آیا چیزی به نام سرنوشت وجود دارد؟
آیا خداوند برای هر یک از ما مسیر از پیش تعیین شده ای را انتخاب کرده است؟
اگر اینگونه است در این مسیر از پیش تعیین شده چه کاری باید انجام دهیم؟
موضوع مقالهی این هفته بسیار جذاب است و می خواهیم تکلیفمان را برای همیشه با این موضوع یعنی “سرنوشت” مشخص کنیم
سرنوشت چیست؟ “سرنوشت یعنی چیزی که از پیش تعیین شده است و به مرور زمان بر اساس آنچه تعیین شده اتفاق می افتد”
همهی موجودات سرنوشتی دارند چرا که هیچ چیز در این جهان هستی بی دلیل خلق نشده است و همه چیز بر اساس یک نظم خاص در حال انجام شدن و پیشرفت است
بر این اساس هر انسان نیز سرنوشت تعیین شده ای دارد و باید به سمت آن قدم بردارد. در این سال ها پیام های زیادی به دستم رسیده است و سرنوشت های مختلفی را شنیده ام. افراد مختلفی که مشکلات مختلفی داشتند، پدر و مادری که فرزند معلول و یا بیماری داشتند و… خیلی اتفاقات مشابه به این، قسمت هایی از زندگی که ما واقعا هیچ نقشی در آنها نداریم و نشان می داد سرنوشت چیزی است که وجود دارد؛ ما خانواده ای که در آن متولد می شویم، کشوری که در آن متولد می شویم، شهر و یا روستایی که تا مقطعی در آن زندگی می کنیم، پدر، مادر و اقوامی که داریم، درونگرا و یا برونگرا بودنمان و برخی موارد دیگر را در زندگی مان خودمان انتخاب نمی کنیم، اینها جزئی از سرنوشت ما هستند. کسی که با او ازدواج می کنیم نیز می تواند جزئی از سرنوشت ما باشد. همه ی این موارد و بسیاری چیزهای دیگر را در رصدخانهی ذهنم مورد بررسی قرار داده ام و با اطمینان می گویم که سرنوشت وجود دارد
گر در آتش می پسندد رأی دوست؛ می روم آن سان که خاطرخواه اوست
عاشقان از نیک و از بد فارغند؛ هر چه از نزدیک یار آید نکوست
هر که بینی جستجویی می کند؛ آنکه من جویم برون از جستجوست
هر کسی را آرزویی در دل است؛ آنکه من خواهم برون از جستجوست- آرزوست
رشته ای بر گردنم افکنده دوست؛ می کشد هر جا که خاطرخواه اوست
رشته بر گردن نه از بی مهری است؛ رشته ی عشق است و بر گردن نکوست/ شاعر شعر دقیق مشخص نیست
بنابراین باید به بخشی از سرنوشت خود که از طرف خداوند حکیم برایمان انتخاب شده است احترام بگذاریم و آن را بپذیریم
هرکه به حُسن انتخاب خداوند تکیه کند جز آن وضعى را که خدا برایش برگزیده است آرزوى داشتن وضعى دیگر نکند/ امام حسن مجتبی(ع)
مومن چگونه مى تواند مومن باشد در حالى که از قسمت خود ناخشنود باشد و منزلت و وضعیت خود را ناچیز شمارد با آنکه حاکم بر او و تعیین کننده سرنوشتش خداست؟/ امام حسن مجتبی(ع)
خشنودى به آنچه خدا مى کند چه خوشایند بنده باشد یا ناخوشایند او در رأس فرمان برى از خداست/ امام صادق(ع)
دردم از یار است و درمان نیز هم؛ دل فدای او شد و جان نیز هم/ حافظ
گر رنج پیش آید و گر راحت ای حکیم؛ نسبت مَکُن به غیر که اینها خدا کند
در کارخانهای که رَهِ عقل و فضل نیست؛ فهمِ ضعیف رأی فضولی چرا کند؟/ حافظ
این کار باعث می شود اگر آنچه برایمان پیش آمده خوشایندمان نباشد به غم و اندوه دچار نشویم
به قسمت خدا راضى باش تا غنى ترین مردم باشى/ رسول خدا(ص)
خشنودى غم و اندوه را مى برد. گواراترین زندگى را کسى دارد که به آنچه خدا قسمت او کرده خشنود باشد/ امام علی(ع)
خوشى و آسایش در خشنودى و یقین است و غم و اندوه در شک و ناخشنودی/ امام صادق(ع)
اما قسمت مهم ماجرا اینجاست، با آنکه همه ی ما سرنوشتی داریم، آنچه که مهم است این است که قسمت بزرگی از سرنوشت ما دست خودمان است که آن را چگونه بسازیم
از آنجا که خداوند برای هیچ موجود و انسانی بد نمی خواهد و به قدر فتیلی*رشته ای که در هستهی خرما است* به کسی ستم نشود/ نساء – ۴۹، بنابراین سرنوشت هر یک از ما به بهترین شکل نوشته شده است تا در طرح الهی همه چیز به خوبی پیش برود و رشد و پیشرفت در همهی جوانب صورت گیرد؛ اگر هم در زندگی و سرنوشت ما چیز به ظاهر بدی اتفاق افتاده است، حکمتی دارد، خیری در آن است و یا از عملکرد اشتباه ماست، از انتخاب ها و یا تصمیم های اشتباه ما و یا برای امتحان شدن ما، “آیا مردم گمان کرده اند همین که بگویند ایمان آوردیم رها می شوند و آنان*به وسیلهی جان، مال، اولاد و حوادث* مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟/ عنکبوت- ۲″؛ موضوع مهم این است که ما باید خودمان قسمت زیادی از سرنوشت خود را مُحقق کنیم
چرا که
خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند/ رعد – ۱۱
و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست/ نجم- ۳۹
و
یاری خدا به تناسب تلاش آدمی می رسد/ امام علی(ع)
اما این تلاش چگونه است؟ تلاشی بدون تفکر صحیح و یا تلاشی هوشمندانه؟
بارها در مقالات قبل به “تلاش هوشمندانه” اشاره کردیم و معنی آن تلاشی بر اساس علم، آگاهی، تجربه و مشورت و استراتژی درست می باشد. خیلی از افراد پُر تلاش را می بینیم که به نتیجه ای که می خواستند نرسیده اند و دلیل آن این است که تلاش هوشمندانه ای انجام نداده اند و تلاش هوشمندانه نداشتن بر روی سرنوشت خوب ما که از پیش تعیین شده است تأثیر منفی می گذارد و تلاش هوشمندانه داشتن سرنوشت زیبای ما را با زحمت کمتری محقق می کند
این موضوع آنقدر مهم است که خداوند در برخی از آیات قرآن انسان را به خاطر فکر و اندیشه نکردن مورد مواخذه قرار داده است: “أَفَلا تَعْقِلُون- آیا نمیاندیشید”، “أَفَلا تَتَفَکَّرُون- پس چرا نمیاندیشید” و “أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآن- آیا در قرآن نمیاندیشند!؟” و با اینگونه سخن گفتن و تأکید آن در آیههای مختلف ما را را دعوت به تفکر و تعقل در مورد موضوعات مختلف نموده است
بسیاری از افراد از این موضوع دور هستند که باید در زندگی با کمک عقل به دنبال آگاهی، دانش و علم صحیح و بهروز بروند و سپس تلاش هوشمندانه داشته باشند چرا که در روند روبه رشد زندگیشان و محقق نمودن سرنوشت زیبایشان تأثیرگذار است
بگذار داستان بسیار کوتاهی بگویم: امام على(ع ) از کنار دیوار شکسته و کجی برخاست. پرسیدند: “از قضای الهی فرار میکنی؟”. فرمود: “از قضای الهی به قدر او پناه میبرم”؛ و این بدان معناست که با در نظر گرفتن همهی جوانب به کمک عقل خود تصمیم می گیرم که اگر اتفاقی در زیر این دیوار شکسته و کج افتاد و دیوار فرو ریخت من آنجا نباشم و بر روی من فرو نریزد و این بهترین تصمیم است که باید گرفته شود و هوشمندانهترین کاری است که باید انجام شود
بنابراین “اَلعبدُ یُدَبِّرَ وَ اللهُ یُقَدِّرَ- بنده تدبیر می کند و خداوند تقدیر می کند”
هر چه تصمیم و برنامهریزی ما بهتر و درستتر باشد و هوشمندانهتر تلاش کنیم در زمان مناسب و با شرایط بهتری به نتیجه ای که می خواهیم دست پیدا می کنیم و سرنوشت و تقدیر خود را که از طرف خداوند برای هر یک از ما به بهترین شکل مشخص شده است محقق می کنیم و خداوند نیز چون در جهت درست خود هستیم ما را یاری می کند و عوامل و شرایط انجام تصمیمات و کارها را برایمان فراهم می کند، بنابراین همه چیز به خوبی پیش می رود و موفقیت های بزرگی به دست می آیند
چه بسیار افرادی که خود را به زحمت می اندازند اما چیز زیادی عاید آنان نمی شود و چه کسانی که در حد متوسط تلاش می کنند ولی تقدیر الهی آنان را مساعدت می کند/ امام علی(ع)
موضوع مهم بعدی که در خلق سرنوشت خوب ما تأثیر زیادی دارد این است که متوجه شویم برای انجام چه کاری به این دنیا آمده ایم تا دقیقا در جایگاه درست خود در زندگی قرار بگیریم و همان کار را انجام دهیم
در تحقیق برای نوشتن این مقاله یک آیه مرا شگفتزده کرد که مربوط به مأموریت هر یک از ما بر روی زمین است که از این به بعد در بخش فلسفه مأموریت قرار می گیرد:
“بگو که هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد و خدای شما به آنکه راهیافتهتر است*از همه کس* آگاهتر است/ اسراء- ۸۴″
بنابراین در یک جهت بودن تمام این عوامل در موفقیت ما و به واقعیت تبدیل شدن سرنوشت خوبمان تأثیر زیادی دارد و اگر اینگونه نباشد به زحمت زیاد می افتیم، با مسائل و مشکلاتی بیش از پیش روبهرو می شویم و به نوعی با شکست مواجه خواهیم شد
هر چه از انواع نیکویی به تو رسد از جانب خداست و هر بدی رسد از خودِ توست/ نساء- ۷۹
هیچ گرفتاری به بنده نمی رسد مگر به سبب گناه/ امام باقر(ع)
حالا چگونه سرنوشت خوبی که خداوند برای هر یک از ما تعیین کرده است را محقق کنیم؟
وقتی آنچه در پاراگراف های قبل گفته شد را مورد توجه قرار دادیم بعد اول از همه باید بپذیریم و باور کنیم که خداوند سرنوشت خوبی را برای هر یک از ما تدارک دیده است چون همه چیز در این جهان به نظم و با هدف خاصی آفریده شده اند تا رشد در جهت های مختلف انجام گیرد؛ تا زمانی که این موضوع را نپذیریم و به آن باور نداشته باشیم اتفاقات خوب برایمان نمی افتند و ما نیز تلاشی در جهت تحقق سرنوشت خوب و زیبای خود نمی کنیم چرا که انگیزه و امیدی برای ساختن آینده نداریم. “به *تقدیر* خداوند خوشبین باش زیرا هر که به خداوند خوشبین باشد خداوند طبق گمانش رفتار خواهد کرد/ امام رضا(ع)”
بعد از پذیرش و باور به سرنوشت خوب خود، کسب آگاهی، دانش و علم و آپدیت و بهروزرسانی مداوم خودمان اهمیت دارد؛ این موضوع خیلی مهم است چرا که بدون کسب آگاهی، دانش و علم به صورت مداوم و از منابع معتبر سرنوشت زیبای ما خلق نمی شود حتی اگر آن را پذیرفته و آن را باور داشته باشیم. این کسب آگاهی، دانش و علم به ما می گوید که در این جهان چه خبر است، داستان از چه قرار است، چه کارهایی را باید چگونه به درستی انجام دهیم و به ما خیلی چیزها دیگر را می آموزاند. متوجه می شویم قدم های اولیه که باید در زندگی خود آنها را برداریم کدامند، مأموریتمان در زندگی چیست و بسیاری موضوعات دیگر که در زندگی مهم هستند و در مقالات قبل گفته شدند و در مقالات آینده گفته می شوند را می آموزیم و جادهی سرنوشت پیشرویمان را روشن می کنیم
پس از اینکه به کسب آگاهی و دانش و علم پرداختیم، مأموریت خود را در زندگی مشخص نمودیم، باید خواستههایمان*اهداف، رویاها و آرزوها* را مشخص کنیم و برای رسیدن به هر یک از آنها زمانی را در نظر بگیریم
سپس باید هوشمندانه تلاش کنیم؛ این موضوع نیز به اندازهی سه گزینهی قبل مهم است، چرا که اگر از علم، آگاهی و تجربه و مشورت و استراتژی درست در جهت انجام مأموریت خود در زندگی و رسیدن به خواستههایمان استفاده نکنیم اتفاقات خوب برایمان نمی افتند و سرنوشت زیبایمان آنطور که باید محقق نمی شود
و بعد از تلاش هوشمندانه باید استقامت و پشتکار داشته باشیم تا مأموریت خود را در زندگی به درستی انجام دهیم، یک به یک به خواستههایمان برسیم و رشد و پیشرفت مداوم داشته باشیم و نه تنها موفقیت خود را تثبیت و ماندگار کنیم بلکه آن را بیش از پیش نماییم
با انجام این کارها سرنوشت خوب و زیبای ما به مرور زمان محقق می شود و آنچه قسمت ما باشد از کنارمان نخواهد گذشت
اما اگر با توجه به آنچه گفته شد پیش رفتیم و دقیقا آنچه می خواستیم اتفاق بیفتد نشد چه؟
هرگاه آنچه را خواستی نشد آنچه را شد بخواه و هرگاه آنچه را خواستی نشد آنچه را هست سخت مگیر/ امام علی(ع)
تقدیرات آسمانی همانند دانه های باران بیش و کم به هر کسی در زمین بر اساس تقسیم الهی می رسد، هرگاه یکی از شما اهل و مال و وجود برادر دینی خود را اضافه تر از خویش دید بر او حسد نورزد/ امام علی(ع)- بخشی از حکمت ۲۳ نهجالبلاغه
عزت و شخصیت مؤمن در بی نیازی و طمع نداشتن به مال و زندگی دیگران است/ امام جواد(ع)
هر که به قسمتى که خدایش داده قانع باشد همو بى نیازترینِ مردم است/ امام سجاد(ع)
هر کس به تقسیم الهى قانع باشد از بى نیازترین مردم است/ امام سجاد(ع)
حافظ از مَشْرَبِ قسمت گِلِه ناانصافیست؛ طبعِ چون آب و غزلهایِ روان ما را بس/ حافظ
خواهی اگر که خوش گذرد بر تو روزگار؛ باید مطیعِ امرِ قضا و قدر شوی/ بلند اقبال
امام رضا(ع) گریان نزد فرزندش آمد و ایشان را در آغوش گرفت و بوسید و فرمود: “نور دیدهام! چرا اینقدر گریه و زاری کردهای!؟”. حضرت جواد(ع) گفت: “چگونه آرام بگیرم با آنکه میبینم شما آنچنان با خانهی خدا وداع میکنی که گویا دیگر به اینجا باز نخواهی گشت و من یتیم خواهم شد!”. امام رضا(ع) فرمود: “ای فرزند دلبندم, به قضای الهی راضی شو و در هر پیشامدی صابر و شکیبا و خرسند و شادمان باش”
بیا که هاتفِ میخانه دوش با من گفت؛ که در مقامِ رضا باش و از قضا مگریز/ حافظ
از طرفی خداوند در طول مسیر زندگی برای پرورش و رشد فکری و روحی و صحتِ ایمان ما برخی اوقات سختی ها و امتحانات مختلفی را برای هر یک از ما در نظر می گیرد
به درد و صاف تو را حکم نیست خوش دَرکَش؛ که هر چه ساقیِ ما کرد عینِ الطاف است/ حافظ
شادمانی و راضی بودن به سخت ترین مقدرات الهی از عالی ترین مراتب ایمان و یقین خواهد بود/ امام سجاد(ع)
برای مثال ابن زیاد به حضرت زینب(س) گفت: “خدا را شکر می کنیم که شما را رسوا کرد و تکذیب نمود”. حضرت زینب(س) هم در پاسخ, این جمله ی معروف خود را به زبان آوردند که “ما رأیت الا جمیلاً- آنچه برای ما اتفاق افتاد رسوایی نبود بلکه همه زیبا و دل پسند بود” و در ادامه فرمودند: “شهدای کربلا کسانی بودند که خداوند شهادت را برای آنها انتخاب کرده بود و در روز قیامت تو را به همراه آنها در یکجا جمع کند تا هر کدام دلیل خود را بیاورید و آن وقت خواهی دید که چه کسی پیروز است”
سرِ ارادتِ ما و آستانِ حضرت دوست؛ که هر چه بر سرِ ما میرود ارادتِ اوست/ حافظ
ناز پروردِ تَنَعُّم نَبَرَد راه به دوست؛ عاشقی شیوه ی رندانِ بلاکش باشد/ حافظ
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم؛ لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی/ حافظ
نباید فراموش کنیم که در زندگی به همهی ما توانایی انتخاب و تصمیم گیری داده شده است و هر فرد به هر سمتی که می خواهد چه خوب و چه بد می تواند برود اما آنچه مهم است و از ما انسان موفقی می سازد محقق نمودن سرنوشت خوب و زیبایی است که خداوند آن را از پیش برای ما تعیین نموده است تا در آباد نمودن زمین نقش تأثیرگذاری داشته باشیم
اوست که شما را از زمین آفرید و آبادی آن را به شما واگذاشت/ هود- ۶۱.
۱۴۰۰/۶/۱۹
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا