مأموریت+

1398-02-31

ما دیوانه ایم

دیوانه شو در این محفل عاقلان راه ندهند راه پویانِ ره بی خطر را در آن منزل جا ندهند دیوانه شو بگذار بگویند که دیوانه ای […]
1398-02-31

بند

رهایم کُن از این بندی که من پابندِ آن هستم مُرادِ دل تو می باشی چرا رویِ زمین هستم؟ مَلِک بی عشق در نزدت به تسبیح […]
1398-02-31

قَسَم

به صدر نشینانِ صومعه ی عشق قسم به بالا بلندانِ عرش اعظم قسم به سربدارانِ شهید در راه عشق به رندانِ دل آبادِ خانه ی فنا […]
1398-02-31

پنهان به دور از عاقلان

برو ای باده به کف باده ی خود تنها خور سَنگت اینجا بزنند باده ی خود تنها خور اینجا به ظاهرها خوشند ظاهرا خوشند اما ناخوشند […]