خوشم با صدای تو درمونِ من
۱۳۹۶/۷/۲۱
از عشقِ تو در تاب وتبم تاب و تبِ من
۱۳۹۶/۹/۱۶
میشود آیا که با همنشینانِ سُفرهی عشقت همکاسه شوم؟
۱۳۹۷/۱/۱۰
من چه کنم که درد من چاره کنی به هر طریق؟
۱۳۹۷/۲/۲
گوید: “در طلبت گوهرِ مقصود نهان کردهایم”
۱۳۹۷/۲/۷
سببی هست که دلواپسِ خود کردی مرا!؟
۱۳۹۷/۲/۱۵
کجایی ای تو آنکه بودنت را آرزومندم؟
۱۳۹۷/۶/۸
ماهِ من در هر کجا بینم تو را
۱۳۹۷/۸/۱۹
راهی به دلِ غمزدهی ما بنما
۱۳۹۷/۱۱/۲
آفرین بر نفسِ روح فزایِ تو گُلم
۱۳۹۷/۱۱/۱۹
به وعدههای تو دلخوشم ای مایهی آرامشم
۱۳۹۸/۲/۱۷
من نیازم با تو بودن بود و بس
۱۳۹۸/۲/۲۲
دوست دارم به تو دلبسته و پابند باشم
۱۳۹۸/۳/۱۴
من در این قحطِ وفا باز به تو پابندم
۱۳۹۸/۳/۱۵
آنچه مهم است بدان
۱۳۹۸/۳/۱۷
به مقصد برسان روحِ مرا ای تو نوحم
۱۳۹۸/۳/۲۰
مثلِ مصرِ باستان پُر از اَسراری
۱۳۹۸/۴/۱۸
از هر دست دهی آن دست بگیرد دستت
۱۳۹۸/۵/۳
تو یه نوری که در آغوشِ دلم افتادست
۱۳۹۸/۷/۷
تو آخرین سنگری برای این بیپناه
۱۳۹۸/۸/۵
دل به دیدارِ تو مشتاق است
۱۳۹۸/۸/۳۰
حافظ به دست رسیدی و تمام شد غمها
۱۳۹۸/۱۱/۱
کجا بگردم دنبالِ فهمیدهها!؟
۱۳۹۸/۱۱/۲۵
گُمشدهام آینه و ستارههاست
۱۳۹۸/۱۲/۱۵
دلها به نامت روشنند
۱۳۹۹/۱/۱۵
چه شود گر بشوی یارِ دلم ماهِ تمام
۱۳۹۹/۱/۲۹
هر چه حق گوید همان گویم به خلق
۱۳۹۹/۲/۷
دوش با یاد تو در کوچهها پرسه زدم
۱۳۹۹/۲/۱۸
همهی زندگیام؛ چطور است حالت!؟
۱۳۹۹/۲/۲۰
جز خدا کیست که از حالِ دلم آگاه است
۱۳۹۹/۲/۲۴
بعد از رفتنت ستارهای سو گرفت
۱۳۹۹/۲/۲۷
راهی به دلِ غمزدهی ما بنما
۱۳۹۹/۳/۸
خستم از شهری که صدای تو رو از یادم برد
۱۳۹۹/۳/۱۱
کجا رفت اون پرستویی که گفتی برمیگرده باز!؟
۱۳۹۹/۳/۲۶
چه دور افتادم از اصلِ خویش
۱۳۹۹/۳/۲۹
الحق که تویی یارِ دلِ ما
۱۳۹۹/۴/۲۷
وه که دلشادم که شادی را به ما دادی نشان
۱۳۹۹/۷/۱۶
آنچه خیر است را به ما یاری رسان
۱۳۹۹/۷/۱۸
نه به آن آتشِ عشقت نه به این خاموشی
۱۳۹۹/۷/۱۹
آرامِ دلم تویی و جانم همه توست
۱۳۹۹/۷/۲۰
من نمیدانم که در یادِ تو ماندم یا که نه
۱۳۹۹/۷/۲۳
ظاهرا در دلِ تو یادِم بود که به یادت بودم
۱۳۹۹/۸/۲
قسمتت بود که بر آدم و عالم خندی
۱۳۹۹/۸/۲
ریشه در یادِ تو دارد دلِ سودا زدهام
۱۳۹۹/۹/۱۷
بند بندم در جهتهای تو میخواند سرود
۱۳۹۹/۱۱/۷
بیخیال از همهام با خیالِ تو خوشم
۱۳۹۹/۱۱/۲۱
چه خوش است باز با تو به سفر روم دوباره
۱۳۹۹/۱۱/۲۲
صبح برخیزم و دستارِ تو بر سر بندم
۱۴۰۰/۱/۱۰
گُل و گلزار تویی من چه کسم! خار و خسی
۱۴۰۰/۱/۱۲
آتشِ عشق است در ما شعلهور
۱۴۰۰/۱/۱۴
با سازِ جهان برقص جانِ دلِ من
۱۴۰۰/۲/۱۶
هَلَه ای پناهِ مستان نظری به حال ما کن
۱۴۰۰/۲/۳۱
به کمالِ نکتهسنجی همه آیهها بخواندم
۱۴۰۰/۶/۱۹
اگه بارونیه باز جهانم با تو زیباست
۱۴۰۰/۸/۲۱
به چه کس بگویم از تو که تو در دلم نهانی
۱۴۰۰/۸/۲۹
درمانِ دردِ دلِ بیقرارم
۱۴۰۰/۸/۲۹
در دلم ماندهای ای ماندنیترین
۱۴۰۱/۱/۱۲
شادباشی باشد از یارِ عزیز
۱۴۰۱/۳/۵
در اوجِ تنهایی, تنهایِ تنهایی
۱۴۰۱/۳/۲۷
خود به دامانِ تو آوردیم پناه
۱۴۰۱/۴/۱۸
به درمانمان آمدی ای علی(ع)
۱۴۰۱/۴/۲۷
تو درمونِ تمومِ غصههایی
۱۴۰۱/۵/۱۷
چه میگفت آن پیرِ خرد با پسرِ خویش!؟
۱۴۰۱/۵/۲۰
هر که هستی هر چه هستی در رهِ عشق باشو بس
۱۴۰۱/۵/۳۱
صبر را بر قامتِ ما دوختند
۱۴۰۱/۵/۳۱
در ترازوی عمل آنچه بُوَد خیر بیار
۱۴۰۱/۸/۹
هنوزم شطِّ خرمشهر برام آواز میخونه
۱۴۰۲/۳/۵
کنارِ بودنت بارها بهشتُ رو زمین دیدم
۱۴۰۲/۴/۱۱
روزی آید که تمنای تو از سر برود
۱۴۰۲/۶/۳۱
باید نوشت این عشق را بر روی کتیبهها
۱۴۰۲/۷/۱۰
حالتی از سرخوشی در ما پدید آمد ولی
۱۴۰۲/۷/۱۸
حافظِ کوی و در و دشت شدم تا تو نشانم کردی
۱۴۰۲/۷/۲۳
هر روز که رفت, رفت, غنیمت شمرش
۱۴۰۲/۸/۴
مثلِ چشمهها تو ظلمت نورِ آبُ منعکس کن
۱۴۰۲/۸/۱۱
شاید ای دوست مرا با تو سخنها باشد
۱۴۰۲/۹/۱۵
از قدیم این بود رسمِ ما کنون هم هست این
۱۴۰۲/۹/۳۰
عاشقان را قوتِ دیگر دهیم
۱۴۰۳/۱/۴
یاد او رفت و زمان رفت و دلم رفت به باد
۱۴۰۳/۳/۲۶