خودباوری از اولین عوامل مهم در رسیدن به موفقیت می باشد و همه ی انسان های موفق در هر زمینه ای از این ویژگی بهرهمند بوده اند
این نیروی درونی, نقش بسیار مهمی در رویارویی با دشواری های زندگی و بهبود آن دارد و بدون آن موفقیت، رشد و پیشرفت در زمینه های مختلف ممکن نیست و با وجود آن هر به ظاهر غیر ممکنی ممکن می شود
خودباوری به معنای شناخت خود، اطمینان به توانایی ها و استعدادهایمان می باشد، به گونه ای که می توانیم با تکیه بر آنها به خواسته هایمان*اهداف، رویاها و آرزوها* برسیم؛ به همین خاطر خودباوری در ما اعتماد به نفس ایجاد می کند و شخصیتمان را می سازد و ما را از ناملایمات و به ظاهر بنبستها دور می کند
چه عواملی در خودباوری ما تأثیر دارند و چگونه به خودباوری برسیم؟
برای اینکه به درستی به خودباوری برسیم باید اول از همه مسیر صحیحی را انتخاب کنیم و به خواسته هایمان عمیقا باور داشته باشیم و بدانیم که می توانیم به آنها دست یابیم، سپس برای رسیدن به آنها با در نظر گرفتن شرایطی که در آن هستیم برنامهریزی درست، منطقی و منظمی داشته باشیم
حل مسائل و مشکلات کوچک و بزرگ زندگی، توجه به نقاط قوت و رفع نقاط ضعف خود، تقویت باورهای مثبت، تلقین مثبت به خود، افتخار به توانایی ها و استعدادهایمان و موفقیت هایی که در زندگی کسب کرده ایم، توجه نداشتن به فکرهای منفی نیز حس ارزشمند بودن و شایستگی و خودباوری را در ما تقویت می کنند
عامل دیگری که در ما خودباوری ایجاد می کند ایمان است، ایمان به وعده های خداوند که اگر آنها را عمیقا باور داشته باشیم و به آنها با نیتی خالصانه عمل کنیم کارهای به ظاهر نشدنی شدنی می شوند؛ با ایمان و توکل به خداوند, خود را تنها تصور نمی کنیم و چون می دانیم او همیشه و در همه جا در کنارمان است، هر چه هم بیشتر به خداوند اعتماد کنیم او هم بیشتر ما را شگفتزده می کند و اینگونه خودباوری در ما بیشتر تقویت می شود
یکی دیگر از عوامل مهم در خودباوری کسب دانش و علم مفید و شناخت افراد موفق است؛ وقتی محتوایی را از آنها بخوانیم، ببینیم و یا گوش دهیم متوجه می شوید بسیاری از آنها نیز با دست خالی و در مسیری صحیح کار خود را شروع کرده اند، به خود و خواسته هایشان و وعده های خداوند باور داشته اند، دانش و علم مفید کسب کرده اند و پس از طی نمودن مسیر خود و پشت سر گذاشتن دشواری های آن تا جای ممکن به خواسته هایشان و موفقیت رسیدهاند؛ اینگونه تشویق می شویم تا ما هم خود و خواسته هایمان را باور کنیم و در زندگی فرد موفقی باشیم
شرایط محیطی، اطرافیان و دوستان در محیط آفلاین و آنلاین نیز بر روی خودباوری ما تأثیر می گذارند، بنابراین هر چه در محیط ها و با افراد مثبت و سازنده در ارتباط باشیم خودباوری ما نیز بیشتر تقویت می شود و برعکس این موضوع هم وجود دارد, هر چه در محیط ها و با افراد منفی و منفیگرا در تعامل باشیم خودباوری ما تضعیف می شود
عامل بعدی برای خودباوری امید و انگیزه و روحیه پابرجا و همیشگی است که جمع همه ی مواردی که به آنها در پاراگراف های قبل اشاره شد در ما امید و انگیزه و روحیه قوی و پایدار ایجاد می کنند تا خود را باور کنیم و به خواسته هایمان در زندگی یکی پس از دیگری برسیم
فرمول بالا برای همه کارآمد است و در انجام هر کاری جواب می دهد
تصور کن می خواهیم خوداشتغال، کارآفرین و یا مخترع شویم، اول باید با توجه به آنچه گفته شد خودمان را باور کنیم که می توانیم به این مهم برسیم، باید محصولمان را، خلاقیت و نوآوریمان را به خوبی باور کنیم، سپس دست به کار شویم و با یک برنامهریزی درست، منطقی و منظم برویم برای انجام آن
یا اینکه علاقه زیادی به خدمت به دیگران در ما موج می زند و می خواهیم برویم در یک محله ی محروم و یا روستای دور افتاده به مردم نیازمند خدمت کنیم، با خودباوری و آنچه گفته شد می توانیم این کار را انجام دهیم
و یا رشته ی تحصیلی خود را با توجه به علاقه و استعداد ویژه ی خود انتخاب کرده ایم، به موفقیت در آن باور داریم و برای موفقیت در آن با برنامهریزی درست، منطقی و منظم تلاش می کنیم تا به نتایج خوبی در آن برسیم
و…
هر کس خود را بلند نگرداند و به اوج رفعت نرساند کسی او را بلند نخواهد کرد/ امام علی(ع)
با خودباوری, دیگر هیچ چیز و هیچکس نمی تواند ما را در انجام کاری که می خواهیم آن را انجام دهیم منصرف کند جز خودمان, چون می دانیم اگر خود را باور نداشته باشیم و دستکم بگیریم نمی توانیم موفق باشیم, حتی اگر امکانات و شرایط بسیار خوبی داشته باشیم و اگر خود را باور داشته باشیم و توانمند بدانیم می توانیم, حتی اگر امکانات و شرایط بسیار بدی داشته باشیم، همانطور که حافظ گفته است: “چرخ برهم زنم ار غیرِ مرادم گردد؛ من نه آنم که زبونی کَشَم از چرخِ فلک”
و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنان را در خشکى و دریا بر مرکب های راهور سوار کردیم و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از آفریدههاى خود برترى آشکار دادیم/ اسراء- ۷۰
و سست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید/ آل عمران- ۱۳۹
در اسلام به خودباوری تأکید زیادی شده است چون مومنین با تکیه به آن می توانند مسائل و مشکلاتی که در زندگی خود و در جامعه وجود دارند را حل کنند و زندگی خود و دیگران را بسازند، نه اینکه نشست و دست روی دست گذاشت و مدام از این و آن گلایه کرد و فقط به زندگی خود توجه داشت، باید فعال و پویا و تأثیرگذار بود چون دینی را پذیرفته ایم که خداوند در آن از ما خواسته است تا زمین را آباد کنیم- “او خدایی است که شما را از زمین بیافرید و برای عمارت و آباد ساختن آن برگماشت/ هود- ۶۱”. وقتی از طرف خداوند چیزی از ما خواسته شده یعنی توانایی انجام آن در ما وجود دارد, حال هر کسی بر اساس علایق، آموخته ها، مهارت ها، استعدادها و داشته های خودش می تواند این کار را انجام دهد, به شرط اینکه این موضوع و خودش را باور کند که می تواند؛ بنابراین یکی دیگر از وظایف همه ی ما در زندگی جدا از آنچه در مقالات قبل گفته شد این است، یعنی آباد نمودن زمین که با خودباوری ممکن است
چند نمونه از خودباوری:
امام علی(ع) در بخش های مختلفی از نهجالبلاغه فرموده اند: “سیل دانش از وجودم همچون سیل سرازیر میشود و مرغ اندیشه به قلّه ی منزلتم نمیرسد”. “کسی نتوانست از من عیب بگیرد یا زبان به بدگوییم باز کند، ضعیف در نزدم عزیز است تا حقش را از ظالم بگیرم و قوی نزدم ناتوان است تا حق مظلوم را از وی بستانم”. “به وظیفه قیام کردم به وقتی که دیگران ناتوان شدند، خود را آشکار نمودم آن زمان که دیگران سر در گریبان بودند، سخن گفتم هنگامی که آنان وا ماندند و به نور خدا راه پیمودم وقتی که آنان دچار توقف شدند”
راه امام خمینی(ره) راه جاده ی نورانی اسلام بود و با خودباوری که داشتند به ما یاد دادند با تکیه بر مسیر صحیح و آموزه های الهی از هیچ قدرتی در این دنیا نترسیم، سرنوشت خود و کشورمان را در دست بگیریم و خود را باور کنیم و وابسته به این و آن نباشیم و تاریخ، تمدن و هویت خود را بسازیم و راه دوران طلایی اسلام را ادامه دهیم. امام, با بیداری اسلامی که به راه انداخت الهامبخش بسیاری از افراد و ملت های مختلف در سراسر جهان شد چون در عمل نشان داد می توان مقابل ظلم و ستم و زورگویی ایستاد و بدون وابستگی و با خودباوری و ایمان, کشور خود را ساخت و آن را با باور و اعتماد و تکیه بر مردم, رشد و توسعه داد؛ همین حرکت بود که رهبران و مردم آزاده ی کشورهای دیگر را هم بیدار کرد تا سرنوشت خود را در دست بگیرند، تا همیشه در مقابل ظلم و ستم و زورگویی سر خم نکنند و وابسته به قدرت های خارجی نباشند و باور کنند که آنها هم می توانند آینده ی خود را بسازند. امام در این مسیر دشواری های زیادی را پشت سر گذاشت و به دست مأموران ستم شاهی پهلوی که کشور را وابسته و در خدمت برخی از کشورهای غرب قرار داده بودند به زندان هم رفت اما چون مسیر درستی را انتخاب کرده بود و به وعده های خداوند و به خود هم باور داشت همه ی آن دشواری ها را پشت سر گذاشت. مردم به خاطر دستگیری امام در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ به خیابان ها آمدند و در نتیجه امام با همراهی مردم پیروز شد؛ آزادی، استقلال و عزت را به کشور برگرداند و میراث ارزشمند انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را برایمان به یادگار گذاشت
تأکید رهبر فرزانه کشور که امام ایشان را به رهبری انتخاب نمودند نیز همیشه به باور به خود بوده است؛ ایشان در طول سالیان سال بارها یادآور شدند که وابسته به کشورهای دیگر نباید بود و خودمان نیازهای خود را رفع کنیم چون می توانیم اگر خود را باور کنیم و در قبال مسائل و مشکلات جامعه مسئولیتپذیر باشیم. رهبر انقلاب در سالگرد رحلت امام, امید دائم و پرهیز همیشگی ایشان از یأس و باور به مردم را ناشی و متکی بر ایمان آن شخصیت جاودانه برشمردند و گفتند: “امام بزرگوار, پرچم برافراشتهی رسالتهای الهی در عصر جاهلیت مسلّح قرنهای اخیر بود”. “خود امام بزرگوار در یک بیانی که در نوشتههای ایشان ثبت شده و منتشر شده میگوید که من در طول سالهای مبارزه تا پس از پیروزی هرگز دچار یأس نشدم و معتقد بودم که وقتی ملت چیزی را بخواهد آن چیز حتماً تحقق پیدا میکند. این امید امام هم ناشی از ایمان او بود؛ وقتی شما ایمان روشنی به مبدأ حقیقی و به خدای متعال دارید این شعلهی امید در دل شما روشن خواهد بود و خاموش نمیشود، امید و ایمان روی هم اثر میگذارند، ایمان امیدآفرین است. تحقق امیدها ایمان را افزایش میدهد، اینها روی هم تأثیر میگذارند”. “امید با حرکت همراه است و با تنبلی نمیسازد و کسانی که برای رسیدن به سرمنزل مقصود به بیتحرکی و نشستن روی میآوردند در احادیث مذمت شدهاند”. “یقیناً بزرگترین توصیهی امام ادامه دادن راه اوست، نگهبانی از میراث اوست، این بزرگترین توصیهی امام بزرگوار ما است. ما باید همان سه تحولی را که امام در داخل کشور، در سطح امت و در سطح جهان ایجاد کرد*انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی، زنده نمودن فضای معنوی در دنیا* تعقیب کنیم، دنبال کنیم، حفظ کنیم. دنبال کردن این هدف امروز البته اقتضائاتی دارد که با اقتضائات زمان امام فرق می کند، این را می دانیم؛ مسلماً در دوران هوش مصنوعی و کوانتوم و اینترنت و امثال این پیشرفتهای علمی نمیشود با همان شیوههای چهل سال قبل، دوران تلفنهای کذایی و ضبطصوتهای کذایی، با آن ابزارها امروز کار کرد. امروز برای پیشرفت این هدف ابزارها بایستی متناسب با زمان انتخاب بشود، تردیدی در این نیست. ابزارها تغییر پیدا می کند اما آنچه تغییر پیدا نمیکند جبههبندیها است، جبههبندیها عوض نشده است، تغییر پیدا نکرده است و تغییر پیدا نخواهد کرد. هدفها تغییر پیدا نمیکند، جبههبندیها تغییر پیدا نمی کند؛ جبههی دشمن، جبههی استکبار، جبههی زورگویی، جبههی صهیونیسم و قدرتمندان زورگو و متجاوز عالم، امروز هم مثل دیروز در مقابل ملت ایران صف کشیدهاند؛ البته تفاوتی که امروز در این جبههبندی ایجاد شده این است که ملت ایران قویتر شده آنها ضعیفتر شدهاند ولی جبههبندی همان جبههبندی است”. “تحولآفرینیهای امام بزرگوار، دشمنان سرسخت، پُر بغض و کینه، جنایتکار و متجاوزی دارد که ملت ایران برای مقابله با آنها باید به همان نرمافزار امام بزرگوار یعنی ایمان و امید مجهز باشد, چرا که هدف اصلی آنها بازگرداندن ایران به دوران قبل از انقلاب یعنی دوران وابستگی، بیهویتی و چشمدوخته به دست این و آن است”
رهبر انقلاب با اشاره به دشواری های مسیر پیشرفت گفتند: “بعضی برای اینکه امید را در دلها بکشند اشاره میکنند به اینکه در لایههای اجتماعی کسانی هستند که دغدغهی دین و ایمان و انقلاب ندارند؛ خب بله، اما مخصوص امروز نیست، دههی ۶۰ هم که جبههها آنجور مملو و سرشار از جوانهای مومن بود, یک عدهای در شهرهای بزرگ، در تهران، بیخیال و بیاعتنا راه میرفتند، نه فقط احساس مسئولیت نمیکردند، مسئولین را مسخره هم میکردند. شما نگاه کنید شرححال شهدا و رزمندهها را!، اینها وقتی که میآمدند در شهرهای بزرگ, بخصوص شهرهای بزرگ, احساس دلتنگی میکردند که این به خاطر همین پدیده بود. دههی ۶۰، دههی اول انقلاب از این حوادث وجود داشت، این جای تعجب ندارد. امروز هم البته هستند کسانی که نه به انقلاب، نه به اسلام و نه حتی به تعهد ایرانی پایبند نیستند”
یکی از موضوعات مهمی که در خودباوری وجود دارد این است که در مسیری که در حال عبور از آن هستیم ممکن است عده ای ما را مورد تمسخر قرار دهند, چون با پیشرفت و خلاقیت و نوآوری مشکل دارند، خودباخته هستند و به جمله ی ارزشمند “ما می توانیم” باور ندارند، نه تنها خودشان کاری انجام نمی دهند بلکه جلوی حرکت دیگران را هم به روش های مختلف می گیرند و بهانه ی آن را به گردن اسلام می اندازند؛ بهترین کار این است که از آنها دوری کنیم تا امید و انگیزه و روحیه پیشرفت را از ما نگیرند و با کسانی باشیم که امید و انگیزه و روحیه را در ما زنده نگه می دارند
در صحیفه امام- جلد ۵- صفحه ۴۰۹ آمده است: “اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به بازداری از همهی خرافات و اسارت قدرتهای ارتجاعی و ضدانسانی دعوت میکند چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفت و نوآوریهای مفید بشر که حاصل تجربههای اوست سازگار نباشد!؟”
تمام پیشرفت هایی که تاکنون در زمینه های مختلف صورت گرفته است نتیجه ی خودباوری افرادی می باشد که به خود و کاری که انجام می دادند باور داشته اند و دشواری های مختلف را پشت سر گذاشته اند؛ نکته ای که در اینجا مهم است این است که اگر سرشار از دانش و علم باشیم اما خودباوری نداشته باشیم هیچ موقع نمی توانیم کاری انجام دهیم، از طرفی اگر خودباوری داشته باشیم و دانش و علم مفید نداشته باشیم ممکن است به راه های اشتباه برویم، این دو مکمل یکدیگر هستند و وقتی در کنار هم باشند تأثیر درست خود را می گذارند
رضا تهرانچی, موسس ویتانا و خالق بیسکویت مادر, جدا از کسب و کاری که راه انداخت, با خودباوری که داشت, موسسه استاندارد را قانع کرد که درج تاریخ مصرف روی بستهبندی بیسکویت جزء ضوابط استاندارد محصولات غذایی باشد. ویتانا نخستین کارخانه ی ایرانی بود که روی محصولاتش تاریخ مصرف و نشان استاندارد را درج میکرد
آرش حسامی, جوان تولید کننده کفش, زمانی در برنامه ی پایش به عنوان جوان موفق حضور پیدا کرد و گفت: “چون موفق هستیم که توانستیم یک سری سنبل های قدیمی را بشکنیم. یک سری چیزهایی که به ما دیکته کرده بودند را رد کنیم. توانستیم با افتخار بگیم ما ایرانی هستیم، توانستیم هویت پیدا کنیم، توانستیم رقابت کنیم”
مریم صفایی فرید, تولید کننده ی درب و پنجره UPVC, با خودباوری توانست کاری را انجام دهد که تا پیش از او فقط مردها آن را انجام می دادند، او می گوید: “من اعتقادم این است که در ایران کار هست و بیکاری نیست، در ایران تنبلی بیداد می کند، یعنی پاشیم کاری را شروع کنیم چرا منتظریم!؟”
محمد جمشیدی, کارآفرینی نمونه ی ملی در بخش کشاورزی و صادر کننده برتر نیز زمانی گفته بود: “متأسفانه جوانان بخش کشاورزی را یک بخش بی کلاس می دانند، یعنی مثلا شاید بارها به من گفته اند هندونه فروش. خب ببین, قدر کار را نمی دانند. همه درخواست برای کار دولتی دارند، این یک ضعف است در استان لرستان. ما بخش معدنمان فوقالعاده است و کشاورزیمان بهترین زیرساخت و پتانسیل را دارد و معدن ما در استان لرستان، ولی متأسفانه جوان های ما بیشتر تقصیر دارند که می خواهند خودشان را به زحمت نیندازند”
مهلقا ملاح, به طور اتفاقی در کتابخانه دانشگاه با کتابی درباره ی محیط زیست آشنا می شود که تأثیر عمیقی بر زندگیاش میگذارد و پس از آن آشنایی گفته است: “دوست داشتم فرهنگ حفاظت از محیط زیست را به مردم بیاموزم”. سرانجام در ۱۳۷۳ با مشارکت همسر و چند نفر از استادان دانشگاه علاقهمند به محیط زیست, سازمان غیر دولتی زیستمحیطی جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیط زیست را بنیان می گذارد. هدف اساسی این سازمان آموزش به هموطنان و اقشار گوناگون مردم برای حفظ محیط زیست و مبارزه با آلودگی های زیست محیطی است و در این جهتگیری سعی شده با روش های کارشناسی و آگاهی بخشی توجه سازمان های دولتی، غیردولتی و اقشار مردم به معضلات محیط زیست کشور جلب شود به طوری که در همه ی سطوح, انگیزه ها و حساسیت ها برای پیشگیری از تخریب و آلودگی محیط زیست به وجود بیاید. مهلقا, با علاقه ی زیاد و خودباوری که داشت موفق شد تا شعبه های سازمان غیر دولتی جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیط زیست را در ۱۶ استان کشور هم گسترش دهد. ایشان ۲ دهه از عمرش را در جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست صرف آموزش زنان خانهدار و معلمان مدارس برای آشنایی با محیط زیست و ضرورت حفظ طبیعت کرد. او از پیشگامان آموزش مفاهیم محیط زیستی برای کودکان و نوجوانان نیز بهشمار میآید و با عشق بی پایانی که به حفظ محیط زیست داشت مادر محیط زیست ایران شناخته شد و در ترویج درختکاری در مناسبتهای گوناگون و برگزاری برنامههایی برای کاشت درخت توسط زنان و کودکان هم نقش فعالانهای داشت و فعالیت های اجرایی زیادی برای حفظ محیط زیست انجام داد
محمد علی کِلِی, سه بار قهرمان سنگینوزن جهان در رشته ی بوکس شد؛ او خودش را اینگونه تعریف می کرد: “من بهترینم”، “حتی پیش از این نیز گفته بودم که میدانم بهترینم”
و…
خودباوری آموختنی است و به مرور زمان در ما ایجاد و یا تقویت می شود و برای همه مفید می باشد مخصوصا برای اعضای خانوادهیمان، اگر در آنها هم خودباوری تقویت شود تا با باور به خود مسیر خود را در شغل، کسب و کار و تحصیل ادامه دهند، پله های پیشرفت و ترقی را در زمینه های مختلف با اراده ی بیشتری طی می کنند و فرد موفق و خوشبختی خواهند شد. تاریخ پُر است از افرادی که والدین نقش مهمی در ایجاد باور در آنها و موفقیتشان داشته اند؛ گفته شده آلبرت اینشتین خیلی دیرتر از بچه های معمولی صحبت را آغاز کرد. طبق ادعای خود اینشتین، او تا سن سه سالگی حرف زدن را آغاز نکرده بود و بعد از آن هم حتی تا سنین بالاتر از نه سالگی به سختی صحبت می کرد. به دلیل پیشرفت آهسته ی کلامی اینشتین و گرایش او به بی توجهی به هر موضوعی که در مدرسه برایش خسته کننده بود و در مقابل توجه صرف او به مواردی که برایش جالب بودند باعث شده بود که برخی همچون خدمه ی منزل آنها او را کُند ذهن بدانند. او در نوجوانی علاقه ی چندانی به تحصیل نداشت. پدرش از خواندن گزارش هایی که آموزگاران درباره ی پسرش می فرستادند رنج می برد. گزارش ها حاکی از آن بودند که آلبرت, شاگردی کُند ذهن، غیر معاشرتی و گوشهگیر است. در مدرسه او را پدربزرگ کُند ذهن لقب داده بودند. گویا فقط مادرش به او امید داشت و آینده ای رویایی را برای این کودک تصور می کرد. اینشتین در اینباره می نویسد: “فقط یک نفر بود که به من ایمان داشت و آن هم مادرم بود. وقتی چهار یا پنج ساله بودم، روزی مادرم مرا به دیدن خاله ام برد؛ سر غذا نمی دانم چطور شد که مادرم گفت: یادتان باشد که چه می گویم، آلبرت مشهور خواهد شد”. آلبرت انیشتین در زندگی خود مأموریت داشت فیزیکدان شود و نظریه نسبیت را بهعنوان مهمترین دستاوردش توسعه داد
هیچ فرد و کشوری بدون خودباوری رنگ و روی موفقیت، خوشبختی، پیشرفت و رسیدن به خواسته هایش را ندیده است و هر فرد و کشوری با باور توانسته در کنار دانش و علم و خلاقیت و نوآوری به نتایج جدید در هر کار برسد و پله های پیشرفت و ترقی را طی کند. وقتی می خواهیم در طبیعت از کوهی بالا برویم یکی از عوامل مهم و اصلی برای بالا رفتن از کوه, خودباوری ماست چون می دانیم اگر از مسیر درست بالا برویم در نهایت با پشت سر گذاشتن دشواری های طبیعی مسیر دیر یا زود به قله می رسیم و هم خودمان و هم همسفرانمان شکوه ایستادن بر روی قله را تجربه می کنیم؛ ممکن است در میانه ی راه باشیم، کارها و سلیقه ها با هم تفاوت داشته باشد، دشواری های زیادی را پشت سر گذاشته باشیم و حتی خیلی ها هم نخواهند به چشمانداز مشترکمان برسیم, اما اگر در حرکت باشیم, در نهایت روزی به قله می رسیم
در راه خدا تا سرحد توان *آنگونه که شایسته است* تلاش کن و هرگز سرزنشِ سرزنشگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد/ امام علی(ع)
زندگی خیلی خوب و زیباست، اگر از زاویه درستی به آن نگاه کنیم بسیار تماشایی و امیدوارکننده و هیجانانگیز است، هر کجا که هستیم با خودباوری می توانیم آن را بهتر از قبل کنیم و آن را بهبود دهیم، هم برای خودمان و هم برای خانواده و اطرافیانمان
با خودباوری همچنان فتح بلندترین قله ها در زمینه های مختلف ممکن است.
۱۴۰۲/۳/۱۹
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا