خواسته هایش^{*اهداف، رویاها و آرزوها*} را در زندگی مشخص کرده بود و هر کدام از آنها را به هدفی مشخص و ملموس تبدیل کرده بود

حال، زمان آن فرا رسیده بود تا نشانه های رسیدن به آن اهدافِ مشخص و واضح را دریافت کند، بنابراین گوش به زنگ نشانه ها شد

روبروی هر یک از هدف هایش نوشته بود: “چگونه می توانم به این هدف برسم؟” و سپس مرحله به مرحله قدم هایی که باید هر روز به درستی و هوشمندانه برمی داشت تا در زمان تعیین شده به هر یک از آن هدف ها برسد را نوشته بود

روزها می گذشت و او مرحله به مرحله به پیش می رفت

در برخی از روزها خبرهایی مرتبط با هدف هایش به گوش و چشمش می رسیدند، خبری را در اخبار یا رسانه های معتبر و فضای مجازی می شنید و یا می خواند و با افرادی آشنا می شود که می توانستند او را به هر یک از هدف هایش نزدیک و نزدیک تر کنند و یا برسانند

مثلا یکی از هدف هایش این بود، “شغلی برای کسب درآمد و گذران زندگی”؛ روزنامه ای مرتبط با این موضوع تهیه نمود، چند کار که به آنها علاقه داشت و با روحیه او همخوانی داشتند را انتخاب کرد، با چند مورد از آن کسب و کارها تماس گرفت، شرایط آنها را جویا شد، در مصاحبه های شغلی شرکت کرد و در نهایت موفق شد شغل خوبی در کسب و کاری معتبر برای خود دست و پا کند

یکی دیگر از هدف هایش این بود: “منبع درآمدی که بدون کار کردن به او کمک کند تا درآمد بیشتری کسب نماید”، در منابع آموزشی مطالعه کرده بود که: “یکی از رازهای انسان های موفق این است که آنها کاری می کنند که پول برای آنها کار کند نه اینکه آنها همیشه برای پول درآوردن کار کنند”. در سر کار با یکی از همکارانش رابطه ی دوستی برقرار کرد، روزی سر صحبت باز شد و آن دوست به او گفت: “من در بورس هم سرمایه گذاری کرده ام”، یاد هدف خود افتاد^{*منبع درآمدی که بدون کار کردن به او کمک کند تا درآمد بیشتری کسب نماید*} و قبلا هم تحقیق کرده بود و به این نتیجه رسیده بود که: “بورس گزینه ی خوبی برای سرمایه گذاری است”؛ در نهایت از دوست خود خواست تا به او در این امر کمک کند، دوست او هم با کمال میل آنچه خودش در مورد بورس آموخته بود را به او آموزش داد و کمکش کرد تا با مبلغی از پس انداز ماهانه ی کار خود در بورس سرمایه گذاری کند تا بدون کار کردن زیاد منبع درآمد فعال و خوبی داشته باشد

سال ها گذشت، زمان رسیدن به یکی دیگر از خواسته هایش فرا رسیده بود: “خانه دار شدن”؛ پس انداز خوبی داشت و برخی از سهام هایش در بورس سود سرشاری برایش به همراه داشته بودند چرا که از دوست خود آموخته بود همه ی تخم مرغ هایش را در یک سبد نگذارد و از هر شرکت بورسی چند سهم خریداری نماید. در یک سایت اینترنتی آگهی تبلیغاتی توجهش را جلب کرد:”خانه دار شو”، نشانه را گرفت، روی آن تبلیغ کلیک کرد، به سایتی وارد شد، خانه های مختلف با قیمت های متفاوت در آن معرفی شده بودند، چند تا از آنها را گلچین کرد، با مالکین و مشاورین فروش آنها تماس گرفت، آن خانه ها را از نزدیک دید، یکی از خانه ها به دلش خوب نشست و در نهایت پس از سبک و سنگین کردن و رفت و آمد بسیار آن را با شرایط خوبی خریداری نمود؛ این هدف را نیز تیک زد

در این بین به لطف توجه به نشانه ها به هدف های دیگری هم رسیده بود، مانند: ازدواج با همسر مورد علاقه که آن همسر را یکی از اقوام به او معرفی کرده بود، سفر به شهرهایی که خیلی می خواست آن شهرها را از نزدیک ببیند به لطف پیشنهاد همسر و دوستان صمیمی اش، کمک به نیازمندان به همراهی گروه های جهادی برای انجام مسئولیت اجتماعی خود در اجتماع و… بسیاری هدف های ریز و درشت دیگر

و این داستانِ نشانه ها در زندگی هر انسان موفقی است که باید در مسیر موفقیت به آنها توجه داشته باشد.

جملاتی از بزرگان در این باب:

از کف نهادن فرصت ها، اندوه ها آورد. آن کس که به رویش در خیری گشوده شد غنیمت بشمارد و از فرصت استفاده کند، زیرا نمی داند چه وقت آن در به رویش بسته می شود/ رسول خدا(ص)

تقدیرها به چیزهایی شما را رهنمون می سازد که به فکر شما نرسیده است. فرصت را دریاب پیش از آنکه^{*با از دست رفتن*} سبب اندوه شود/ امام علی(ع)

مبادا فرصت های به دست آمده را از دست بدهی که در این میدان آن که وقت را ضایع کند، زیان می بیند/ امام باقر(ع)

خداوند می گوید: بگی الله و پاش وایستی من فرشتگان را می فرستم کمکتون کنند، ادامه بدید خودم با زبان شما سخن می گم، با گوش شما می شنوم، با قلم شما شعر می گم، با دوربین شما فیلم می سازم و تو می شی یدالله؛ و علاوه بر این، یک تکنیک های غیبی و الهی هم می فرسته سراغت. کم کم خودتم می فهمی و با زبان فرشتگان آشنا می شی/ استاد حسن رحیم پور ازغدی

پیشرفت، تنها در سایه آمادگی همیشگی ما به دست می آید/ حکیم اُرد بزرگ

گاه رویدادهای بس ناچیز می تواند نقطه عطف زندگی انسان باشد، رابرت فولتون با دیدن آب جوشی که از یک کتری بخار می کرد کشتی بخار را دید. مبادا رویدادها یا نشانه های بی اهمیت را نادیده بگیری. زمانی که آدمی خواسته خود را از ذات کُل^{*خداوند*} طلبید باید برای هرگونه شگفتی آماده باشد/ فلورانس اسکاول شین

اگر خواسته ارزشمندتان را با دقت تعیین کنید و برای دست یابی به آن بسیار قاطع و مصمم باشید، ممکن است نیروی هوشمند بیکران به راستی، برنامه ای را بهتر از برنامه خودتان در اختیارتان قرار دهد و اغلب چنین نیز خواهد شد/ ناپلئون هیل

هنر گوش دادن را فراگیرید؛ فرصت‌ها  گاهی به آهستگی در می‌زنند/ دیل کارنگی

بیل گیتس: من حاضرم کُلی بدهم تا سلیقه استیو را داشته باشم “خنده بلند حضار” او یک… به هیچ وجه شوخی نکردم. از دیدگاه سلیقه شهودی، هم در مورد افراد “کاربران” و هم در مورد محصولات… می‌دانید ما در جلسات بررسی مک می‌نشستیم، جایی که سوالاتی در مورد انتخاب‌های نرم‌افزاری و چگونگی انجام کارها وجود داشت، که من از دیدگاه مهندسی به آنها نگاه می‌کردم و خُب ذهن من اینطوری کار می‌کند و می‌دیدم که استیو فقط بر اساس حسش در مورد مردم “کاربران” و خود محصول، یک تصمیم را می‌گرفت، که حتی توضیحش هم برای من سخت است. روش او برای انجام کارهای متمایز است، به گمانم جادویی است و در این مورد فقط می‌شود گفت: “وآو!”/ در کنفرانس پنجم AllThingsD یا D5 در سال ۲۰۰۷

چقدر کم اند آنانی که با چشم های خود می بینند و با قلب های خود احساس می نمایند/ آلبرت انیشتین

بعضى وقت ها دفعه ى بعدى وجود ندارد، شانس دوباره و وقت اضافه اى نیست. گاهى فقط الان هست و گاهی هرگز،  فرصت ها را از دست ندهید/ الن بنت

اگر به دنبال فرصت ها بگردیم چند برابر می شوند و اگر آنها را نادیده بگیریم، از میان می روند/ جان ویکر

هیچ چیز بیشتر از یک فرصت از دست رفته برای آدم گران تمام نمی شود/ جکسون براون

با تو گیتی شریک کار شود؛ در ادای وظیفه یار شود/ ملک شعرای بهار

تو پای به راه در نه و هیچ مپرس؛ خود راه بگویدت که چون باید رفت/ عطار

رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَهً- پروردگارا نشانه‌ای برای من قرار ده/ مریم- ۱۰

۱۳۹۹/۴/۱۳

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا