آن شب جمعشان جمع بود
در این سالها از این لحظهها خیلی کم پیش میآمد که همهی خانواده بدون استثنا همگی دور هم باشند و شبی را با هم بگذرانند
بزرگان خانواده با تجربهای که داشتند فضای صمیمی را سبب میشدند و مابقی که جوانتر بودند نیز به پاس این شب همراهی داشتند
یلدا بهانهی خوبی شده بود برای دور هم بودن و دوری از هر چه که آنها را از هم دور میکرد
این دور هم بودن ارزشش از همهی مشغلههای دیگر این دنیا بیشتر بود
گرمای محبتی که وجود داشت و کوچک و بزرگ آن را حس میکردند و برایشان دلنشین بود و خانواده را به هم پیوند میزد
احوالپرسی و خوشوبشها جریان داشت
خاطرهها نقل میشد و لطیفهها و حرفهای خندهداری گفته میشد
بچهها از بودن در میان اقوام و دیدن هم خوشحال بودند
آجیل و خوراکیها به دور از تشریفات آنچنانی آورده و برداشته میشد
هیچ کجای دنیا نمیتوانست بهتر از این جمع باشد؛ نه زندگیهای اسلایسی فضای مجازی، نه هیچ چیز دیگر که در آخر حس غریبی به انسان میدادند چون با سرشت فرد همخوانی نداشتند و فقط برای تطبیق با جوّی جهانی بودند تا تسکینی موقت باشند برای رفع برخی نیازها، اما خانواده و بودن در کنار آنها چیز دیگری بود
قصههای پدر و مادر بزرگ
آلبوم عکسهای قدیمی
شرح افسانهها و اسطورههای ملی و محلی
گرفتن فال و خواندن شعرهای حافظ و تفسیر و تعبیر آن
هنوز هم جذاب و مفید بودند و گذشتههای شنیدنی و دیدنی و خواندنی را یادآور میشدند و امید به این بود که به نسلهای بعد هم منتقل شوند، تا کنون که اینگونه شده بود؛ بزرگان هر خانواده خوب میدانستند این دارایی و میراثهای ارزشمند نباید فراموش شوند چون هویت و فرهنگ که به فراموشی سپرده شود چیز ارزشمندی برای آیندگان باقی نمیماند که از فواید خوبشان بهرهمند شوند و به آنها افتخار کنند؛ به همین خاطر سعی داشتند خاطرات خوبی برایشان بسازند تا آنها هم این راه را ادامه دهند
یک خانوادهی اصیل به دور از هر ناهنجاری که به اسم هنجار به جامعه غالب شده بود
همصحبتی و راهنمایی و دلگرمیهایی که جریان داشت
عطر و بوی غذایی که در فضای خانه پیچیده بود و میخواست تا هفت خانه آن طرفتر هم برود
برای همه محترم و خواستنی بودند و هر کس ته دلش مخصوصا بچهها پیش خودش میگفت ای کاش هر هفته اینطور بود، هیچ جمعی مثل خانواده نمیشود که در آن آرامش و صفایی غیر قابل وصف وجود دارد
توجه به سنتهای پسندیده و نکتههایی آموزنده از دین باعث شده بود خانوادههای بسیاری زندگی خوبی داشته باشند، زندگی که پُربار بود
در فرهنگ و آداب و رسوم پسندیده نیاکان و آموختههای الهی نه تنها تضادی دیده نمیشود بلکه همدیگر را تقویت میکنند و باعث بالندگی هم میشوند تا زندگی خوب و ماندگاری شکل بگیرد؛ اهمیت قائل بودن برای خانواده، دیدار با خویشاوندان، دوری از تشریفات و رقابتهای ناسالم، داشتن تعامل و گفتگویی خوب، مهربانی و محبت و خوشرویی، قدردانی و حمایت و کمک به یکدیگر, برخی از آنها میباشد که گفته شده باعث طولانی شدن عمر، مباهات خداوند و فرشتگان، حفظ نعمتها و افزایش روزی، خوش اخلاقی، نشاط، محبوبیت در بین خویشاوندان و… میشود
از طرفی اهل علم هم چند صباحیست با پژوهش به این نتیجه رسیدهاند, دیدار خویشاوندان، اقوام و دوستان, علاوه بر احیای روابط عاطفی و انسانی تأثیری جدی بر مکانیزم عصبی انسان دارد و میتواند باعث سلامت، کاهش استرس و نگرانی، تقویت احساسات مثبت، افزایش طول عمر و خودشکوفایی در انسان شود
اگر در زندگی و در انجام کارها به فرهنگ و الگوهای الهی توجه داشته باشیم همیشه کارهای درست را انجام خواهیم داد و از نتایج و فواید خوب آنها برخوردار میشویم
برای مثال یکی از القاب حضرت فاطمه زهرا(س) حانیه نام دارد چون ایشان نمادی از محبت و عاطفه و توجه و دلسوزی به خانواده بود و فرزندان هم با داشتن مادری نمونه مهرورز پرورش یافته بودند؛ تأثیر این مهربانی زیاد و با محبت بودن تا جایی دیده میشود که به این کلام امام زمان(عج) میرسیم, آنجا که فرمودند “فاطمه دختر رسول خدا(ص) برای من سرمشق و الگویی نیکوست”, یعنی اگر یک مادر و حتی پدری این خصوصیات اخلاقی و رفتاری را در خودش پرورش بدهد و آنها را دقیق به اجرا بگذارد نه تنها خانواده بلکه تمام بشریت در طول تاریخ به واسطهی انجام درست آنها از بدیها نجات مییابند و زمینهای میشود برای رسیدن به موفقیت و خوشبختی و سعادت و کمال هر فرد
حضرت فاطمه(س) که یکی از پنج بانوی قدسی جهان است, جدا از فرزندان این محبت و عاطفه را در برابر همسرش در دوران زندگی مشترک هم داشت، حتی در زمانی که همسر ایشان گرفتار جهالتها میشد پشتیبان او بود و تا جایی این عاطفه و مهر هست که غصههای درونیشان را هم پنهان میکند و امام علی(ع) یکی از غمهایشان این بود که چرا آن بانوی آسمانی به ایشان غصههایش را نمیگفته است!, گفتهاند چون حضرت فاطمه(س) نمیخواست همسرش اذیت شود چراکه هر حرفی را نباید گفت؛ اگر انسان بر مدار محبت حرکت داشته باشد چیزی که محبوبش را میآزارد را هرگز به زبان نمیآورد و این موضوع چقدر در خانواده و جمعهای خانوادگی مهم است و بر روی فرزندان و نوه و نتیجهها و عروس و دامادها هم تأثیر میگذارد
در کجای دنیا میتوان اینچنین الگوهایی یافت!؟، الگوهایی که خانواده و جامعه را به بهترین شکل میسازند و باعث همبستگی بشر میشوند و هر فرد و جامعهی خانوادهپسندی به این موارد توجه دارد و برایش مهم است
سرمای فاصلهها را اینگونه میتوان برداشت که چیزی کمتر از گرمای کرسیهای قدیم ندارد، دلها باید گرم باشد به زندگی, به بودن در کنار هم که روشنایی و امید و گرماست, مابقی چیزها بهانهست
شبِ صحبت غنیمت دان که بعد از روزگارِ ما؛ بسی گردش کُنَد گردون, بسی لیل و نهار آرد
خلاصه آنکه شب یلدا هر چه هم طولانی بود گذشت اما شبنشینیهای زمستانی پیش رویماست، آنچه باقیست ادامهی زندگیست که رسم و رسومی دارد، زمانی زندگی در شب و روز به خوبی میگذرد که بنابر توجه به خانواده باشد، اگر اولویت را بر آن بگذاریم و بعد دوستان و کارمان و زمانمان را به درستی مدیریت کنیم با توجه به آموختههای مفید همچنان میتوانیم روز و شبهای خوبی را برای خودمان و عزیزانمان بسازیم
“و بر شما لازم است که پیوندهای دوستی و محبت را محکم کنید و بذل و بخشش را فراموش نکنید و از پشت کردن به هم و قطع رابطه بر حذر باشید/ امام علی(ع)”.
۱۴۰۲/۱۰/۱
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا