مهارتها چیزهایی هستند که با آموختن و تمرین میتوانیم آنها را به خوبی یاد بگیریم و از آنها استفاده ببریم
در این بین مهارتهای زندگی- life skills راهکارهایی میباشند که با آموختن و اجرایشان فواید زیادی برایمان دارند که باعث افزایش سلامت و رفتارهای سالم و روابط بهتر میشوند تا زندگی روزمرهی خوب و آرام و رو به رشدی داشته باشیم. آشنایی و توجه به آنها باعث پیشگیری از آسیبهای اجتماعی نیز میشود و از طرفی آسیبهای اجتماعی که وجود دارند هم به میزان زیادی کاهش پیدا میکنند
سازمان جهانی بهداشت, مهارتهای زندگی را اینگونه تعریف کرده است: “توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونهای که فرد بتواند با چالشها و ضروریات زندگی روزمره خود بهتر کنار بیاید”
بر این اساس, مهارتهای زندگی بسیار زیاد و متنوع هستند اما به ده مورد مهم و اصلی شناخته شدهاند که زیربنای مهارتهای دیگر میباشند. این مهارتهای ده گانهی مهم و اصلی نیز به دو دستهی کلی زیر طبقهبندی میشوند
۱- مهارتهای شناختی: عبارتند از مهارت خودآگاهی، تصمیمگیری، حل مسئله، تفکر خلاق، تفکر انتقادی
۲- مهارتهای اجتماعی و میانفردی: شامل مهارتهای ارتباط موثر، روابط بینفردی، همدلی، رویارویی با هیجانها، مدیریت استرس
در ادامه کمی بیشتر با آنها آشنا میشویم
مهارتهای شناختی
مهارت خودآگاهی: توانایی شناخت خصوصیات فردی، نقاط قوت و ضعف، باورها و نگرشها و ارزشها، روحیات و یافتن تصویری واقعبینانه از نیازها و علایق و خواستههایی*اهداف، رویاها و آرزوها* که داریم خودآگاهی نامیده میشود. هر چه خودمان را بهتر بشناسیم و نگاه واقعبینانهای به خود داشته باشیم بهتر میتوانیم آنچه هستیم را بپذیریم، نقاط قوتمان را در نظر بگیریم و نقاط ضعفمان را تغییر دهیم و روی تواناییهای دورنیمان بهتر کار کنیم. از طرفی چون روحیاتمان را بهتر میشناسیم در انتخابهای مختلفی مانند رشته تحصیلی و شغل و موارد دیگر موفقتر خواهیم بود. همچنین وقتی شناخت خوبی از خودمان داشته باشیم و روی آن کار کنیم شخصیت قوی پیدا خواهیم کرد و خود را به شیوههای مختلف در فضای آفلاین و آنلاین به دست دیگران نمیسپاریم تا ما را تحت تأثیر گفتار و رفتار اشتباهشان قرار دهند چون میتوانیم عکسالعملهایمان را پیشبینی و رفتارهایمان را کنترل کنیم. به همین خاطر مهارت خودآگاهی پیش نیاز مهمی برای مهارتهای دیگر است و مهارتهای دیگر به آن مرتبط میشوند
مهارت تصمیمگیری: این مهارت به ما کمک میکند تا با آگاهی و شناخت کافی و با توجه به نیازها، علایق، روحیات، خواستهها و داشتههایی که داریم از بین دو یا چند گزینه و یا راهحل, مفیدترین و بهترین انتخاب را در شرایط مختلف داشته باشیم. انتخاب از میان دو یا چند راهکار و نیز فرآیند ارزشیابی راههای موجود و گزینههای مختلف، بررسی و پیشبینی نتایج هر یک از آنها برای رسیدن به هر خواستهای که داریم کمک میکند تا تصمیم درستی در مورد هر موضوع بگیریم و برای رسیدن به آن مسئولیت آن را تمام و کمال بپذیریم
مهارت حل مسئله: زندگی پُر از فراز و نشیب میباشد و سرشار از مسائل ساده و پیچیده برای هر فرد است، با این مهارت بهتر میتوانیم مسائلی که برایمان پیش میآیند را حل کنیم, در نتیجه وقتی شرایط سختی پیش میآید پریشان و سردرگم نمیشویم. اگر با هر چالش و دشواری که در مسیر زندگیمان روبرو میشویم اینگونه در نظر بگیریم که یک مسئله پیش آمده و هر مسئلهای در نهایت چاره و راهحلی درست و منطقی دارد بهتر و موثرتر میتوانیم آن چالش و دشواری را رفع کنیم و آن را پشتسر بگذاریم
مهارت تفکر خلاق: با این مهارت میتوانیم راههای جدید و موثرتر و گاهی هم کم هزینهتری برای مسائل مختلف و یا بهتر شدن هر چیز پیدا کنیم و در شرایط گوناگون منعطفتر و سازگارتر نیز خواهیم بود
مهارت تفکر انتقادی: این مهارت به ما میآموزد تا اجازه ندهیم دیگران به جای ما فکر کنند و تصمیم بگیرند و هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم بلکه ابتدا در مورد هر موضوع سوال و استدلال کنیم، در موردش تحقیق و پژوهش انجام دهیم، با مشورت از افراد باتجربه و متخصص, شواهد و دلایل و مدارک معتبر را در نظر بگیریم، سپس بعد از تجزیه و تحلیل و شفاف شدن موضوع و نتیجهگیری درست آن را بپذیریم یا رد کنیم؛ “آن کس که از افکار و آراء گوناگون استقبال کند, صحیح را از خطا خوب شناسد/ امام علی(ع)”. کسانی که از تفکر نقادانه و سنجشگرایانه به درستی استفاده میکنند به دیگران اجازه نمیدهند با تحت تأثیر قرار دادن و سوءاستفاده از کم آگاهی و احساساتشان چیزی را به آنها القاء کنند و در مسیرهای اشتباه قرارشان دهند، آنها کنترل زندگیشان را در دست میگیرند و به راحتی جذب افراد، گروهها و رفتارهای ناهنجار نمیشوند و از همنوایی غیر درست دوری میکنند و خودشان و دیگران را به دردسرهای مختلف نمیاندازند؛ همیشه به این جملهی معروف توجه دارند که: “از بازی پُر حاشیه عمداً بباز بیا بیرون، هیچ چیز مهمتر از آرامشت نیست”
نکته: مهارتهای “خودآگاهی، تصمیمگیری، حل مسأله، تفکر خلاق و تفکر انتقادی” به هم مرتبط هستند و به نوعی مکمل یکدیگر میباشند
مهارتهای اجتماعی و میانفردی
مهارت ارتباط موثر: وقتی به نیازها، نظرات و نوع رفتار دیگران توجه داشته باشیم و با دقت به صحبتهایشان گوش دهیم و از طرفی نیازها و نظرات خودمان را با گفتار و رفتار درست مطرح کنیم و در تعامل و گفتگو برای طرفین آرامش وجود داشته باشد ارتباط موثری را با دیگران شکل میدهیم. گاهی برداشتهایی که از دیگران داریم چه خوب و چه بد خیلی متفاوت از آنچه در واقعیت هستند میباشد، اگر بتوانیم با دیگران ارتباط خوبی داشته باشیم آگاه میشویم آیا هر گردی واقعا گردو هست یا که نیست!، سپس متوجه خواهیم شد بیشتر پیشداوریها و قضاوتها درست نیستند و کاش زودتر این موضوع را متوجه میشدیم. ارتباط موثر با دیگران و تعامل و گفتگو داشتن بسیاری از سوءتفاهمها را رفع میکند و باعث میشود روابط بسیار بهتر و مستحکمتری شکل بگیرد
مهارت روابط بینفردی: این مهارت در تعامل با دیگران معنا پیدا میکند و ضمن تقویت روحیهی مشارکت و همراهی، اعتماد واقعبینانه متقابل، درک متقابل و همکاری با دیگران کمک میکند تا مرزهای روابط بین خودمان و افراد مختلف را در محیطهای گوناگون به خوبی تشخیص دهیم و مشخص کنیم و در جهت توسعهی روابط صمیمانه و دوستانه و کاری و اجتماعی به درستی قدم برداریم. با داشتن مهارت ارتباط موثر و بینفردی روابط و دوستیهای مناسب و سالم پایدار باقی میمانند و روابط و دوستیهای نامناسب و ناسالم نیز مشخص میشوند و پیش از آنکه مورد آسیب جدی قرار گرفت خاتمه مییابند
مهارت همدلی: درک دیگران و رفتار و احساسات آنها، شرایط هیجانی یا عاطفی که در آن قرار دارند، احترام به باورها و نگرشها و ارزشها و فرهنگهای مختلف، پذیرش ضعفها، تفاوتها و نیازهایی که وجود دارند و مسائل و مشکلات افراد مختلف و گوش دادن فعال به صحبتها نشان از همدلی میباشد و به داشتن روابط سازگارتر و بهتر با دیگران کمک زیادی میکند. همچنین بدون توجه به این مهارت مانند دو مهارت قبل ارتباط یک طرفه وجود خواهد داشت که ساختگی به نظر میرسد و مشکلات مختلفی در برقراری ارتباط به وجود میآید
مهارت رویارویی با هیجانها: روزانه به دلایل مختلف با هیجانات گوناگونی مانند شادی و غم، آرامش و نگرانی، شجاعت و ترس، رضایت و دلخوری و موارد دیگر مواجه میشویم. شناخت هیجانات خود و دیگران و مدیریت این هیجانها به سلامت و گفتار و رفتارمان کمک زیادی میکند. برای کسب این مهارت باید بتوانیم هیجانات خودمان و همچنین دیگران را نیز درک کنیم و با گفتار و رفتار مناسب و به اندازه هیجاناتمان را به درستی و در جای درست بروز دهیم و یا به هیجانهای دیگران پاسخ دهیم
مهارت مدیریت استرس: در زندگی روزمره ممکن است به دلایل مختلف با استرس و نگرانی مواجه شویم و اگر میزان آنها زیاد و طولانی باشد و مدیریت و کنترل نشود تحقیقات علمی نشان داده است که بر روی سلامت و عملکردمان در ابعاد مختلف زندگی*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی* تأثیر منفی میگذارند و مشکلات جدی و زیادی را برایمان به وجود میآورند. این مهارت کمک میکند تا چیزهایی که باعث استرس و نگرانی خودمان و دیگران میشوند را اول تشخیص دهیم و سپس با روشهای مختلف بدون اینکه به خود و دیگران آسیب بزنیم باعث رفع آنها شویم
نکته: مهارتهای “برقراری ارتباط موثر، روابط بینفردی، همدلی، رویارویی با هیجانها و مدیریت استرس” به هم مرتبط هستند و به نوعی مکمل یکدیگر میباشند و از طرفی تمام “مهارتهای شناختی” و “مهارتهای اجتماعی و میانفردی” نیز به هم مرتبط هستند و مکمل یکدیگرند. برای مثال وقتی هر یک از اعضای خانواده و یا دوستان تشکر و قدردانی میکنند باید با توجه به تمام مهارتهایی که گفته شد در جای درست با راه و روشهای مختلف به آن پاسخ داده شود تا مشخص شود ارزش قدردانی و خوبیهایشان را میدانیم. کلماتی مثل خیلی عزیزی، ممنونم ازت، لطف داری، کوچیکتم، خجالتم دادی و… یا هر جملهی دیگری میتوانند مناسب باشند, یا حتی یک بیت شعر “چگونه سر ز خجالت برآورم بَرِ دوست؛ که خدمتی به سزا برنیامد از دستم/ حافظ”. این بستگی به خودمان دارد تا با توجه به مواردی که گفته شد در شرایط مختلف چگونه رفتار میکنیم
به همین خاطر یکی از فواید مهارتهای زندگی این است که نسبت به خیلی از موضوعات بیتفاوت نخواهیم بود و با توجه به آنها در جای مناسب عکسالعمل درستی نشان خواهیم داد
از طرفی تمام آموزههای الهی نیز مهارتهای زندگی را به ما یاد میدهند. اگر بخواهیم تنها یک مورد مرتبط را مورد بررسی قرار دهیم به این سخن از امام صادق(ع) میرسیم که به نوعی مهارتهای زندگی را به چهار دستهی کلی تقسیم نمودهاند و فرمودهاند: “اصول معاملات بر چهار وجه است: ۱- معامله با خدا، ۲- معامله با خود، ۳- معامله با خلق و ۴- معامله با دنیا؛ و هر یک از این وجوه به هفت رکن تقسیم میشود” که اگر بخواهیم آنها را به شکل امروزیتر و به صورت خلاصه معنی کنیم میشود موارد زیر
الف- مهارت خداشناسی: اصول هفتگانه تعامل با خدا ۱- ادای عملی حقوق الهی ۲- استمرار عمل و رعایت و حفظ حدود الهی بدون افراط و تفریط ۳- شکر نعمتهای الهی و در همه حال راضی و شاکر بودن ۴- راضی و تسلیم بودن به قضای الهی ۵- صبر و تحمل سختیهای مختلف و امتحانات الهی ۶- بزرگ داشتن حرمت الهی در انجام آنچه از ما خواسته است و در همه حال بزرگى و عظمت خداوند را متذکر بودن ۷- شوق و اشتیاق برای انجام کارهای او و رسیدن به خدا
ب- مهارت خودشناسی: اصول هفتگانه تعامل با خود ۱- خودسازی و مبارزه با نفس و نگذاشتن که بر عقل مسلط شود ۲- همیشه از نفس هراسان بودن ۳- تحمل ریاضت و نفس را به ریاضت عادت دادن ۴- صداقت و اخلاص داشتن و راستی همه جانبه و همیشگی ۵- در پندار، گفتار و کردار خالص بودن و انجام کارها فقط برای کسب رضای الهی ۶- دور داشتن نفس از لذتها و خواهشها ۷- مهار نفس با تحصیل کمالات علمى و عملى و تنظیم همهی کارها با در نظر گرفتن آموزههای الهی و عقل و ادراک
ج- مهارت مردم شناسی: اصول هفتگانه تعامل با مردم ۱- بردباری و تحمل دیگران در هنگام گفتار و رفتار نابجا ۲- بخشندگی و گذشت ۳- تواضع و فروتنی ۴- سخاوتمندی و بزرگواری با همه ۵- مهربانی قلبی برای همهی خلایق ۶- مهربانی عملی و معاشرت باطنی و ظاهری یک دست داشتن با دیگران ۷- عدالت و انصاف با هر کس و در هر چیز، به اندازه سخن گفتن و انجام درست هر کار و هر چه را برای خود خواستن برای دیگران نیز همان را خواستن
د- مهارت دنیاشناسی: اصول هفتگانه تعامل با دنیا ۱- قناعت داشتن و راضی بودن و در پى بسیار نبودن ۲- تقسیم به اندازهی داشتهها و داراییها با دیگران مخصوصا خیر رساندن به افراد نیازمند ۳- نرفتن به دنبال چیزی که نیست و به قدر ضرورت راضى شدن ۴- پرهیز از زیادهخواهی در دنیا و شکرگزار بودن به آنچه هست ۵- بیرغبتی نسبت به دنیا ۶- از آفتهای دنیا غافل نبودن و شناخت بدیهای آن ۷- به دنبال مقام و مناصب دنیا نرفتن
و در پایان سخن امام صادق(ع) به نوعی اهداف سه گانهی مهارتهای زندگی را چنین نام میبرند: ۱- بندهی ویژه خداوند شدن ۲- کسب قرب الهی به عنوان بالاترین درجه خلوص و بندگی ۳- عضویت در جمع عاشقان خدا”
به هر حال وقتی همهی مهارتهای ده گانه و دیگر مهارتها را به خوبی یاد بگیریم و آنها را با تمرین و تکرار بهبود دهیم سبک زندگی سالمی خواهیم داشت و این مهارتها به داشتن یک زندگی خوب و پیشرفت و رشد خانواده و دوستان و افراد دیگر در اجتماع نیز کمک زیادی میکنند چون خیلی کاربردی هستند و اگر دقت داشته باشیم هر روز با این مهارتها سروکار داریم
همچنین کودکان و نوجوانان به صورت طبیعی از سن پایین به کسب مهارتهای مختلف میپردازند و میتوان بیشتر مهارتهای زندگی را هم به آنها آموخت تا از سالهای ابتدایی بتوانند با تمرین و استفاده از این مهارتهای عالی و مفید عملکرد درست و خوبی در موضوعات مختلف داشته باشند و با خودسازی به اوج شکوفایی برسند، اینگونه میتوان نسلی را پرورش داد که به ساختن دورانی طلایی برای خودشان و جامعه شتاب میدهند.
۱۴۰۳/۲/۲۱
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا