اگر در زندگی الگویی داری و می خواهی به او برسی و یا از او هم جلو بزنی این مقاله را مطالعه کن
1398-05-25
پیدای پنهان
1398-05-25

سهم تو محفوظ است

آنچه خداوند در زندگی برای تو کنار گذاشته است تنها برای توست

از زمانی که به دنیا آمده ای اینگونه بوده است

تصور کن از طرف یکی از عزیزانت به یک مهمانی و جشن باشکوه دعوت شده ای

آیا او که تو را به این مهمانی دعوت کرده است و تو آنقدر برایش عزیز بوده ای که تو را به این مهمانی باشکوه دعوت کند می تواند برای تو جایی را کنار نگذاشته باشد؟، آیا می تواند برای پذیرایی از تو چیزهایی را مُهیا نکرده باشد؟ مسلما خیر

زندگی هم همین است، وقتی هر یک از ما از طرف خداوند به جشن زندگی دعوت می شویم قطعا جایی برای هر یک از ما کنار گذاشته شده است و اسباب پذیرایی نیز مُهیا می باشد اما خودمان باید متوجه اینها باشیم، خودمان باید دنیا را مانند یک جشن ببینیم نه مانند یک مجلس عزا و مصیبت، اگر متوجه این موضوع نباشیم این جشن باشکوه را از دست می دهیم و به جای توجه به چیزهای مثبت آن به چیزهای منفی آن توجه می کنیم که ممکن است همه جا باشند، باید خیلی حواسمان به این موضوع جمع باشد

نکته ای که وجود دارد این است که نباید نگران و عجول باشیم، چرا؟ چونکه در این جشن

سهم هر یک از ما محفوظ است

از طرف یکی از عزیزترین ها به زمین و زندگی و به این جشن باشکوه دعوت شده ایم

این مهمانی نیز مثل تمام مهمانی های دیگر زمان مشخصی را دارد، زمان آن طول عمر ماست

آن را چگونه می گذرانیم؟

آیا از داشته هایمان در زندگی به درستی استفاده می کنیم؟

آیا قدرشان را می دانیم؟

خانواده، سلامتی، سقفی بالای سر، فرزندانی سالم، شغلی رضایت بخش و خیلی چیزهای دیگر که آنها را داریم و یا در طول عمرمان بعدها به ما تقدیم می شوند، اینها سهمی از چیزهای خوب در زندگی هر یک از ما هستند و خداوند برای هر یک از ما آنها را محفوظ نگه داشته است چون هر یک از ما یکی از مهمان های وی آی پی*شخصی بسیار مهم* او در جشن زندگی هستیم و سهم هر یک از ما برای داشتن بهترین ها محفوظ است

خیالت راحت باشد

هیچکس نمی تواند آن سهم از زندگی، آن سهم از علم، آن سهم از رزق و روزی، آن سهم از آرامش، آن سهم از شادی را از تو بگیرد چون سهم تو نیز مثل همه ی انسان های دیگر محفوظ است

پس نگران نباش

بجای نگران بودن صبور باش

چراکه برای رسیدن به نتیجه در هر کاری باید صبور بود. اگر آشپزی کرده باشی متوجه شده ای وقتی مواد اولیه یک غذا را به ترتیب و به اندازه ی مورد نیاز با هم ترکیب کردی و آن را روی اجاق گاز گذاشتی باید صبر کنی تا غذا جا بیفتد و به خوبی پخته شود؛ چرا راه دور برویم، دم کردن چای، اینگونه نیست که آب جوش را به چای اضافه کنیم و بعد در همان لحظه چای آماده شده باشد، باید زمانی حدود ۱۵ دقیقه بگذرد تا چای دم بکشد، بنابراین همه چیز برای درست شدن در این دنیا نیاز به زمان دارد؛ برای رسیدن به سلامتی، داشتن اندامی فیت و رسیدن به تناسب اندام باید ساعت هایی را در طول روز ورزش کرد، برای رسیدن به آرامش و شادی باید هر روز افکار مثبتی داشت و…، این مورد را در زندگی و در کسب و کار خود و در فرایند موفقیت در نظر بگیر، اگر صبور نباشی و بخواهی سریع نتیجه بگیری یا نتیجه نمی گیری و یا نتیجه ای که می گیری خیلی سطحی و ضعیف است. خیلی از افرادی که در مسیر موفقیت هستند و یا خیلی از کسب و کارهایی که در تلاش هستند نبض بازار را در دست بگیرند می خواهند خیلی سریع به نتیجه بزرگی برسند غافل از اینکه باید صبور باشند، همین غفلت و عجله کردن آنها را از رسیدن به موفقیت و یا رشد کسب و کارشان ناامید می کند و یا از مسیر موفقیت دور می نماید؛ این عجله برای چیست، چرا برخی زندگی را با مسابقه ی دو اشتباه گرفته اند؟ یا می خواهند سریع به مقصد و به خواسته هایشان برسند و یا فکر می کنند قرار است دیگران جای آنها را بگیرند، اما اینگونه نیست، بدون شک سهم همه ی انسان ها در رسیدن به موفقیت در زندگی و یا در کسب و کار محفوظ است

اما ناگفته نماند به تلاش هوشمندانه هر یک از ما هم بستگی دارد چونکه این جشن یک چیز ندارد، این جشن مهماندار ندارد و قرار نیست کسی از ما پذیرایی مفصلی کند، اگر در این جشن برویم در گوشه ای بنشینیم و منتظر باشم تا کسی از ما پذیرایی کند این اتفاق نمی افتد چون در جشن زندگی بر روی زمین، هر فردی مشغول پذیرایی از خودش و نزدیکانش است، سر همه شلوغ است و اگر تو در این جشن فعال نباشی، در تلاش نباشی، نمی توانی از آن بهره مند شوی و نزدیکانت را بهره مند کنی، پس تا زمانی که عمر داری و در این جشن باشکوه بر روی زمین حضور داری از آن بهره مند شو و عزیزانت را نیز بهره مند کن

اگر ما واقعا در یک جشن حضور داریم پس چرا برخی اوقات اتفاقات بدی برای ما و یا نزدیکانمان می افتد؟

اگر فردی پوست موزی را در مسیر تو و یا در مسیر نزدیکانت انداخته باشد و تو آن را نبینی چه می شود؟ قطعا سُر می خوری و می افتی، پس باید در جشن زندگی حواست جمع باشد و همچنین اگر حواست جمع نباشد ممکن است موقع بالا رفتن و یا پایین آمدن از پله های سالن بزرگ و زیبای زندگی یک لحظه تعادلت را از دست بدهی و به پایین سقوط کنی، این مورد دیگر بستگی به خودت دارد نه آن عزیزی که تو را به این جشن با شکوه دعوت کرده است، بنابراین بی انصافی است اشتباهات دیگران و یا خودت را به میزبان این جشن نسبت بدهی. او دست تو و نزدیکانت را در این جشن زمینی باز گذاشته است تا حق انتخاب داشته باشید که هر جور علاقه دارید و می خواهید زندگی کنید، پس کار کاملا منطقی انجام داده است؛ تو، نزدیکانت و همه باید حواسمان جمع باشد تا پایمان را روی پوست موزها نگذاریم.

حالا که نشسته ای و با آرامش در حال خواندن این مقاله هستی، نفس عمیقی بکش و به داشته هایت فکر کن و بدان سهم تو در این جشن زمینی محفوظ است، مثل یک مأموریتی با اصالت و نجیب در این جشن باشکوه حضور داشته باش، از آن بهرمند شو و بیش از اندازه عجله نکن که میزبان این جشن*خداوند* همه ی قسمت های خوب و هیجان انگیز را یک دفعه به تو نشان دهد، اگر همه ی قسمت های خوبش را یک دفعه به تو نشان دهد این جشن برای تو و دیگر مهمان ها تکراری می شود، خداوند سورپرایزهای زیادی را برای تو مثل دیگران کنار گذاشته است و در زمان خودش آنها را به تو و به دیگر افرادی که در این جشن حضور دارند تقدیم می کند تا همه ی ما او را به خاطر دعوتمان به این جشن باشکوه برای همیشه در قلبمان ثبت کنیم و سپاسگزار او باشیم.

“جودی!، کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدر خسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگر هم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند، درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند. دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود در حالی که از اطراف خود غافل بوده است، آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که از دست رفته و به دست نخواهد آمد.

جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم، هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود، پس هر کسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم/ دوست دار تو: بابا لنگ دراز”.

 

۱۳۹۸/۵/۲۵

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *