وقتی از اهمیت راه و رسم موفقیت در زندگی آگاهی پیدا کردیم
وقتی در مسیر منحصربه فرد خودمان قرار گرفتیم
وقتی از آموزه های مفید که به ابعاد مختلف زندگی مان*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی* مرتبط هستند در زندگی روزمره عمل کردیم، به مرور زمان به موفقیت هایی دست پیدا می کنیم و به خواسته هایمان می رسیم
اما پشت سر گذاشتن این سه گام مهم که در بالا گفته شدند گاهی سال ها و یا دهه ها طول می کشد چون نمی دانیم در زندگی باید چه کارهایی را انجام دهیم و چرا باید آنها را انجام دهیم، به همین خاطر
گاهی در مسیرهای اشتباه قرار می گیریم
گاهی راهنمایی های اشتباه می شویم
گاهی می خواهیم جای فرد دیگری در اجتماع باشیم
و زندگی تجربه ای گیج کننده می شود که در نهایت هر سه ی مواردی که در بالا گفته شدند باعث خواهند شد داشته های با ارزش زیادی را از دست بدهیم؛ عمر را، سرمایه را، سلامتی را و….
آنچه در زندگی مهم است در مسیر درست قرار گرفتن است، حال در این مسیر هر اتفاقی که می خواهد بیفتد, بیفتد؛ مسیر خود را درست انتخاب کرده باشیم، ذهنی باز داشته باشیم, تجربه کسب می کنیم و مسیر درست خود را ادامه می دهیم، اما آنجا که مسیرمان اشتباه است و در مسیر اشتباه, اشتباه می کنیم از همه چیز بدتر است
چرا این اتفاق می افتد؟ چون کسی راه و رسم زندگی را به ما یاد نداده است، چون نمی دانیم زندگی چیست، چرا به دنیا می آییم، چرا باید زندگی کنیم و در آخر به کجا قرار است برسیم
اما اگر یکی از مخاطبین مأموریت+ بوده باشی متوجه ی بسیاری از موضوعات مهم در زندگی شده ای و در مسیر درست قرار گرفته ای و به موفقیت هایی دست یافته ای و همه ی ما در مأموریت+ درس زندگی می آموزیم تا از عمرمان نهایت استفاده ی مفید را ببریم
دغدغه ی دین و تمام بزرگان، یاد دادن راه و رسم زندگی به ماست، حتی آنها که جان شیرین خود را کف دست گذاشتند و از کشورمان دفاع کردند، چون به این سخن امام حسین(ع) اعتقاد داشتند که “مرگ با عزّت بهتر از زندگی با ذلت” و حتی فراتر از آن “اگر دین نداریم آزاده باشیم” حتی اگر جزء اخراجی ها هم باشیم راه سعادت برای همه باز است
آری، راه و رسم زندگی را که بلد باشیم به معنای واقعی زندگی می کنیم و نه تنها زندگی می کنیم بلکه در زندگی دیگران هم نقش درستی خواهیم داشت، آنقدر از نظر درونی رشد می کنیم که هیچ فردی برایمان فرقی ندارد، یک عشق بی قید و شرط نسبت به همه ی انسان ها و موجودات و آفریده های خداوند پیدا می کنیم، یک رهایی از بند خودخواهی و رسیدن به آزادگی که نشان می دهد وجود انسان چقدر می تواند وسیع باشد و تا چه حد می توانیم رشد کنیم، نه اینکه صرفا مشغول زندگی شخصی، خانوادگی و کاری خودمان باشیم، بلکه به بُعد اجتماعی زندگی خود نیز توجه داشته باشیم
اگر مراحل مختلف مسیر موفقیت را پشت سر گذاشتیم، به موفقیت هایی دست یافتیم و سپس بی تفاوت نبودیم نسبت به آنچه در اجتماع رُخ می دهد آن زمان می توانیم روی انسانیتمان حساب ویژه ای کنیم، متوجه می شویم گول این دنیا را نخورده ایم که می خواهد ما را به روش های مختلف فقط به خودمان مشغول کند
مرحله به مرحله که پیش برویم زندگی کاملی را تجربه خواهیم کرد، اما اگر اینگونه نباشد خودمان هم در کار خودمان می مانیم چه برسد به اینکه بخواهیم به دیگران کمک کنیم
پس بهتر است راه و رسم زندگی را یاد بگیریم تا نه تنها زندگی خود را بسازیم بلکه در زندگی دیگران هم نقش آفرین و تأثیرگذار باشیم و این کار شدنی است، اگر افرادی توانسته اند زندگی کاملی را تجربه کنند و تازه, کارهای جدیدتر و نوتری را هم انجام دهند پس ما هم می توانیم؛ آموزش، باور به خود و سپس شناخت انسان های الهام بخش نقطه ی شروع است، هیچ فرقی هم ندارد که هستیم و کجاییم و در چه طبقه ی اجتماعی قرار داریم، اگر در تهران باشیم و در بالاترین محله ی آن ساکن، یا در دورترین استان مرزی و در روستایی دور افتاده و یا در کشوری دیگر در هر کجای این سیاره ی خاکی, با هر سرگذشت و گذشته ای همه می توانیم راه و رسم زندگی را بیاموزیم و از طرفی زندگی آفرین هم باشیم.
۱۴۰۱/۵/۲۸
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا