اصل پذیرش می تواند به ما کمک کند که زندگی آرامتری داشته باشیم، از نظر ذهنی به آرامش برسیم و سپس در صورت تمایل و یا امکان تغییرات مثبتی را در زندگی خود رقم بزنیم
انواع پذیرش:
پذیرش خود و گذشته ای که پشت سر گذاشته ایم: هر یک از ما گذشته ای داشته ایم که همه ی قسمت هایش باب میلمان نبوده است، فکر کردن به آن چیزهایی که در زندگی مورد پسندمان نبوده است و همچنان مورد پسندمان نیستند باعث می شود در غم و اندوه به سر ببریم و قسمت های خوب گذشته و زمان حال و حتی آینده ی زندگی خود را نادیده بگیریم. از طرفی پذیرش خودمان از نظر جسمی و نوع شخصیتی که داریم نیز مهم است
پذیرش اشتباهاتمان: همه ی ما اشتباهاتی داشته ایم و داریم و این یک چیز کاملا طبیعی است، راه حل این است که باید آنها را بپذیریم، خودمان را ببخشیم و تلاش کنیم آنها را جبران نماییم
پذیرش دیگران: اینکه همهی آدم ها آنطور که ما می خواهیم باشند نیستند یک حقیقت است. پذیرش اینکه انسان ها با هم متفاوتند و سلیقه، افکار و عقاید، رفتار و خلقیات مختص به خودشان را دارند به ما کمک می کند تا بهتر آنها را درک کنیم و با آنها کنار بیاییم. “از قضاوت درباره ی دیگران دست بکش تا آرامش را تجربه کنی/ دیپاک چوپرا”
پذیرش چیزهای جدید: هر چند وقت یکبار برخی چیزها به روز می شوند. پذیرش روندهای جدید به ما کمک می کند از قافلهی علم و پیشرفت در ابعاد مختلف زندگی مان*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی* عقب نمانیم
پذیرش اتفاقات غیرمنتظره ای که در دنیا و برایمان پیش می آیند: یکی از موضوعات مهم در زندگی هر یک از ما اتفاقات غیرمنتظره ای هستند که برخی اوقات در دنیا و یا در زندگی خودمان برایمان رُخ می دهند که اتفاق افتادن و یا اتفاق نیفتادن آنها دست ما نیستند. در کنار “اصل پذیرش” اصل دیگری وجود دارد به نام “اصل ناپایداری” که می گوید “خیلی چیزها در زندگی پایدار نیستند، مثل از دست دادن برخی از عزیزان و یا برخی چیزهایی که دوستشان داریم که به نوعی غیرمنتظره اتفاق می افتند و از دست ما می روند”. در کل این اتفاقات غیرمنتظره که طیف وسیعی از موضوعات مختلف می باشند یا مثبت هستند و یا منفی و بسته به نوع اتفاق بر روی ابعاد مختلف زندگی ما تأثیر می گذارند
اتفاقات مثبت غیرمنتظره که تکلیفشان مشخص است، از وقوع آنها خوشحال می شویم و بسته به نوع آن اتفاقات ابعاد زندگی ما نیز پُربارتر می شوند. اما اتفاقات منفی غیرمنتظره، چه آنها که در گذشته اتفاق افتاده اند، چه آنها که هم اکنون و در زمان حال اتفاق افتاده اند و چه آنها که در آینده اتفاق می افتند؛ عکسالعمل ما در مواجهه با آنها چگونه باید باشد؟
در این مورد دو رویکرد وجود دارد: ۱- یا می توانیم پس از مواجه شدن با هر یک از آنها متوقف شویم، روبرویشان بأیستیم، تا مدت ها با آنها به شیوه های مختلف دست به گریبان شویم و انرژی خود را هدر بدهیم، ۲- یا اینکه هر یک از آنها را بپذیریم، درسی که قرار است از آن اتفاقات منفی بیاموزیم را یاد بگیریم، عکسالعمل منطقی و مناسبی از خود نشان دهیم و سپس مسیر زندگی خود را همچنان ادامه دهیم
شعری منسوب به مولانا در این مورد وجود دارد که بر اساس دو رویکرد بالا آن را در ادامه این مقاله قرار داده ام:
“۱- هر لحظه که می کوشم در کارکنم تدبیر؛ رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر
۲- هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر؛ آرامتر از آهو بی باک تر از شیرم”
بنابراین در مواقعی که با هر اتفاق منفی روبهرو می شویم”پذیرش” اولین گام برای مواجه شدن و در نتیجه برطرف نمودن آن اتفاق منفی است. پذیرش به معنای این است که بپذیریم به هر حال آن اتفاق افتاده است، چه خودمان مقصر بوده باشیم و چه دیگران، آنچه اهمیت دارد پشت سر گذاشتن آن اتفاق منفی به شیوهی درست است به گونه ای که بسته به نوع آن اتفاق منفی ابعاد زندگی ما پُربارتر شود و مانع از حرکت رو به جلوی ما در زندگی نشود
پذیرش به ما کمک می کند حقایق را ببینیم، به دنبال راه حل نیز باشیم و مسئولیت زندگی خود را شخصاً بر عهده بگیریم تا حل اتفاق منفی پیش آمده برایمان راحت تر شود، چرا که هر یک از ما در حال حرکت به سمت رسیدن به خواسته ها*اهداف، رویاها و آرزوها* و چشماندازمان در زندگی هستیم، بنابراین نباید خودمان را معطل برخی اتفاقات منفی گذشته، حال و آینده کنیم که به هر حال ممکن است هر از گاهی در زندگی هر یک از ما پیش بیایند
“اصل پذیرش” یکی از موضوعات مهم در ابعاد مختلف زندگی ما است چرا که ما موجوداتی ایستا نیستیم بلکه در حال رشد و تکامل می باشیم و در این رشد و تکامل اصل پذیرش به ما کمک زیادی می کند؛ امیدوارم هر یک از ما در ذهنمان زیر “اصل پذیرش” خط بکشیم تا همیشه آن را مرور کنیم و به خوبی آن را به خاطر داشته باشیم و از آن به درستی استفاده نماییم.
“پروردگارا به من آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و شهامتی تا تغییر دهم آنچه را که می توانم و بینشی تا تفاوت این دو را بدانم/ دکتر علی شریعی”
۱۴۰۰/۹/۱۹
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا