یکی از موضوعاتی که در موفقیتهای مختلف کسب میکنیم و اهمیت دارد افتخار است و گاهی میتوانیم به برخی چیزها افتخار کنیم
افتخار نوعی حس رضایت، نشاط و ارزشمندی است وقتی کارهای درستی را انجام میدهیم و به موفقیتهایی میرسیم
اگر در زندگی افتخاری نداشته باشیم به عزتنفس پایین، حس ناتوانی و بیانگیزگی دچار میشویم و یا گاهی به کارها و چیزهایی افتخار میکنیم که اشتباه هستند
با افتخار به داشتهها و کارهای درست و ارزش قائل بودن برای آنها رشد و پیشرفت خود را در طول زمان میسنجیم، آنها را ارزشمند میدانیم، اعتمادبهنفس و انگیزهی درونی بیشتری خواهیم داشت و از شرایط زندگی که داریم هم رضایت بیشتری پیدا میکنیم. این کار که نوعی تشویق خودمان میباشد باعث میشود تا صفات و ویژگیها و مهارتهایی که میخواهیم را یاد بگیریم یا آنها را در خود ثابت نگه داریم و به تواناییهایمان باور پیدا کنیم. به همین خاطر مقداری خودتشویقی و افتخار به خود و یادآوری آنها در فواصل زمانی مختلف لازم است
خیلی از ویژگیها، کارها و چیزهای مختلف هستند که میتوانیم به آنها در فرآیند موفقیت و توسعهی شخصی افتخار داشته باشیم، حتی ویژگیها، کارها و چیزهای بسیار ساده و معمولی گاهی قابل افتخار هستند و ارزشمند میباشند. در ادامه چند نمونه از آنها را با هم مرور میکنیم
اگر باعث رفع نیازهایمان شدیم
برای بهتر شدنمان تلاش کردیم
خودمان را شناختیم و به زندگیمان معنا بخشیدیم
آنچه هستیم بودیم و اراده داشتیم و دنبالهروی دیگران نبودیم
کارهایی را انجام دادیم که دلیل حال خوب خودمان شدند
افتخار دارد
اگر عادتهای مثبتمان را پرورش دادیم
عادتهای منفیمان را کنار گذاشتیم
ضعفهایمان را رفع کردیم
خودمان را با دیگران به اشتباه مقایسه نکردیم
کارهای اشتباه مثل اعتیاد و مواردی مثل آن را کنار گذاشتیم
اوقات فراغت و ورزش و تغذیه سالم را جایگزین آنها کردیم
افتخار دارد
اگر به دانش و علم اهمیت دادیم
آموختن را فرآیندی ادامهدار و همیشگی دانستیم
مهارتهای مختلف زندگی را آموختیم
ذهنی باز داشتیم و هر چیز درست را پذیرفتیم
از کسانی که باتجربه و متخصص هستند مشورت گرفتیم
چیزهایی که آموختهایم را در زندگی به کار گرفتیم
افتخار دارد
اگر به خانوادهیمان توجه داشتیم
مسئولیتپذیر بودیم و بیشتر به آنها اولویت دادیم
برای راحتی و آسایش آنها تلاش کردیم و برایشان وقت گذاشتیم
با آنها مهربان بودیم و پای صحبتها و حرفهایشان نشستیم
حتی در زمان خستگیها و مشغلههای کاری رفتار خوبی با آنها داشتیم
افتخار دارد
اگر توانستیم شغلی که به آن علاقه داریم را داشته باشیم
با تمام مشکلات، ناتوانیها و کمکاریها آن را رها نکردیم
توانستیم تولید یا فروش داشته باشیم
به کیفیت محصول و کارمان اهمیت دادیم
وظیفهشناس و خوشقول بودیم و نیاز مشتریان یا مراجعهکنندگان را رفع کردیم
وقتی برخی از آنها خرید نداشتند به سوالاتشان باحوصله و به درستی پاسخ دادیم
برای دیگران هم اشتغال ایجاد کردیم
صادرات داشتیم
افتخار دارد
اگر از شکست نترسیدیم
شجاع و ریسکپذیر بودیم
برای رسیدن به خواستههایمان تلاش و کوشش کردیم
صبر و پشتکار داشتیم
اشتباه کردیم، تجربه کسب کردیم و با یادگیری از تجربهها دوباره تلاش کردیم
افتخار دارد
اگر توانستیم از نظر مالی مستقل شویم
از پس کارها و مخارجمان بربیاییم و به والدینمان وابسته نباشیم
صرفهجو باشیم و پسانداز داشته باشیم
بدهکار کسی نباشیم
سرمایهگذاری درستی داشته باشیم
برای رفع نیازهایمان از کسب و کارها و کسانی که فروش کمتری دارند خرید کردیم
افتخار دارد
اگر توانستیم به دیگران خوبی و کمک کنیم
پشت و پناه افراد ضعیف و ستمدیده باشیم
به آنها امید و انگیزه و روحیه دادیم
وسایل اضافهای که داشتیم را به آنها بخشیدیم
مقداری از درآمدمان را هر ماه برایشان خرج کردیم
حتی اگر به ضررمان بود حرف درست را زدیم و کار درست را انجام دادیم
افتخار دارد
اگر رفتار درستی با همه داشتیم
تفاوتها را درک کردیم و بین دیگران فرق نگذاشتیم
به نظرات مختلف احترام گذاشتیم
بحثهای بیفایده را رها کردیم
خیر و خوبی همه را خواستیم
دیگران را راهنمایی کردیم و آموختههایمان را در اختیار آنها گذاشتیم
افتخار دارد
اگر قدر داشتههایمان را دانستیم
از بابت آنها شکرگزار خداوند بودیم که آنها را به ما داده است
لحظههایی را برای عبادت و نیایش با او کنار گذاشتیم
افتخار دارد
اگر در همهی اینها هر روز کمی بیشتر تلاش کردیم تا در آنها بهتر باشیم افتخار دارد
اینها چیزهای بیارزشی نیستند که ساده از کنارشان بگذریم، بلکه اگر برایشان وقت گذاشته شود واقعا برای هر کس میتوانند قابل افتخار باشند. در کنار مدالها و لوحهایی تقدیر این چیزها هم در روال زندگی معمول ارزشمند هستند و مایه افتخار میباشند. “قدرِ وقت ار نشناسد دل و کاری نکند؛ بس خجالت که از این حاصلِ اوقات بریم/ حافظ”؛ با وقت گذاشتن برای آنها هم از فوایدشان بهرهمند میشویم و هم اینکه برایمان مایه افتخار خواهند بود
تصور کن روزی که سن و سالی ازمان گذشت بتوانیم برخی اوقات با خودمان خلوت کنیم، در گوشهای دنج روبروی منظرهی دلخواهمان بنشینیم و چیزهایی که میتوانیم به آنها افتخار کنیم را با خودمان مرور کنیم!. اگر هر بار سرمان را به نشانه تأیید به آرامی تکان دادیم و لبخندی بر روی لبمان نشست، آن لحظهها قطعا از بهترین لحظههای زندگی خواهد بود که حاصل چیزهای ارزشمندی است که به آنها افتخار خواهیم کرد. اینگونه حس توانگری خواهیم داشت حتی اگر خانوادهی پُر افتخاری داشته باشیم یا نداشته باشیم. “افتخار آدمی به برتریهایش است نه به اصل و نسبش/ امام علی(ع)”؛ اگر نژاد و تبار داشته باشیم اما خودمان افتخاری نداشته باشیم فایدهای ندارد
حکیم فردوسی که با تلاش و کوشش زیاد توانسته است داستانهای تاریخی و زبان فارسی را حفظ کند خودش توانست برای خود افتخار کسب کند. او دراینباره سروده است “توانگر شد آن کس که خشنود گشت؛ بدو آز و تیمارِ او سود گشت”
هر کس میتواند برای خودش افتخاراتی داشته باشد تا روزی روزگاری گهگاهی هم که شده به آنها بیندیشد و این تلاشهای ما در دوران جوانی است که مشخص میکند موفقیتهایی داشتهایم یا نه تا از آن رضایت داشته باشیم و به آنها افتخار کنیم.
۱۴۰۴/۲/۲۶
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا