وقتی به مطالعه سرنوشت انسان های موفق تاریخ بپردازیم، متوجه می شویم همه آنها متفاوت می اندیشیدند و اگر در دوران هر کدام از آنها از بالا زندگیش را نگاه می کردیم و او را مثل امروز نمی شناختیم می دیدیم که: چه عجیب، یک نفر بر خلاف افراد دیگری که دارند در مسیر موافق رود شنا می کنند او کاملا برعکس دارد شنا می کند، “این متفاوت اندیشیدن و متفاوت عمل کردن است”. اما یک موضوع مهم: فکر می کنید برای آن فرد که متفاوت می اندیشید و عمل می کرد آسان بود؟ نه؛ قطعا عده ای به او خندیدند، او را مسخره کرده اند، با انگشت به او اشاره کرده اند و در برخی موارد به او گفته اند: “دیوانه”؛ متفاوت اندیشیدن این چیزها را هم دارد، اما او ادامه داده. او به آن چیزی که او را وا داشت تا بر خلاف دیگران شنا کند باور و ایمان داشت و وقتی که این فرد متفاوت اندیش چیزی را کشف و یا اختراع کرد که برای انسان ها مفید بود، آن زمان توجه همه به سمت او جلب شد و “نابغه” خوانده شد.
متفاوت بودن یکی از نشانه های نبوغ است/ کارل گوستاو یونگ- انسان و سمبول هایش
ما پس از سال های زیاد فاصله با اینگونه افراد آنها را می شناسیم و این افراد مورد تحسین ما قرار می گیرند: کسی که دنیا را روشن کرد”مخترع اولین لامپ”، کسی که شرایطی را فراهم کرد تا ما از فاصله دور با هم صحبت کنیم”مخترع اولین تلفن”، کسی که همین صفحه ای که الان دارید این متن را می خوانید را اختراع کرد و… هزارن مخترع متفاوت اندیش دیگر که با کمی جستجو در همین اینترنت که خودش محصول متفاوت اندیشیدن و عمل کردن و داشتن ذهنی باز است می توانید پیدایشان کنید.
در کشور خودمان نیز افراد متفاوت اندیش زیادی داریم، برای مثال: “میرزا محمد خان غفاری کاشانی” ملقب به “کمال الملک” یکی از برجسته ترین هنرمندان رشته نقاشی و نگارگری کشور ماست که در سال ۱۲۲۴ هجری قمری در کاشان به دنیا آمد. کمال الملک پدر نقاشی معاصر ایران به حساب می آید، او با کنار گذاشتن قواعد موجود در نقاشی سنتی، سبک جدیدی را بنا گذاشت که مبنی بر نمایش عینیت های بیرونی بود. تحولی که کمال الملک با هنر خودش به وجود آورد تأثیر زیادی بر جامعه زمان خودش گذاشت؛ او توانست فرهنگ و فنون اروپایی را با ساختار اندیشه و هنر خودش ترکیب و همچنان روح نقاشی ایرانی را در آثار خودش حفظ کند.
باید گفت متفاوت اندیشیدن و عمل کردن برای کسانی سخت است که به مسیری که در پیش گرفته اند باور و ایمان ندارند.
اگر به راهی که دارید ادامه می دهید باور و ایمان دارید آن را ادامه دهید. اگر ایده منحصر به فردی دارید، اگر مخترع هستید و می خواهید محصول خود را به تولید انبوه برسانید، اگر به راه حلی می اندیشید که می تواند یک محصول یا خدمات را برای مردم کارآمد تر کند، باورها و ایمانتان را قوی تر کنید و ادامه دهید. نترسید از این که ممکن است دیگران در مورد شما چه فکر کنند؛ به این بیندیشید که دستاورد شما چقدر می تواند برای انسان های زمان حال و آینده مفید باشد و زندگی را برای آنها بهتر کند.
اندیشیدن یکی از دشوارترین کارهای انسان است ولی با همین فرایند است که انسان میتواند به کشفیات و دریافتهای ذهنی باارزشی برسد و زندگی خود را پُربارتر کند، به این ترتیب ما بازیگر زندگی میشویم نه تماشاگر آن/ هنری فورد
در کتاب “علی حقیقتی بر گونه اساطیر” دکتر شریعتی نوشته است: یک آیه در انجیل هست که من خیلی دوستش دارم و فکر می کنم اگر همه انجیل تحریف شده باشد، این آیه اصیل است، زیرا بوی سخن یک پیامبر را می دهد و تصور نمی کنم کسانی که به تحریف یک کتاب آسمانی می پردازند، این قدر شعور و ذوق داشته باشند که چنین جمله زیبایی بسازند. می گوید: “ای انسان ها! از راه هایی نروید که روندگان آن بسیارند، از راه هایی بروید که روندگان آن کم اند”، چرا که تاریخ تکامل مال کسانی است که خودشان راه تازه انتخاب کرده اند یا راه هایی برگزیده اند که هنوز انسان ها و توده ی عوام که همیشه دنباله رو هستند و همیشه دیگران برایشان فکر می کنند و تصمیم می گیرند از آن راه ها نمی روند.
ما مأموریتی ها با وجود در دسترس بودن داستان زندگی هزاران متفاوت اندیش از سراسر جهان، نباید دیگر به سخت بودن مسیرمان فکر کنیم، کافیست باورها و ایمانمان را به مسیری که می خواهیم ادامه دهیم قوی تر کنیم و به پیش برویم تا به مقصد برسیم تا به مأموریتمان برسیم؛ حتی اگر به ما خندیدند، ما را مسخره کردند، با انگشت به ما اشاره کردند، و یا به ما گفتند “دیوانه”. اگر می خواهیم در جهان تأثیرگذار باشیم، بدرخشیم، کارهای با ارزشی انجام دهیم و از زندگی خود یک شاهکار بسازیم باید با این موارد کنار بیایم. پس “به افتخار دیوانگان” “متفاوت می اندیشیم و عمل می کنیم”:
به افتخار دیوانگان، نخاله ها، سرکشان، دردسر آفرینان، وصله های ناجور، آنان که همه چیز را جور دیگری می بینند، آنهایی که علاقه ای به قواعد ندارند و هیچ احترامی برای وضع موجود قائل نیستند. می توان از آنها نقل قول کرد، با آنها مخالفت کرد، از آنها ستایش یا بدگویی کرد اما تنها کاری که نمی توان با آنها کرد نادیده گرفتن آنهاست زیرا آنها همه چیز را عوض می کنند، آنها نژاد انسان را به پیش می رانند، برخی آنها را دیوانه می پندارند اما ما آنها را نابغه می خوانیم زیرا کسانی که آنقدر دیوانه باشند که در فکر عوض کردن جهان باشند این کار را می کنند/ از کتاب استیو جابز- نویسنده: والتر ایزاکسون.
متفاوت اندیشیدن با حضور باور و ایمان قلبی به هدف در صحنه ی زندگی کار سختی نیست/ محمد کارگر مزرعه ملا
۱۳۹۴/۸/۱۲
منبع:
مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا