دیگر بهانه ای نداریم، تحریم ها برداشته شد

آیا متفاوت اندیشیدن و عمل کردن سخت است
1395-04-01
زندگی یعنی…
1395-04-01

دیگر بهانه ای نداریم، تحریم ها برداشته شد

حالا زمان آن است که آستین ها را بالا بزنیم، این تنها وظیفه مسئولان و دولتمردان نیست، وظیفه آنها باید آماده سازی زیرساخت ها باشد، هر یک از ما به اندازه توانمان باید از این فرصت استثنایی استفاده کنیم. موجی که وارد کشور شده است می تواند ما را به مقصد برساند و اگر بگذرد و برود ما از بهترین موقعیت تاریخ ساز حال حاضر کشورمان استفاده نکرده ایم.

دنیا با سرعت بالایی در حال پیشرفت است، و دلیل این پیشرفت اعتماد به ایده های جدید می باشد، در کنار این موضوع باید کارها را به بهترین شکل ممکن انجام داد آن هم “هوشمندانه” تا به نتیجه درست برسیم؛ باید با خودباوری و اعتماد به نیروی متخصصین جوانان داخل کشور کارها را پیش ببریم تا در این مسیر که برداشته شدن تحریم هاست موفق شویم و فعالیت های اقتصادی کشور را رونق دهیم.

باز هم تأکید می کنم: اگر بنا باشد با برداشته شدن تحریم ها واردات بیش از صادرات باشد، آینده روشنی نخواهیم داشت و چه بسا در این بازی بازنده شویم. هر محصولی که وارد کشور شود، در صورتی که نمونه داخلی آن هم در کشور باشد این به معنی ریختن نفت در زمین حاصل خیز بستر مناسب اشتغال ایران است. دولت باید صد در صد واردات را کنترل کند و فیلتر نظارتی بسیار قوی داشته باشد، و امیدواریم با این جریان مانند هدفمند کردن یارانه ها برخورد نشود که چند سال یارانه به قشر ثروتمند هم پرداخت می شد و دندانی که درد می کرد را همان موقع نکشیدند تا حالا که هنوز مشخص نیست و کلی مبلغ به کسانی رسید که نیازی به آن نداشتند و کسانی دیگر گیر هزار تومان آن بودند. تمام امید ما این است که دولتمردان برنامه هایی برای آن داشته باشند، و اگر ندارند کشورهای دیگر را الگوی خود قرار دهند و از متخصصین کمک بگیرند. ما باید بپذیریم که در همه زمینه ها تجربه کافی نداریم “عقل کل نیستیم” و نباید در کاری که تخصص و تجربه ای در آن نداریم دست به سعی و خطا بزنیم؛ اینجا پای حق و حقوق قشر ضعیف جامعه در میان است که واقعا نیاز به حمایت دارند؛ کسانی که گیر هزار تومان نان شب هستند اما به خاطر ناتوانی و خیلی ها به خاطر آبرو و حجب و حیای شان دست جلوی کسی دراز نمی کنند و شب گرسنه سر بر بالین سرد و گرم می گذارند، چون با چشمان خودم دیده ام؛ در این سال ها خدا را بارها شکر کرده ام که هنوز در بین مردمم و خودم را تافته جدا بافته فرض نکرده ام و امیدوارم خداوند این کیمیا را از من نگیرد که از مردم فاصله بگیرم حتی اگر باعث نگرانیم شود و روزم را خراب کند. یک نمونه اش را مثال می زنم: دیدم در زمستان پسری که در ایستگاه اتوبوس خط واحد یزد “شهدای محراب” با لباس و شلواری پاره، با او هم صحبت شدم و گفت: در خانه ای اجاره ای هستیم، پدرم از مادرم جدا شده، بخاری نداریم؛ و سر چهارراه ها در سرما می ایستاد تا قرآن های کوچک که در دست و جیبش بود را بفروشد تا خرج خودش، مادرش و خواهر کوچکش را در بیاورد، درسش را هم  به خاطر شرایط مالی خانواده اش رها کرده بود، تا مرد خانه باشد و نان آور خانواده. به خانه، خانه که نه اتاق حدودا ۲۰ متری آنها رفتم و وقتی وضعیتشان را دیدم پشتم لرزید. هر چند آن شب بخاری خریداری شد و در جایی گرم خوابیدند اما تکلیف هزاران نفر مثل آنها که در سراسر کشور هستند چیست؟. اینها را گفتم تا بدانیم تصمیم هایی که مسئولان، دولتمردان و افراد تأثیرگذار در جامعه می گیرند در زندگی تک تک مردم کشور تأثیرگذار است، مخصوصا قشر ضعیف جامعه.

طوری نشود که با برداشته شدن تحریم ها چند وارد کننده به سودهای هنگفتی برسند و باز دودش در چشم مردم بی گناه و قشر ضعیف کشور برود. وظیفه ما مردم هم این است که با خرید محصولات ایرانی آنها را حمایت کنیم، کارآفرینان کیفیت، نوآوری و زیبایی را در محصولاتشان تقویت کنند، برندسازی را جدی بگیرند، به فکر صادرات باشند و اشتغالزایی را مد نظر قرار دهند، دولت نیز بستر را برای صادرات محصولات کارآفرینان فراهم کند، همچنین بانک ها از طرح های اشتغالزا حمایت مالی نمایند و همه ما، ارکان اقتصاد مقاومتی را در نظر داشته باشیم و آنها را به اجرا بگذاریم.

ما در مأموریت+ امیدواریم این متن به دست مسئولین نیز برسد.

۱۳۹۴/۱۰/۲۸

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *