هنر با هم بودن را که بلد باشیم لحظهها میشوند خواستنی
قدر با هم بودنها را که بدانیم دورهمیها میشوند دلگرمی
با خویشاوندان یا با دوستانی که محبتشان عیار دارد
فصل و شب و روز نمیشناسد کنارشان بودن
هر وقت میبینیشان گل از گلت میشکفت و تازه میشوی
کنارشان بودن مثل کرسیهای قدیمی گرماییست که هیچ سرمایی حریف آن نیست
حرفها و قصههایشان، شوخیها و حتی اخموتخمهایشان مثل شعرهای حافظ غنا دارد و امید و تازگی
کمال همنشینیشان اثر میگذارد و بهانه دستمان میدهند برای شور و شوق داشتن
باید در دل قاب گرفت بعضی لحظهها را تا هیچوقت فراموش نشوند
دورهمیها از همان لحظههاست و بخشی از خوشبختی و شیرینی زندگی در همین کنار هم بودنهای به ظاهر ساده است
در همین همهمههای سرشار از آشنایی فارغ از کم و کاستیها
بعضی چیزها با در لحظه بودن در جایی که ریشه در آن داریم حسی وصفناپذیر دارند
در دیاری غریب که همه همزبان نیستند پیدا نمیشوند
برخی دلخوشیها و شادیهای از ته دل، برخی چیزهای ارزشمند در جایی دور نیستند فقط باید هنر با هم بودن را بلد شد و قدر با هم بودنها را دانست و در لحظه بود
همینها میشوند بهترین داشتهها و به یادماندنیترین لحظهها.
۱۴۰۳/۹/۳۰
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا