در دایره ی قسمت با دنیای خوبی هم قرینه هستم و به سمت بی نهایت در حرکت. اضلاع های زندگی را به خوبی می شناسم*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی* ولی شعاع بی نهایت هستی هنوز برایم ناشناخته و معماست. با دنیای ریاضی به غیر از جمع، منها، ضرب و تقسیم آن میانه ی خوبی ندارم و از فرمول های پیچیده آن فراری هستم؛ شاید اگر در کشور به جای فرمول های پیچیده و عجیب و غریب، جمع و منها و ضرب و تقسیم را به خوبی بلد بودیم حال و روز مردم و کشورمان اینگونه نبود و نسخه های پیچیده و عجیب و غریب برای آن نمی پیچیدیم، مشکلاتی که به راحتی می توانند حل شوند اما سال هاست پشت گوش انداخته می شوند و مردم و کشورمان حال و روز خوبی ندارند. اول باید این حقیقت را پذیرفت که اقتصاد کشورمان بیمار است، تا زمانی که این حقیقت را نپذیریم و خود را به خواب غفلت بزنیم آب از آب تکان نخواهد خورد و فرمول های پیچیده هنوز هم مثل گذشته برای مسائل کشور پیچیده می شوند. وقتی این حقیقت را پذیرفتیم باید متوجه شویم چه مشکلاتی در بخش های مختلف کشور وجود دارند که امروز حال ایران و مردم را خراب کرده اند:
چرا جوانی و یا فردی برای شروع کسب و کار خود و گرفتن مجوز باید هفت خان رستم را طی کند و در آخر هم به نتیجه ای نرسد؟؛ مگر مسئله اشتغال در کشور مطرح نیست؟، مگر اگر جوانی کسب و کاری را راه اندازی کند و کارآفرین شود برای دیگران شغل ایجاد نمی کند؟، مگر فردی که بیکار است در معرض ده ها خطر مثل: “اعتیاد، انحراف اخلاقی، بیماری، مسائل خانوادگی و…” قرار ندارد؟
چرا باید نظام مالیات کشور فشار سنگینی به فعالان اقتصادی بیاورد، که در نتیجه خیلی از افراد مخصوصا تجار بزرگ از زیر بار پرداخت مالیات شانه خالی کنند و قشر ضعیف کسب و کار، تاوان آنها را پس دهند؟؛ مگر مسئله تولید و حمایت از تولید داخلی در کشور مطرح نیست؟؛ مگر نباید طوری مالیات گرفته شود که فشار مالی به تولید کننده نیاید و فردی که کسب و کاری دارد انگیزه داشته باشد برای تولید بیشتر و بیشتر؟
چرا باید هنوز مثل گذشته کشاورزی انجام گیرد و آب این مایه حیات اینگونه مثل زمان قدیم به زمین های کشاورزی برسد؟؛ مگر مسئله کم آبی در کشور مطرح نیست؟، مگر علم کشاورزی پیشرفت نکرده است که مصرف آب کاهش پیدا کند و محصول بیشتری در همان سطح کشت برداشت شود؟
و…
برای کسانی که مسئول هستند حل این مسائل و ده ها مسئله مهم دیگر کاری ندارد و هنوز نه برای من مشخص شده و نه برای مردم که چرا این مسائل حل نمی شوند و چه زمانی قرار است حل شوند.
اگر ما دم از اسلام نمی زدیم، دم از این نمی زدیم که پیشوای ما امام علی (ع) است مشکلی نداشت، کشوری بودیم عادی که این مسائل و ده ها مسئله دیگر در آن کاملا طبیعی بود، اما ذره بین ها مثل همیشه بر روی ایران است، بر روی اسلام است، بر روی ایدئولوژی شیعه است. مگر امام علی(ع) نبود که عقل و علم و عدالت او زبان زد خاص و عام بود و هنوز هم هست؟، مگر نباید راه و روش او در کشور ادامه داشته باشد؟، پس چرا وقتی فرد و یا افرادی در اداره ای و یا در پستی کوتاهی می کنند و مردم را بازیچه دست خود می کنند، به مردم فشار می آورند، به وظیفه خود به درستی عمل نمی کنند، چرا نباید با آنها برخورد شود تا دیگران حساب کار دستشان بیاید؟. دنیا محل گذر است، روزی میرسد که همه ما باید پاسخگو باشیم و مسئولین به علت وظیفه سنگینی که بر دوش دارند قطعا بیشتر پاسخ گو خواهند بود، آنجا دیگر به قول معروف: “شیر تو شیر نیست، آنجا خداوند مو را از ماست خواهد کشید”.
روزی از هفته ای که گذشت روز قلم نامگذاری شده بود و قسم به این قلم که خداوند در قرآن کریم به آن قسم یاد کرده است، اگر به این سه “ع” توجه و عمل شود مشکلات کشور با سرعت بسیار خوبی حل خواهند شد:
“عقل، علم، عدالت”
علم از تو در حمایت و عقل از تو با شکوه
از عدالت نبود دور گرش پرسد حال؛ پادشاهی که به همسایه گدایی دارد
اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند؛ درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق؛ هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد/ حافظ
۱۳۹۷/۴/۱۵
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا