اعتقاد قلبی به وجود خداوند ایمان نام دارد که امری مقدس است
و ایمان به خداوند بهایی دارد
بهایی که باید آن را در مسیر زندگیمان به شکلهای مختلف پرداخت کنیم
از طرفی جایی که ایمان باشد ترس نیست, شجاعت است
شجاعتی که در آن عقل و عشق یاری دهندهی ما هستند تا از آنچه درست است و به آن اعتقاد داریم به درستی دفاع کنیم
ایمان زندگی را برایمان پُر معنا میکند
تاریکیها را میزداید
روشناییها را جذب میکند
و به ما کمک میکند مسیرمان را در زندگی با دلی قُرص ادامه دهیم و به رشد درونی برسیم
شرط رسیدن به ایمان پس از اعتقاد به آن, عمل به آن چیزهایی است که خداوند از ما خواسته است
همانند امام حسین(ع) و یاران او که ایمانی راستین به خداوند داشتند و آن را در عمل نشان دادند
آنها جز خداوند از هیچ چیز نمیترسیدند
یاران امام حسین(ع) یاریگر امامشان بودند
نبودند مثل آنها که تا حسین(ع) بود میگفتد علی(ع)، تا علی(ع) بود می گفتند پیامبر(ص) و…
نه عقبتر از زمان خودشان بودند، نه جلوتر از زمانشان
بلکه یاریگر امامشان بودند
آیا ما هم اینگونهایم!؟، یا عقبتر هستیم، یا جلوتر!؟
آیا شهامت دفاع از ایمانمان را داریم!؟
آیا میتوانیم تشخیص دهیم وقتی کسی شهید میشود و به حقانیت راهی اعتقاد دارد و از آن گفته است، با آزادگیمان متواضعانه آن را بپذیریم!؟
چراکه شهید با شهادتش مُهر تأیید بر گفتههایش میزند
از راهی که آن را انتخاب نموده بود و در آن پیش میرفت و جان شیرینش را تقدیم کرد
شهدای کربلا نمونههای آن هستند
شهدای این مرز و بوم نمونههای دیگر
یکی از درسهای بسیار مهم این است که اگر نشناسیم امام وقتمان را, در کربلای این دوران, واقعا کدام طرف هستیم!؟، آیندگان از ما چگونه یاد میکنند!؟، در کدام دسته قرار میگیریم!؟ در صف اول اماممان یا در دستهی خوارج و یا توابین و…
درست است, در میانهی راه تشخیص سخت میشود، اشتباه و کم کاریهای برخی به پای برخی دیگر نوشته میشود اما در زمان تاریکی, ماه و ستارههای راهنما, راه را نشانمان میدهند تا هم راه گم نکنیم و تا هم حجت بر ما تمام شده باشد
انس و الفتی که میان شهدا و امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب وجود داشته است را در وصیتنامهها و سخنان بیشتر آنها بهخوبی میتوانیم ببینیم
آنها که برای دفاع از دین و میهن, از جان و خانوادهی خود گذشتند و عازم میدان نبرد شدند
چند نمونه از آنها را با هم مرور میکنیم
شهید اسماعیل آقاپور: امام من، اینک با تو سخنی دارم، ای که قلبهای ما را تسخیر کردی، اگر نبودی انقلابی در این سرزمین تا صدها سال دیگر رُخ نمیداد مگر باز به رهبری شما. اینک که ضربهها از هر طرف به شما وارد میآید ولی شما با یاری خدا همچون کوه استوار ایستاده و مسئولیت سنگین را به دوش گرفتهای, مطمئن باشید که ما یار و یاورتان هستیم و از اسلام و قرآن دفاع خواهیم کرد
شهید محمد نیکوفرد: استدعای عاجزانه و ملتمسانه من این است که فقط گوش به فرمان حضرت امام خمینی- ولی امر زمان، رهبر و حامی مستضعفان جهان باشید چون سخن ایشان سخن امام زمان(عج) و خداست
شهید حسن جوبیان: شما را به خدا سوگند که مبادا امام خمینی، این امید مستضعفان را تنها بگذارید که به سقوط کشانده خواهید شد و اگر عصیانگری کردید تا ابد زیر دست کفار خواهید بود
شهید حسین مرنجابیان: با اطاعت از امام خمینی، این مرد بزرگ که فقط برای رضای خدا و به نفع مسلمین جهان بر علیه مستکبرین رسالت را انجام میدهد یاری دهنده باشید و به حرفهایشان گوش دهید
شهید حسن شعیبی: امام عزیز، لبیک به ندایت گفتم و به جبهه روانه شدم چرا که امروز قیام پیامبر(ص) و امام حسین(ع) توسط روح خدا- خمینی بزرگ رواج یافته است، قیامی که چهرهی تاریخ را عوض کرده است و میرود تا ظلم را در جهان از بین ببرد، لذا وظیفهی شرعی خود دانستم تا به ندای هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی, حسین و فرزندش لبیک گویم
شهید مجید کریم پناه: در خط امام خمینی حرکت کنید، نه زیاد تند که از امام جلو بیفتید و نه زیاد کند که از امام عقب بمانید، فقط همگام با امام و در خط امام باشید
شهید مصطفی اقبالیان: ای امت شهید پرور، اگر میخواهید که اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ, شامل حالتان شود راه امام خمینی و خمینیها را ادامه دهید و حتی لحظهای از فرمان او غافل نشوید. هیچوقت دست از حمایت امام برندارید و گوش به فرامین او دهید
شهید حسین سیفیزاده: پیامم را که با خونم, در دل دشمن و در میان گلولهها و تیرهای دشمنان اسلام نوشتهام بشنوید. ای مردم شهید پرور، از شما میخواهم پیامهای رهبر دلسوختهی انقلاب را با گوش جان بپذیرید
شهید احمد علی بیابانپور: بار الها، تو را شکر میگویم که در زمان چنین رهبری زندگی میکنم و چنین مرجعی دارم و به ملت شناختی عطا کن تا رهبر خود را بشناسند و از فرامین او اطاعت نمایند
شهید عباس حکیمیان: خدا را شکر میکنم که چنین رهبر بزرگی را در مسیر راهم قرار داد که ذرهای از نور ایمان را در قلبم بتاباند تا خود و خدای خویش را بیشتر بشناسم. از شما دوستان خواهش میکنم دست از یاری امام برندارید که زمان, زمان امتحان است
شهید احمد قندیانی: تمامی فرامین امام را به دل و جان پذیرا باشید و دست از این عالم بزرگوار برندارید
شهید سید مجتبی علمدار: به دوستان و برادران عزیز وصیت میکنم کاری نکنید که صدای غربت فرزند فاطمه- مقام معظم رهبری(حفظه الله) که همان نالهی غریبانهی فاطمه(س) است به گوش برسد
شهید حسن خرازی: از مردم میخواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه ما راه حق است
شهید دکتر مصطفی چمران: من نمیگویم ولی فقیه معصوم است ولی ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد میکنند خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمیدهد و به نوعی به او معصومیت میبخشد
شهید قاسم سلیمانی: مردم از من قبول کنید، من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت میکند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم اما این را بدانید، والله علمای شیعه را تماماً و از نزدیک میشناسم؛ الآن ۱۴ سال شغل من همین است، علمای لبنان را میشناسم، چه شیعه چه سنی؛ والله, اشهد بالله, سرآمد همه این روحانیت، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی آیتاللهالعظمی خامنهای است
و بسیاری از سخنان شهدای دیگر که جان خود را فدا کردند تا ارزشها حفظ شوند و آنچه درست است برایمان مشخص و نمایان باشد
آری، ایمان بهایی دارد
اما در این دوره و زمانه کار زیاد سختی هم نیست
فقط ممکن است زیر تیغ تیز زبان خصم زمان خود قرار بگیریم و آزرده شویم
اما مانند امام حسین(ع) میتوانیم بگوییم: “خدایا چون تو میبینی تحمل میکنم- آنچه بر من وارد آمد برایم آسان است چون در محضر خدا است- چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد مىآید”
یا آیههایی از قرآن کریم را یادآور شویم: “اى کسانى که ایمان آوردهاید، شکیبا باشید و دیگران را به صبر و مقاومت سفارش کنید و در نبردها پایدارى کنید و از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید/ آل عمران- ۲۰۰. و بر طعن و یاوهگویی کافران و مکذّبان صبور و شکیبا باش و از آنها به وجهى نیکو دورى گزین/ مزمل- ۱۰. پس بر آنچه مىگویند صبر کن/ طه- ۱۳۰. و براى پروردگارت شکیبایى کن/ مدثر- ۷. در برابر فرمان پروردگارت صابر باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاسى اطاعت مکن/ انسان- ۲۴. و گفتار *بی اساس و تبلیغاتِ ناروایِ* مخالفان تو را غمگین نکند زیرا همهی عزت و توانمندی برای خداست، او شنوا و داناست/ یونس- ۶۵. و در برابر حکم پروردگارت شکیبایی کن که تو را مینگریم و تحت مراقبت و محافظت ما هستی/ طور- ۴۸. و…”
یا به صحبت رسول خدا(ص) گوش دهیم: “ایمان دو نیمه دارد، نیمی از آن در صبر است و نیمی از آن در شُکر نهفته است”
یا سخنانی از امام علی(ع) را با جان و دل مرور کنیم: “ریشه صبر ایمان نیکو و عقیده استوار به خداوند است. صبر آن است که انسان مصیبتی را که به او میرسد تحمل کند و خشم خود را فرو برد”
یا شعری از حافظ و سعدی و مولانا و دیگران را با خود زمزمه کنیم: “بدگوی تو آن باشد کز یار کند منعت؛ گر یار نکو باشد مشنو سخن بدگو. صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست؛ چارهی عشق احتمال شرط محبت وفاست. دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر؛ کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست”
یا می توانیم سخن افراد آزاده را در دنیا بخوانیم: آیا انسانی یافت میشود چنین شخصیت نمونهای را که تاکنون در هیچ دینی شبیه او متولد نشده را دوست نداشته باشد!؟، او سومین مشعلدار اسلام بعد از جدش پیامبر(ص) و پدرش امیرالمؤمنین است و در حفظ و پاسبانی از عقیدهاش خود را فدا کرد و اگر امام حسین(ع) قیام نمیکرد اسلام منحرف گشته و پس از آن زاویه انحراف بزرگتر و شامل همهی ادیان الهی میشد و دیگر بر روی زمین دینی باقی نمیماند/ جان استون. انقلاب اسلامی و رهبر آن *امام* خمینی که بسیاری از مسلمانان مقیم خارج جهان اسلام را در مسیر بازیابی هویت اسلامی خویش قرار داد بدون تردید آغازگر جنبش تجدید حیات اسلام است که اثرگذاری فرا ملیتی داشته است/ پرفسور کارستن کولپه. تفکر دینی در فرانسه, بهویژه دربین مسلمانان احیا شده و جوانان مسلمان که در اروپا متولد شدهاند نیروهای فعال نوینی را بهصورت هستههایی بهوجود آوردهاند که بین اراده برای ماندن و تبعیض در نوسانند/ دکتر ژیل کیپل
پذیرش آنچه درست است در عصری که در آن زندگی میکنیم کمکمان میکند در تشخیص خود اشتباه نکنیم و به سمت کمال پیش برویم
این برای خودمان خوب است، نه برای فرد دیگری، ما به بودن در این راه به آنها محتاج هستیم نه آنها به ما
و این است شور و بینش و هوشیاری حسینی داشتن در این دوران که باید حتما به آن توجه کنیم
همین که به حد توان خودمان برخی موضوعات را رعایت میکنیم و سختیهای آن را به جان میخریم میتواند نشان از ایمانمان باشد که به معنای بیداری روح ماست که به سمت کمال رهسپار است
ایمان بهایی دارد که در تاریخ به شیوههای مختلف پرداخت شده است
جانهای عزیز و گرامی در این راه فدا شده است که اگر دل بسپاریم به آنچه بر آنها گذشته است منقلب میشویم
بیش از ۳۰ هزار نفر در واقعهی کربلا دچار اشتباه شدند، بیش از هزاران نامه نوشته شد اما از دعوت خود پا پس کشیدند. شاید به همین خاطر بود که امام حسین(ع) فرمودهاند: “همانا مردمان بنده دنیایند و دین لقلقه زبان آنهاست و هر جا منافعشان *به وسیله دین* بیشتر تأمین شود زبان مىچرخانند و چون به بلا آزموده شوند آنگاه دینداران اندکند”
اگر مردمان آن زمان به صحبتهای پیامبر(ص) گوش میدادند آن اتفاقها در تاسوعا و عاشورا نمیافتاد: “همانا من دو چیز گرانبها را در میان شما باقی میگذارم، کتاب خدا و عترتم که اهلبیتم هستند، تا زمانی که به این دو چیز گرانبها تمسک*پناه بردن و متوسل شدن* کنید گمراه نخواهید شد، این دو از یکدیگر جدا نخواهند شد تا اینکه روز قیامت در کنار حوض کوثر نزد من برگردند”. “حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشت هستند”
بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم این است که حسین و یارانش به خدا ایمان استوار داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوّق عددی در جایی که حق و باطل روبهرو میشوند اهمیّت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیّتی که داشت باعث شگفتی من است/ توماس کارلایل
در امتحانات و سختیها, راه حق رهروان حقیقی کمی به نسبت راه اشتباه دارد که دشواریهای این مسیر را تحمل میکنند اما همیشه پرچم پیروزی در این راه برافراشته میشود که یک سنت الهی است
درسهایی بسیار زیادی که میتوانیم از امام حسین(ع)، خانواده، یاران ایشان و سبک زندگیشان بگیریم راهنمای راهمان هستند در ابعاد مختلف زندگی*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی*؛ هر کجای دنیا که باشیم، با هر فرهنگ و سلیقهای, به وحدت و همدلی میرسیم و با پرتوی نور آنها به پیش میرویم
هر وقت گُم کردم مسیرم را؛ تصویری از عشق تو پیدا شد
لب تشنه با دستان خالی هم؛ میشود اسطورهی دنیا شد/ علی بحرینی.
۱۴۰۲/۵/۶
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا