در مسیر موفقی مخصوصا موفقیت هایی که عمیق و اثرگذار بوده اند و هستند تیتر این مقاله دخیل بوده است: “راه هیچ وقت هموار نبوده، بلکه رهرو آن را هموار کرده است”
داشتن یک زندگی معمولی کار آسانی است که بهترین حالتش این است: “درس بخوانی، مدرکی بگیری و در جایی استخدام شوی و مابقی ماجراهای بعدش”
اما مسیرهای طلایی زندگی کاملا متفاوت است، مثل مسیرهایی که پدیدآورندگان*خالق، سازنده، مبتکر، مخترع- کسی که چیزی را بیافریند و به وجود بیاورد* در آن مسیرها قدم می گذارند
این مسیرها جاده های صاف و آسفالت نیستند که همه در آنها قرار بگیرند به سرعت در این مسیرها به پیش بروند و موفق شوند به موفقیت برسند، بلکه برخی افراد باید پیش قدم شوند تا مسیر را برای خودشان باز کنند تا موفق شوند و برای دیگران نیز
پدیدآورندگان چه کسانی هستند؟ افرادی که برای اولین بار چیزی را به جهان عرضه می کنند و گره ای به ظاهر کور را برای اولین بار در زندگی خودشان و دیگران می گشایند، مثلا: اختراع برق، اختراع لامپ، اختراع تلفن، اختراع هواپیما، اختراع ساعت، پیشرفت های پزشکی و کشف داروها و واکسن ها، خلق محصولات جدید در عرصه ی کارآفرینی و… همه ی اینها و بسیاری چیزهای دیگر جزئی از کار پدیدآورندگان است که راه ناهموار را هموار کرده اند
هر چند این مسیر سختی های خودش را دارد و از خودگذشتگی زیادی را می طلبد اما بسیار مسیر ارزشمندی است چرا که خلق یک چیز جدید و رفع نیاز از جامعه خستگی مسیر را از تن پدیدآورنده به در می کند
برای موفقیت در این مسیر طلایی، برای پدیدآورنده شدن و برای خلق چیزهای جدید تلاش مضاعفی لازم است و بگذارم بگویم در رسیدن به اینگونه موفقیت ها باید مثل یک ساعت سوئیسی با دقت کار کنی تا نتایج خوبی بگیری و هماهنگیِ دقیقِ قطعاتِ این ساعت عملکردِ صحیحِ تو را نشان می دهد؛ قطعات این ساعت در زندگی اینهاست: باور، ایمان، آگاهی*علم و دانش*، آموزش، تلاش هوشمندانه، پشتکار و… بسیاری موارد دیگر که در مقالات قبل گفته شدند باعث می شوند عملکرد درستی داشته باشی و به خلق و کشف چیزهای جدید بپردازی، راه را برای خودت و دیگران باز نمایی و درهای علم را یک گام و یا چندین گام به جلوی ببری
باور کن این کار شدنی است و همانطور که در مقالات قبل این جمله ی مهم گفته شد:”پایانی برای هیچ چیز وجود ندارد” و همه چیز در حال تکامل است
اما اکثر آنها که در این مسیر موفق نشده اند و نمی شوند خود را بر اساس پیشفرضهای ذهنی خود توجیه می کنند در صورتی که مقصر اصلی خودشان هستند
در بیشتر مواقع داستان همان جوجه عقاب است که در لانه ی مرغ و خروس ها به دنیا آمده و بزرگ شده: کوه بلندی بود که لانه ی عقابی با چهار تخم بر بلندای آن قرار داشت. یک روز زلزله ای کوه را به لرزه در آورد و باعث شد که یکی از تخم ها از دامنه کوه به پایین بلغزد. بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه ای رسید که پُر از مرغ و خروس بود. مرغ و خروس ها می دانستند که باید از این تخم مراقبت کنند و بالاخره هم مرغ پیری داوطلب شد تا روی آن بنشیند و آن را گرم نگهدارد تا جوجه به دنیا بیاید. یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد. جوجه عقاب مانند سایر جوجه ها پرورش یافت و طولی نکشید که جوجه عقاب باور کرد که چیزی جز یک جوجه خروس نیست. او زندگی و خانواده اش را دوست داشت اما چیزی از درون او فریاد می زد که “تو بیش از این هستی”. تا این که یک روز که داشت در مزرعه بازی می کرد متوجه چند عقاب شد که در آسمان اوج می گرفتند و پرواز می کردند. عقاب آهی کشید و گفت: “ای کاش من هم می توانستم مانند آنها پرواز کنم”. مرغ و خروس ها شروع کردند به خندیدن و گفتند: “تو خروسی و یک خروس هرگز نمی تواند بپرد”. اما عقاب همچنان به خانواده واقعی اش که در آسمان پرواز می کردند خیره شده بود و در آرزوی پرواز به سر می برد، اما هر موقع که عقاب از رویایش سخن می گفت به او می گفتند که رویای تو به حقیقت نمی پیوندد و عقاب هم کم کم باور کرد. بعد از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سال ها زندگی خروسی از دنیا رفت. تو همانی که می اندیشی، هرگاه به این اندیشیدی که تو یک عقابی، به دنبال رویاهایت برو و به یاوه های مرغ و خروس های اطرافت فکر نکن/ جوجه عقاب اثر گابریل گارسیا مارکز
حیف است حالا که در سایت مأموریت+ هستی به این موضوع توجه نکنی و یا ساده از کنار آن عبور نمایی، چون مأموریت+ سایت افرادی است که می خواهند به حقیقت وجودی خود پی ببرند و در جهان بدرخشند، نه اینکه فقط زنده باشند و روزهای تکراری را سپری کنند
خودت را که باور کنی، به حوزه ی کاری که به آن علاقه داری وارد شوی، مأموریت خودت را به درستی در زندگی پیدا کنی، فرمول رسیدن به خواسته ها را یاد بگیری، خواهی توانست یک پدیدآورنده باشی و به کشف و خلق چیزهای جدید دست یابی
در این مسیر خداوند هم به تو کمک می کند چرا که او دوستدار و کمک کار کسانی است به علم و دانش توجه دارند و به هر نوعی گره ای را از کار خلق باز می کنند”و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی میبخشد و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است/ مجادله- ۱۱″ و همچنین رسول خدا(ص) فرموند که: “عالم هفتاد درجه از عابد برتر است”.
۱۳۹۹/۵/۳۱
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا