سخن گفتن تأثیر زیادی بر روی داشتن زندگی خوب و پیشرفتهای مختلف دارد و سرنوشتمان با آن ساخته میشود. از گذشتههای دور تا کنون بسیاری از کسانی که حتی هیچ چیز در بساط نداشتهاند و به موفقیتهایی رسیدهاند به خاطر این بوده است که در سخن گفتن مهارت داشتند
دو مدل از سخن گفتن وجود دارد که یکی صحبت کردن است و دیگری نوشتن. چیزهایی که سخن را شکل میدهند کلمات و جملات هستند و اگر به درستی انتخاب شوند و به کار گرفته بشوند تأثیر زیادی بر روی نحوهی ارتباطمان با دیگران دارد و ارزش سخنهایمان را بالا میبرند. استفادهی درست و مناسب از کلمات و جملات به توجه داشتن و گوش دادن به صحبتهایی که میکنیم و پذیرفته شدنشان توسط کسانی که روزمره با آنها نشست و برخاست داریم کمک میکند و این موضوع با اهمیتی در برقراری ارتباط کلامی با اعضای خانواده، در محیط کار و دیگر افراد جامعه و گفتگو با آنها میباشد
به همین خاطر سخن گفتن نوعی مهارت و هنر است و مثل هر کار دیگری ریزهکاریهایی دارد که با رعایت آنها میتوانیم در آن موفق باشیم. در ادامه جزئیات آن را یاد میگیریم
پرسونای مخاطب: با اینکه پرسونای مخاطب بیشتر در کسب و کار به کار گرفته میشود و معنای آن شناخت ویژگیهای شخصیتی و رفتاری مخاطب و مشتری و نیازهای آنها میباشد اما میتوانیم آن را در ارتباط روزمره نیز به کار بگیریم. اگر قبل از صحبت با هر فرد مخاطب خود را بشناسیم و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری هر یک از آنها را بدانیم خیلی بهتر میتوانیم سخن بگویم چون بسته به سن و ویژگیهای اخلاقی و رفتاری دیگری که هر فرد دارد و شرایطی که در آن هستند نوع سخن گفتن میتواند متفاوت باشد. با گوش دادن به صحبتهای دیگران، سوال پرسیدن و دقت داشتن به حالتهای مختلف آنها میتوانیم شناخت خوبی از مخاطب پیدا کنیم و بعد از آن با توجه به این موارد سخن بگوییم
کلمات و جملات مناسب: هر کلمه و جملهای که آنها را در سخن گفتن به کار میبریم و از طرف دیگران میشنویم یا میخوانیم در دیگران و ما برداشت و حسی را ایجاد میکند و گفتار و رفتار آنها و ما را شکل میدهد. برای مثال “میتوانی” و “نمیتوانی” فقط در یک حرف با هم تفاوت دارند اما یکی باعث ایجاد انگیزه، باور، عزتنفس و اعتمادبهنفس میشود و دیگری ناامیدی، ناباوری، ضعف در عزتنفس و اعتمادبهنفس را به دنبال دارد. استفاده از کلمات و جملات مثبت به جای کلمات و جملات منفی به صورت خودآگاه و ناخودآگاه تأثیر بهتری در سخن گفتن دارند و از طرفی نشاندهندهی نوع دیدگاه ما به دنیای پیرامونمان نیز میباشد
دایرهی لغات: برای اینکه بتوانیم در هنگام سخن گفتن از کلمات و جملات مناسب استفاده کنیم نیاز است واژههای مختلفی را یاد بگیریم تا آنها را متناسب با مخاطب و سخنهایمان به شیوهی درست و موثری کنار هم قرار دهیم و به کار ببریم. هر لغت, مترادف و همخانوادههایی دارد که اگر درست انتخاب شود باعث میشود که بهتر و گیراتر سخن بگوییم و در شنونده و یا خواننده تأثیر بیشتری بگذاریم و علاقه و اشتیاق مخاطب را به موضوع برانگیزیم
ساده و روان بودن: بهتر است استفاده از کلمات و جملات قلمبه سلمبه را تا جای ممکن کنار بگذاریم، هر چقدر ساده و خودمانیتر سخن بگوییم تأثیر بهتری خواهد داشت و باعث میشود کسانی که تحصیلات بالایی ندارند آنها را راحتتر متوجه شوند و این موضوع به دایرهی لغاتی که بلد هستیم بستگی دارد. البته گاهی هم در مجالس و مهمانیها، در بین افراد بزرگتر از خود و یا هنگام صحبت با مدیران و کسانی که تحصیلکرده هستند و آنهایی که در اجتماع آشنایی با آنها نداریم میتواند برعکس باشد و لفظ قلم و به قول معروف باکلاس حرف زدن لازم است و نشاندهندهی احترام و ارزش قائل شدن برای دیگران میباشد
خواندن و نوشتن: دایرهی لغات با خواندن و نوشتن افزایش پیدا میکنند و این باعث میشود تا در هنگام صحبت کردن و یا نگارش سریعتر کلمات و جملات مناسب را در ذهنمان پیدا کنیم و آنها را به کار بگیریم. خواندن ادبیات و سبکهای مختلف دستور زبان و یا نثر فارسی مانند گلستان سعدی که از بهترین نمونههای نثر آهنگین و شعرگونه است و ساده و هنرمندانه نوشته شده در سخن گفتن و تقویت فن بیان در گفتار و نوشتار مفید و الهامبخش است. گفته شده حتی شیخ بهایی در سرودن برخی غزلهای خود از سعدی پیروی کرده است. یکی از تواناییهای ذهنی ما این است که میتواند با مطالعه و نوشتن, کلمات را در حافظهیمان نگه دارد و آنها را متناسب با نوع صحبتهایی که داریم با لغات مناسب جملهبندی کند و این کار زمانی ممکن میشود که خود را به خواندن و نوشتن مداوم عادت بدهیم
با منطق و قاطعانه سخن گفتن: سخنهای ما در مورد موضوعات مختلف در کنار رعایت موارد قبل هر چقدر بیشتر منطقی باشند راحتتر مورد پذیرش قرار میگیرند. استفاده از نتایج پژوهشهای علمی و تجربههای موفق خودمان و دیگران به جای حدس و گمانها، اما و اگرها و بزرگنمایی در مورد موضوع تأثیر بسیار بهتری بر روی شنونده یا خواننده دارد
انسجام داشتن: خیلی کم پیش میآید که در هنگام سخن گفتن از موضوعی به موضوع دیگر رفتن نتیجهی قابل قبولی داشته باشد، به همین خاطر وقتی در حال بیان موضوعی مشخص هستیم بهتر است آن را ادامه دهیم و تا نیاز نشده به موضوع غیر مرتبط دیگری نرویم
نه زیاد کوتاه و نه زیاد طولانی: اگر کوتاه سخن بگوییم آنطور که باید حق مطلب ادا نمیشود و اگر طولانی صحبت کنیم خسته کننده میشود و مخاطب کلافه خواهد شد و ممکن است منظورمان در میان گفتهها گم شود و موضوع اصلی و معنا و مفهوم کلاممان به حاشیه برود، مخصوصا وقتی با بچهها یا در کسب و کار با مشتری صحبت میکنیم. حتی متنها و پاراگرافهای طولانی در نگارش خستگی و کلافه شدن مخاطب را به دنبال دارد. به اندازهی کافی سخن گفتن است که باعث میشود تأثیری که میخواهیم را بر روی دیگران بگذاریم. “بهترین سخن آن است که هم خسته کننده نباشد و هم اندک نباشد/ امام علی(ع)”
مکثهای به موقع: برخی اوقات میتوانیم در بین سخن گفتن مکث داشته باشیم و وقفهای بیندازیم، اینگونه اثرگذاری گفتههایمان را بالا میبریم چون مخاطب مطالب شنیده یا خوانده شده را بهتر درک میکند و برای سخنهای بعدی کنجکاوتر میشود. این کار باعث میشود خودمان هم در میان سخن گفتن کمی استراحت داشته باشیم، حرفهایی که زدهایم را بسنجیم و یا گفتههای بعدیمان را درست بیان کنیم
آرام و شمرده سخن گفتن: وقتی با تن صدای مناسب و دوستانه و شمرده سخن میگوییم به مخاطب اجازه میدهیم تا صحبتهایمان را بهتر بپذیرد و آنها را برای خودش بسنجد و در مورد آنها به نتیجهگیری درستی برسد. زیاد تند و یا خیلی کند صحبت کردن مخاطب را خسته میکند و بهتر است سرعت کلاممان مناسب باشد
لحن صدا: برای اینکه سخنهایمان یکنواخت نشود میتوانیم گاهی در میان گفتهها تن صدا و لحن سخن گفتن را تغییر دهیم یا حتی با کلمات مناسب در نوشتن آن را به کار ببریم، مثل حافظ که سروده است: “بیانِ شوق چه حاجت که سوزِ آتشِ دل؛ توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد”. برخی جملهها سوالی هستند، برخی هیجانی یا تعجب برانگیز، برخی هم غمانگیز و خندهدار که میتوان با لحن گفتاری و آوای کلام و حالت چهره یا با کلمات مناسب به آنها تازگی ببخشیم تا سخنهایمان یکنواخت و حوصله سربر نباشند
تمرین و تکرار: هیچ کاری بدون تمرین و تکرار یاد گرفته نمیشود، سخن گفتن هم همینطور است و با تمرین و تکرار روزمره میتوانیم در نوع صحبتهایمان به صورت گفتاری و یا نوشتاری بهبود و تعادل ایجاد کنیم تا قابل فهم و تأثیرگذار باشند
با رعایت موارد کاربردی که گفته شد میتوانیم به فرد خوشصحبتی تبدیل شویم و طوری سخن بگوییم که حرفهایمان به درستی گفته شوند و مورد توجه و پذیرش قرار بگیرند و در ارتباط کلامی با افراد مختلف موفقتر باشیم
داشتن خانوادهای که در آن همه با هم محترمانه صحبت میکنند، محیط کاری که همه به صحبتهای هم توجه دارند و به مخاطبین و مشتریان پاسخگو هستند و در اجتماع همه به هم احترام میگذارند با مهارت سخن گفتن شکل میگیرد و رشد پیدا میکند.
۱۴۰۴/۲/۵
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا