سرنوشت ساز
1397-06-09
بیداری
1397-06-09

تنهایی و سکوت

دیرگاهی‌ست که افتاده‌ام از خویش به دور

شاید این عید به دیدار خودم هم بروم/ قیصر امین‌پور

از زندگی ام هیچ گلایه ای ندارم

اما

دلم برای تنهایی خودم تنگ شده است

تنهایی که با سکوتی عمیق همراه باشد

در این ماه هایی که گذشت، خصوصا در این روزها، حس می کنم خیلی از، یکی از عزیزترین دارایی هایم فاصله گرفته ام

البته نه به خواسته ی خودم

بلکه به خاطر دنیایی که کارش همین است

می خواهد بین تو و چیزهایی که دوستشان داری فاصله بیندازد

آنقدر تو را از زیبایی های کوچک زندگی ات دور می کند که لذت زندگی را به فراموشی بسپاری

اما نمی گذارم اینگونه بماند

تنهایی و سکوت رفیق شفیق همیشگی ام بوده اند و خواهند ماند

و دست در دست هم به ماجراجویی خود ادامه خواهیم داد.

من سکوت خویش را گم کرده‌ام؛ لاجرم در این هیاهو گم شدم

من که خود افسانه می‌پرداختم؛ عاقبت افسانه‌ مردم شدم

ای سکوت، ای مادر فریادها؛ ساز جانم از تو پرآوازه بود

تا در آغوش تو راهی داشتم؛ چون شراب کهنه، شعرم تازه بود

در پناهت برگ و بار من شکُفت؛ تو مرا بردی به شهر یادها

من ندیدم خوش‌تر از جادوی تو؛ ای سکوت، ای مادر فریادها

گم شدم در این هیاهو، گم شدم؛ تو کجایی تا بگیری داد من؟

گر سکوت خویش را می‌داشتم؛ زندگی پُر بود از فریاد من/ فریدون مشیری- جادوی سکوت

۱۳۹۷/۶/۹

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *