حال تو با آگاهی درست به این موضوع می دانی چه کاری انجام دهی، تا با سرعت مناسبی موفق شوی به خواسته هایت برسی و مأموریت خود را در زندگی به درستی انجام دهی/ موفق باشی.

۱۴۰۰/۶/۲۶

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *