و همیشه رفتن آغاز ماجراست

بیاموز تا شکوفا شوی
1401-07-15
اخلاق و مهرورزی
1401-07-15

و همیشه رفتن آغاز ماجراست

همه ی ما تجربه ی سفر را در زندگی مان داشته ایم

سفر به شهرها و مکان های مختلف

و آغاز این سفرها بوده که دید وسیع تری به اندیشه های ما داده است و قسمت مهمی از جهان بینی ما را ساخته است

چه سفر برای گردش و تفریح بوده باشد، چه برای کار، چه برای سکونت، چه برای تحصیل، سفرهای زیارتی و مذهبی و…

و کلا رفتن‌؛ چه برای خرید روزانه و انجام کارهای مختلف، چه برای رفتن روزانه به محل درس و کار، مهمانی، ورزش و…

در این سفرها و رفتن ها بوده که آغازها شروع شده، آغاز یک حس خوب، آغاز یک تجربه ی بیاد ماندنی، آغاز یک رشد و پیشرفت، آغاز آشنایی، آغاز یک ماجراجویی و هیجانی شیرین و آغاز یک اتفاق

سفر و رفتن چیز عجیبیست چون از ایستایی و سکون ما جلوگیری می کند و در نهایت هر چه که باشد به رشد درونی و بیرونی ما و دنیای مان منتهی می شود

به همین خاطر سفرها و رفتن ها برای همه ی ما مهم هستند و زندگی بزرگان و افراد موفق در زمینه های مختلف*دینی، علمی، کارآفرینی و…* خالی از این ماجرا نیست و سفر و رفتن بخشی از زندگی حرفه ای همه را شکل می دهد؛ برای مثال حتی استیو جابز هم که شش صنعت را در زمان خودش متحول کرد سفرهایی داشت، مانند سفر به هند و رفت و آمد به روستایی به نام کونا در هاوایی که در کتاب زندگی نامه اش نوشته ی والتر ایزاکسون به آن اشاره شده است

بیا در مورد اهمیت سفر و تیتر این مقاله*و همیشه رفتن آغاز ماجراست* به مناسبت های تقویمی هفته ای که پشت سر گذاشتیم سری بزنیم:

رسول خدا(ص) متوجه شد خطری او را تحدید می کند، از امام علی(ع) خواست در بستر او بخوابد تا دشمنان خود را متوجه ی نبود خود نکند و سپس برای در امان ماندن از دست آنها به غار ثور رفت، در نهایت ایشان*رسول خدا(ص)* سه شبانه روز در آن کوه و غار بود. امام علی(ع) و برخی از نزدیکان پیامبر(ص) شبانه به این غار رفت و آمد داشتند و برای ایشان آب و غذا می بردند؛ سپس پیامبر(ص) با خیال راحت از آن غار خارج شدند و راهی مدینه گشتند تا مأموریت خود را در زندگی ادامه دهند. پس از هجرت رسول خدا(ص) از مکه، امام على(ع) سفارش‌ها و خواسته‌های آن حضرت را در مکه برآورده نمود و ایشان نیز خانواده ی پیامبر(ص) را به سوی مدینه به حرکت درآورد

سکینه خاتون- دختر امام حسین(ع) که ایشان او را زیاد دوست می داشت از حاضران در واقعه ی کربلا و از اسیران کربلا بود که پس از شهادت پدرش با کاروان اسیران به کوفه و شام برده شد. ایشان ویژگی‌های اجتماعی، علمی و معنوی زیادی داشت که امام حسین(ع) سکینه را بنده‌ای غرق در ذات الهی معرفی کرد که نشان دهنده ی فضل و کمال اوست. همچنین از تسلط بر ادبیات، شعر عرب و بلاغت و فصاحت سکینه خاتون نیز سخن به میان آمده است

امام خمینی(ره) هم, مسیر ارزشمندی را در پیش گرفته بود، ایشان از ترکیه به عراق رفت و سپس نجف را به قصد مرز کویت ترک کرد اما دولت کویت از ورود امام به آنجا جلوگیری نمود. قبلاً صحبت از هجرت امام به لبنان و یا سوریه بود اما معمار انقلاب پس از مشورت با فرزندشان*حاج سید احمد خمینی* تصمیم به هجرت به پاریس گرفتند تا در نهایت مأموریت خود را در زندگی ادامه دهند که امید مردم کشورمان، مستضعفان جهان و مردم و کودکان و نوجوانان فلسطین بود و هنوز هم می باشد تا اسلام ناب محمدی به درستی احیا شود

هاشم- پدر عبدالمطّلب*جد پیامبر(ص)* در سفری به یثرب، با ‌سَلمی- دختر عمرو بن زید از طایفه ی بنی نجار ازدواج کرد. او قبل از به دنیا آمدن فرزندش عبدالمطلب به شهر غزه در فلسطین کنونی سفر کرد و در همانجا درگذشت و به خاک سپرده شد. عبدالمطلب به اختلاف مورخان هفت سال یا بیشتر در مدینه نزد مادرش به سر برد، سرانجام عمویش مطّلب, به یثرب رفت و او را با خود به مکه آورد؛ رسول خدا(ص) نیز بعد از فوت پدرشان در سرپرستی عموی خود قرار گرفت

وقتی که حضرت محمد(ص) ۲۵ ساله بود, ابوطالب*عموی پیامبر(ص)* به او پیشنهاد داد تا با سرمایه خدیجه تجارت کند، رسول خدا(ص) این پیشنهاد را پذیرفت. خدیجه امانت داری محمد(ص) را شناخته بود, از این رو به او پیام فرستاد که اگر با مال او تجارت کند سهمش را بیش از دیگران می‌پردازد. در نهایت پیامبر(ص) پس از سفر تجاری به شام با خدیجه ازدواج کرد و اینگونه آنها مبارک جهان شدند. پیامبر(ص) دعوت به توحید را نخست از خانواده ی خود آغاز کرد و اولین کسی که از زنان به او ایمان آورد حضرت خدیجه(س) و از مردان امام علی(ع) بود. سال ها گذشت، پیامبر(ص) اندکی بعد از خروج از شعب ابی‌طالب, با درگذشت دو حامی خود یعنی خدیجه و ابوطالب روبرو شد. رسول خدا(ص) برای جلب حمایت مردمِ طائف به آنجا سفر کرد اما مردم آنجا با او بدرفتاری کرده و پیامبر به مکه بازگشت و ادامه ماجرا

چه داستان های جالبی نه!، اما واقعی و سفر و رفتن چه نقش تأثیرگذاری در زندگی ها دارد، قطعا تو هم مثل من و خیلی های دیگر تجربه اش را داشته ای که در سفرها و رفتن ها به هر دلیل و بهانه ای چه اتفاقات جالب و عجیبی برایمان افتاده است

در قرآن کریم هم در مورد سفر و هجرت به دلایل مختلف گفته شده، برای مثال “و هر کس در راه خدا*از وطن خویش* هجرت کند در زمین برای آسایش و گشایش امورش جایگاه بسیار خواهد یافت/ نساء- ۱۰۰″

در سنین کودکیِ امام حسن عسکری(ع)، پدرشان- امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شدند و در سامرا پایتخت آن روز عباسیان تحت نظر قرار گرفتند. در این سفر امام عسکری(ع) نیز همراه پدر خود بود. برخی از منابعی که به تحلیل وقایع تاریخی عصر امام عسکری(ع) پرداخته‌اند معتقدند که ایشان اقداماتی برای آماده‌سازی ورود شیعه به عصر غیبت انجام داد که توضیح آن مفصل است که می توان از منابع معتبر آنها را مطالعه نمود

و امام مهدی(عج)– فرزند امام حسن عسکری(ع) نیز روزی مهمترین سفر خود را آغاز کرد تا در زمان مناسب که خداوند صلاح آن را می داند بیایند, مأموریت خود را کامل انجام دهند و انتظارها را به پایان برساند و دنیایی که پُر از ظلم و ستم و و کج‌رفتاری شده است را آکنده از عدل و داد و صلح ‌و درستی نماید. این باور دینی مسلمانان و برخی ادیان آسمانی و اقوام و ملل مختلف با آیین‌ها و فرهنگ‌های متفاوت به صورت‌های متنوع نیز می باشد که در نهایت نجات‌بخشی خواهد آمد، اعتقادی که در قلب ها شور و شوق عجیبی برای آینده ای روشن ایجاد می کند. منطق می گوید اگر ایشان از آن زمان تاکنون پنهان نبود او را هم مثل تمام امامان دیگر شهید می کردند؛ به همین خاطر ایشان حضور دارند و دین، افراد مختلف و مومنین را یاری می کنند تا زمان موعود فرا برسد و امید در دل ها صدچندان زنده شود. اما اگر ما واقعا اعتقاد داریم, زمینه سازی برای ظهور امام زمان(عج) برای پایان سفرشان مهم است، برای این اتفاق مهم و آمدن ایشان، تا زمینه فراهم نباشد ایشان ظهور نمی کنند و وظیفه ی معتقدان واقعی است که زمینه را برای حضور و ظهورشان فراهم کنیم

در کُل سفرها و رفتن ها, آغاز ماجراها هستند و این موضوع برای همه پیش می آید و در زندگی همه وجود دارد، برای نیروی انتظامی و تمامی سربازان که سفر و رفت و آمد جزئی جدایی ناپذیر از شغل آنهاست که اگر قدرشان را بدانیم متوجه خواهیم بود وجب به وجب باقی مانده از این خاک پاک و آرامش این روزها و شب هایمان را از آنها داریم؛ برای روستاییان که به دلایل مختلف به شهر می آیند، همچنین برای عشایر که به کوچ عادت دارند و برای همه ی ما سفرها و رفتن ها آغاز ماجرا هستند

نتیجه از این مقاله چیست؟

سفر و رفت و آمد جزئی از زندگی مان هستند و همیشه رفتن ها آغاز ماجراهای تأثیرگذار می باشند که در نتیجه به رشد درونی و بیرونی ما و دنیای مان منتهی می شوند، اینها در ابعاد مختلف زندگی مان*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی* تأثیر زیادی دارند، همانطور که سعدی به زبان شعر گفته است “بسیار سفر باید تا پُخته شود خامی” و از نظر علمی نیز ثابت شده سفر اگر به درستی انجام بگیرد باعث سرزندگی، در لحظه زندگی کردن، دوری از روزمرگی، کاهش استرس و بالا رفتن آرامش فکری، روحی و جسمی مان می شود، طول عمرمان را افزایش می دهد؛ با ماجراجویی ها و چالش هایی تازه ای که مواجه می شویم و با تجربه ها، درس ها و آموزش های مختلفی که کسب می کنیم در نتیجه ذهن مان باز و فعال می شود و خلاقیت و نوآوری را در ما شکوفا می نماید و بهبود می بخشد؛ توانایی های درونی و استعدادهای دیگر خود را فعال و تقویت می کنیم، خود را بهتر می شناسیم و نقاط ضعف و قوت مختلف خود را اگر دقت کنیم تشخیص می دهیم، به کشف چیزهای جدید می رسیم، مهارت های ارتباطی و اجتماعی مان را تقویت می کنیم و اعتماد به نفس خود را بالا می بریم، خاطره ای به یاد ماندنی برای خودمان و دیگران می سازیم و… بسیاری فواید دیگر که از نظر علمی و دینی ثابت شده اند

خب، سفر ما هم در این مقاله ی به نسبت طولانی کم کم دارد به پایان خودش می رسد که فکر می کنم دیگر باید در هر مقاله به این موضوع عادت کنی؛ همسفر دوست داشتنی مأموریتی ام, امیدوارم با ذهن بازی که داری از این مقاله درس های زیادی گرفته باشی که در مسیر زندگی ات بسیار مهم و تأثیرگذار خواهند بود/ هفته و در کُل زندگی ات پُر از رفتن ها و آغازهای پُر ماجرا.

– – –

پی نوشت:

برخی از منابع استفاده شده در این مقاله و همچنین مقالات بعد از سایت های معتبر داخلی می باشند که اگر در گوگل سرچ کنیم در نتایج اول جستجو می آیند.

۱۴٠۱/۷/۱۵

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *