فواید حکمت و فلسفه در روزگار امروزی

همنشین همیشگی
1401-09-04
کاری تأثیرگذار و ماندگار به نام ایثار
1401-09-04

فواید حکمت و فلسفه در روزگار امروزی

از روزگار قدیم تا کنون بسیاری از بزرگان فرهنگ، علم و دین با حکمت و فلسفه پیوند عمیقی داشتند و همین مورد باعث شد در این مسیر گام بردارند و در انجام مأموریت خود در زندگی “به نتایج بهتر، جدیدتر و درخشان تری نسبت به دیگران برسند چرا که حکمت و فلسفه باعث فعال شدن فکر و عمق بخشیدن به تفکر می شوند، ما را از ظواهر زندگی دور می کنند و به عمق موضوعات مختلف می برند” که یکی از فواید حکمت و فلسفه این موارد است

حکمت که معنایی در پس یک سخن، داستان و انجام یک کار است و فلسفه که ماهیت هر چیز را با تفکر برایمان مشخص می کند

اهمیت این موضوع در عصری که در آن هستیم به خاطر این است که برای مثال متأسفانه بسیاری از محتوایی که در رسانه ها وایرال می شوند و سریع به دست ما می رسند یک چیز پیش پا افتاده هستند که در درست و غلط بودن آنها هم شک است که اگر ما اهل حکمت و فلسفه شویم یا به آن محتواها توجه نمی کنیم و از کنارشان می گذریم و یا متوجه می شویم منظور از آن محتوا چه چیز است، درست و غلط بودن آن را متوجه می شویم، سپس پندی که باید بگیریم را می گیریم و در تشخیص و تصمیم گیری مان اشتباه نمی کنیم

و در کل حکمت و فلسفه به ما نوعی خردمندی می دهند تا در روزگاری که همه چیز در آن پیدا می شود و تشخیص خوب و بد و درست و غلط سخت شده است, خوب را از بد، درست را از غلط و راه را از بیراهه تشخیص دهیم و تا جایی که می توانیم خود را از بی راهه ها دور کنیم و در مسیر درست گام برداریم؛ به همین خاطر یکی دیگر از فواید حکمت و فلسفه این است که ما را در مسیر درست هدایت می کنند

برای رسیدن به حکمت و فلسفه در موضوعات مختلف باید به زندگی مان عمق بدهیم. زمانی که زندگی ما عمق پیدا می کند همه چیز به گونه ای دیگر می شود؛ تفکر و اندیشه ای فعال تر، خواسته هایی متعالی تر، زندگیِ پُر بار تر، دستاوردهایی با ارزش تر، آرامشی متعالی تر، شادی هایی عمیق تر، دوستانی فهمیده تر خواهیم داشت و زندگی مان در جهتی درست معنای درستی به خود می گیرد

راه رسیدن به حکمت, فلسفه است چرا که همانطور که گفته شد فلسفه ماهیت هر چیز را برایمان مشخص می کند و وقتی ماهیت یک چیز به خوبی مشخص شد به نوعی حکمت آن برایمان مشخص می شود، بنابراین فلسفه با خود حکمت به همراه دارد، وقتی فلسفه یک چیز را بدانیم حکمت آن چیز را متوجه می شویم و این کار با اندیشیدن امکان پذیر است

به همین خاطر حکمت و فلسفه خیلی به درد زندگی روزمره ی امروزی ما و ابعاد مختلف زندگی مان می خورند تا به زندگی مان تازگی و عمق بدهیم و از طرفی با اندیشیدن علم را در زمینه های مختلف شکوفا نماییم

یادش بخیر، قدیم ها پدر و مادربزرگ ها داستان های حکیمانه برای فرزندان و نوه هایشان می گفتند که هنوز بسیاری از ما آنها را یادمان هست و مادران و پدران فهمیده ی امروزی نیز این سنت ارزشمند را انجام می دهند و ذهن فرزندان کنجکاو و باهوش خود را با داستان های حکیمانه پُر بار می کنند

داستان ها و قصه های کهن حکیمانه و یا امروزی، سخنان بزرگان در زمینه های مختلف، شعر شعرای بزرگ، کتاب های ارزشمند و پُر محتوا، حکیمان و فلاسفه ی کهن و امروزی ما را با حکمت و فلسفه آشنا می کنند که خدا را شکر تعداد آنها در فرهنگ غنی سرزمینمان کم هم نیست و با کمی جستجو می توانیم آنها را پیدا کنیم و کوچک و بزرگ با هر سطح از سواد و تحصیلات همنشین آنها شویم

برخی از حکیمان و فلاسفه با خودباوری و اعتماد به نفس و تکیه بر نوگرایی و نواندیشی و ذهن بازی که داشتند در دورانی که بودند تأثیرات عمیقی بر روی حکمت و فلسفه گذاشتند و از طرفی اگر توجه داشته باشیم داستان زندگی آنها نیز پُر از حکمت است

مانند ابونصر فارابی که گفته اند در علم، فلسفه، منطق، جامعه‌شناسی، پزشکی، ریاضیات و موسیقی تخصص داشته است و کارهای ارزشمند بسیاری انجام داده؛ فارابی یکی از نوابغی است که در زمان بسیار حساسی از تاریخ ظهور کرد. او نخستین فیلسوفی است که در دوره ی اسلام رشد یافت و روی همین اصل او را “استاد الفلاسفه” می‌نامند و همچنین نخستین فیلسوف اسلامی است که به ترجمه ی آثار علمی و حکمت یونان به زبان عربی پرداخت و نقش بسزایی در رواج فلسفه در جهان اسلام داشت. از این رو توانست تأثیر عمیقی را در تفکر اندیشمندان بعد از خود به جا بگذارد، تأثیر فارابی به قدری شگرف است که شاید بتوان گفت او و اندیشه‌های او بود که توانست زمینه را برای شکوفایی تمدن اسلامی فراهم کند و بنیانگذار حقیقی فلسفه در تمدن اسلامی دانسته شود. دغدغه ی اصلی فارابی پیوند و تلفیق میان دین و فلسفه بود. فارابی از کسانی بود که می خواست آراء مختلف را با هم وفق دهد در نتیجه سنتی را ابداع کرد که تلاش می کرد بدون اینکه اصول علمی را فدا کند, تا حد امکان آن را با دین آشتی دهد؛ او در این راه بر همه ی گذشتگان خود نیز سبقت گرفت. او اگر چه در کارش به توفیق کامل دست نیافت ولی راه را برای دیگر فلاسفه ی اسلامی گشود، بدین ترتیب که میان ارسطو و عقاید اسلامی یک نوع هماهنگی ایجاد کرد و فلسفه ی ارسطو را جزو سرچشمه‌ها و اصول فلسفه ی اسلامی قرار داد. او نقش بسزایی در رواج فلسفه در جهان اسلام داشت و برخی او را بزرگترین مفسر و شارح*متخصص تفسیر و شرح متون* فلسفه ی ارسطو دانسته‌اند؛ ارسطو “معلم اول” بود و اطلاق لقب “معلم ثانی” به فارابی نیز از همین جهت بوده است. “موسس فلسفه اسلامی” و “انتقال دهنده ی منطق صوری یونانی به جهان اسلام” نیز از عناوینی است که در تاریخ ‌اندیشه اسلامی به ابونصر فارابی داده شده است

رضا داوری اردکانی گفته است: “فارابی فلسفه را چنان احیا و تجدید کرد که در آب و خاک عالم اسلام ریشه دوانید، رشد کرد و در همه جا سایه گسترد. این فلسفه از زمان فارابی تا عصر ما در حوزه های علمی و دینی تدریس شده و می شود”

فارابی را در دانش موسیقی نیز سرآمد دانسته اند؛ کتاب “موسیقی کبیر”, شاهکار فارابی در علم موسیقی است که با ترجمه ی زنده یاد آذرتاش آذرنوش برگردان شده است. به گفته ی دکتر عبدالامیر سلیم, “این کتاب عظیم‌ترین کار دوره ی اسلامی در زمینه ی موسیقی است”. فارابی در این کتاب سعی کرده ‌است که آرای پیشینیان را در مورد موسیقی جمع‌آوری کند. بدون تردید ساختار و آرایش فلسفی فارابی تأثیر شگرفی در فیلسوفان بعد از او داشته و به جرأت می‌توان گفت که هیچ‌ اندیشه ی فلسفی‌ای را در حوزه ی جهان اسلام نمی‌توان یافت که متأثر از فارابی نبوده باشد. از سوی دیگر فارابی نخستین کسی است که به گردآوری علوم پرداخته و مجموعه تحقیقاتش را در قالب دایره‌المعارف در کتاب “احصاء العلوم” برای آیندگان به یادگار گذاشته است. همچنین او نوآوری‌های بی بدیلی در علم منطق از خود به جا گذاشت. در شرح حالات فارابی گفته شده است که از مردم دوری می کرد و پارسا و تهیدست بود و دیده نمی شد مگر اینکه به کتاب می نگریست یا رقعه هایی*قطعه کاغذی که روی آن می نوشتند* می نوشت. مورخان اسلامی معتقدند که فارابی فردی زهد پیشه و عزلت‌گزین و اهل تأمل و اندیشه بود

میرداماد نیز یکی دیگر از آن افرادی است که جهان شناسی و فلسفه ی خود را داشت، دارای استقلال فکری بود و در بسیاری از علوم علاوه بر فلسفه و عرفان به طبیعیات، ریاضیات، فقه و اصول، حدیث، تفسیر و کلام و سرودن شعر مسلط بود و به “معلم ثالث” شهرت داشت. او سومین فیلسوف در جهان بود که تمدن بشری به طرح‌های او در سازندگی جوامع مدیون است و گفته اند رویشی جدید در حکمت و فلسفه ایجاد کرد و فلسفه را با عرفان پیوند زد و دراین‌باره نظریات جدیدی را ارائه داد. او مقام علمی اش را برتر از افلاطون و ارسطو دانست و با ذوق شعر و شاعری که داشته به زبان شعر گفته بود: “ز شفای من ارسطو شده بهره‌مند دانش؛ ز رُموز من فَلاطون زده گام در معانی”

خلاصه آنکه کارهای بزرگی در زمینه ی حکمت و فلسفه انجام گرفته است و می توان با در نظر گرفتن الگوها در این زمینه این راه را ادامه داد و از بیش از پیش متروک شدن آنها جلوگیری کرد. دوستداران حکمت و فلسفه در هر طبقه از اجتماع و هر زمینه ی کاری که باشند می توانند به نتایج درخشان دست یابند و نه تنها زندگی خود را پُربار کنند و به آن تازگی دهند بلکه باعث رشد دیگران نیز بشوند و تأثیرات بی نظیر حکمت و فلسفه را به وضوح بر روی ابعاد مختلف زندگی مشاهده کنند که نمی توان منکر فواید آنها شد

نفیِ حکمت مکن از بهرِ دلِ عامی چند/ حافظ

امام علی(ع) نیز که سرچشمه ی حکمت است فرموده است: “حکمت را هر کجا که یافتی فراگیر زیرا حکمت گمشده ی هر مومن است”. “حکمت گلزار خردمندان است و گردشگاه فرزانگان”

بی شک اندیشه های بزرگان حکمت و فلسفه دو مورد دیگر از گوهرهای گم شده ی روزگار امروزی می باشند که در میان بسیاری از موضوعات پیش پا افتاده ی دیگر حل شده اند و به آنها توجه ای که باید نشده است تا در زمینه های مختلف مورد استفاده ی همه قرار بگیرند

برای استفاده از فواید حکمت و فلسفه در زندگی روزمره باید به هر چه در اطرافمان است با دید عمیق تری بنگریم و در مورد آنها با ذهنی باز عمیقاً فکر کنیم؛ اگر آفریده های خداوند را می بینیم، اگر به طبیعت می رویم، اگر کتابی مطالعه می کنیم و یا به تحصیل مشغول هستیم، اگر محتوایی را در رسانه های مختلف می بینیم، می شنویم و یا می خوانیم، اگر با دیگران هم صحبت می شویم، اگر در شغل مان مشغول کار می شویم, نگاه و تفکر حکیمانه و فلسفه‌گونه به موضوعات مختلف فهم و کشف و اختراع و شکوفایی را به دنبال خواهد داشت

خودباوری و اعتماد به نفس، داشتن ذهنی باز، عمیق اندیشیدن، نوگرایی، نواندیشی، خلوص فکری، اندیشه‌ورزی و تولید فکر, لازمه ی حکمت و فلسفه هستند، از کهنگی آنها جلوگیری می کنند، به آنها تازگی می دهند، باعث رشد و شکوفایی آنها در زمینه های مختلف می شوند و شاخه و برگ و میوه های ارزشمند بیشتری را به بار می آورند

البته این کار نیز مثل هر کار دیگری سختی ها و بالا و پایین های خودش را به همراه دارد، مثل بازی های فوتبالی که دیدیم و با باخت و برد همراه بود، اما نا امید نشدن، باور به اینکه ما می توانیم، تشویق و دلگرمی و پشت سر گذاشتن سختی ها و چالش ها در نتیجه تبدیل به بردی شیرین می شود که ارزشش را دارد/ امیدوارم حکمت و فلسفه همیشه در زندگی ات جاری و ساری باشد.

۱۴۰۱/۹/۴

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

موضوعات مرتبط:

بررسی حکمت از تمام زوایای آن در احادیث

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *