و همیشه رفتن آغاز ماجراست
1401-07-22
چگونه به سادگی به ورزش علاقه مند شویم؟
1401-07-22

اخلاق و مهرورزی

آنچه که باعث می شود زندگی برای هر یک از ما به خوبی و خوشی بگذرد اخلاق و مهرورزی است

این روزها و در آینده به این مورد نیاز زیادی داریم که به نظر می رسد در بینمان کمرنگ شده است و در ابعاد مختلف زندگی مان*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی* به آنها احتیاج داریم:

“وقتی با خود به خوبی رفتار می کنیم, روحیه و حال بهتری خواهیم داشت، به آرامش بیشتری می رسیم و مقدار زیادی از سلامت فکری و روحی و جسمی مان حفظ می شود و تا زمانی که با خودمان به خوبی رفتار نکنیم و خود را نسازیم نمی توانیم امید به خوب بودن با دیگران و ساختن دیگران را داشته باشیم، به همین خاطر اول باید از خودمان شروع کنیم و همه چیز از خودمان شروع می شود

وقتی با خانواده ی خود به خوبی رفتار می کنیم آنها روحیه و حال بهتری خواهند داشت، خانه محیط آرام و مناسبی برای زندگی می شود، اعضای خانواده با آرامش و سلامت در کنار هم زندگی می کنند و نیازمند به محبت افراد غریبه ی مختلف نخواهند شد

وقتی در محیط کار با پرسنل، همکاران و مشتریان خود به خوبی رفتار می کنیم آنها هم روحیه و حال بهتری خواهند داشت و عملکرد بهتری از خود نشان می دهند و مشتریان بیشتر و وفادارتری خواهیم داشت

وقتی در اجتماع با افرادی مختلف به خوبی رفتار می کنیم آنها نیز روحیه و حال بهتری خواهند داشت و این رفتار ما روی آنها تأثیر می گذارد و آنها هم با رفتار خوب خود باعث روحیه و حال خوب دیگران می شوند”

در کل اخلاق و مهرورزی جَوّ هر محیطی را گرم و صمیمی و خواستنی می کنند و مثل یک دومینو به دیگران هم منتقل می شوند

پس همه چیز از خود ما شروع می شود، از من، تو و هر کس دیگری که این مقاله را بعدا می خواند

اما بیا بررسی کنیم چرا برخی اوقات از دست برخی افراد دلخور می شویم و راه حل چیست؟

باید در نظر بگیریم هر کس حرفی می زند و صحبتی می کند بر اساس جهان بینی خودش، آموزش هایی که دیده، محیطی که در آن رشد کرده، تجربه هایی که کسب کرده و اتفاقاتی که در گذشته برایش پیش آمده باورها و نگرش هایش را شکل داده و موضوعی را مطرح می کند که ممکن است درست باشد و یا نباشد، پس هر کس امکان دارد جدا از صحبت هایی که می کند و ما بخشی از آنها را قبول داریم اشتباهاتی هم داشته باشد و باید این موضوع را در نظر بگیریم که هیچ یک از ما کامل نیستیم پس اشتباه ممکن است رُخ دهد. خب اشتباه رُخ داد، حالا باید چه کاری انجام دهیم؟ اخلاق و مهرورزی، باید یاد بگیریم اول از همه به مواردی که گفته شد دقت کنیم، به عقاید و سلیقه های هم احترام بگذاریم و اگر لازم است که پاسخ بدهیم با اخلاق و زبان خوش چه به صورت شخصی و یا چه در اجتماع و رسانه های مختلف با دیگران صحبت کنیم

مورد بعدی این است که باید این موضوع را در نظر داشته باشیم کسی که از ما نقد می کند لزوما قصدش تخریب ما نیست بلکه دارد ضعفی که داریم را به ما یادآور می شود؛ “همانا کسی تو را در برابر عیب ها و کمبودها هشدار دهد تا آگاه و بیدار شوی بهتر است از آن کسی که فقط تو را تعریف و تمجید کند تا بر عیب هایت افزوده گردد/ امام حسن مجتبی(ع)”. اگر از این منظر به موضوع نگاه کنیم به جای اینکه فرد مقابل خود را رو به رویمان فرض کنیم همدیگر را کنار هم می بینیم که به آرامی با هم در حال صحبت هستیم تا موضوعی را روشن کنیم و آن را حل نماییم و باز در این مورد هم اخلاق و مهرورزی پایه ی اصلی و شرط رسیدن به نتیجه ی خوب است که نه طرف مقابل مان ناراحت شود و نه خودمان فکر کنیم در حقمان اجحاف شده است بلکه سخنان او برای ما مفید است

حالا بیاییم طرف دیگر موضوع را هم بررسی کنیم: خب حال فرض کنیم در مورد رفتار و کلام فردی نقدی منصفانه داریم، چگونه باید آن را مطرح کنیم؟ باز هم با اخلاق و مهرورزی؛ اگر واقعا می خواهیم طرف مقابل مان هر کسی که هست عضوی از خانواده، دوست و یا فردی در اجتماع, قشنگ حرفمان را متوجه شود و به آن فکر کند و اگر در اشتباه است خودش را اصلاح کند و به اصطلاح گارد نگیرد، اخلاق و مهرورزی شرط لازم است که نشان می دهد ما خوبی او را می خواهیم. مثلا می توانیم بگوییم: “این مواردی که گفتی و یا کارهایی که انجام دادی درست است, چقدر خوب، اما اینجا فکر کنم اشتباهی شده و…”؛ باید دقت داشته باشیم نوع بیان و کلام ما خیلی روی افراد تأثیر می گذارد که ممکن است این تأثیر مثبت باشد و یا منفی

باید این موضوع را نیز در نظر داشته باشیم که اختلاف نظرها نیز در هر موضوعی وجود دارند چرا که باورها، نگرش ها، سلیقه ها، فرهنگ ها، سبک های زندگی، افکار و عقاید، رفتار و خلقیات متفاوت هستند و تا جای ممکن باید با احترام و اخلاق و مهرورزی با هم رفتار کنیم چون همه ی ما در یک کشتی هستیم و به سمت یک مقصد در حال حرکت می باشیم

قرار است همه ی ما در کنار هم در هر کجای کشورمان و این کره ی خاکی که هستیم به خوبی در کنار هم زندگی کنیم، با هم خصومت شخصی نداشته باشیم، مایه ی افتخار برای خداوند، خانواده، کشورمان و دین مان باشیم و اگر اسم و رسمی داریم محبوب و الگو برای مردم جهان باشیم که از ما به عنوان فرد و مردمی با اصالت و با اخلاق و مهربان یاد کنند و همه ی اینها با اخلاق و مهرورزی به دست می آید، اینگونه نتیجه نهاییش باز به خودمان برمی گردد، حال خودمان خوب و خوب تر خواهد بود و نشاط روحی پیدا خواهیم کرد

امروز کودکان و دختران و پسران مان, با اخلاق و مهرورزی رشد می کنند، از بی راهه ها دور می شوند، زندگی خوبی خواهند داشت و آینده ی درخشانی را برای خودشان می سازند که اگر پدر و مادر هستیم با این ویژگی ها*اخلاق و مهرورزی* الگوی خوبی برای آنها خواهیم بود

امروز با اخلاق و مهرورزی می توانیم در کشورمان بین تمام اقوام و مذاهب وحدت، همدلی و همبستگی به وجود آوریم تا الگویی برای دیگر کشورها باشیم

امروز با اخلاق و مهرورزی می توانیم پیشرفت ها را در هر زمینه ای سبب شویم و ضعف ها را رفع نماییم و آینده ای درخشان را بسازیم

امروز با اخلاق و مهرورزی می توانیم اختلافات شخصی را رفع کنیم، به عقاید و سلیقه های هم احترام بگذاریم و از بلایای طبیعی مختلفی که وجود دارند به سلامت عبور کنیم و از اتفاقاتی که ممکن است در آینده پیش بیایند نیز به میزان زیادی جلوگیری نمائیم و جامعه ی سالم، بانشاط، پویا، خلاق و نوآوری داشته باشیم

سخت است؟ به احتمال زیاد، اما یکی از دلایل توجه به الگوها همین است و این مورد نیز با آموزش امکان پذیر می باشد. الگوهای اصلی ما در زندگی کسانی هستند که شخصیت برجسته ای داشته اند و اخلاق و مهرورزی در رفتارشان موج می زند و در بیشتر مواقع با همه با روی باز و مهربانی مواجه می شدند و ما برای رشد در ابعاد مختلف زندگی مان، تعالی روح و رسیدن به موفقیت، خوشبختی، سعادت و کمال به توجه به آنها نیاز داریم، چون بدون این الگوهای ناب و برجسته در زندگی در موقعیت های مختلف راه را گم می کنیم

حال که در این مقاله الگوهای اصلی بیان شدند بیا ببینیم الگوهای فرعی چه کسانی هستند؟ افرادی که در زمینه ای که ما در آن فعالیت می کنیم فعالیت داشته اند و یا فعالیت دارند؛ این الگوها افراد موفق و متخصص در زمینه های کاری مختلف هستند اما ممکن است از نظر اخلاقی و ارزشی, انسان های کاملی نباشند و اشتباهاتی داشته باشند که این مورد انکارناپذیر است

پس ما دو نوع الگو داریم، الگوهای اصلی و الگوهای فرعی؛ ۱- الگوهای اصلی انبیاء، چهارده معصوم(ع)، اولیای الهی می باشند و افرادی که راه آنها را طی کرده اند مانند شهدا و انسان های صالح که به کمالات اخلاقی و همه جانبه رسیده اند و نوع زندگی و هدایت و راهنمایی آنها بسیار مفید است که مربیان بسیار خوبی برای ما در زندگی می باشند تا آنها را سرمشق خود قرار دهیم حتی اگر در زمان های دور زندگی می کردند و ۲- الگوهای فرعی که مرتبط با مأموریت ما در زندگی می باشند که گفتیم بهترین راه برای پیدا نمودن مأموریت مان در زندگی چه بود؟ آفرین درست گفتی, علاقه و عشق به انجام کاری مفید و شور و شوق داشتن در انجام کاری مفید که ما را رها نمی کند، دغدغه ی فکری و هیجان شیرین روزانه ی ما می شود و خداوند اینها را در وجود هر یک از ما گذاشته است تا مأموریت خود را در زندگی به درستی پیدا کنیم و مسیر منحصربه فردمان را در پیش بگیریم و آن را به درستی ادامه دهیم تا به سهم خود در دنیا تأثیرگذار باشیم؛ مثلا فرض کن فردی به بازیگر شدن علاقه دارد و می خواهد بازیگر شود، یکی از کارها این است که باید بازیگران حرفه ای را مورد بررسی قرار دهد و کارهایشان را دنبال کند تا در این مورد از آنها بیاموزد, به طبع یکی از آنها بیشتر بر روی او تأثیر می گذارد، یا فرض کن فردی به معماری علاقه دارد و می خواهی مهندس معمار شود، یکی از کارها این است که باید معماران بزرگ را مورد بررسی قرار دهد و کارهایشان را دنبال کند تا از آنها بیاموزد و در این مورد نیز به طبع یکی از آنها بیشتر بر روی او تأثیر می گذارد، و یا می خواهد جدا از مأموریتی که در زندگی خود دارد استعدادهای دیگرش را شکوفا نماید، در این مورد نیز مثل دو نمونه ی قبل قطعا الگو و یا الگوهایی وجود دارند که در این الگوی نوع دو ما فقط بر روی کارهای مثبت و حرفه ای او نظر داریم نه اشتباهات ابعاد مختلف زندگی اش و تقلید صد در صد از تمام زندگی او، بلکه چون فرد در کارش موفق است و در آن تخصص دارد به او توجه داریم

شاید اینجا سوالی برایت پیش بیاید و بگویی: “آیا من باید مانند آنها باشم و شوم؟” نه جانم، تو خودت هستی و در زندگی باید خودت باشی، هر نام و نام خانوادگی و در بُعد وسیع هر استایلی*کشور، شهر، قومیت، گویش، طبقه اجتماعی، سبک زندگی، افکار و عقاید، رفتار و خلقیات، سلیقه* که داری خودت هستی و از تو مثل همه ی مردم جهان فقط یک نفر در دنیاست, الگوها برای هدایت ما می باشند چون متخصص، محبوب و شناخته شده هستند تا خودمان را اول بشناسیم و کشف کنیم و سپس خود را به درستی رشد دهیم و شکوفا نماییم؛ الگوهای نوع یک که دینی و مذهبی و متعالی و اصیل و پاک و موفق و به سعادت و کمال رسیده هستند به ما کمک می کنند با توجه به ارزش ها و اخلاق در مسیر درست به موفقیت، خوشبختی، سعادت و کمال برسیم و شخصیت وجودی خودمان را به درستی بسازیم و آن را به اوج برسانیم و الگوهای نوع دو که در زمینه ی کاری خود و یا مأموریت مان در زندگی و یا شکوفایی استعدادهای دیگرمان می باشند نیز که ممکن است در هر کجای دنیا باشند به ما کمک می کنند ما هم مانند آنها در انجام کارها به روش روز موفق باشیم، چون به هر حال ما برای یادگیری و انجام درست هر کار در بیشتر مواقع به الگو نیاز داریم و به دنبال آنها می گردیم تا با کمترین درصد آزمون و خطا در انجام هر کار موفق باشیم و اگر تمایل داشتیم از الگوهای نوع دوم هم جلو بزنیم که این کار با آنچه تاکنون از مقاله های قبل آموختیم و بعدها می آموزیم شدنی است؛ از طرفی واقعا حیف است همه ی استعدادها و توانایی هایی که خداوند در وجودمان قرار داده و به ما هدیه داده است را دست نخورده باقی بگذاریم، به روزمرگی دچار شویم، به کارهای بی فایده و یا پیش‌پا افتاده مشغول شویم و یا استعدادها و توانایی های خود را در راه های اشتباه حیف و میل کنیم؛ در این مورد هر دو الگو در جای خود به ما کمک می کنند تا به درستی رشد کنیم و بدرخشیم

اساس دین این است که برای مان مفید می باشد و به ما راهکارهای صحیح و ارزشمند می دهد برای شناخت خود، خودسازی، عبور از مسائل و مشکلات، داشتن زندگی خوب تا متعادل زندگی کنیم و برای جاودانگی مان خود را آماده نمائیم. رسول خدا(ص) به ما آموخت: “حکمت و دانشِ حکیمانه, گمشده مومن است، هر جا که آن را یافت دریافت می کند” و “علم را بجویید حتی اگر در چین باشد”. اگر این کارها را نکنیم چه می شود؟ متوقف می شویم، عقب می افتیم، نمی دانیم در دنیا چه خبر است و آیا برخی پیشرفت ها شدنی است یا نه؛ اما بر پایه این سخنان و رعایت آنچه گفته شد می توانیم به جلو برویم و منطق هم این موضوع را قبول می کند تا همپای علم روز و پیشرفت هایی که صورت می گیرد و حتی جلوتر از آنها حرکت کنیم

رسول خدا(ص) طلایه دار اخلاق و مهرورزی و صلح و دوستی بود و یک الگوی کامل به تمام معنا می باشد که اگر نبودند خیلی از کارها و سخنان خوب ایشان رواج پیدا نمی کرد و یا بد دانسته و تصور می شد؛ او با تمام مردم*کوچک و بزرگ* صمیمی و مهربان بود, نه تنها با خانواده و دوستان و با اهل ایمان بلکه با کفار و مخالفان خود با اخلاق و رفتار و گفتار خوب مواجه می شد، به همین خاطر ایشان برای همه ی انسان ها الگوی عالی و کاملی در نظر گرفته می شوند و خداوند در قرآن کریم فرموده است: “و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم/ انبیاء- ۱۰۷“، “به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند، پس از بدیِ آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و در کارها با آنها مشورت کن و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن, زیرا خدا توکل کنندگان را دوست دارد”. ایشان آنقدر دلسوز مردم بود که خداوند بارها در سوره ها و آیات متعدد به گونه های مختلف به این موضوع اشاره کرده است: “نزدیک است که اگر به این سخن*قرآن* ایمان نیاورند جان عزیزت را از شدت غم و اندوه بر آنان هلاک سازی/ کهف- ۶″

قافله سالار ما فخر جهان مصطفی(ص) بود که گفت: “همه ی مردم دارای خصلت های نیک و بد هستند…” به همین خاطر اخلاق و مهرورزی و سبکِ زندگیِ بی‌نظیرِ پیامبر(ص) زبان زد خاص و عام بود و با همه رفتار خوبی داشت. او با فرزندان و با فرزندزادگان خود خیلی مهربان بود، به آنها محبت می کرد، آنها را روی دامن خویش می نشاند، بر دوش خود سوار می کرد، آنها را می بوسید و اینها همه برخلاف خلق و خوی رایج آن زمان بود. پیامبر(ص) دختر خود حضرت فاطمه(س) را بسیار دوست داشت و او را زیاد می بوسید. گفته شده است روزی در حضور یکی از اشراف, یکی از فرزندزادگان خویش*امام حسن مجتبی(ع)* را می بوسید، آن مرد گفت: “من دو پسر دارم و هنوز حتی یک بار هم هیچ کدام از آنها را نبوسیده ام!”، پیامبر رحمت فرمود: “من لایرحم لایرحم- کسی که مهربانی نکند رحمت خدا شامل حالش نمی شود”. یکی از عادات اعراب دوره ی جاهلیت هم این بود که رفتار دوستانه و محبت ‏آمیز با کودکان را نوعی ضعف تلقی می ‏کردند، با کودکان به گونه ‏ای رفتار می ‏شد که شایسته یک انسان نبود و ایشان در آن زمان مهرورزی و مهربانی والدین را نسبت به فرزندان مورد تأکید قرار می ‏دهد. زمانی که رسول خدا(ص) کودکان را می ‏دید بر سر آنان دست می‏ کشید و به آنان سلام می ‏کرد و می‏ فرمود: “پس از من باید این امر به سنتی در جامعه تبدیل شود”. همچنین کودکانی که نزدیک پیامبر(ص) زندگی می ‏کردند، وقتی آن حضرت را در کوچه و خیابان می ‏دیدند و شاهد اظهار محبت ایشان بودند, از پیامبر(ص) تصویری به عنوان معلم دوست داشتنی و صمیمی در خاطر داشتند

در حدیثی از حضرت امام حسین(ع) به نقل از پدرشان- امام علی(ع) گفته شده است که: “پیامبر(ص) در برخورد با دیگران همیشه مهربان، خوش ‏رو و خندان بود و هرگز بی رحم، پرخاشگر و اهل تملق نبود. هیچ کس از او مأیوس نمی ‏شد و هر کس به  در خانه ی او می ‏آمد نومید باز نمی ‏گشت. هرگاه فرد و غریب و ناآگاهی با خشونت سخن می‏ گفت و درخواستی داشت تحمل می‏ کرد و به یارانش می‏ فرمود: هرگاه کسی را دیدید که حاجتی دارد به او عطا کنید و هرگز کلام کسی را قطع نمی ‏کرد تا سخنانش پایان گیرد”

خلاصه هر چه از اخلاق و مهر و عشق ورزی پیامبر(ص) که بار امانت سنگینی را بر دوش داشت بگوییم کم است و گفته ها و آموزه ها بیش از اینهاست که در این روزگار کنونی خیلی به آنها نیاز داریم چون فراموشی و عمل نکردن به این موضوعات بسیاری از مسائل و مشکلات امروزی را به وجود آورده است

امام جعفر صادق(ع) حکایت کرده اند که: “پیغمبر اسلام(ص)، ساعات روزانه خود را براى ملاقات با اصحاب تنظیم و تقسیم مى کرد و با نظم و با رعایت نوبت افراد، با ملاقات کنندگان مجالست و صحبت مى فرمود. آن حضرت در مجالس در حضور اصحاب و دوستان هرگز پاى خود را دراز نمى کرد بلکه همیشه در حضور اشخاص دو زانو مى نشست و هیچگاه به طور سر پا نمى نشست. در هر کجا سائلى را مى دید نا امیدش نمى کرد و اگر چیزى همراه خود نداشت که به او بدهد مى فرمود: خداوند انشاءالله تو را کمک کند و دعاى خیرى در حق او مى کرد”

فُضَیل بن یَسار که از اصحاب امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) از راویان حدیث بود تعریف کرده است که: “از امام صادق(ع) شنیدم که به بعضى از اصحاب قیس ماصر فرمود: خداوند عز و جل پیغمبرش را تربیت کرد و نیکو تربیت فرمود. چون تربیت او را تکمیل نمود، فرمود: انک لعلى خلق عظیم‏- تو بر اخلاق عظیمى استوارى”

یکی از اصلی ترین ویژگی های دین محبت است، امام صادق(ع) که گفته اند “آیا دین چیزی جز محبت است!؟” در وصف رسول خدا(ص) خطبه ی بسیار پُر محتوایی دارند که عظمت وجودی ایشان را نشان می دهد:

“بردبارى، وقار و مهربانى خدا سبب شد تا گناهان بزرگ و کارهاى‏ زشت مردم مانع نشود که دوست‏ ترین و شریف‏ ترین پیغمبرانش یعنى ‏محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله را براى مردم برگزیند. محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله در حریم عزت تولد یافت، در خاندان شرافت ‏اقامت گزید، حسب و نسبش آلوده نگشت، صفاتش را دانشمندان بیان ‏کردند و حکیمان در وصفش اندیشه نمودند. او پاکدامنى بى نظیر، هاشمى نسبى بى مانند و بى مانندى از اهل مکه بود. حیا صفت او بود و سخاوت طبیعتش، به متانت‏ ها و اخلاق نبوت سرشته‏ شده بود. اوصاف خویشتن دارى‏ هاى رسالت‏ بر او مهر شده بود تا آنگاه که مقدرات و قضا و قدر الهى عمر او را به پایان رسانید و حکم حتمى پروردگار او را به سرانجامش منتهى ساخت. هر امتى, امت‏ پس از خود را به آمدنش مژده داد. نسل به نسل از حضرت آدم تا پدر بزرگوارش عبدالله، پدرى او را به پدر دیگر تحویل داد. ولادتش در بهترین طایفه، گرامى‏ ترین نواده*بنی‌هاشم*، شریف‏ ترین قبیله*فاطمه مخزومیه* و محفوظ ترین شکم باردار*آمنه دختر وهب* و امانت دارترین دامن بود

خدا او را برگزید، پسندید و انتخاب کرد، سپس کلیدهاى دانش و سرچشمه ‏هاى حکمت را به او داد، او را مبعوث نمود تا رحمت ‏بر بندگان و بهار جهانیان باشد. خداوند کتابى را بر او نازل کرد که بیان و توضیح هر چیزى در آن است و آن را به لغت عربى، بدون هیچ انحرافى قرار داد، به ‏امید اینکه مردم پرهیزکار شوند. آن را براى مردم بیان کرد و معارف آن را روشن ساخت و با آن دینش را آشکار ساخت. واجباتى ‏را لازم شمرد، حدودى را براى مردم وضع نمود و بیان کرد و مردم را آگاه ساخت؛ آن حضرت در آن‏ امور راهنمایى به سوى نجات و نشانه‏ هاى هدایت ‏به سوى خدا است

رسول خدا صلی الله علیه و آله رسالتش را تبلیغ کرد، مأموریتش را آشکار ساخت، بارهاى سنگین نبوت را که به عهده گرفته بود به منزل رسانید و به خاطر پروردگارش صبر کرد و در راهش جهاد نمود. با برنامه‏ ها و انگیزه ‏هایى که براى مردم پى ریزى نمود و مناره ‏هایى که نشانه‏ هاى آن را برافراشت, براى امتش خیرخواهى کرد و آنها را به سوى نجات و رستگارى فرا خواند و به یاد خدا تشویق و به راه هدایت دلالت کرد تا مردم پس از او گمراه نشوند. آن حضرت ‏نسبت ‏به مردم دلسوز و مهربان بود”

پس از پیامبر(ص) این میراث گرانبهای*اخلاق و مهرورزی* دین اسلام و دیگر آموخته های ارزشمند آن به امامان دیگر رسید، بازتر و پربارتر شد و امام صادق(ع) مذهب جعفریه را پایه گذاشتند. مذهب شیعه از آن رو مذهب جعفری خوانده می‌شود که استحکام پایه‌ها، گسترش مکتب و همچنین رشد فقه شیعه, بیشتر پس از زمان پیامبر(ص), در دوره ی امام جعفر صادق(ع) بوده است؛ با این حال مذهب شیعه در شکل‌گیری و تداوم خود همواره وامدار پیامبر(ص) و دوازده امام، از امام علی(ع) تا امام زمان(عج) بوده است

آری اخلاق و مهرورزی در آموزه های دینی ما نقش پُررنگی دارند و موضوعات مهمی در موفقیت و خوشبختی هر یک از ما در زندگی می باشند

در این مقاله برخی موضوعات مهمی که آموختیم این بود که:

“نیاز اساسی امروز ما در تمام ابعاد زندگی مان اخلاق و مهرورزی می باشد که با این دو می توانیم زندگیِ بسیار بهتری داشته باشیم

با روی باز و زبان خوش با همه رفتار کنیم

به سلیقه ها و فرهنگ ها و عقاید مختلف احترام بگذاریم

به درستی همدیگر را نقد و از حق خود دفاع کنیم تا سوءتفاهم پیش نیاید

الگوها را در نظر بگیریم و دو نوع الگو را با هم اشتباه نگیریم و از نوع دوم فقط در جهت آموخته ها و تخصص مفیدشان استفاده کنیم نه اشتباهات زندگی شان

اعتدال را در هر چیز حفظ کنیم

محترمانه و با محبت با همه رفتار کنیم”

نیاز امروز هر یک از ما و افراد جامعه آرامش است و اخلاق و مهرورزی پایه هایی مهم برای رسیدن به آرامش هستند، شاید این موضوع را می دانیم اما گاهی فراموشمان می شوند که این روزها باید بیشتر به آنها توجه داشته باشیم و هیچ وقت آنها را فراموش نکنیم تا از فواید ارزشمند آنها هم خود و هم عزیزانمان و دیگران بهره مند شویم. فصل پاییز است و زمستان نزدیک, درست، اما با اخلاق و مهرورزی می توانیم یخ های قلب ها و ذهن ها را آب کنیم و رویش و سرسبزی و رشد را در هر کار سبب شویم

رعایت آنچه گفته شد می تواند مهر استاندارد اخلاق و مهرورزی را بر روی شخصیت وجودی هر یک از ما بزند که در این روزها و آینده ی پیش رو خیلی به آنها نیاز است

نوبتی هم باشد نوبت حافظ است، زیاد مزاحم حافظ نمی شویم چون می شد برای تمام پاراگراف های بالا شعرهایی را از او آورد، فقط ببینیم سر دفتر اهل راز، اعجوبه ی شعر و هنر و فرهنگ کشورمان که در این جشن های هفته ای که گذشت روز بزرگداشت او هم بود در یک بیت درباره ی این موضوع چه می گوید و این مقاله را به همراه هم به پایان می رسانیم و به پیشواز هفته و زندگی ای خوب, پُر از اخلاق و مهرورزی می رویم

“همیشه پیشه‌ی من عاشقی و رندی بود

دگر بکوشم و مشغولِ کارِ خود باشم”.

۱٠۴۱/۷/۲۲

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *