شهید شاهرخ ضرغام و لوتی مرامی

مأموریت+: در جبهه های جنگ حق بر علیه باطل همه جور انسانی دیده می شدند که با یک هدف می جنگیدند، البته در چند سال گذشته خیلی از ما با این موضوع آشنا نبودیم و فکر می کردیم افرادی که در جبهه های جنگ حق بر علیه باطل می جنگیدند و خیلی هایشان به درجه رفیع شهادت رسیده اند، واقعا انسان هایی بوده اند که به قول معروف از کودکی تا کنون در یک مسیر درست قدم برداشته اند، هیچ اشتباهی نداشته اند و…؛ اما برخی وارد میدان شدند تا نشان دهند در جبهه های جنگ حق بر علیه باطل همه جور انسانی، با همه جور گذشته ای راهی جبهه ها شده اند برای جنگیدن در راه خدا و رسیدن به شهادت که آرزوی خیلی ها می باشد؛ مثل کارگردان خوب کشورمان آقای “مسعود ده نمکی” با ساخت فیلم هایی مانند اخراجی ها و معراجی ها و گزارشگران و مستند سازانی که با جستجوی خود این گونه افراد را پیدا می کنند و در خبرها و مستندها از آنها برنامه ای می سازند تا به ما نشان دهند هر کسی با هر پیشینه ای می تواند به خدا برسد. امروز می خواهیم در بخش “تو قهرمانی” سایت مأموریت+ یکی از آن افراد را معرفی کنیم؛ شهید “شاهرخ ضرغام“، مردی که به معنای واقعی کلمه “مرد” بود.

دوستان شهید شاهرخ ضرغام می گویند:

– بعضی ها ادای لوتی ها را در می آورند ولی لوتی نیستند، ولی شاهرخ واقعا لوتی بود.

– وقتی می گفت امام خودش را بزرگ می دید.

شاهرخ عاشق می شود، نگاه کاریزمای یک رهبر، ضرغام را انقلابی می کند. نفس قدسی روح الله، نفس شاهرخ ضرغام را تغییر می دهد، آنچان که تهدید و تطمیع هیچ کدام نتوانست شاهرخ را از سید جدا کند. شاهرخ دیگر هم رنگ هم مسلک هایش نبود.

آقای صادقی یکی دیگر از دوستان و هم رزم شهید ضرغام می گوید:

– همین امر باعث شد که در محل معروف شود به “حُر انقلاب”.

عراقی ها که به خرمشهر و آبادان حمله می کنند، شاهرخ رهبری جمعیتی از لوتی مرام ها را بر عهده می گیرد و راهی جبهه می شود. نام گروهش را گذاشت آدم خوارها، نامی که برای رب و وحشت در دل دشمن گذاشته شد و به کار افتاد.

– از طرف صدام برای سر شاهرخ جایزه تعیین می کنند به مبلغ ۱۱ هزار دینار.

“جاده ی شک به یقین عشق تو شد

مستم از جام تهی حیرانی

باده نوشیده شده پنهانی”.

شاهرخ ضرغام وصیت نامه اش پیدا نشد همچون پیکرش که مفقود الاثر شد، اما صدای شاهرخ ماندگار شد:

“آمدیم اینجا و تا زمانی هم که پیروز نشیم بر نمی گردیم و ما تا آخرین قطره خونمون خواهیم جنگید، بعد هم اگر لیاقت داشتیم که به شهادت برسیم”.

مأموریت+:باید به این موضوع مهم توجه داشت که در عاقبت بخیر شدن شهید شاهرخ ضرغام دعای مادر بزرگوارشان بی تأثیر نبوده است، چرا که مادرش کاری نمی توانست بکند الا دعا!، اشک می ریخت و برای فرزندش دعا می کرد: “خدایا پسرم را ببخش، عاقبت به خیرش کن. خدایا پسرم را از سربازان امام زمان(عج) قرار بده”. دیگران به او می خندیدند. اما او می دانست که سلاح مومن دعاست. کاری نمی توانست بکند الا دعا. همیشه می گفت: “خدایا فرزندم را به تو سپردم. خدایا همه چیز به دست توست. هدایت به وسیله توست”.

شاید حادثه کربلا بهترین مثال باشد برای شناخت اینگونه افراد. آنجا که مرز میان حق و باطل آنقدر باریک می شود که برای خیلی ها قابل تشخیص نیست اما عده ای با بصیرت خود به خوبی تشخیص می دهند حق را، لحظه ای تردید نمی کنند به آن و در جبهه حق قرار می گیرند. حر ریاحی اولین نفر بود که راه را بر امام حسین(ع) می بندد اما در نهایت پیش مرگ او می شود، یا عزره بن قیس که نه نامه ای به امام حسین(ع) نوشت و نه او را به عراق دعوت کرد اما وقتی در غبار فتنه قرار می گیرد مصباح‌الهدی راهنمایش می شود. می شود وهب نصرانی که دین و دنیا را یک باره فدای امام حسین(ع) می کند و چندی دیگر که بیدار شدند و بیدار ماندند، در جبهه حق قرار گرفتند بر علیه باطل جنگیدند و تاریخ تکرار می شود و در این تکرار آیا ما هم بیدار می شویم و بیدار می مانیم؟؛ اگر اینگونه شود که عالیست. نباید با خود بگوییم افرادی که چه در تاریخ گذشته و چه حال، در این مسیر قدم گذاشتند با ما فرق دارند، ما کجا و آنها کجا. اگر نور ایمان را در دلمان روشن نگه داریم می توانیم خودمان را به قافله امام حسین(ع) برسانیم و آخرتمان را برای همیشه آباد کنیم چرا که این دنیا با همه خوب و بدش روزی تمام شدنی است. “شاهرخ ضرغام” اینگونه کرد و به میدان رفت و قطعا در بهشتی که خدا وعده آن را به مومنان واقعی داده است به سر می برد و ما جز اینکه بگوییم “شهید شاهرخ ضرغام تو قهرمانی” چیز دیگری نمی توانیم بگوییم.

منابع:

خبر بیست و سی/ خبرنگار صدا و سیما، خانم آمنه سادات ذبیح پور.

سایت یادمان ایثار

گردآوری، تکمیل و تنظیم:

سایت مأموریت+.

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *