بر عکس خیلی از افراد که می گویند شانس وجود ندارد، می خواهم بگویم که شانس وجود دارد چرا که زندگی بیش از صدها انسان موفق را مرور کرده ام و متوجه شده ام شانس در موفقیت آنها تأثیرگذار بوده است. خوش شانسی در پیدا نمودن یک ایده ی خوب، خوش شانسی در پیدا نمودن یک همسر خوب، خوش شانسی در پیدا نمودن یک شریک کاری خوب و… صدها خوش شانسی دیگر در زندگی.
اول بیایید با هم بررسی کنیم تا ببینیم شانس چیست؟
شانس پدیده ای است که ناگهان در زندگی هر یک از ما رخ می دهد، البته ممکن است خوب باشد*خوش شانسی* و یا بد*بد شانسی*.
خوش شانس بودن یکی از قوانین زندگی و جهان است؛ وقتی تو چیزی را میخواهی و مدام به آن فکر می کنی، حرکتی در جهان ایجاد می شود که آن خواسته نیز به تو نزدیک شود و اگر انسانِ باهوشی باشی نشانه های نزدیک شدن آن خواسته را تشخیص می دهی، آن را می گیری و از آن به درستی استفاده می کنی تا اینکه در نهایت به خواسته ی خود برسی؛ البته بد شانسی هم همین گونه است، یعنی اگر مدام به چیزهایی که نمی خواهی فکر کنی، آنها هم طبق این قانونِ زندگی و جهان، به تو نزدیک می شوند و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. اما تو که نمی خواهی بد شانس باشی؟، پس خوشحالم که چاره ای نداری جز اینکه خودت را خوش شانس تصور کنی تا اتفاقات خوب به سمتت سرازیر شوند.
خوش شانس بودن آرزوی هر انسانی بر روی زمین است، چون با آن می توان به خیلی از خواسته ها رسید و این مهم ترین دلیل برای خوش شانس بودن است”رسیدن به خواسته ها یا همان اهدافمان در زندگی”.
حال سوال مهم بعدی این است: چگونه خوش شانس باشیم؟
آری برخی اوقات اتفاقاتی در زندگی افراد می افتد که باعث می شود آنها زندگی شان را متحول کنند و اگر زندگی افراد موفق را مرور کنیم با این مورد بارها روبرو می شویم؛ اما یکی از دلایل مهم خوش شانس بودن این است که باور کنیم انسان خوش شانسی هستیم و گوش به زنگ نشانه هایی باشیم که خداوند آنها را در راستای اهدافی که در زندگی داریم به سمت ما می فرستد. مهران مدیری، بازیگر بسیار خوب و دوست داشتنی کشورمان، او که خود از دلِ فقر به شهرت و ثروت رسیده است، یک بار در برنامه ی دورهمی گفت: “بگردیم و شانس هایی که به ما هدیه شده است را پیدا کنیم. یه دیالوگ جالبی هست در نمایشنامه ی اتوبوسی به نام هوس، اونجایی که استنلی میگه: می دونی شانس چیه؟، شانس اینه که باور داشته باشی که خوش شانسی“.
کار دیگری که برای خوش شانس بودن باید انجام دهیم این است که برای رسیدن به اهداف و یا خواسته هایمان در زندگی، هوشمندانه و مصرانه تلاش کنیم. این تنها یک مثال است: “حتی فردی که در قرعه کشی برنده می شود، به هر حال تلاشی انجام داده است که از میان هزاران و میلیون ها شماره، شماره ی او انتخاب شده است و اینگونه نبوده است که بدون تلاش او که همان شرکت در قرعه کشی باشد، او برنده شده باشد”؛ پس قطعا تلاش ما، حتی تلاشی کوچک، در رسیدن به خواسته هایمان در خوش شانس بودن ما تأثیر دارد و هر چه این تلاش بیشتر و هوشمندانه تر باشد شانس ما در رسیدن به خواسته هایمان بیشتر است، نه اینکه بنشینیم و منتظر خوش شانسی باشیم تا درب خانه مان را بزند، البته شاید هم اینگونه شود، به هر حال شانس است دیگر؛ مثل عباس برزگر که در شبی بارانی ۲ گردشگر آلمانی از راه رسیدند و از آن به بعد او با گرفتن آن نشانه ها، هوشمندانه و مصرانه تلاش کرد تا اینکه امروز یکی از افراد موفق و ثروتمند کشورمان در صنعت گردشگری می باشد.
یکی دیگر از عوامل مهم خوش شانس بودن این است که بتوانی مأموریت خود را در زندگی به درستی پیدا کنی و در صدد انجام آن باشی؛ این مورد یکی از بزرگ ترین خوش شانسی های هر انسان است، چرا که خیلی از اهداف ریز و درشتِ دیگر ما در زندگی، بعد از پیدا نمودن مأموریت خود در زندگی و انجام صحیح آن به دست می آیند. در این مورد مثالی می زنم: سعید ترابیان سرمایه گذار دهکده ی فرهنگی، ورزشی، توریستی گنج نامه در همدان مأموریت داشت در زندگی خود کارآفرین شود و او هم اکنون یکی از کارآفرینان برتر کشور می باشد که در برنامه ی پایش صراحتا بیان کرد: “به هر کسی این را*طرحم را* می گفتم، می گفت: این کار را نکن، این کار شدنی نیست، در استان همدان گردشگر!؟؛ ولی من دلم می گفت: باید این کار رو انجام بدی، اصلا دست تو نیست، تو باید انجامش بدی، این یک مأموریت است، این یک رویاست و…”. راستی در بالا نامی بردم از مهران مدیری؛ آیا می دانید مأموریت ایشان در زندگی چه بود؟؛ بله، بازیگر شدن و انجام فعالیت های هنری مرتبط با این مورد و او در این سال ها با موفقیت مأموریت خودش را در زندگی اجرا کرده است و هنوز هم در حال انجام مأموریت خود می باشد. عباس برزگر نیز مأموریت داشت در زندگی خود به فعالیت گردشگری در زمینه ی بوم گردی بپردازد و او نیز همچنان مشغول است و مأموریت خود را با موفقیت در زندگی ادامه می دهد. این مثال ها نشان می دهد اگر هر فرد مأموریت خود را در زندگی به درستی پیدا کند و در راستای انجام آن در تلاش باشد نه تنها به موفقیت، شهرت و ثروت و خیلی چیزهای دیگر دست پیدا می کند بلکه آن محیط، روستا و یا شهرِ او نیز به مکانی بهتر از قبل برای زندگی تبدیل می شود و انجام مأموریت او بر زندگی افراد پیرامون و دیگر افراد جهان نیز تأثیر مثبتی می گذارد.
به جای انکار وجود شانس بهتر است آن را پذیرفت و همانطور که گفته شد واقعا خود را فرد خوش شانسی تصور کرد و البته در بیشتر مواقع این ما هستیم که شانس را برای خودمان به وجود می آوریم؛ خواستن، علم آموزی در راستای هر کدام از اهدافی که در زندگی داریم، هوشمندانه و مصرانه تلاش کردن، پشتکار داشتن، توجه به نشانه هایی که از طرف خداوند در راستای اهدافی که در زندگی داریم به سمت ما می آیند، اینها باعث می شود که خوش شانس باشیم و شاید به پای خوش شانسی کارتون دوران بچگی مان لوک خوششانس نرسیم اما می توانیم با اجرای آنچه گفته شد به اندازه ی نیاز خودمان خوش شانس تر باشیم.
در آخرِ این مقاله، یکی از سخنان بسیار مهم “بیل گیتس” را از زبان “مهران مدیری” برایتان می نویسم که خالی از لطف نیست و اهمیت تلاش، پشتکار، از این شاخه به آن شاخه نپریدن و موارد دیگری که در بالا گفته شد را نشان می دهد: “من هیچ شانسی در کارم وجود نداشت، من طرحم رو به ۱۲۰۰ نفر نشون دادم، ۹۰۰ نفرشون قاطعانه گفتن نه، ۳۰۰ نفر به اون توجه کردن، ۸۵ نفروشون نظر مثبتی داشتن، ۳۰ نفر از اونها طرح رو کاملا جدی گرفتن و ۱۱ نفرشون با سرمایه گذاری در این طرح من را مولتی میلیاردر کردن”.
۱۳۹۷/۸/۱۱
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا