به دنبال کار و یا شغل مناسبی می گردی که آن هم اگر بشود کمتر از روزی هشت ساعت کار، درآمد نسبتا خوبی حدود ۳ تا ۵ میلیون تومان در ماه و یا حتی بیشتر کسب کنی؟
کاری که بیشتر شبیه به تفریح باشد به جای اینکه هر روز صبح مجبور باشی آن را انجام دهی!
و یا اینکه به کار و یا شغلی مشغول هستی، اما می خواهی با انجام چند تکنیک ساده، مثل آب خوردن انجام آن کار را برای خودت مثل تفریح کنی، آنقدر که حتی بخواهی تا دیروقت هم به خانه برنگردی و حتی روزهای تعطیل هم مشغول به انجام کارت باشی، تا جایی که به اصطلاحی قدیمی: “پولت از پارو بالا برود”
در این مقاله بررسی می کنیم آن کار چیست و چطور می توانی آن را به دست آوری و یا اگر هم اکنون کار و یا شغلی داری که از آن رضایت نداری چطور کاری کنی که از انجام آن لذت ببری؟
برای روشن شدن این موضوعات مهم، اول از همه باید به تاریخ سفر کنیم و آدرس ردپای یک جمله ی کلیدی و زیبا را از مردی بزرگ بگیریم
شروع می کنیم
“بزرگترین تفریح کار است” این حدیثی گُهربار از امام علی(ع) می باشد؛ به راستی چرا امام علی(ع) کار را بزرگترین تفریح انسان مطرح می کنند؟، چرا کار و تفریح را در ترازویی قرار می دهند و آنها را هم وزن با هم نشان می دهند؟
اگر خیلی سطحی نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که، بله، وقتی مشغول به انجام کار هستیم سرمان گرم است و ساعت ها به سرعت می گذرند و این خود بزرگترین تفریح به حساب می آید
اما اگر عمیق فکر کنیم به یک سوالِ نتیجه بخش می رسیم که: “انجام چه کاری برای کدام فرد بزرگترین تفریح قلمداد می شود؟”؛ ممکن است فردی که نقاش است و آموزشگاه نقاشی دارد کار خود را بزرگترین تفریح خود قلمداد کند اما برای فرد دیگری که شغل او دندانپزشکی می باشد و متخصص ارتودنسی دندان است، نقاشی کردن یک کار کسل کننده به نظر برسد و از آن طرف نیز برای نقاش هم شغل ارتودنسی دندان یک کار پیچیده و سخت باشد که او حاضر نیست حتی یک ساعت هم جای فرد دندانپزشک باشد و به جای ابزار نقاشی، ابزار ارتودنسی دندان را در دست بگیرد.
بنابراین آنچه باعث می شود انجام یک کار برای فردی بزرگترین تفریح قلمداد شود اما برای فرد دیگری همان کار یک شغل سخت به حساب بیاید چیزی نیست جز “علاقه” و “عشق” به انجام آن کار؛ چیزی که خداوند در وجود هر یک از ما نهادینه کرده است و هر یک از ما به انجام کاری علاقه داریم و به آن عشق می ورزیم؛ یکی دوست دارد وکیل شود، یکی علاقه دارد فوتبالیست بشود، یکی عاشق برنامه نویسی و کد نویسی رایانه است و و و
بنابراین ریشه ی این موضوع در سخن امام علی(ع) این است که هر یک از ما باید کاری را انجام دهیم که به آن کار علاقه داریم و به آن عشق می ورزیم، نه اینکه هر کاری که از دستمان برمی آید را انجام دهیم، و اگر بتوانیم مأموریت خود را در زندگی مبنای کار خود قرار دهیم در درست ترین نقطه ی ممکن در زندگی خود قرار گرفته ایم.
شاید بسیاری بپرسند: “اگر منظور امام علی(ع) این بوده است که انجام کاری بزرگترین تفریح است که به آن علاقه و عشق داریم، پس چرا خودشان آن را به این واضحی مطرح نکرده اند؟”
چون آن زمان مثل الان تنوع شغل زیاد نبود، بیشتر مردمان آن زمان هم دنبال بهانه ای بودند تا از این سخن سوء استفاده کنند و می گفتند: “علی(ع) گفته است: هر کاری که به آن علاقه و عشق دارید را انجام دهید، چرا که بزرگترین تفریح کار است” و بعد شما تصور کنید در کوفه، آن هم مردم کوفه در آن زمان چه حرج و مرجی می شد و چه کارهایی می شد که نباید می شد.
حدیث ها طبق زمان های خودشان تفسیر خاص مخصوص به خود را دارند و یکی از دلایلی که برخی احادیث بزرگان دین به کُلی منقضی نمی شوند و در زمان هایی دیگر نقش پُررنگ تری دارند همین مورد است، به خاطر همین همیشه تازه و نو می باشند.
چند وقت پیش با منتور*فردی که در حوزه ای تخصص و تجربه دارد و آن را به استارتاپ ها و یا کسب و کارها آموزش می دهد* یکی از شتابدهنده های استارتاپ صحبت می کردم و سوالی را پرسیدم که تا ۹۸% جوابش را می دانستم اما می خواستم مطمئن تر شوم که پاسخی که می دانم درست است، آن سوال این بود: “کدوم یکی از تیم هایی که در شتابدهنده ها حضور دارن درصد موفقیت بالایی دارن؟”؛ او گفت: “کسانی که به کاری که انجام میدن اعتقاد دارن، با علاقه اون رو انجام میدن، همین ها هستن که میشن نسل بعدی از بیل گیتس، استیو جابز، لری پیج، سرگئی برین و افراد دیگه.
پس تا اینجا مشخص شد که باید به انجام کاری بپردازیم که به آن کار علاقه و عشق می ورزیم، وقتی این کار را انجام دهیم کار ما دقیقا مثل بزرگترین تفریح برای ما می ماند، خستگی آن هم شیرین است، سختی هایی که دارد هم قابل تحمل هستند، چرا که همه ی کارهای دنیا سختی خودشان را دارند و باز یکی از محال های دنیای ما این است که محال است کاری در جهان باشد که سختی نداشته باشد و با سختی همراه نباشد. یادم هست در زمان بچگی پدر عزیزم می گفت:”حتی نان خوردن هم سخت است” و او کاملا درست می گفت، صبح ها باید به نانوایی برویم، نان بگیریم، آن را به خانه بیاوریم، آن را تکه کنیم، به آن مربا و کره اضافه کنیم، داخل دهان بگذاریم، بجویم و… تا گرسنگی ما برطرف شود؛ پس انجام هر کاری سختی های مخصوص به خودش را دارد.
دسته ی دوم مخاطبین این مقاله را بیش از پیش منتظر نمی گذارم، یعنی افرادی که به کار و یا شغلی مشغول هستند، اما می خواهند با انجام چند تکنیک ساده، مثل آب خوردن انجام آن کار را برای خودشان مثل تفریح کنند، آنقدر که حتی بخواهند تا دیروقت هم به خانه برنگردند و حتی روزهای تعطیل هم مشغول انجام کارشان باشند، تا جایی که به اصطلاحی قدیمی: “پولشان از پارو بالا برود”
مستقیم می روم سر اصل مطلب: “کاری که انجام میدهی را دوست داشته باش، برای دوست داشتن کاری که هم اکنون مشغول انجام آن هستی باید اهمیت انجام آن کار را به خوبی درک کنی، اگر اهمیت انجام کار خود را واقعا به خوبی درک کنی کار و یا شغل خود را به نحو احسن انجام می دهی، به همین راحتی. پولت هم زمانی از پارو بالا می رود که بتوانی، متخصص شوی، جایگاه خود را در شغل خود ارتقاء دهی تا درآمد بیشتری به دست آوری و همچنین کسب و کار خود را با تکنولوژی روز و خلاقیت پیوند بزنی“. برای مثال اگر در کار معامله ی ملک هستی اهمیت کار می شود: “در این بازار آشفته کمک به دیگران برای پیدا نمودن خانه ی مورد نظر آنها”، متخصص شدن در حوزه ملک و حضور موثر در اینترنت و شبکه های اجتماعی نیز برگ های برنده ی تو هستند تا به مرور زمان پولت از پارو بالا برود. ممکن است برخی از خوانندگان این مقاله بگویند: “این کار نمی شود و امکان ندارد”، فقط یک نمونه مثال میزنم: “علی نوئین“، یک جوان خودساخته ی میلیاردر که در حال انجام مأموریت خود در زندگی است و همچنین به افراد بسیار زیادی نیز کمک کرده است، کار اصلی او در زمینه ی خرید و فروش ملک است و در کنار این کار آموزش دهنده ی راه اندازی کسب و کار در اینترنت نیز می باشد و با پیوند کار خود با تکنولوژی و حضور موفق در اینترنت مشغول کار خود است و درآمد بالایی نیز کسب می کند.
آقای علی نوئین چند وقت پیش جمله ی مهمی را در یکی از لایوهای خود در اینستاگرام بیان کرد و من آن را برای شما کامل می کنم: “خداوند تو وجود همه ی ما یک لطفی رو قرار داده*علی نوئین* و اون لطف انجام مأموریتمون در زندگی ست*محمد کارگر*.
وقتی مأموریت خود را در زندگی پیدا کردی، وقتی تبدیل به متخصص شدی، وقتی به درستی خود را به دیگران معرفی کردی، وقتی مشتریان خود را پیدا کردی و آنها را جذب کردی، آن زمان است که با برگزاری چند مشاوره ی خصوصی در طول روز آن هم کمتر از هشت ساعت، درآمد نسبتا خوبی حدود ۳ تا ۵ میلیون تومان در ماه و یا حتی بیشتر کسب می کنی؛ از کاری که بیشتر شبیه به تفریح است چون آن کار را هر روز صبح با علاقه و عشق انجام می دهی و به خاطر این علاقه و عشق به شغل خودت حاضر هستی تا دیر وقت هم به خانه برنگردی و حتی روزهای تعطیل هم مشغول به انجام کارت باشی، اینگونه است که به مرور زمان با کسب درآمد بالا پولت هم از پارو بالا خواهد رفت.
برای انجام کاری که دوستش داریم صبح زود از خواب بر می خیزیم و با اشتیاق فراوانی به سراغش می رویم/ منتسب به ویلیام شکسپیر.
– – – – – –
پی نوشت:
انتخاب مثال هایی مانند: “نقاشی و ارتودنسی” در این مقاله و انتخاب مثال های مختلف دیگر در مقالات مختلف گذشته و آینده کاملا رندوم و بدون هیچ علت خاص شخصی آورده می شوند تا مطالب هر مقاله بهتر آموزش داده شوند. همچنین از این پس قصد دارم افراد موفقی که در کشور در حال فعالیت هستند و به موفقیت های بزرگی رسیده اند را مانند این مقاله در مقالات بعدی نیز معرفی کنم تا انگیزه ای شوند برای شما عزیزان مبنی بر اینکه با پیدا نمودن مأموریت خود در زندگی و انجام آن، در این شرایط اقتصادی هم می توان موفق بود و به درآمد بالایی رسید. انتخاب افراد موفق و معرفی آنها نیز در مقالات مختلف بدون سفارش خود شخص و یا هیچ فرد دیگری، تأکید می کنم:”بدون سفارش خود شخص و یا هیچ فرد دیگری” انجام می شود و تنها نسبت به شناختی که من از آن افراد دارم معرفی می شوند تا در مسیر موفقیت و پیشرفت انگیزه ای شوند برای شما عزیزان/ امیدوارم هفته ی خوبی را پیش رو داشته باشید.
۱۳۹۸/۵/۴
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا