تأثیرگذاری و تأثیرپذیری

قهرمان کیست و چه ویژگی هایی دارد؟
1401-10-23
غیرت و نقش مهم آن در زندگی
1401-10-23

تأثیرگذاری و تأثیرپذیری

با دنبال نمودن مقالاتی که تا به امروز منتشر شده اند، حتما به این نتیجه رسیده ای که یکی از ویژگی های افراد موفق در زمینه های مختلف توانایی تحت تأثیر قرار دادن آنها است

قطعا در زندگی خود مثل من و بسیاری دیگر, افرادی را می شناسی که تاکنون بیشتر بر روی تو تأثیر گذاشته اند و آنها در سرنوشتت تأثیرگذاری عمیقی داشته اند و به نوعی ما از آنها تأثیرپذیر بوده ایم

هر فردی که تأثیرگذار است در انجام کاری مهارت خاصی دارد که به نوعی به دل ما می نشیند، اینطور نیست!؟ چون در غیر این صورت نمی توانست این کار را انجام دهد و بر روی ما تأثیر بگذارد و ما را تحت تأثیر قرار دهد

افراد تأثیرگذار جذابیت زیادی دارند، آنها در انجام کاری حرفه ای هستند و به نحواحسن آن کار را انجام می دهند و دیگران را به نوعی شیفته ی خود و کارشان می کنند و اگر ما هم بخواهیم بر روی دیگران تأثیر بگذاریم و از فواید آن بهره مند شویم باید به یک فرد تأثیرگذار تبدیل شویم؛ البته تأثیرگذاری مثل کنسرو اسفناج ملوان زبل نیست که آن را باز کنیم و میل کنیم و یک دفعه تأثیرگذاری در شرایط حساس زندگی مان که می خواهیم, در ما بروز کند، باید آن را یاد بگیریم و به مرور زمان در آن فرد حرفه ای شویم، خبر خوب این است که هر کسی که باشیم با آموزش و تکرار می توانیم مهارت آن را یاد بگیریم و به فردی تأثیرگذار تبدیل شویم

مهم ترین فواید تأثیرگذاری چه چیزهایی هستند؟

رسیدن به خواسته هایمان در ابعاد مختلف زندگی*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی*

ترغیب دیگران به انجام کاری که می خواهیم آن کار را انجام دهند

درخشیدن در حوزه ی فعالیت مان و در کسب و کارمان

چه چیزهایی تأثیرگذاری ایجاد می کنند؟

انجام کاری ارزشمند: کاری که ارزشمند و مفید باشد مورد توجه مخاطبینی که به آن علاقه مند هستند قرار می گیرد

نوع ارائه ی آن کار: نوع ارائه ی انجام کاری ارزشمند به تأثیرگذاری بیشتر آن می افزاید

باور به کارمان و صحبت های مان: کار ارزشمند ما و نوع ارائه ی آن در کنار باور به صحبت ها و کارمان تأثیرگذاری بیشتری دارد

نحوه ی صحبت کردن ما: در کنار مواردی که گفته شد بیان قوی و عامه‌پسند توانایی تأثیرگذاری را بیشتر می کند که به محیط، نوع مخاطب و نحوه ی ارائه ی کار ما بستگی دارد

سبک شخصی: که به خلقیات، روحیه، شخصیت و در کل به برند شخصی ما مرتبط است

چگونه تأثیرگذار باشیم؟

برای تأثیرگذاری با توجه به مواردی که در بالا گفته شد باید علم و هنر آن را یاد بگیریم

در تأثیرگذاری و اثرگذار بودن ظرافت ها خیلی مهم هستند، ظرافت یعنی اینکه به زیبایی دیگران را تحت تأثیر قرار دهیم. انجام هر کاری ظرافت های خاص خودش را دارد و در عصری که در آن زندگی می کنیم تا این ظریف کاری ها انجام نشوند تأثیرگذاری اتفاق نمی افتد. مثلا تصور کن یک غذای بسیار خوشمزه را در ظرفی نه چندان زیبا سرو کنیم و یک غذای نه چندان خوشمزه را به زیبایی و از طرفی آن را در ظرفی زیبا سرو کنیم؛ مسلم است گزینه ی دوم طرفداران بیشتری دارد و انتخاب اول بسیاری از ما خواهد بود

بنابراین برای تأثیرگذاری و ارائه ی کار خود به بهترین شکل ممکن باید به نکته های ریز، ظریف و زیبا دقت کنیم تا کار و نوع ارائه و نحوه ی صحبت ما به دل دیگران بنشیند و مورد پذیرش آنها قرار بگیرد

بسیاری از افرادی که هر یک از ما آنها را می شناسیم آنها هم تحت تأثیر افراد دیگری بوده اند؛ با هم برویم و سری به مناسبت های تقویمی هفته ای که پشت سر گذاشته ایم بزنیم و کنکاش کنیم ببینیم چه چیز در مورد تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از آن متوجه می شویم، بزن بریم

درباره ی کمال‌الدین ابوالعطاء محمودبن علی‌بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی, متخلص به خواجو که یکی از شاعران مشهور کشورمان است و خلاق‌المعانی و ملک‌الفضلا نیز نامیده شده و به دلیل هنرنمایی ها و نوآوری هایش در عالم شعر “نخل‌بند شاعران” لقب گرفته با صراحت گفته شده است بر شاعران بعد از خود مانند حافظ که با او در یک دوره می‌زیسته تأثیرگذار بوده است و در شعرهای حافظ نیز بیت‌هاى بسیارى را می بینیم که به الهام یا به استقبال و ارادت به او از غزل‌هاى خواجو ساخته و یا گاهی معنى و لفظى از او را اقتباس کرده است و حافظ سروده است: “استادِ سخن سعدیست پیشِ همه کس اما؛ دارد سخنِ حافظ طرزِ سخنِ خواجو”. با اینکه گفته شده تأثیر سعدی بر حافظ مشهود است و او عروض خود را بر مبنای اشعار سعدی گذاشته و حدود ۳۰ غزل با وزن و قافیه غزلیات سعدی سروده است و همچنین در اشعار حافظ موارد بسیاری از تضمین از اشعار سعدی به چشم می‌خورد و تعداد تضمین‌ها، استقبال‌ها، اقتباس‌ها و مشابهت‌های لفظی و معنایی در اشعار حافظ با اشعار سعدی به ۱۵۰ مورد می‌رسد او در بیتی که آورده شد بر جایگاه سعدی به‌عنوان استاد سخن تأکید کرده در عین حال خود را متأثر از سبک خواجو دانسته است. خود خواجوی کرمانی هم تأثیرپذیر از افراد دیگری بوده و مانند بسیاری از سخنوران دیگر از پیروی و تقلید آثار سخنوران و سبک سرودن شعرهای پیشین خود امتناع نمی کرد و گفته شده در غزل‌سرایی پیرو سعدی بوده، در قصاید از سنایی و خاقانی و ظهیر و جمال اصفهانی و دیگر شاعران اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم پیروی می کرد و سبک عراقی را در پیش گرفته و در مثنوی نیز به استادانی چون نظامی و فردوسی, مثنوى‌گویان قرن هفتم نظر داشته و حماسه‌سرایی کرده و سبک و سیاق آنها را به کار برده است. آنچه از به کارگیری الفاظ و ترکیبات و معانی تازه و ابتکاری او از مجموعه شعرهایش به دست آمده نشان می دهد که او در فن سخنوری استاد کاملی بوده و قدرتش در بیان معانیِ عرفانی و موعظه و حکمت به نوعی معجزه‌آسا بوده است

باید دقت داشته باشیم که هر نوع تأثیرگذاری و تأثیرپذیری درست نیست و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری نیز مثل هر کار دیگری خوب و بد دارد. در زمان رضاخان و سفر او به چند کشور, به تقلید و تأثیرپذیری از فرهنگ آنها که مفاهیم اخلاقی و الهی زیر سوال است در ۱۷ دی سال ۱۳۱۴ تصمیم گرفته شد حجاب به کلی حذف شود و طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان کلید خورد. این کار باعث شد مثل دوره های دیگر از تاریخ به افرادی که به حجاب اعتقاد داشتند بی احترامی شود و با خشونت با آنها رفتار شود. با کمی جستجو در منابع تاریخی متوجه می شویم حجاب و در کل پوشش مناسب در فرهنگ غنی و ملی و باستانی کشور ما و دیگر کشورها از زمان های بسیار دور مورد استفاده قرار می گرفته است و فلسفه ی آن این است که سلامت فکری، روحی و جسمی زن و مرد حفظ شود و شخصیت، ارزش و وقار و حریم آنها در پوششی مناسب محفوظ بماند. حجاب چه با چادر و چه با مانتو یک پوشش است تا در جامعه نگاه به زن صرفا بر اساس زیبایی جسمی او نباشد و توجه به سیرت و باطن فرد شود، جدا از مسائل الهی و دینی, منطق هم این را قبول می کند که پوشش مناسب برای زن و مرد در جامعه که محل عبور و مرور و انجام کارهای مفید و اجتماعی و گروهی است مفید می باشد و باعث حفظ احترام افراد در محیط های گوناگون و رشد و تعالی جامعه می شود, نبود پوشش مناسب چه بخواهیم چه نخواهیم باعث انحراف اخلاقی و بی بندوباری می شود، این موضوع را به هر اهل علم و روانشناس آزاداندیشی که به اسارت تفکر اشتباه برخی در نیامده باشد در هر کجای دنیا بگوییم با شناختی که از طبیعت انسان دارد آن را تأیید می کند. همانطور که ویل دورانت حیا را امری اکتسابی دانسته بود و در زمان خود که برخی موضوعات رعایت می شد گفته بود: “زنان دریافتند که دست و دل‌بازی *در نشان دادن و معرض نمایش قرار دادن خودشان* مایه طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند؛ عفت, زن را توانا می سازد که با جستجوی بیشتری عاشق خود را، یعنی کسی را که افتخار پدری فرزندان او را خواهد داشت برگزیند”؛ آرتور شوپنهاور هم حیای زن را رهاورد پیمان پنهانی زنان برای افزایش ارزش و جذابیت خود و وادار ساختن مرد به جست و جو دانسته بود و وندی شلیت نویسنده ی کتاب “بازگشت به عفاف؛ کشف فضیلت گمشده” گفته است “امروزه یک قانون کلی وجود دارد؛ هرچه خواهان احترام بیشتری هستید باید لباس های عفیفانه‌تری بپوشید” و بسیاری موارد دیگر

در ۱۹ دی ۱۳۵۶ اتفاقی افتاد و قیامی شکل گرفت، عامل اصلی قیام ۱۹ دی، انتشار مقاله‌ای با عنوان “ایران و استعمار سرخ و سیاه” در روزنامه بود. این مقاله به مناسبت روز کشف حجاب رضاشاه و نزدیکی سالگرد انقلاب سفید*۶ بهمن سال ۱۳۴۱* به چاپ رسید. در این مقاله امام خمینی(ره) و مخالفان انقلاب سفید شاه، عوامل ارتجاع*پسرفت، مخالفت با تجدد جامعه و تمایل به اوضاع قدیمی* شمرده شده و امام خمینی(ره) مسئول خون‌های ریخته شده در واقعه ی ۱۵ خرداد دانسته شد و ادامه ی ماجرا که در نهایت باعث وحدت بیشتر مردم و علما شد

هر چیز در زندگی حد و حدودی دارد و آزادی انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست و ما در مورد موجودی صحبت می کنیم که کرامت آن از هر لحاظ باید حفظ شود. هر کسی آزاد است در محیط خانه ی خود با هر نوع پوششی راحت است آزاد باشد اما در جامعه واقعا این موضوع به دلایلی که گفته شد قابل پذیرش نیست. تصور کن فرزندانی داریم و آنها با یک پوشش نامناسب در جامعه حضور پیدا می کنند، در جامعه ای که مثل هر جای دنیا همه ی ما می دانیم در آن چه خبرهایی است, یک پدر و مادر چگونه می تواند خیالش راحت باشد و متوجه شود فرزندش با آن پوشش نامناسب در هر محیطی که حاضر می شود مورد آزار و مزاحمت قرار نگیرد، به راه های اشتباه نرود و یا دیگران را آزار ندهد!؟

مسئله ی برداشتن و نداشتن روسری هم همه ی ما می دانیم بهانه ای است برای باز شدن راه برای آزادی نوع پوششی دیگر چون طبیعت انسان به گونه ای است که در هر چیز می خواهد جلو برود چه آن چیز منفی باشد و چه مثبت. آیا رعایت یک پوشش مناسب و معقول در جامعه که جای عبور و مرور و انجام کارهای مفید و اجتماعی است چه با مانتو و چه با چادر آنقدر سخت است که بسیاری با آن دست به گلاویز شده اند!؟. قانون برای آرامش*فکری، روحی و جسمی* و امنیت هر یک از ماست و رعایت قوانین یک کشور احترام به تمام مردم آن کشور است, احترام به آرامش، امنیت، فرهنگ غنی آن و رأی اکثریت و باید دقت داشته باشیم اگر قانون رعایت نشود هر چیز منفی بیشتر و بیشتر و بیشتر می شود و یک مرتبه می بینیم سنگ روی سنگ بند نیست و دیگر هیچ چیز با ارزشی که مفید باشد و باعث افتخار شود به جا نمانده است

“حتی اگر همه دنیا بد شد تو خوب باش”

مسئله ی حجاب, داشتن یک پوشش مناسب و معقول است، همین، حال هر کسی با توجه به سلیقه، ارزش ها، فرهنگ*در اینجا منظور پوشش اقوام مختلف در شهرهای مختلف است* و اعتقاداتش یا چادر را انتخاب می کند و یا مانتو را. نه عقل و نه دین با زیبایی و تمیزی و به روز بودن مخالف نیستند، موضوع رعایت یک سری اصول اجتماعی و درک اهمیت آنها است که اینقدر پیچیده شده. باید دقت داشته باشیم پوشش مناسب در تأثیرگذاری ما عامل مهمی است و در نگاه اول شخصیت و به نوعی باورها، ارزش ها و فرهنگ ما را برای دیگران تعریف می کند و سپس دیگران که ممکن است هر کسی باشند با آن برداشت اولیه, رفتار خود را با ما تطبیق می دهند که ممکن است منفی و با بی احترامی باشد و یا مثبت و با احترام

اما چرا برخی چه مرد و چه زن به این سمت می رود که با پوشش نامناسب خود, در جامعه حضور داشته باشند؟ برای جلب توجه، چون متأسفانه تلاش نشده راه های دیگر جلب توجه ی مفید نشان داده شوند و فرد متوجه شود راه های دیگری هم برای جلب توجه و تأثیرگذاری در جامعه وجود دارد. چگونه؟ این همه استعداد خدادادی در وجود همه ی ما وجود دارد که هیچ توجهی به آنها نمی شود و بسیاری به آنها آگاهی ندارند. مثلا فرض کن فردی به کار خیاطی و مد علاقه دارد، در آن آموزش می بیند، به مرور زمان و با تلاش هوشمندانه یک خیاط و طراح مد حرفه ای و مشهور می شود، با توجه به فرهنگ کشور و استان خود و توجه به سلیقه ها در سن های مختلفِ زن و مرد دست به خلاقیت و نوآوری می زند و کارهای به روزی طراحی می کند و می‌دوزد، کسب درآمد می کند، مستقل می شود، برای دیگران ایجاد اشتغال می کند و… اینگونه با اقتدار به زبان بی زبانی به همه می گوید: “به من نگاه نکن، به استعداد و هنر من که در آن می درخشم نگاه کن”. اگر هر فرد استعداد ویژه ی خودش و یا همان مأموریت خود را در زندگی جدی بگیرد و آن را به درستی انجام دهد می تواند جدا از کسب درآمد, به محبوبیت و شهرت سالم و تأثیرگذاری مفید هم در جامعه دست یابد و مسئله ی دیده نشدن و توجه نشدن به خود را از طرف دیگران در خود به صورت صحیح رفع کند

تصور کن به فرزند خود بگوییم: “عزیزم، اجازه بده دیگران به استعداد تو نگاه کنند و محو آن هنرت شوند که در آن می درخشی و آن را به نحو احسن انجام می دهی و تو را در آن استعداد تشویقت کنند نه ظاهر تو در پوششی غیر مناسب در چشم افرادی که منظورشان برای دوستی و یا همکاری با تو چیز دیگری است”؛ به مرور زمان و با تشویق او در این کار فرزند ما به یک فرد موفق و تأثیرگذار و محبوب و مستقل در جامعه تبدیل می شود. به هر حال نوع صحبت و الگوی رفتاری مادر و پدر خیلی بر روی فرزند تأثیر می گذارد مانند حضرت فاطمه(س) و امام علی(ع) که تأثیر آنها بر روی فرزندانشان نمایان بوده است و روز مادر, قهرمان های بی چون و چرا, به خاطر این بانوی بزرگوار و ولادتشان نامگذاری شده است

همه ی ما به نوعی می خواهیم دیده شویم و این دیده شدن یکی از خروجی های تأثیرگذاری است، آن کسی که پوشش مناسبی ندارد تنها راه دیده شدنش را این موضوع قرار می دهد و فکر می کند تنها راه دیده شدن و جلب توجه کردن و تأثیرگذاری به نوعی این طرز پوشش اشتباه است. چرا این اتفاق می افتد؟ چون همانطور که گفته شد فرد نمی داند که راه های دیگر و بسیار بهتری هم برای تأثیرگذاری و دیده شدن و جلب توجه ی مفید وجود دارد و تنها به ظاهر دل خوش شده است؛ البته تأثیرپذیری از دیگران و جو جامعه نیز در نوع پوشش عامل دیگری در این مورد می باشد

خانواده و اقوام، رسانه های مختلف آنلاین و آفلاین و افراد مشهور و شناخته شده حاضر در آنها، انواع محتوا*نوشتاری، دیداری، شنیداری*، تبلیغات در مکان ها و به شکل های مختلف، دوستان و افراد مختلف از همسایه ها گرفته تا در سطح جامعه، حتی آب و هوا و در کل محیط های مختلف گاهی خواه ناخواه باعث تأثیرپذیری چه در فکر و احساسات و چه در رفتار و پوشش ما می شوند و باید به این موضوع دقت داشته باشیم که برای داشتن یک شخصیت سالم و حفظ آن, تأثیرپذیری آنها بر روی ما و فرزندان و اعضای خانواده‌مان منفی نباشد. راه حل: خودشناسی از منظر ویژگی ها و توانایی های مختلف انسان و نوع شخصیتی که هر یک از ما داریم، توجه به ارزش های انسانی، اخلاقی و الهی، آشنایی با الگوها و قهرمان های سالم و پویا، تقویت باورها و نگرش های مثبت و سازنده, ما را از تأثیرپذیری های منفی دور می کنند حتی اگر هم به ناچار در آن محیط ها قرار بگیریم توجه به این موضوعات اجازه نمی دهند تحت تأثیر آنها قرار بگیریم

در جامعه اگر بستر برای نشان دادن راه درست و انجام فعالیت های مفید فراهم نباشد جاده خاکی های زندگی که راه به جای باشکوهی نمی برند برای سریع رسیدن به مقصد زیاد هستند و متأسفانه در این کار کم کاری بسیار زیادی شده است و هنوز هم حرف اول و آخر را آموزش می زند، آموزش در محیط خانواده و مراکز آموزشی، آن هم آموزشی به روز و تأثیرگذار متناسب با هر فرد. مسائل ما در کشور عمقی هستند و با انجام کارهای سطحی و تکراری هم حل نمی شود چنانچه تاکنون حل نشده اند و راه حل های کلیشه ای دل‌زدگی و بیزاری به وجود می آورد، تعداد کمی هم به این راه حل های ریشه ای که برخی از آنها در اینجا مطرح می شوند توجه دارند، اما چون به مناسبت ها و موضوع مقاله مرتبط بود آنها را نوشتم و گذاشتم تا شاید چند سال دیگر توسط یک فرد منصف خوانده و درک و اجرا شود تا مشکل از ریشه حل شود و یا برای پدران و مادران و یا جوانی امروزی و دغدغه‌مند که آنها را می خوانند مفید باشد

بنابراین نوع پوشش ما نیز در تأثیرگذاری مهم است و از طرفی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری منفی نیز وجود دارد که باید در ابعاد مختلف زندگی مان مراقب آنها باشیم

حال می رسیم به تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مثبت

میرزاتقی‌خان امیرکبیر که یکی از قهرمان های کشورمان است و مهم‌ترین و شناخته شده‌ترین کار و ابتکار او تأسیس مدرسه ی دارالفنون می باشد از کودکی تحت تأثیر آموزگارانی آموزش دید، هوش و استعداد خود را نشان داد، پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد و یک نفره به جای چند نفر باعث تحول و اصلاحات‌ عمیق و کم‌نظیری در کشور شد. امیرکبیر زمانی که به صدارت رسید پس از سفر به روسیه به نقص و کمبود مرکز آموزش عالی آگاه شد و این نیاز را فوری می دید، با آنکه اعتقادات‌ دینی‌ استواری‌ داشت‌ و این‌ معنی‌ از نامه‌ها و رفتارها و کارهایش‌ به‌ خوبی‌ آشکار بود اما ذهنی باز داشت و معتقد بود کشور از نظر علوم و تمدن جدید بی‌بهره است و اگر بخواهد تحولاتی را برای رشد و پیشرفت در کشور ایجاد کند باید جوانان ایرانی بهره ای از تمدن و علوم مختلف جدید و نو کسب کنند. او دو مسافرت به روسیه داشت و در این سفرها که حدودا بیش‌ از ۲۴ سال‌ سن نداشت‌ فرصت‌ یافت‌ نظام تعلیم و تربیت ملل اروپایی را بررسی کند و از موسسات‌ آموزشی‌، فرهنگی‌ و صنعتی روسیه‌ بازدید نماید و از آنها تأثیر بپذیرد. چیزی که در این سفرها ذهن امیر را متوجه ی خود کرد اصلاحات و پیشرفت‌های روسیه در جهان دانش و فن و هنر و نحوه ی آموزش مردم آنجا بود. از طرف دیگر شور ایران‌دوستی امیر و شیفتگی او به اصلاح و ترقی وطنش او را در این زمینه بیشتر به تکاپو وا داشت. امیر لازم دید اگر بخواهد دوشادوش آن کشورها در زمینه ی دانش و آموزش مورد نیاز کشور پیش برود دو راه پیش رو دارد: ۱- یا باید عده‌ای را برای تحصیل به اروپا بفرستد و ۲- یا اینکه عده‌ای از معلمان اروپایی را به ایران اعزام کند. تأسیس یک مدرسه ی عالی و تدریس علوم روز همیشه دغدغه ی او بود و زمانی که به صدراعظمی رسید خواست به این فکر جامه ی عمل بپوشاند؛ استدلال هوشمندانه ی او این بود که به جای اینکه بودجه ای را در نظر بگیرد و بیست نفر محصل را به اروپا بفرستد با این بودجه چند معلم را از اروپا به ایران بیاورد و دویست محصل را تربیت کند و به این ترتیب سنگ بنای دارالفنون گذاشته شد و شاگردان تأثیرگذاری زیادی را در این مدرسه آموزش داد. از طرفی امیرکبیر به رفتار درباریان و مأموران خود بسیار اهمیت می داد و معتقد بود رفتار آنها باید سرمشق مردم باشد و مقام و شغل آنها نباید باعث تعدّی و ظلم به مردم شود. برای آشنایی بهتر و بیشتر با او می توانی ویدیوی زیر را ببینی

بنابراین اصل تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اصلی مهم در زندگی همه ی ماست، نقش مهمی در موفقیت و زندگی هر یک از ما دارد و با استفاده ی درست از آنها می توانیم زندگی خود را بسازیم و آن را رشد دهیم. امیدوارم با عمل به آنچه گفته شد فرد تأثیرگذاری شوی و برای خودت، خانواده ات، کشورت و خداوند مایه ی افتخار باشی.

۱۴۰۱/۱۰/۲۳

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *