ششمین سالگرد تأسیس اولین شرکت های مأموریت+ مبارک
1396-06-17
خودت باش
1396-06-17

دو شمع

دیشب در میان همهمه دوستان، دو شمع به شکل دو عدد روشن بودند و عدد ۷۸ را نشان می دادند. عجله باعث شده بود شمع عدد ۷ به جای ۲ گرفته شود. دوستی که شمع ها را گرفته بود بیشتر توجه اش به این بود که آنها هم رنگ با لوگوی مأموریت+ باشند و به عدد ۷ به جای ۲ زیاد دقت نکرده بود. می خواست برود و آن را عوض کند که با اصرار گفتم: “نه، حتما حکمتی داره، همین خوبه”. بگذریم؛ همین شمع هم خاطره جالبی را رقم زد.

بعد از اینکه آب ها از آسیاب افتاد، همان دوستی که شمع ها را گرفته بود پرسید: “محمد واقعا موفقیت یعنی چی؟”

گفتم: “با دقت به این دوتا شمع نگاه کن، چی می بینی؟”

گفت: “هیچی، آروم آروم سوختن و آب شدن”.

گفتم: “خوبه، حالا با فکرت قشنگ بهشون نگاه کن، دیگه چی می بینی؟”.

گفت: “گذر عمر، کیکی که زیرش شمع هست ماییم، شمع ها هم عمر ما هستن. عمر مثل باد می گذره، نه!؟”

همانطور که به شمع ها نگاه می کردم گفتم: “دقیقا. موفقیت هم یعنی مسیر نه مقصد، مثل این دو شمع روشن بودن، انجام مأموریت خود در زندگی تا پایان و در این دنیا و بعد به قله رسیدن. عمر ما هم مثل باد در گزره”.

در هر جمعی که باشم بیشتر شنونده ام تا صحبت کننده، با عکس گرفتن و اینجور کارها هم زیاد میانه خوبی ندارم. هنوز شمع ها شعله ور بودند و فکرهای مختلفی از ذهنم عبور می کرد: “۲۷ سال گذشت!، اتوبوس دانش آموزان هرمزگانی که بر زمین افتاده بود از ذهنم عبور کرد”، در فکرم گفتم: “خدایا به امید تو، تو خیر هرکس رو می دونی، به امید تو شروع می کنم ۲۸تمین قسمت از زندگیمو، امروز هم اولین سکانسش به خوبی گذشت و با تو همه چیز ممکنه”؛ در این بین، قسمت های یکی از آهنگ های “محسن چاوشی” به یادم آمد و آن را زیر لب در دلم زمزمه کردم:

“بهم نفس برسون هوام دوباره پسه، هوامو داشته باش میگن تو مومنی و؛ دم مسیحاییت نفس تر از نفسه. من که یادم رفته چی دردمه چی دوامه؛ برام مهمم نیست کی نیستش و کی باهامه. همیشه میلنگه یجای زندگیم؛ الهی من بمیرم برای زندگیم؛ یه مرگ تازه می خوام بجای زندگیم. نزار که کشته ی این زهر گزنده بشم؛ می خوام تو این بازی یه بار برنده بشم”.

در آخر، شمع عدد ۷ خودش خاموش شد و کمی تبدیل به عدد ۲ فارسی شد:

دیروز “۱۳۹۶/۶/۱۶” ۲۸ سالگیم را آغاز کردم؛ ۱۳۶۸/۶/۱۶ روزی بود که به این دنیا پا گذاشتم. خدارو شکر در این سال ها خیلی از زندگی ام راضی هستم و خودم را خوشبخت می دانم و به خیلی چیزها که آنها را می خواسته ام رسیده ام. البته این خیلی چیزها ممکن است برای من بسیار با ارزش باشند و برای دیگرا نه، ممکن است چشم ظاهربین برخی، جور دیگری زندگی ام را تفسیر کند، اما باید دانست اهداف هر کس اهداف خودش است نه دیگران. در زندگی، ما نباید کپیِ برابر با اصلِ هیچکس باشیم و خداروشکر من به این مورد خیلی حساسم، دوست ندارم جای هیچکس باشم و خود بودنم را با کمال میل خواهانم؛ ممکن است برخی اهدافی که من در زندگی دارم، اهداف دیگران نباشد و برعکس، برخی اهدافی که دیگران در زندگیشان دارند، در دایره اهداف من نباشد. به هر حال من که از زندگی ام خیلی راضی هستم و هر روز سجده شکر می گذارم که در مسیر موفقیت به تعداد زیادی از اهدافی که برای خودم با ارزش بودند رسیده ایم و چند هدف بزرگ دیگر باقی مانده است که در حال برنامه ریزی و تلاش برای رسیدن به آنها هستم.

بله عزیز، حالا روی صحبتم با توست، تویی که با چشمان زیبایت در حال خواندن این مقاله هستی

موفقیت مقصد نیست بلکه مسیر است

مسیری که از تولد، تو در حال طی کردن آن هستی تا به اهداف و آرزوهای خودت برسی و بعد به قله دست یابی

در این مسیره منظره های مختلفی دیده می شوند

بسیاری از منظره ها زیبا هستند و برخی نه، نازیبا می باشند

و این بستگی به تو دارد که چگونه آنها را برای  خودت تعبیر و تفسیر کنی

آن منظره های زیبا به تو امید و انگیزه می دهند تا با شور و شوق مسیرت را به سمت قله ادامه دهی و آن منظره های نازیبا به تو درس می دهند تا مراقب باشی و قدم هایت را درست در مسیر موفقیت برداری، نه اینکه نگران شوی و امیدت را از دست بدهی

“دیل کارنگی” جمله بسیار پُرمفهومی دارد: “نگذارید موریانه نگرانی بنای زندگیتان را واژگون کند”.

اینکه در مسیر موفقیت منظره های مختلفی قابل دیدن هستند قطعی است: موفقیت ها و شکست ها، شادی ها و غم ها، لبخند ها و اشک ها، آرامش ها و آشوب ها و خیلی چیزهای دیگر که کمی از آنها را در مقاله “این بود زندگی” و دیگر مقالات در این مدت بیان کردم که تو آنها را در مسیر موفقیت می بینی چون چشمان و فکر بازی داری و با حقایق روبرو می شوی، اما در این میان برداشت تو نسبت به هر منظره نازیبایی که آن را می بینی چیست؟، آیا به تو درسی می دهند یا که نه، نگرانت می کنند؟

اگر درس بگیری که در مسیر موفقیت از آن درس ها استفاده می کنی، اما اگر نگران شوی و با این نگرانی درصد امید، استقامت و شجاعتت تحلیل برود، آرام آرام در مسیر موفقیت سُست می شوی و دیگر ادامه مسیر برایت امکان پذیر نیست و این کاریست که “موریانه نگرانی” آرام آرام با زندگی بیشتر انسان ها انجام می دهد.

نباید اجازه بدهی منظرهای نازیبای مسیر موفقیت در تو نگرانی ایجاد کنند؛ باید به جای پا گرفتن نگرانی ها به خداوند اعتماد کنی و بگویی: “خدایا در این مسیر تو بزرگترین پشتیبان منی و من به تو ایمان دارم، می دانم مرا یاری می کنی”. دلت که از شور ایمان قرص قرص شد دیگر نگران هیچ چیز نباش، بدان خداوند هاله ای اسرارآمیز به دورت می کشد، تو را از آسیب ها دور می کند و بهترین ها را در زمان مناسب برایت رقم می زند.

هر چه ایمانت به خداوند قوی تر باشد آن هاله اسرارآمیز که توسط خداوند به دور تو کشیده می شود مقاوم تر است و این بسیار اهمیت دارد: “در ایمان نگرانی جایی ندارد، اگر نگرانی باشد ایمان قوی نیست و ایمان ضعیف شکننده است؛ اما هیچ چیز در این جهان با ایمان قوی به خداوند، توان رویارویی ندارد”. پس خیالت تخت تخت و دلت قرص قرص؛ مسیرت را با ایمان به خداوند و باور به خودت ادامه بده و از منظره هایی که می بینی لذت ببر، درس بگیر و بخند که خنده تو نیز نشانه ای از ایمان است که به این معنی می باشد که واقعا به خداوند ایمان داری و دلت آرام است حتی اگر دریا طوفانی ست، او دریای طوفانی را هم برای تو آرام می کند، اگر واقعا به خداوند ایمان داشته باشی. به قول “دکتر علیرضا آزمندیان” عزیز که امروز قسمتی از سخنرانی شان را به صورت تصادفی دیدم که مربوط می شد به این مقاله: “حتی اگر هر کدام از شما اگر خدایی نکرده بیماری مزمن و مسئله ای هم دارین آنها را خداوند براتون حل می کنه، ان شاءالله خداوند شفاتون میده، اصلا نگران نباشید، همه چیز بر وفق مراد تو خواهد بود، تمام شد رفت، و معجزه وار بر وفق مرادتون خواهد بود. مهم نیست دکترها چه می گویند مهم این است که خدا چه می گوید برای تو؛ چنین اعتقادی داشته باش”.

شمس الحق تبریزی پیدا شود ای جانا

مجلس به سماع باشد برخیز تو مولانا

دو شمع عمرتان هر سال و همیشه روشن.

دانلود آهنگ “خدا همین حوالیه” با صدای “حامد همایون”

متن آهنگ “خدا همین حوالیه”

ساز زمانه  کوکه کوک حال منو تو خوبه خوب

پای به پای من بیا دست به دست من بکوب

چه حال خوب و سرخوشی پشت به پشت من بده

دلت نلرزه قرصه قرص مشت به مشت من بده

به روزگارمون بخند که خنده ی توعالیه

خیالتم که تخته تخت خدا همین حوالیه

به روزگارمون بخند که خنده ی توعالیه

خیالتم که تخته تخت خدا همین حوالیه

♫♫♫

ساز زمانه  کوکه کوک حال منو تو خوبه خوب

پای به پای من بیا دست به دست من بکوب

چه حال خوب و سرخوشی پشت به پشت من بده

دلت نلرزه قرصه قرص مشت به مشت من بده

به روزگارمون بخند که خنده ی توعالیه

خیالتم که تخته تخت خدا همین حوالیه

به روزگارمون بخند که خنده ی توعالیه

خیالتم که تخته تخت خدا همین حوالیه

موزیک مأموریت+♫

۱۳۹۶/۶/۱۷

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *