در بطن زندگی که باشی همه چیز آن را به خوبی درک می کنی، همهی زوایای آن را
متوجه میشوی
برخی روزها و ساعت ها همه چیز خوب است و برخی روزها و ساعت ها نه، به نوعی بد به نظر می رسد و احساس خوبی نداری
برخی روزها و ساعت ها حال خوبی داری و برخی روزها و ساعت ها نه، کسل و کلافه ای
برخی روزها و ساعت ها در کسب و کارت همه چیز بر وفق مراد است و برخی روزها و ساعت ها نه، به هم ریخته به نظر می رسد
برخی روزها و ساعت ها رابطه ات با خانواده، دوستان و همکاران و دیگر افراد جامعه خوب است و برخی روزها و ساعت ها نه، موضوعاتی پیش می آید که روابط را به مرز باریکی از بگو مگو می رساند
و این روال زندگی است، این بالا و پایین های فکری، روحی، جسمی، خانوادگی، کاری و اجتماعی برای انسان طبیعی هستند
متأسفانه در بیشتر مواقع آنچه که به ما در مورد زندگی و رسیدن به خواستهها*اهداف، رویاها،آرزوها* و موفقیت گفته می شود همهی جوانب آنها نیست
درست است که در مسیر موفقیت به یک سری موفقیت ها و خواستهها می رسیم و مسیر خود را ادامه می دهیم اما حالت های فکری، روحی و جسمی و مسائل و مشکلات و چالشهای مختلف دیگری نیز در میان این مسیر وجود دارند که به هر حال و به دلایل مختلف پیش می آیند
اینجا هنر آن است که با آنها کنار بیاییم، مسائل و مشکلات و چالشهای پیش آمده را بپذیریم، در واقعیتِ آن حقیقت بمانیم- یعنی نه موضوع را بیش از حد بزرگ کنیم و نه از کنار آن بیتفاوت و ساده عبور کنیم، بلکه کارهای درست و لازم را برای حل آن انجام دهیم و با خود بگوییم “این نیز بُگذرد”، تا دوباره خورشید زندگیمان از پشت ابرها بیرون بیاید و بیش از پیش شروع به تابیدن کند
همهی ما و مخصوصا همهی افراد موفق با این موضوعات روبهرو هستیم و آنچه در این کشمکشهای مختلف باقی می ماند، استقامت، رشد و پیشرفت مداوم ما در تمام ابعاد زندگی*شخصی، خانوادگی، کاری و اجتماعی* است
بیا با هم این مسیر شگفتانگیز را ادامه دهیم
زندگی را به معنای واقعی زندگی کنیم، بیاموزیم و به آموزه هایمان عمل کنیم، عشق بورزیم، محبت کنیم، زیباییها را ببینیم و به سمت سعادت و کمال رهسپار باشیم
همچنان مأموریتمان را در زندگی انجام دهیم
و مانند گذشته از این به بعد نیز ردپای خوبی از خود در جهان به جای بگذاریم و آن را روشنتر از قبل کنیم چرا که جز این، کارِ بسیار مهم و با ارزش دیگری در این دنیا نداریم.
در کفِ دستِ زمین گوهر ناپیدایی است
که رسولان همه از تابشِ آن خیره شدند
پی گوهر باشید
لحظهها را به چراگاه رسالت ببرید
و من آنان را به صدای قدمِ پیک بشارت دادم
و به نزدیکی روز و به افزایشِ رنگ
به طنینِ گُل سرخ، پشتِ پرچینِ سخن های درشت/ سهراب سپهری
۱۴۰۰/۶/۱۲
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا