واقعا عشق اگر عشق باشد چه ویژگیهایی دارد و زوجهای موفق چه خصوصیاتی دارند و یا میتوانند داشته باشند تا زندگیشان به بهترین شکل بگذرد!؟
اگر به این موارد میاندیشی مخصوصا اگر نوجوان و جوان هستی قبل از هر چیز بهتر است از ابتدا به این موضوع بپردازیم چون تا پایهای درست وجود نداشته باشد کمی سخت میشود پیوند عمیق و پایداری شکل بگیرد و باعث رشد و تعالی هم بشود، بنابراین برای یک عشق ماندگار و تشکیل زندگی مشترک خوب و حفظ و پیشرفت در آن باید منطق را مورد توجه قرار داد و هر چند سخت به نظر میرسد اما در این مورد کامل بر اساس احساسات تصمیم نگرفت, چون این موضوع در بلندمدت به نفع هر دو طرف است و زندگی مشترک یک تصمیم سرنوشتساز برای هر فرد میباشد، تصمیمی که فرد را از بلاتکلیفیهای مختلف بیرون میآورد و موجب خوشحال شدن خانوادهها که انتظار میکشند و آرزوی سروسامان گرفتن فرزند را دارند نیز میشود
برای انتخاب فرد مناسب و تشکیل خانواده اول باید شناخت خوبی از هم داشت تا وجه مشترکاتی بین طرفین وجود داشته باشد که آنها را عمیقا به هم متصل کند چون در مواقع دشوار زندگی همان نقاط مشترک اصلی و مهم و طلایی, بهانهی با بهایی هستند برای دوست داشتن که تداوم زندگی مشترک را سبب میشوند، این دو مورد از مهمترین رازهای اولیهی دوام زندگی مشترک در زمان گذشته و حال و آینده هستند یعنی شناخت و مشترکاتی که هر دو فرد عمیقا به آنها باور دارند و به آنها پایبند میباشند، این موارد است که باعث ریشه دواندن و رشد نهال عشق میشود و آن را در شرایط مختلف مستحکم نگه میدارد
پس بهتر است بعد از شناختِ نسبتا خوبِ اولیه و آشنایی با خانوادههای هم، قبل از هر چیز این سوال کلیدی را از شریک عاطفی آیندهی زندگی پرسید که “تو برای چه چیز دوستم داری!؟”، اینگونه میتوان متوجه شد دلیل و یا دلایل اصلی فرد مقابل چه چیز است و وجه مشترکات عمیق درونی بین آنها وجود دارد یا نه, صرف بودنش برای وقت گذراندن و داشتههایی است که مدتی پس از رفتن زیر یک سقف روزی اهمیتشان کم میشود یا اهمیتشان را از دست میدهند!. اگر شباهتها و وجه مشترکات مهمی بین طرفین وجود داشته باشد یک کشش عمیق و اتصال قوی درونی بین آنها وجود خواهد داشت که بعد از ازدواج و توجه به موضوعات دیگر که در ادامه گفته میشوند بیشتر میشود و موجب تداوم زندگی مشترک و رشد و بالندگی هر دو فرد خواهد شد. وجه مشترکات میتواند مسیری که میخواهند آن را با هم ادامه دهند باشد، میتواند خلق و خو و حالات روحی مشترک باشد، میتواند علایق قوی درونی ارزشمند مشترک باشد و یا موارد دیگر. توجه به این موضوع بعد از شروع زندگی مشترک, عشق پایداری را شکل میدهد و زندگی را تکراری و خستهکننده نمیکند چون دو طرف تا حد زیادی با هم هماهنگ هستند و از بودن در کنار هم و گذراندن وقتشان با هم واقعا خرسند میشوند. این مورد در بسیاری از زندگیهای مشترک با دوام در همه جای دنیا دیده شده است و همچنان هم دیده میشود. بعد از توجه به این دو نکتهی مهم و اولیه
عشق اگر عشق باشد
هر دو طرف به وجه مشترکات و علاقهمندیها و در کل به شباهتهای عمیق یکدیگر توجه دارند و آنها را پُر رنگ نشان میدهند
تفاوتهای جزئیِ دیگری که وجود دارد را به خوبی درک میکنند و به آنها احترام میگذارند و همین تفاوتها باعث دوری از روزمرگی و آموختن و یادگیری چیزهای جالب و آموزنده از هم میشود و زندگی را برایشان تازه و هیجانانگیز میکند. “ازدواج مانند اثر انگشتِ هر کدام, با هم متفاوت هستند و زیباییهای خود را دارند/ مگی ریس”. به همین خاطر در زندگی مشترک تفاوتهای جزئی, ضعف نیستند بلکه یک نقطهی قوت میباشند برای تنوع و رشد طرفین که هر دو در آنها به تفاهم میرسند
به ویژگیهای مثبت هم توجه دارند و ضعفهای یکدیگر را میپذیرند و با راهنمایی به هم کمک میکنند تا آنها را رفع کنند و فرد قوی شوند. چون به سمت رشد و تعالی در حرکتند و این موضوع دو مورد از اهداف مهم ازدواج میباشد, شباهتها، تفاوتها، ویژگیها و تلاش برای بهتر شدن مثل فوتونهای نوری که به آنها میتابد باعث پُر رنگ و قوی شدن هر یک و نقاط مشترکی که بین آنهاست میشود
به هم اجازه میدهند خود واقعیشان باشند، به عقاید و روحیات هم توجه دارند و با هم کنار میآیند، حتی با اینکه ممکن است از دو نقطهی متفاوت از دنیا، دو شهر و فرهنگ و دو طبقهی اجتماعی متفاوت باشند اما باهم خودمانی هستند و برای هم به قول معروف کلاس نمیگذارند
در کارهای مختلف خانه و بخشهای مختلف زندگی کمککار و راهنمایی هم هستند
به سلایق هم توجه دارند و از طرفی نظر دیگری را مدنظر قرار میدهند و جملههای مثبتی مثل خیلی بهت میاد، خیلی قشنگ وسایل را چیدی، چه غذای خوشمزهای شده, کی پخته!؟، ادکلنی که گرفتی خیلی بوی خوبی داره و… از دهانشان نمیافتد
در صورت تفاوت در برخی از خواستهها و علاقهمندیها آنها را ارج مینهند و همدیگر را تشویق و کمک میکنند تا آنها را انجام دهند و در رسیدن به آنها و انجامشان پیشرفت داشته باشند و موفق باشند
در صورت شاغل بودن هر دو و یا یک نفر, با هم همفکری دارند و به یکدیگر مشورت و راهنمایی میدهند
بی اعتنایی*بی تفاوتی، بی توجهی* به هم در زندگی آنها جایی ندارد، هوای همدیگر را به خوبی دارند، برای هم کم نمیگذارند، به هم اهمیت میدهند و مورد حمایت یکدیگر هستند
در سرد و گرم روزگار کنار همند، در سختیهای هم حامی یکدیگرند، به هم امید و دلگرمی میدهند و قوت قلب برای هم هستند، وقتی با دشواری مواجه میشوند پشت هم را خالی نمیکنند بلکه تلاش میکنند تا هر مشکل رفع شود؛ در مواقعی که همه چیز خوب است و اوضاع بر وفق مراد میباشد نیز با هم هستند و برای هم توجه و وقت میگذارند و از طرفی در موفقیتهای یکدیگر همدیگر را موثر میدانند و از هم تشکر میکنند
همیشه به این موضوع توجه دارند که یکدیگر را به خاطر هم دوست بدارند نه به خاطر چیزهایی که ممکن است داشته باشند و یا در مسیر رشد و پیشرفت زندگی مشترک به دست آورند
در کنار اینکه با هم بگو بخند و شوخی دارند روابط محترمانهای بینشان وجود دارد
خانواده و اقوام هر دو برای یکدیگر اهمیت دارند و زمانشان را مدیریت میکنند تا مواقعی در کنار آنها باشند به جای اینکه وقتشان در همستر و اینجور چیزها تلف شود
با درک خوبی که از شرایط و حالات مختلف یکدیگر دارند در روحیه هم تأثیر مثبت میگذارند مخصوصا وقتی یکی از طرفین به دلایل مختلف غمگین و کسل میشود؛ به نوعی مسکنی قوی برای هم هستند و باعث حال خوب هم میشوند
با هم گفتگو دارند و مانند دو دوست پای صحبت هم مینشینند و در مورد موضوعات مختلف و جالب مشغول صحبت میشوند و مشتاقانه به هم گوش میدهند
با شناختی که به مرور زمان از هم به دست آوردهاند راه ابراز محبت را به هم بلدند و این موضوع را قبل از اینکه به خاطر کم توجهی از هم دلخور شوند و کار به جاهای باریک برسد و با کفگیر و قابلمه دنبال هم بیفتند فراموش نمیکنند
پیش میآید که گاهی از هم ناراحت و دلگیر شوند، اگر با هم قهر شوند خیلی زود با عبور از کوچهی آشتیکنان کوتاه میآیند و پیشقدم میشوند و با بهانههای مختلف به آشتی میرسند. به همین خاطر روشن و واضح بدون کنایه زدن با هم صحبت میکنند چون به خوبی متوجه هستند بدون گفتگوی خوب بسیاری از سوءتفاهمها و موارد منفی دیگر پیش میآید
نسبت به هم وفادار هستند و تعهد دارند چون میدانند اگر اینطور نباشند وسوسههای مختلفی ممکن است آنها را به بیراهه ببرد. به همین خاطر قدر یکدیگر را به خوبی میدانند و هوا برشان نمیدارد و همدیگر را تنها نمیگذارند
متوجهاند راحت به هم نرسیدهاند و زندگیشان را راحت نساختهاند که بخواهند راحت همدیگر را از دست بدهند. همانطور که گفته شده “همیشه زیباتر از او هست ولی عشق به شما میآموزد که نبینید” و این بیتهای حافظ به خوبی ملکهی ذهنشان شده که “گَرَم صد لشکر از خوبان به قصدِ دل کمین سازند؛ بِحَمْدِ الله و الْمِنَّه بُتی لشکرشِکن دارم. یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم!؟؛ دولتِ صحبتِ آن مونسِ جان ما را بس”
به روشهای مختلف همدیگر را سورپرایز میکنند و دلیل دلخوشی یکدیگرند
آنها نه تنها با این ویژگیها روزهای خوبی را میگذرانند بلکه به دیگران هم راهنمایی و کمک میکنند تا مشکلاتشان حل شود
و وقتی سالهای سال گذشت و مسیری که از آن آمدهاند را با هم مرور میکنند در خاطرههایی که برای هم و با هم ساختهاند قدم میزنند, به آنها افتخار میکنند و مسرور میشوند
آری عشق اگر عشق باشد اینگونه است و عاشقی رسم و آیینی دارد، به همین دلایل ماندگار میشود و هیچ چیز باعث سرد شدن دائمی آن نمیشود چه برسد به اینکه به جدایی برسد، جداییها و شکستهای عشقی که خیلی زیاد در مورد آنها گفته میشود و دختر و حتی پسر نوجوان و جوان به دلایل مختلف بازیچهی دست این و آن میشوند، اما با انتخاب درست و آموزش و اجرای آنچه اهمیت دارد همه چیز کاملا فرق خواهد داشت
سال روز ازدواج امام علی(ع)- داماد پیامبر خدا با دخترشان حضرت فاطمه(س) را پشت سر گذاشتیم. آنها دو فرد الهی و آسمانی بودند که برای همهی مردم دنیا میتوانند الگوی کامل باشند؛ از زمان شروع زندگی مشترکشان که به سادهترین حالت ممکن شکل گرفت تا نوع رفتار و گفتارشان با هم در زندگی مشترک و نحوهی گذراندن روز و شبهایشان در شرایط مختلف. افراد برجستهای از سراسر دنیا در مورد آنها تحقیق و بررسی انجام دادهاند مانند پژوهشگر سرشناس لویی ماسینیون- Louis Massignon که برای شناخت حضرت فاطمه وقت بسیار زیادی گذاشت و سعی داشت با فراهم آوردن میلیونها یادداشت از زبانهای مختلف دربارهی دختر پیامبر(ص) اثری را در مورد ایشان تألیف کند و بر این باور بود که حضرت فاطمه حامل نور الهی و یک شخصیت فراتاریخی و یک نور ازلی و ابدی است. گفته شده وقتی لویی, اسلام را به صورت عمیق شناخت توانست درک جدیدی از آن به غرب معرفی کند تا آنجا که میتوان به او بنیانگذار تصوف اسلامی و ایرانی داد. او زمانی گفته بود: “مدتهاست به -حضرت- فاطمه میاندیشم, دختر پیغمبر اسلام. شخصیت استثنایی او مرا تحت تأثیر قرار میدهد و ابعاد شخصیت و صفاتش شگفتآور و شوقانگیز مینماید”. از این نوع سخنان زیاد است که نشان میدهد افراد برجستهای مانند حضرت فاطمه(س) و امام علی(ع) و دیگر افراد وقتی بدون پیشداوری مورد بررسی قرار بگیرند الگویی کامل برای هر مرد و زنی در هر کجای دنیا خواهند بود که مسیر زندگی را به خوبی به آنها نشان میدهند تا به بهترین شکل با توجه به عصری که در آن هستند یک عشق واقعی و اصیل را تجربه کنند و زندگی مشترکشان را بسازند و آن را بگذرانند
به هر حال در زندگی همه یک نفر حتماً و قطعاً باید کنارمان باشد که عاشقش شد و برای همیشه عاشقش ماند، با توجه به آنچه گفته شد عشق اگر عشق باشد ماندگار است و پا به پای هم مسیر زندگی ادامه خواهد داشت
وقتی از همان ابتدا با انتخابی درست به خوبی عشق زمینی تجربه شود آن وقت متوجه میشویم چقدر با شکوه است و وجود آن چه رشدی را سبب میشود و چقدر حس و حال بینظیری دارد و کیفیت زندگی مشترک را هم مدام بالا میبرد.
۱۴۰۳/۳/۲۵
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا