حقوق بشر چیست و چگونه از حق و حقوق خود در زندگی مطلع شویم؟

کیمیایی به نام اسلام
1402-04-16
سیر تا پیازِ گفتگو و تعاملِ خوب، مفید و سازنده
1402-04-16

حقوق بشر چیست و چگونه از حق و حقوق خود در زندگی مطلع شویم؟

تا زمانی که ندانیم حقوق بشر چیست و همه ی ما از حق و حقوقی در زندگی برخوردار هستیم و یا اینکه حق و حقوق انسان چه چیزهایی هستند نمی دانیم که می توانیم از آنها بهره‌مند شویم, در نتیجه می شویم مثل الیور توئیست و کوزت و دیگر شخصیت های کتاب ها، کارتون ها و فیلم هایی که حقشان در زندگی ضایع شده بود و آنها را در دوران کودکی و یا بزرگ‌سالی خوانده ایم یا دیده ایم، اما اگر از این موضوع آگاهی پیدا نماییم و بدانیم چگونه از حق و حقوق خود در مسیر زندگی‌مان دفاع کنیم تا حق‌مان در شرایط مختلف ضایع نشود می توانیم از آنها بهره‌مند شویم و از نعمت های الهی که برای‌مان آفریده شده اند به درستی استفاده نماییم

خداوند بخشنده ی مهربان همه چیز را برای‌مان مشخص نموده است و با آموختن می توانیم از آنها آگاهی پیدا کنیم

اما حق و حقوق انسان در زندگی چه مواردی می باشد؟

حق حیات که به معنای گذراندن زندگی در طول مدت زمان عمر طبیعی می باشد و کسی نباید آن را از ما بگیرد

حق برخورداری از نعمت‌هایی که در طبیعت وجود دارند که به معنای استفاده ی صحیح از هر آنچه در طبیعت است و در دسترس‌مان می باشد

حق کرامت انسانی که به معنای برتری انسان نسبت به موجودات دیگر می باشد و باید نسبت به موجودات دیگر مورد احترام قرار بگیریم

حق انسان به خود که به معنای این است که هر فرد خود را از خطر و ضررهای جسمی، روحی، فکری و مادی دور نماید و خود را از هر نوع خطری که به او در شرایط مختلف آسیب می زند حفظ نماید

حق آزادی که به معنای آزادی در بیانِ عقیده، اندیشه و دین می باشد و انتخاب راه درست و غلط در زندگی است تا هر فرد خودش مسیر زندگی خود را مشخص کند

حق پرسش که به معنای این است که هر فرد حق دارد در مورد موضوعاتی که برایش سوال پیش آمده از افراد مطلع و آگاه که پاسخ صحیح پیش آنها است پرسش نماید

حق عدالت که به معنای این است که با همه در هر شرایطی با عدل و انصاف رعایت شود تا حق کسی ضایع نشود

حق امنیت که به معنای این است که نباید امنیت جسمی، فکری و روحی ما به خطر بیفتد و سلامت و آرامش ما مختل شود

حق پدر و مادر بر فرزند و یا فرزندان که باید برای پرورش فرزند و یا هر یک از فرزندان خود تلاش نمایند و آنها را به شیوه ی درست آموزش و پرورش دهند

حق فرزند و یا فرزندان بر پدر و مادر که به معنای احترام گذاشتن و خوبی نمودن به آنها و مورد توجه قرار دادن آنها می باشد

حق ازدواج که به این معناست که هر فرد می تواند ازدواج نماید و کسی نمی تواند او را از این کار منع کند

حق زوج ها به هم که هر یک از زن و مرد باید در زندگی مشترک مسئولیت های خود را در زندگی انجام دهند و نسبت به همسر خود مسئولیت‌پذیر باشند

حق بهره‌مند شدن از شغل و یا تجارت که به معنای این است که هر فرد چه مرد و چه زن می تواند با توجه به علاقه‌مندی خود و آنچه با روحیه هر یک از آنها سازگار است برای پُر نمودن زمان خود و یا کسب درآمد به کار مشغول شود

حق کارگر و کارمند که به معنای رعایت حق و حقوق هر فرد در هر کسب و کار و یا سازمان و گروه هنری می باشد که در آن مشغول به کار است

حق کارفرما که به معنای رعایت حق و حقوق فرد خوداشتغال و یا کارآفرین می باشد حال در هر نوع شغلی, تا به جهت ایجاد اشتغال و تولید از حق و حقوقی بهره‌مند شود

حق مالکیت که به این معناست که هر فرد مالک آن چیزی است که برای رسیدن به آن تلاش نموده است و به نوعی بهای آن را پرداخت کرده است

و بسیاری از موارد دیگر که همراه با آنچه در بالا به آنها اشاره شد جزئیات زیادی را در بر دارند و شرایط، قوانین، ضوابط و تبصره هایی را در بر می گیرند تا ما از هر کدام از آنها به درستی بهره‌مند شویم و حق‌مان در شرایط مختلف ضایع نشود و از آنها محروم نشویم؛ این موارد برای همه ی مردم دنیا یک‌سان هستند و همه باید بتوانند به آنها دسترسی داشته باشند چرا که اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوقی هستند که هر فرد به‌طور ذاتی، فطری، به صِرف انسان بودن می تواند از آنها بهره‌مند شود و اینجاست که حقوق بشر معنا پیدا می کند

اولین منشور حقوق بشر در جهان, منشور حقوق بشر کوروش بزرگ است که مایه افتخار برای کشورمان می باشد و برای همه جهانیان شناخته شده است، این منشور در پایه‌های شهر بابل قرار داده شده بود و اکنون در موزه ی بریتانیا نگاه‌داری می شود. با تشکیل سازمان ملل متحد، بنا بر این بود که این سازمان نقش مهمی در زمینه ی حقوق بشر بین‌الملل ایفاء کند و با توسعه ی نهادهای حقوقی و زیرمجموعه‌های بین‌المللی, گفتمان‌های بشردوستانه را توسعه دهد که تلاش هایی در این زمینه صورت گرفت. بر اساس مقدمه و ماده یک اعلامیه جهانی حقوق بشر: از آن‌جایی‌که به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق یکسان و انتقال‌ناپذیر همه ی اعضای خانواده بشری, اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است…. تمام انسان ها آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند، عقلانیت و وجدان به آنها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر عادلانه و برادرانه رفتار کنند…

با گذر زمان و پیشی گرفتن اسلام از سایر ادیان دیگر, علما و اندیشمندان کشورهای مسلمان, بعد از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر ضعف ها و کم و کسری هایی را در حقوق بشر سازمان ملل دیدند که مورد پذیرش برخی از کشورهای اسلامی قرار نگرفت، از طرفی همان موارد و اصولی هم که در منشور سازمان ملل مورد موافقت بسیاری از کشورها قرار گرفته بود و کشورهای اسلامی نیز آنها را پذیرفته بودند در برخی از مواقع از سوی برخی کشورها و افراد مورد نقض قرار گرفت و هیچ‌کس هم پاسخ‌گوی مجازات ناقضان آن نشد و این روال ادامه پیدا کرد و همچنان نیز ادامه دارد

برای مثال

در سال ۱۳۵۹, صدام حسین به ایران حمله کرد، این جنگ ۸ سال طول کشید و هیچ کار تأثیرگذاری جز چند بیانیه و رفت و آمد نمایشی برای مهار متجاوزان به کشورمان انجام نگرفت، حتی چند کشور با هم دست به یکی کردند و به کمک صدام آمدند و تجهیزات و امکانات به آنها دادند و سازمان ملل را زیر فشار خود به روش های مختلف به حمایت از صدام وادار کردند و اجازه ورود یک متر سیم خاردار را هم به کشورمان که مورد حمله قرار گرفته بود برای دفاع از خود ندادند. در آن سال ها تنها یکی از شهرهایی که مورد هجوم قرار گرفت شهر مهران بود که چهار بار در مابین سال های ۱۳۵۹- ۱۳۶۵- ۱۳۶۷ بین کشورمان و بعثی ها دست به دست شد و با نیروهای اسلام و عشایر غیور و اهالی سلحشور و مقاوم منطقه, بدون کمک یکی از کشورهای طرفدار حقوق بشر در آخرین‌بار برای همیشه آزاد شد؛ در این نبردهای نابرابر بیش از ۲۵۰ نفر شهید و مجروح، خسارت به بسیاری از واحدهای مسکونی، مساجد و حسینه ها و تخریب مرقد امام زاده سید حسن به دست نیروهای بعثی و منافقین که چشم طمع به این خاک و مرز و بوم را داشتند انجام گرفت

در سال ۱۳۶۱, آیت‌الله صدوقی- چهارمین شهید محراب و بسیاری از افراد آگاه و عالم دیگر در طول سالیان سال به دست منافقان به شهادت رسیدند اما هیچ‌کس پاسخ‌گو نبود بلکه افراد اصلی منافقان در برخی از کشورهای دیگر و مورد حمایت سران آن کشورها بودند

در سال ۱۳۶۷, یک ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری کشورمان حمله کرد و ۲۹۰ نفر از مردم بی‌گناه شهید شدند و باز هم هیچ‌کس پاسخ‌گو نبود؛ انجام دهنده ی این کار نه تنها مورد توبیخ قرار نگرفت و عذرخواهی هم نکرد بلکه مدال هم به او داده شد

و بسیاری موارد دیگر که نشان می دهد حقوق بشری که در سازمان ملل نوشته و تصویب شده است در جایی که باید کارایی داشته باشد کارایی ندارد و فقط صرف جملات زیبا و عوام فریب برای پیشبرد اهداف برخی کشورهای غربی نگاشته شده، اگر جز این بود با بسیاری از کارهایی که برخی کشورها و افراد در طول این سال ها انجام داده اند باید کاری برای مجازات کشورها و افراد متجاوز انجام می شد که متأسفانه هیچ نتیجه ی مهمی در بر نداشت و تا به امروز این موضوع ادامه دارد

با اتفاقی که در سال ۱۳۶۷ برای هواپیمای مسافربری ایران افتاد, روز افشای حقوق بشر آمریکایی در مناسبت های تقویمی کشورمان جا گرفت تا مشخص شود آنچه سران کشور آمریکا و هم‌پیمانان او به دنبال آن هستند به نفع کارها و منافع خودشان می باشد و با کُلی استعمار کشورهای مختلف و تمایز بین نژاد سیاه و سفید در کشور خودشان و بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی، غارت الماس های مردم فقیر کشور آفریقا و… بسیاری موارد دیگر, بیشتر حقوق خودشان رعایت می شود تا مردم بی‌گناه و کشورهای ضعیف، جز این بود نباید کشورها، سازمان ها و افرادی که برای بشریت در تلاش هستند مورد تحریم قرار بگیرند

هر چه به زبان بی زبانی گفته شد “سران کشور آمریکا!, استعمار نکنید، کشورها را به جان هم نیندازید, بگذارید همه ی کشورها در کنار هم به خوبی زندگی کنیم، کودتا نکنید، کشورهای ضعیف را غارت نکنید، به مردم بی‌گناه کمک نمی کنید لااقل کاری به کارشان نداشته باشید، مفاهیم الهی را غیر الهی نکنید، به برخی کشورها اسلحه نفروشید و آنها را به جنگ با دیگر کشورها تشویق نکنید، به زن ها احترام بگذارید، به چشم یک کالا به آنها نگاه نکنید و آرام آرام از آنها چیز دیگری نسازید و…. بگذار آنها زندگی خوبی داشته باشند، روابط نامشروع نداشته باشند، ازدواج مشروع و سالم داشته باشند، مردهای بی بندوبار از آنها سوءاستفاده نکنند و مردان سالم به فساد کشید نشوند، حداقل پایبند به بخشی از حقوق بشری که خودتان نوشته اید باشید”؛ آنها به زبان بی زبانی گفتند “نه، ما باید این کارها را انجام دهیم، برای ما فقط سود مادی و لذت در دنیا مهم است، سکولار هستیم, نمی دانی!، ما کف خیابان ها و در و دیوار بخشی از کشورمان را با این پول ها زیبا کرده ام, مابقی‌اش را هم می خواهم همین‌گونه پیش ببریم، می توانی بروی در تاریخ بخوانی و یا فیلم ها و مستندهایی که بخشی از آنها موجود است را ببینی تا باورت شود، تازه ما در کشور خودمان اسلحه آزاد است, برایمان هم مهم نیست هر چند وقت یک‌بار مردم بی‌گناه کشور خودمان در کوچه و خیابان و مدرسه و بیمارستان به دست فردی از دست بروند، در ضمن از مدافع اول مشروبات الکلی هم هستیم و این محصول باید در همه ی کشورها باشد، همه‌جا باید در قفسه ی فروشگاه ها پیدا شود وگرنه آزادی, آزادی نیست، از آن طرف هم کازینوهای‌مان را در لاس و گاس و دیگر شهرها و فضای مجازی داریم که بسیار سودآور هستند و…. بدهکارترین کشور جهان هستیم, باید از یه جایی در بیاد!، پس این آزادی ها خوب است و همه باید از آن بهره‌مند شوند. در پس همه این موارد که مهم‌تر از همه چیز است فساد جامعه ی بشری را هم برایمان به همراه دارد چون نه خدای شما را قلبا باور داریم نه آخرت او را”؛ اینجاست که به اهمیت دین اسلام پی می بریم که اگر چیزی نباشد که جلوی طمع افراد طماع در دنیا را بگیرد, مثل وجود عدالت حقیقی و باور به قیامت که در اسلام ناب محمدی وجود دارد و دیگر موارد, یک‌سری افراد سرکش در برخی کشورها پیدا می شوند که به این ارزش های الهی پایبند نیستند, وقتی می بینند کسی به آنها کاری ندارد می خواهند در پشت حقوق بشر, جهان را ببلعند و آن را به نفع خودشان مصادره به مطلوب کنند. از زمان قدیم هم وجود خیر و شر بوده است و همیشه خواهد بود و شیطان هیچ‌گاه بیکار نمی نشیند، به همین خاطر است که وجود دین، علمای آگاه و با بصیرت و فعال در دین و افراد مومن واقعی ضرورت پیدا می کند, اگر نباشند افراد طماع مانند گذشته کشورهای ضعیف و مردم آنها را به شیوه های مختلف استعمار می کنند، منابعشان را می برند، هویت، فرهنگ و تمدن و آزادی مشروع‌شان را از آنها می گیرند تا چیزهای دیگری به آنها بدهند مثل بی بند و باری، بی اهمیت شدن خانواده، اعتیاد به مشروبات و مواد مخدر متنوع و کسب سود در کارهای مختلف نا مشروع و کلا جهان را به فساد می کشند. اما چرا اینگونه فکر می کند و می خواهند این کارها را انجام دهند؟ چون اسلام و مفاهیم الهی آن را قبول ندارد و فقط دنیا را می بیند، به خاطر همین مخالف دین هستند آن هم نه هر دینی، دینی که فعال و پویا باشد و روبروی آنها بأیستد و جلوی کارهای آنها را بگیرد، دینی که کاری به کار آنها نداشته باشد و یا با آنها موافق باشد را کاری به آن ندارند

هر چه هم به آنها گفته شود “آخر این کارها کار درستی نیست”، می گویند “نه، خیلی هم کار درستی است، ما که دین درست و درمانی که تحریف نشده باشد نداریم به همین خاطر دور هم جمع شده ایم، لیوان های‌مان را با افتخار بالا نگه داشته ایم و به هم زده ایم و برای این کارها تا کُل جهان اینگونه شود جشن پیروزی خواهیم گرفت”، اینجاست که وجود دین اسلام معنا پیدا می کند که ما را از انجام هر کاری باز می دارد و حق و حقوقی سالم را با ریز جزئیات برای‌مان در نظر گرفته است که باعث رشد و تعالی ما و خانواده و کشور و جهان شود و از طرفی از ما خواسته شده است روبروی آنها که می خواهند دیگران را هم به اشتباه بیندازند بأیستیم تا هم خودمان و هم خانواده و در کُل همه ی مردم دنیا بیش از پیش گرفتار آنها نشویم

امام هادی(ع) فرموده اند: “کسى که از آفریدگار پیروى کند از خشم آفریده ها باکى ندارد و کسى که خدا را به خشم آورد باید باور کند که مردم بر او خشم خواهند آورد”، “هر کسی از خدا بترسد مردم از او بترسند، هر که خدا را اطاعت کند از او اطاعت کنند و هرکه مطیع آفریدگار باشد باکی از خشم آفریدگان ندارد و هر که خالق را به خشم آورد باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار می شود”، “از حدّ خود تجاوز نکن و روزگار را در کار خدا دخیل مدان”، “انسان حریص آسایش ندارد”، “هر کس بیش از اندازه و حق خودش بخواهد او به محرومیت شایسته تر است”، “به راستی که حرام افزایش نمی‏ یابد و اگر افزایش یابد برکتی ندارد و اگر انفاق شود پاداشی ندارد و اگر بماند توشه ‏ای به سوی آتش خواهد بود”، “همنشین شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستی و شرارت تو خواهد بود”، “هر که بذر خوبى بکارد شادمانى بدرود و هر که تخم بدى بیفشاند پشیمانى مى درود”، “اگر مردم به راه های گوناگون روند من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت. اگر مردمان هر یک به وادى و درّه اى روند، من در وادى آن مردى قدم مى گذارم که خداى یگانه را مخلصانه عبادت مى کند”

این جمله را برای همیشه ازم به یادگار داشته باش “مهره های اصلی همیشه پشت میدان هستند” و افراد دیگری جلو هستند که ما فکر می کنیم آنها افراد اصلی هستند اما نه، اینگونه نیست، افراد دیگری پشتیبان آنها هستند و افراد جلویی, عروسک های خیمه شب بازی آنها می باشند, حال ممکن است مستقیم با آنها در ارتباط باشند و یا تحت تأثیر فرهنگ و رسانه های در دست آنها قرار گرفته باشند؛ به خاطر همین است که اسلام از ما خواسته است زیرک باشیم*المؤمن کیسٌ فَطِن- مؤمن زیرک، هوشیار و محتاط است/ رسول خدا(ص)*، ساده و زودباور نباشیم، گول حرف های قشنگ و شعارهای تبلیغاتی مثل زن زندگی آزادی و امثال آنها را نخوریم و در زیر یوغ آنها نرویم

اینجاست که با گذشت سال ها هنوز دست امام علی(ع) به عنوان انسانی کامل در دست رسول خدا(ص) بالا است تا دین اسلام کامل شود، جزئیات آن برای عموم مردم به آسانی مطرح شود و کارآمدی آن را در بطن جامعه به ما نشان دهد، او که در عمل نشان داد عادل است و عدالت را تا جای ممکن بر روی زمین اجرا کرد، او که با جزئیات, حق و حقوق بشر را شرح داد تا از آن آگاهی داشته باشیم و به آن برسیم، او که خود پیامبر(ص) درباره ی ایشان گفت: “من و علی از یک نور آفریده شده ایم” و در جایی دیگر فرمود: “سرلوحه نامه اعمال افراد با ایمان, محبت علی‌بن‌ابی‌طالب است” و این جمله تاریخی در خطبه غدیر گفته شد: “مَن کُنتُ مَولاهُ فهذا علی مَولاهُ- هرکس من مولای او هستم، علی مولای اوست” و بسیاری موارد دیگر

نقطه‌ی بسم‌اللهی فرقانِ موجودات را؛ در سوادِ توست علمِ اولین و آخرین

اقبالِ اینچنین به که بخشیده است چرخ؟؛ توفیقِ اینچنین به که داده است کردگار؟/ صائب تبریزی

حافظ اگر قدم زنی در رَهِ خاندان به صِدق؛ بدرقهٔ رَهَت شود همَّتِ شَحنِهٔ نجف/ حافظ

در مناسبت های تقویمی هفته ای که گذشت روزی وجود دارد به نام روز قلم، این روز در ایران باستان روز سیزدهم تیر، روز ‌تیرگان بوده است و آن را با مراسم آیینی, جشن می گرفتند که یکی از دلایل آن پاسداشت قلم بود. روایت‌های مختلفی درباره ی این روز وجود دارد از جمله اینکه گفته می‌شود آرش کمانگیر- پهلوان ایرانی, در همین روز بود که برای مشخص شدن مرز ایران و توران, وقتی هیچ‌کس حاضر نبود این کار را انجام دهد به قله ی دماوند رفت، تیر در چله کمان گذاشت و با عشقی که به وطن داشت, با تمام نیرو و توان خود آن را به سمت توران پرتاب کرد، تیری که یک شبانه‌روز در راه بود تا در نهایت پس از طی نمودن مسافتی طولانی بر درخت گردویی نشست و مرز ایران و توران را مشخص نمود و آرش کمانگیر جان خود را فدای وطن کرد. از دلایل دیگری که برای این جشن ذکر شده این است که در این روز، هوشنگ- پادشاه پیشدادی ایران, کاتبان را به رسمیت شناخت و آنها را گرامی داشت، مردم جشن گرفتند و آن جشن به یاد ارجمندی قلم بر جای ماند، چیزی که با آن تمام اتفاقات تاریخ، تمام افسانه‌ها و داستان‌ها و شعرها، تمام نُت ها و آهنگ‌ها و آیین‌ها و آوازها، تمام آنچه در طبیعت است و در کُل تمام زیبایی‌ها و زشتی‌هایی که وجود داشت با وجود قلم بر روی سطوح مختلف نوشته شدند و به یاد ماندند. دلیل دیگری هم که برای این جشن دانسته شده این است که سیزدهم تیرماه روز سیاره ی تیر یا سیاره ی عطارد است و چون عطارد به کاتب ستارگان معروف است و به این خاطر شناخته می شود به همین دلیل می توان سیزدهم تیرماه را روز قلم نامید که این نام‌گذاری بی‌ارتباط با جشن تیرگان و به رسمیت شناختن کاتبان به وسیله ی هوشنگ نبوده است. پس از انقلاب اسلامی نیز نویسندگان و شاعران سرشناسی این روز را به عنوان روز قلم و نویسنده پیشنهاد دادند تا اینکه با بررسی تاریخ‌های متفاوت تصمیم بر این گرفته شد که روز قلم ریشه در فرهنگ و تاریخ ملی کشورمان داشته باشد, به همین خاطر روز چهاردهم تیرماه از طرف اعضای انجمن قلم به عنوان روز قلم پیشنهاد شده و در نهایت به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید که فرصتی است برای یادآوری منزلت و حرمت قلم. طبق حقوق بشر و حق و حقوقی که همه ی ما داریم, همه آزاد هستیم و حق داریم بنویسیم, اما بهتر است چه چیزهایی نوشته شود؟، چگونه و در چه راهی باید از قلم استفاده شود؟، چه کسی باید این موارد را برای ما مشخص کند تا به درستی از قلم استفاده کنیم؟؛ اگر به خوبی به این پرسش ها پاسخ داده شود از قلم به درستی استفاده خواهد شد، دیگر مطالب ناامید کننده، شایعات و موضوعات بی‌فایده با آن نگاشته نمی شود که حال بد و استرس و ناامیدی در بین مردم اپیدمی شود بلکه مطالب مفید، علمی، الهام‌بخش، قابل تأمل، امیدوار کننده و راهگشا و ضعف های بزرگ و کوچکی که وجود دارند به صورت هنرمندانه نگاشته می شوند تا گره ای از مشکلات بشر باز شود؛ هم عقل این موضوع را می پذیرد و هم دین آن را و عمل به هر دو به ما کمک می کنند تا از قلم به درستی استفاده نماییم

در کتاب آسمانی قرآن کریم, سوره ای وجود دارد به نام قلم, که گویاترین شاهد بر شرافت و قداست آن است، در جایی دیگر گفته شده است: “الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ- آن خدایی که بشر را علم نوشتن به قلم آموخت/ علق- ۴”. ارزشمندی قلم به حدی بود که گاهی موجب آزادی اسیران کفار می شد، در صدر اسلام پس از پایان برخی جنگ ها، پیامبر صلح و مهربانی دستور می داد اسیرانی که به ده نفر از مسلمانان خواندن و نوشتن بیاموزند آزاد شوند. رسول خدا(ص) در جایی فرمود: “قلم نعمت بزرگی از طرف پروردگار است و اگر قلم نبود ملک و دین استوار نمی شد و زندگیِ شایسته برقرار نمی گردید”، “دوات را لیقه بگذار، قلم را کج برش زن، حرف باء *در بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ* را بکش، سین را باز بنویس، میم را شکم نده، اللّه را زیبا بنویس، رحمان را بکش و رحیم را نیکو بنویس”؛ امام علی(ع) نیز گفته اند: “خردهاى دانشمندان در نوک قلم هاى ایشان است”، “نوک قلمت را بشکاف و پره آن را ستبر گردان و آن را از راست برش بزن تا خطّت خوش شود” و…

اگر جستجو کنیم هر موضوعی که جزء حقوق بشر و حق و حقوق ما به حساب می آید همین‌گونه است و برای استفاده ی درست از هر کدام از آنها باید تمام جوانب آن را مدّنظر قرار دهیم تا از هر یک از آنها به دستی و به بهترین شکل استفاده نماییم، آموزه های الهی و عالمان دین, هر مورد از حق و حقوقی که در زندگی داریم را با جزئیات و متناسب با عصری که در آن هستیم برای‌مان روشن نموده اند

یکی از علمای برجسته, عبدالحسین امینی, معروف به علامه امینی می باشد که آثار بسیار ارزشمندی را با قلم خود نگاشته است، آنچه در دوران جوانی بیشتر ذوق ادیبانه و شور عاشقانه ی علامه امینی را برای قرار گرفتن در مسیر منحصر به فرد خود اقناع می کرد حفظ شعرهای گوناگون درباره ی امام علی(ع) و خواندن قرآن و نهج‌‌البلاغه و مطالعه و تحقیق و پژوهش در موضوعات دینی و علمی بود، همین عشق در وجود علامه, به طور گسترده ای اوج گرفت تا اینکه او را به سفر به نجف اشرف ترغیب کرد, در شهری که همواره می توانست در جوار مولایش به تحصیل و تحقیق و فعالیت های علمی به آنچه به آن علاقه شدید داشت بپردازد. او ضعف هایی که می دید را با درایتی که داشت با دانش و قلم و کارهای اجرایی خود و به صورت کار شبانه‌روزی پُر می نمود؛ علامه با انجام کاری نو و ابتکاری با تحقیق از میان کتب قدیمی ای که در معرض از بین رفتن و فراموشی بودند مطالبی درباره ی علمای متقدم و متأخری که در راه حق به شهادت رسیدند تدوین نمود و آن را در کتاب شهداء الفضیله, به نگارش درآورد. او برای تهیه این کتاب که تحسین بسیاری را برانگیخت به کتابخانه های بسیاری در ایران و عراق سر کشید تا از هر جا حتی اندک مطلبی درباره ی علمای شهید بیابد، علامه امینی در این کتاب کوشید تا به زندگی و دیدگاه بیش از ۱۰۰ نفر از پیروان امام علی(ع) و علمای شیعه از قرن چهارم تا چهاردهم بپردازد. او به تحقیقات گسترده خود ادامه داد و تعلیقه ای بر کتاب کامل الزیارات, از ابن قولویه قمی, نوشت و این تعلیقه را با هدف معرفی مفهوم زیارت در فرهنگ تشیع و بحث پیرامون آن به رشته تحریر در آورد و در ادامه ی آن با تألیف ادب الزائر, ارادت خود را به امام حسین(ع) اثبات کرد، همچنین در حوزه فلسفه, ثمرات الاسفار, را در دو جلد تدوین نمود و در حوزه ی فقه و اصول نیز حاشیه ای کلان بر دو کتاب سترگ ,مکاسب, و ,وسایل, شیخ انصاری نوشت. پس از آن به سمت تفسیر قرآن کریم جذب می شود و برخی از آیات قرآن را در سوره های اعراف، واقعه و مومنون مورد بحث و تحلیل قرار می دهد اما همه ی این تحقیقات مقدمه ای می شود بر کار عظیم او؛ دائرهالمعارف یازده جلدی الغدیر, که به زبان عربی و خلاصه ی آن به چند زبان دیگر ترجمه شده است در رأس تألیفات و شاهکار علامه امینی و حاصل زحمات ۴۰ ساله ایشان می باشد. الغدیر به بررسی تفصیلی مسئله ولایت تشیع از جنبه‌های گوناگون تاریخی، تفسیری، روایی و حدیثی، فقهی، ادبی، کلامی و اصولی پرداخته است. علامه برای تألیف این اثر مرجع بی‌مانند, به کشورهای مختلفی سفر کرد و با کار پیگیر شبانه‌روزی در کتابخانه‌های بزرگ جهان اسلام آن را به‌سرانجام رسانید. وی در نگارش این اثر چنانکه خود گفته ده‌هزار جلد کتاب را به دقت مطالعه و استنساخ و به صدهزار رساله مراجعه مکرر داشته است. علامه امینی برای گردآوری مطالب کتاب الغدیر سفرهای پژوهشی بسیار داشت، این سفرها عموماً به مطالعه و استنساخ و تهیه مأخذ و ملاقات با استادان می گذشت. دائرهالمعارف الغدیر, پس از نشر مورد توجه و تحسین علمای اهل سنت ازجمله امام الازهر, در مصر، برخی از رجال سیاسی جهان اسلام و اساتید و ادیبان عرب و غیر عرب قرار گرفته و آن را بزرگترین سند وحدت مسلمین و از جمله کتب منبع و مرجع خویش دانسته‌اند. به جز برخی نامداران عرب، اساتید و ادیبان پارسی‌گوی چون جلال همایی، سیدجعفر شهیدی، محمدرضا حکیمی، امیری فیروزکوهی، مهدی اخوان‌ثالث و… در رثای علامه امینی و تجلیل از اثر او سروده و نوشته‌اند. ویژگی مهم این اثر استفاده بی‌واسطه و بسامد از آثار اجماعی اهل سنت در اثبات ولایت و عقاید شیعه امامیه است تا از‌ مظلومیت‌ مکتب تشیع که امام آن نیز اول مظلوم عالم بود بکاهد. حقیقتاً کتاب‌ الغدیر‌ مخصوصاً با قلم رسا و مطابق‌ روزش‌ توانسته‌ جمیع شبهات را‌ در‌ رابطه با مسئله امامت‌ و وصایت‌ بلافصل‌ امیرالمؤمنین(ع) پاسخی متناسب که مقبول عقل سلیم و منطقی خالی از تعصب است بدهد‌. اثر علامه امینی علاوه بر جهان اسلام امروزه از جمله مراجع اولیه پژوهشی شیعه شناسان در کرسی‌های دانشگاهی غرب است. از‌ اهداف‌ مهم علامه این بود که ملل اسلامی را در یک صف, متحد و متشکل جمع کند. ‌ایشان به این مسئله در اول جلد هشتم الغدیر اشاره می‌کند، چه آنکه راز‌ تفوّق و عزت مسلمانان در پرهیز از تفرّق است و بنیان سعادتشان در تمسک به حبل‌الله خلاصه می‌شود. محمد عبدالغنی مصری می‌نویسد: “از خدا می‌خواهم کـه برکتِ آب حیات‌بخش و گوارایِ الغدیر‌ موجب‌ صلح و صفا بین برادران شیعه و اهل سنت شود تا با وحدت و یگانگی بتوانند یک امت متحد و یک بنای استوار و زوال‌ناپذیر و یک زندگی توام با آزادی و شرف تشکیل دهند‌”. امینی احیاگر مدینه فاضله قرآنی، با قرآن و حدیث و شعر و حماسه، مبانی فلسفه سیاسی اسلام را به جهانیان ابلاغ نمود، وی علاوه بر اینکه با رجوع به قرآن و سنت و رعایت موازین سند شناسی و نقد حدیث حقائق غیر قابل انکاری را پیش چشم امت اسلامی نهاد و مسأله اختلاف اهل یک کتاب و قبله را از میان برداشت جهانیان را به این مسأله واقف ساخت که فلسفه امامت و رهبری از اصول شناخته شده تشیع و از مبانی اصیل اسلامی است که با رعایت آن حکومت اسلامی برقرار می‌گردد، آنگونه که در صدر اسلام رسول اعظم الهی و امیرمؤمنان با تکیه به این اصل حکومت اسلامی را بنیاد نهاده و حیات سیاسی اسلام را استمرار بخشیدند. صاحب الغدیر سال ۱۳۷۳ق، هشت سال پس از انتشار نخستین جلد الغدیر به تأسیس کتابخانه‌ای اقدام نمود که نام آن را مکتبه الامام امیرالمؤمنین علیه‌السلام, نهاد و در روز عید غدیر آن را افتتاح کرد/ منبع

جرج جرداق, پژوهشگر مسیحی اهل لبنان کتابی دارد به نام “علی و حقوق بشر” که با استقبال عجیبی در سراسر جهان اسلام روبه رو شد. ایشان در این کتاب به امام علی(ع) و حقوق انسان می‌پردازد و جامعه مطلوب نزد امام علی را جامعه‌ای خالی از طبقات مختلف اجتماعی از جمله فقیر و غنی معرفی می‌کند

می ریزد از نگاه تو اکسیر زندگی؛ می جوشد از دهان تو آب بقا علی

مس را شنیده ای که طلا کرد کیمیا؟؛ صافی دلان مسند و تویی کیمیا علی

فانوس مهر و ماه به کف ایستاده ای؛ در راه کهکشان که تویی رهنما علی/ ابوالحسن ورزی

فرزند آیت‌الله بهجت فومنی, به نقل از پدر خود گفته بود: “ما آمده‌ایم با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم”؛ “زندگی ما حکایت یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی؟؛ گفت: نه, ولی تمام شد”

دیالوگی از فیلم دوازده سال بردگی, وجود دارد و آن این است “من نمی خوام فقط زنده بمونم, می خوام زندگی کنم”؛ همه ی ما در هر کجای این سیاره که هستیم باید از حق و حقوق مشروع خود با جزئیات کامل آن آگاهی داشته باشیم در غیر این صورت دیگران با ضعف آگاهی که در ما می بینند به روش های مختلف از ما و اعضای خانواده مان سوءاستفاده می کنند، ما را گول می زنند و بازیچه ی دست این و آن می شویم، اما اگر با کسب آگاهی مفید از منابع دست اول و آموزه های الهی این اجازه را به آنها ندهیم, به بهترین شکل زندگیِ خوب، کامل و اصیلی را می گذرانیم/ تو لایق بهترین هایی, پس با توجه به آنچه گفته شد به بهترین شکل زندگی کن.

۱۴۰۲/۴/۱۶

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

مطالب مرتبط مفید و استفاده شده:

حقوق انسان

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *