شاید وقتی با کلمهی “ادبیات” مواجه میشویم بگوییم: “به چه دردِ زندگیِ روزمرهیمان میخورد!؟ و ادبیات فقط برای کتابهایی سخت و پیچیدهست و یادگیری دستور زبان و صرف و نحو و علم لغت و خیلی چیزهای دیگر را در بر میگیرد که مثل نخ کاموایی در ذهنمان به هم میپیچند و در آخر هم ممکن است هنگ کنیم!”. اما انقدرها هم اینگونه نیست، این دفعه ادبیات با طعم میوه داریم
خب تبلیغش را هم بزارم
مأموریت+ تقدیم میکند “ادبیات با طعم سیب و پرتقال“
ادبیات چیست؟
از زمانهای دور تاکنون هر سخن و اثر ارزشمند و مفید و آموزندهای که شایسته ثبت و نقل بوده جزئی از ادبیات به حساب میآید، چه کتابهای تخصصی که در مورد موضوعات مختلف هستند و چه داستانها و شعرهایی که وجود دارند و آنها را خواندهایم و یا از زبان دیگران شنیدهایم، وقتی چیز مفیدی از آنها یاد میگیریم نشان دهندهی این است که به محفل ادبیات وارد شدهایم, جایی که در آن میتوان فارغ از هر چیز آموخت و از آن استفادهی مفید برد
اما چه چیزهایی شامل ادبیات میشوند؟
در هر فرهنگی در هر کجای دنیا آنچه از حد سخنهای عادی و معمولِ روزمره برتر و والاتر بوده, از داستانها و افسانهها، آثار علمی و عرفانی و فلسفی و دینی، شعرها و نقلقولها و ضربالمثلها گرفته تا خوشنویسیها و دیگر هنرها و نگارشهای گوناگون که به نوعی به نوشته و کلام و سخن مرتبط میشوند و در کنار نظم و حتی آسانی, بار معنایی و زیبایی و حسی بالایی دارند و بر ارزشها استوارند و مفید و آموزنده نیز میباشند و بتوان آنها را از سخنان و آثار دیگر که اینگونه نیستند تشخیص داد جزئی از ادبیات هستند و گستردگی آن را نشان میدهد. بنابراین هر سخن و اثری که شامل این موارد و یا بخشی از آنها نشود ادبیات به حساب نمیآید و مابقی جزئی از ادبیات هستند
برای مثال اگر یک سیب و یا پرتقال را در نظر بگیریم و بگوییم: “این یه سیبه و اون یکی پرتقاله” جملهی ادبی نگفتهایم، بلکه یک سخن عادی و معمول را به زبان آوردهایم، اما وقتی با توجه به موارد بالا به معرفی و توضیح آنها بپردازیم آن وقت ادبیات را مورد توجه قرار دادهایم و به بهترین شکل باعث معرفی آنها شدهایم
نکته جالب: خوبی ادبیات در این است که میتوان با آن به هر چیز جذابیت بخشید، بنابراین اگر بخواهیم در زمان حال و آینده هر آموختهی مفید و ارزشمندی را چه از گذشته به جا مانده و یا مرتبط به زمان حال و حتی آینده است به دیگران بیاموزیم تا آن را به خوبی یاد بگیرند, بسته به محیط و افراد و سن باید آن را با ادبیات و مواردی که شامل آن میشود همراه کنیم تا به خوبی مورد توجه قرار بگیرد و آموخته شود
به نظر دکتر مهدی حمیدی, “زبان همینکه در برآوردن حاجات بشری که علت اصلی وجود و هدف نهایی آن است از حد سادگی خود پا بیرون گذاشت و خود را در قلمرو هنر و زیبایی و صنعت کشید, به جهان ادبیات گام نهاده است، پس ادبیات چیزی جز همان زبان نیست که به لباس فاخری ملبس گردیده است. در این صورت در درجهای بالاتر از زبان عادی قرار میگیرد، محسوسات را از ورای معقولات مینگرد، رنگی از عالم معانی بر چهره صور میزند، زیبایی و لطفی را که در نهاد موجودات است بر قیافه آنها آشکار میکند”
اهمیت و فواید ادبیات:
شناخت دنیای پیرامون: ادبیات کمک میکند دنیای پیرامونمان را بهتر بشناسیم و با وسعت بخشیدن به اندیشههایمان جهان و هستی را با دید بازتری ببینیم
پاسخ به پرسشها: ادبیات به پرسشهای مختلفی که داریم پاسخ میدهد، گاهی هم پرسشهای جدیدی را برایمان ایجاد میکند و چیستی و چرایی و چگونگیها را برایمان به درستی توضیح میدهد
آشنایی با تفاوتهای فرهنگی و قومی: هر فرهنگ و قومی آداب و رسوم مخصوص به خودش را دارد که با ادبیات میتوان به خوبی با آنها آشنا شد
مرور تاریخ و سفر به آینده: ادبیات کمک میکند تا تلخ و شیرین تاریخ را به صورتی که بوده است مرور کنیم و از آنها درس بگیریم و از طرفی میتواند ما را به آیندهای ایدهآل ببرد تا ببینیم چگونه میتواند باشد و چطور میتوان آن را با توجه به عصری که در آن هستیم ساخت
فعال شدن قوهی تخیل: ادبیات باعث میشود قوهی تخیلمان فعال شود و در برخی آثار پا را از تاریخ و آینده نیز فراتر گذاشته ما را با آثاری مانند رئالیسم جادویی و داستانهای علمی تخیلی که جرئی از آن هستند به دنیای اسرارآمیزی میبرد که با پیشرفت مداوم علم به واقعیت تبدیل شدن برخی از آنها مثل گذشته و زمان حال و در آینده دور از انتظار نیست
اندیشیدن و درست اندیشیدن: ادبیات کمک میکند تا با آموختن, موضوعات مختلف را بسنجیم و بیندیشیم و با ممارست در آن درست اندیشیدن را میآموزد و اندیشه و تخیلمان را روشن و از خواب بیدار میکند تا آنها را به درستی مورد استفاده قرار دهیم
آشنایی با خوبیها و دوری از بدیها: ادبیات به زیبایی با معرفی و توضیح خوب و بد آنها را به شیوههای مختلف معرفی میکند و با شرح و بیان نتایج هر کدام به ترویج و تقویت و افزایش خوبیها میپردازد
بهبود گفتار و رفتار: با ادبیات گفتار و رفتارمان بهبود پیدا میکند، با کلمات بیشتر و بهتری آشنا میشویم تا آنها را در گفتگوها و تعاملات روزانه به درستی به کار ببریم
آشنایی با دلایل موفقیت: پند و اندرزهای مختلف جزئی جداییناپذیر از ادبیات هستند و کمک میکنند با راهکارهایی کاربردی که نتیجهبخش بودهاند به نتایج خوب رسید و به موفقتهای مختلف بیشتر و جدیدتری دست یافت
پیشرفت در زمینههای مختلف: با شناختی که از موضوعات گوناگون در آثار مختلف کسب میکنیم در نتیجه با عمل به آنها باعث پیشرفتهای بسیاری در زمینههای مختلف میشود و از اولین گامها برای بهبود و پیشرفت در هر زمینهای برای هر فرد این است. در طول تاریخ متون ادبی باعث پیشرفتهای بزرگ مادی و معنوی مختلفی شدهاند
و در نهایت ادبیات با شناختی که میدهد و ما را با موضوعات متنوعی آشنا میکند شیوههای زندگی بهتر و غنیتری را به ما میآموزد تا از یکنواختی بیرون بیاییم و به سوی فظیلتهای نیک و آرمانهای والای انسانی قدم برداریم و زندگی بهتر، آرامتر، شادتر و زیباتر و پُربارتری را برای خودمان و دیگران بسازیم و در مسیر رشد قرار بگیریم و به مرور زمان از خیلی از چیزها رهایی پیدا میکنیم و در نهایت متصل میشویم به اصلیترین و پُرفایدهترین موضوعات، همانطور که ویلیام جی گریس, در کتاب ادبیات و بازتاب آن, آورده است که تولستوی, هنر و ادبیات را اینگونه تعریف نموده: “عالیترین تجلیات جمال الهی و به وجود آورنده عالیترین لذّتهای روحی و معنوی برای انسان”؛ و حافظ هم سروده است: “بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی”
گفته شده “تمدن هر ملت به نسبت عظمت و وسعت ادبیاتش شناخته میشود و بهطور کلی ادبیات تابع زمان و مکان و نمایندهی آداب و رسوم و تمدن مردم آن کشور است” و “یک اثر ادبی خوب متعلق به همهی جهان میشود نه کشور یا زبان خاص و به همین دلیل در قرون مختلف ماندگار میشود و به زبانهای دیگر نیز ترجمه میشود”، “مخاطبین اینگونه آثار فطرت انسانی و وجدان بشری است که در همهجا پذیرای آن میباشد” مانند شاهنامه که به زبانهای مختلفی ترجمه شده و مورد توجه بسیاری در سراسر دنیا قرار گرفته است، اثری که در آن با زبان شعر خوبیها محترم شمرده شدهاند و بدیها نکوهیده شدهاند که اگر به آنها توجه داشته باشیم و بنمایهی آموزههای آن را بیاموزیم و مورد استفاده قرار دهیم نتایج خوبی برایمان خواهند داشت
اینگونه میتوان ۳۰ سال زحمت شاعر افسانهای, فردوسی بزرگ را برای این اثر ارزشمند و جاودانه پاسخ دهیم، میراث ارزشمندی که از او به یادگار مانده و در آن تلاش شده تا در کنار آموزههایی که وجود دارد و داستانهایی که در آن مطرح شدهاند, زبان فارسی نیز به فراموشی سپرده نشود و تاکنون اینگونه شده و نام و یاد فردوسی نیز ماندگار مانده است؛ “دانش دارنده خود را نگهبان است/ امام علی(ع)”
مطالب بالا که به کمک اینترنت نوشته شده خیلی ادبی شد، نه!، خب از اینجا به بعد یه خورده خودمونیترش میکنیم
ادبیات چیز عجیب و غریب و آنچنان پیچیدهای نیست، قسمتی از آن همان کتابهاییست که روی طاقچه و یا در صندوقچه و قفسهی کتابهایمان وجود دارند و منتظر خوانده شدن هستند، همان شعرهای خیام و کوزههایش، یا داستان شمس و مولانا و حتی سهراب و شهر آرمانی پشت دریاهایش و خیلی از افراد دیگر تا به ما راه و رسم زندگی را بیاموزند و بهترینها را برایمان رقم بزنند. توجه به این موارد باعث میشود از ادبیات دوری نکنیم و از فواید بسیار زیاد آن بهرهمند شویم
برای شروع قرار نیست کتاب قطورِ در جستوجوی زمانِ از دست رفته, مارسل پروست, را انتخاب کنیم؛ برای شور و اشتیاق داشتن به ادبیات که برای همه مفید است, جدا از توجه به فوایدی که دارد و انگیزهبخش میباشند بهتر است بسته به سن و حتی اگر در شغل مورد علاقهیمان هستیم یا مشغول تحصیلیم و میخواهیم آن را در آینده شروع کنیم, هر نوع موضوع و سبکی که مورد پسندمان است را انتخاب کنیم تا برایمان جذابیت داشته باشد و با اشتیاق بیشتری آن را به صورت متداول بخوانیم و به آموزههایش عمل کنیم. روزی یک تا دو ساعت وقت گذاشتن برایش کافیست تا نتایج بسیار درخشانش را به مرور زمان در بطن زندگیمان ببینیم
اینگونه به ادبیات عادت میکنیم و در نبود آن در روزهایمان دلتنگش میشویم و ممکن است حتی دق کنیم و بعد برسیم به این قسمت از شعر احمد شاملو که سروده است
“من ندارم سرِ یأس, با امیدی که مرا حوصله داد”
به همین خاطر با شناخت ادبیات و توجه به اهمیت و فواید بسیار خوبی که برایمان دارد میتوانیم به راحتی با آن عجین شویم.
۱۴۰۳/۲/۲۸
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا