زیگ زیگلار- نویسنده، فروشنده و سخنران انگیزشی بسیار مشهور در جهان که یکی از تأثیرگذارترین افراد در زندگیِ بسیاری از افرادِ موفقِ شناخته شده در سراسر جهان می باشد گفته بود: “روز خود را با بچگی شروع کنید و آن را به همین شکل به پایان برسانید”

چارلز آلبرت پویسانت نیز گفته ای در همین مورد دارد: “نبوغ در حقیقت بازگشت به دوران ساده اندیشی کودکی است”

شاید اگر در اول مقاله‌ی این هفته جملات بالا را از این دو شخصیت معروف بیان نمی کردم محتوای مقاله ساده انگاشته می شد اما جدا از نام مقاله و محتوای آن که کودکانه به نظر می رسد اما کاملا موضوع مهمی است

برای اینکه در زندگی خود به معنای واقعی زندگی کنیم و به موفقیت های بزرگی برسیم باید در برخی موارد مهم مثل بچه ها باشیم

بله درست خواندی

چون بچه ها چندین ویژگی مثبت دارند که هر انسان موفقی آنها را در خود زنده نگه داشته است و با آنها مسیر موفقیت خود را ادامه می دهد

تفکر کودکانه باعث شده است دنیای ما اینگونه شکل بگیرد، از پرواز با وسیله ای که بتواند در آسمان حرکت کند گرفته تا اختراع وسایل مختلفی مانند تلفن که بتوان از راه دور با دیگران صحبت کرد و ساختن کارتون، انیمیشن، فیلم و بازی های رایانه ای، همگی نتیجه‌ی تفکر شیرین و خلاقانه‌ی کودکانه هستند که با علم و تجربه و کار تیمی هدفمند ترکیب شده اند

جدا از مورد بالا، بچه ها ویژگی های بسیار ارزشمند دیگری نیز دارند

بیا با هم ویژگی های بچه ها را مرور کنیم:

بچه ها در زمان حال زندگی می کنند: هر روز و هر لحظه برای بچه ها فارغ از روز پیش و روزهایی که پشت سر گذاشته اند روزی نو است. برای آنها گذشته و آینده ای وجود ندارد، همین ویژگی باعث می شود دقیقا در لحظه ی حال باشند و زندگی را از هر لحاظ سخت نگیرند

بچه ها برای اینکه حوصله‌شان سر نرود خودشان را به انجام کارهای مختلف مشغول می کنند: آنها به افکار منفی فکر نمی کنند، غم و غصه، نگرانی و دلشوره جایی در ذهن و دلشان ندارد، خودشان را مشغول کاری می کنند تا سرگرم شوند، بنابراین همیشه خود را سرگرم می کنند و به چیزهای منفی فکر نمی کنند

بچه ها کنجکاو هستند: آنها به محیط پیرامون خود توجه ویژه ای دارند و مشغول کشف و اکتشاف و بررسی هر چیز که در اطرافشان توجه شان را به خود جلب می کند می شوند و به جستجوی ناشناخته ها مشغول می شوند

بچه ها از آزمون و خطا نمی ترسند: آنها هر کاری را امتحان می کنند تا در نتیجه بتوانند آن را یاد بگیرند و آن کار را به درستی انجام دهند و تا به هدفی که در سر دارند نرسند دست بردار نیستند و ترسی در این موارد به دل راه نمی دهند. آنها حتی برای رسیدن به چیزی که می خواهند از دیگران نیز کمک می گیرند و تا به چیزی که می خواهند نرسند دست بردار نیستند، این پافشاری باعث می شود در بیشتر مواقع به خواسته هایشان برسند

بچه ها آموزش‌پذیر هستند: آموختن برای آنها لذت‌بخش است، آنها سوال می کنند، چراهای زیادی دارند و وقتی از طرف دیگران چیزی به آنها آموخته می شود با دقت سعی می کنند آن را یاد بگیرند

بچه ها شاد هستند و شور و هیجان خاصی دارند: بیشتر وقت ها آنها اینگونه‌اند مخصوصا وقتی با دیگران هستند. آنها بی دلیل شاد هستند و دلیل بسیاری از کارهایشان رسیدن به شادی و شاد بودن است

بچه ها تحرک دارند: آنها بیشتر وقت ها در حال حرکت هستند، به این طرف و آن طرف می روند؛ همین تحرک و جست و خیزها در هر کجا خودش نوعی ورزش است

بچه ها به راحتی با دیگران مخصوصا با بچه های هم سن با خود دوست می شوند: آنها دیگران را قضاوت نمی کنند و بدون هیچ پیش‌فرضی به سرعت و به راحتی با دیگران ارتباط برقرار می کنند و دوست می شوند

بچه ها به راحتی دیگران را می بخشند: اینکه بچه ها از کسانی که به نوعی آنها را رنجانده اند به کُلی فاصله بگیرند ممکن نیست؛ پس از مدتی گذشته را فراموش می کنند به طوری که انگار اتفاقی نیفتاده است و دوباره با افرادی که به نوعی آنها را رنجانده اند دوستی خود را از سر می گیرند

بچه ها با همه مهربان و صمیمی هستند: برای آنها فرقی نمی کند طرف مقابلشان کیست، یک شناخت جزئی باعث مهربانی و صمیمیت آنها با دیگران می شود و حتی با حیوانات، گیاهان و اشیاء مختلف مهربان و صمیمی هستند

بچه برای کسی کلاس نمی گذارند: آنها با همه برخورد یکسانی دارند و تفاوتی ندارد طرف مقابلشان چه کسی است

بچه ها خودشان هستند: اینکه آنها بخواهند جای فرد دیگری باشند و در طولانی مدت رفتار دیگران و یا فردی خاص را تقلید کنند ممکن نیست. آنها نقش کسی را بازی نمی کنند بلکه خودِ واقعی‌شان هستند

بچه ها رویاها و آرزوهایی دارند: هر کدام از بچه ها وقتی به سن خاصی می رسند رویاها و آرزوهایی را برای خود متصور می شوند، رویاها و آرزوهایی که گاهی حد و مرزی ندارند و به نوعی برای آدم بزرگ ها خنده دار و غیرممکن به نظر می رسند

و…

البته این بدان آن معنا نیست که در سن بزرگ‌سالی رفتار بچگانه داشته باشیم، نه، بلکه حفظ این ویژگی های خوبِ به ظاهر بچگانه در هر سن و سالی باعث می شود زندگی‌مان کیفیت بهتری داشته باشد و خشک و شکننده و محدود نباشیم

داشتن این ویژگی ها کار سختی نیست و سن تنها یک عدد است، آنچه مهم است دانش، علم، تجربه، داشته ها و شخصیت دوست داشتنی است که در طول عمر کسب کرده ایم و در تلاشیم با همراهی این ویژگی های کودکانه و دیگر اقداماتی که در مقالات قبل گفته شد به خواسته های بزرگ دیگرمان نیز دست یابیم

امیدوارم آپشن هایی که مطرح شدند را در خودت داشته باشی و یا اگر نداشته ای حتما خودت را به آنها مجهز نمایی تا به قول زیگ زیگلار هر روز، روز خود را با بچگی شروع کنی و آن را به همین شکل به پایان برسانی و به گفته‌ی چارلز آلبرت پویسانت که گفته است “نبوغ در حقیقت بازگشت به دوران ساده اندیشی کودکی است” دست‌یابی/ موفق باشی.

۱۳۹۹/۱۲/۱۵

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

مطالب مرتبط:

کودک درون