تو معمارِ زندگیِ خویشتنی
1398-08-24
آینه ها
1398-08-24

دیوانگی کن

دیوانگی کن

چون خداوند عاشق دیوانه هاست

عاشق کسانی است که کورکورانه زندگی نمی کنند و می دانند دلیل مهمی برای خلقتشان وجود دارد و بی دلیل به این دنیا فرستاده نشده اند

خداوند عاشق کسانی است که به معنای واقعی زندگی می کنند تا نشان دهند انسان چه توانایی هایی دارد و چه غیرممکن هایی را می تواند ممکن کند

دیوانگی کن

بُگذار کوته فکران دیوانه خطابت کنند

بگذار بگویند تو مثل آنها نیستی

متفاوت فکر می کنی، متفاوت زندگی می کنی، متفاوت کار می کنی

دیوانگی کن

و معمولی و عادی زندگی نکن

چون این برای خداوند قابل پذیرش نیست

برای خداوند قابل پذیرش نیست که انسان، این اشرف مخلوقات که تمام هستی را برای او آفریده است و او را برای خودش*حدیث قدسی* و روزی همه ی ساکنین عرش که جز یکی*شیطان* همه به او سجده کردند، اینگونه همه مثل هم زندگی کنند و همه در تلاش برای رسیدن به چیزهای پیش پا افتاده ای باشند که هر کسی می تواند با تلاش به آنها برسد

آسمان بار امانت نتوانست کشید؛ قرعه کار به نام من دیوانه زدند/ حافظ

دیوانگی کن

خداوند عاشق دیوانه هاست

عاشق کسانی است که به آن چیزهایی که با چشمِ سر دیدنی نیستند و باید با چشم دل آنها را دید ایمان دارند

هر چند بر این اساس ممکن است دیگران آنها را دیوانه خطاب کنند

امروز میلاد رسول نور است، آخرین پیامبر الهی با معجزه ای آشکار به نام قرآن؛ او و تمام پیامبران قبل از او نیز از طرف کوته فکران زمان خود دیوانه خطاب شدند و خداوند در قرآن فرموده است: “اینگونه است که هیچ پیامبری قبل از اینها بسوی قومی فرستاده نشد مگر اینکه گفتند او ساحر است یا دیوانه/ ذاریات- ۵۲. تنها تو نیستی که هدف این تیرهای زهرآگین تهمت قرار گرفته ‌ای/ منبع

حضرت نوح(ع) به دستور خداوند شروع به ساختن کشتی نمود، قوم او از کنارش عبور می کردند و از روی تمسخر به او می خندیدند

مادر حضرت موسی(ع) فرزند خود را به نیل سپرد و در نهایت موسی دوباره به آغوش مادر خود بازگشت

فرعون حضرت موسی(ع) را متهم کرد که ساحر و مجنون است

و…

امامان معصوم همگی مورد آزار و اذیت هایی قرار گرفتند و امام علی(ع) گفته است: “فردا که جای من خالی ماند و دیگری بر آن نشست، رازِ درونم را خواهید دانست و اینکه چه کسی را دادید از دست”

به امام خمینی(ره) نیز وصله های ناجوری چسباندند، همانطور که ایشان خودش گفته است: “و این از مسائل رایج حوزه‏ ها بود که هر کس کج راه می‏ رفت متدین تر بود. یاد گرفتن زبان خارجی کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک بشمار می‏ رفت. در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم مرحوم مصطفی از کوزه ای آب نوشید کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه می‏ گفتم/ منبع

بی دلیل نبوده است که حافظ سروده است: “ما را به رندی افسانه کردند؛ پیران جاهل شیخان گمراه”

دیوانگی کن

و متفاوت فکر کن

خداوند عاشق دیوانگان است و آنها را یاری می کند

در زمان قدیم همه فکر می کردند زمین صاف و یا تخت است، اما یک نفر برای اولین بار به حقیقت ماجرا رسید و به این نتیجه رسید که اینگونه نیست

پزشکی که برای اولین بار گفت: “شستن دست جلو پخش شدن بیماری را می گیرد”، بخاطر ایده احمقانه اش به تیمارستان فرستاده شد

دیوانگی کن

و چیزهای جدید خلق کن

در روزگاری که هنوز خبری از تلسکوپ و دوربین های پیشرفته نبود، خواجه نصیرالدین طوسی، رصدخانه ای را بنا کرد؛ رصدخانه مراغه که سال ها بعنوان پیشرفته ترین رصدخانه جهان شناخته میشد

افرادی مثل برادران رایت می خواستند پرواز کنند و این کار را انجام دادند

زمانی که هنری فورد یک ماشین ابتدایی و قابل استفاده را ساخت، مردم خندیدند و به او گفتند: “مشکل تو با اسب چیه که اینو ساختی؟”. بعدها شرکای هنری فورد فکر می کردند او دیوانه شده است؛ هنری فورد بی توجه به انتقادات، بزرگترین تأسیسات صنعتی جهان را ساخت. او می توانست خودروها را سریع تر و ارزان تر از رقبای دیگر بسازد و اینگونه بود که خودروها در همه جا فراگیر شدند؛ هر ۲ دقیقه یک “فورد” از خط تولید بیرون می آمد

جیمز وات که مخترع ماشین بخار بود را فردی کودن توصیفش می کردند

گراهام بل می خواست وسیله ای بسازد تا از راه دور با دیگران صحبت کند. دکتر مایلس مونرو در کتاب قدرت چشم انداز نوشته است: “الکساندر گراهام بل معتقد بود که صدا را می توان به ارتعاشات الکترونیکی تبدیل کرد و به این ترتیب اصوات را از طریق سیم به فاصله های دور منتقل کرد. امروز در صحنه ی تاریخ، نام هیچ یک از آنهایی که بل را دیوانه می انگاشتند باقی نمانده است، در این میان تنها نام مردی ماندگار شد که برای ساخت تلفن به اندازهی کافی رویا داشت”

معلم مدرسه توماس ادیسون به او گفته بود که زیادی احمق است و هیچ چیز یاد نخواهد گرفت و مشخص شد عاقبت داستان چه شد و ادیسون چه تحولاتی را رقم زد و چه پیشرفت هایی را سبب شد

فیلم حضرت عیسی(ع)- مصائب مسیح, را کم و بیش بسیاری از ما دیده ایم، گفته شده کارگردان این فیلم مل گیبسون, حین ساخت پروژه نتوانست هیچ استودیو و حامی را راضی کند که هزینه های این فیلم را بدهد. او به جای کنار گذاشتن فیلم تصمیم گرفت که همه ی سرمایه ی مورد نیاز را خودش تأمین کند، اقدامی که تحلیلگران آن را ابلهانه خواندند. او بیش از ۳۰ میلیون دلار برای این پروژه هزینه کرد، همه مسخره اش کردند اما بیش از ۴۷۵ میلیون دلار درآمد داشت یعنی بیش از ده برابر مبلغی که روی این فیلم سرمایه گذاری کرد زیرا مجبور نبود سود آن را با کسی تقسیم کند، این فیلم از موفق ترین فیلم های تاریخ شد. در اولین هفته ی انتشار آن بر روی دی‌وی‌دی و سیستم ویدئوی خانگی نزدیک به ۹ میلیون نسخه از آن به فروش رفت که با این رقم بالاتر از فیلم‌های محبوبی چون ارباب حلقه‌ها قرار گرفت. مصائب مسیح ابتدا در بیش از ۳۰۰۰ سالن سینما اکران شد که آن را مبدل به موفق‌ترین فیلم مستقل تاریخ سینما کرد

احسان علیخانی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: سال ها ماه رمضان، “ماه عسل” ساختم ولی ۵ سال شد که استعفا دادم و خداحافظی کردم، دلایل حرفه ایش زیاده که طرحش بماند برای روزگاری ولی شاید یکی از دلایل شخصی برای این تصمیم، احساس مسئولیت شدید برای خودم بود و ناراحتی از تصویر عجیب و غیر واقعی که تعدادی در ذهنشون از من ساخته بودن و توقع غیر منطقی که از من داشتند که خیلی برام آزاردهنده بود، برای همین احساس کردم یا باید دیوونه بازی هامو انتخاب کنم یا ادامه ماه عسل و چون دیدم قراره یک بار عمر کنم دیوانه بازی هامو انتخاب کردم، من در احوالات شخصی و زیست مرسوم و طبیعی خودم قطعا سرشار از اشتباه، غلط، تناقض و مسائل جدی حل نشده با خودم هستم و گاهی عاجز از سرکشی خودم؛ اما تعدادی شدیدا اصرار دارن که تو رو در زندگی شخصیت، دقیق شبیه تم و جنس کاری که می سازی ارزیابی کنن و با همون متر همیشه تو رو اندازه بگیرن، بدون در نظر گرفتن احوالات شخصی تو، یعنی گذشتت، دردهات، رنج هات، آرزوهات، اختلال ها، مرض هایی که داری، حسرت هایی که می خوری و تمام آزمون و خطاهات و… سن که میره بالا، دوست داری بیشتر شبیه خودت باشی حتی به غلط ولی “ماه عسل” دانشگاه عجیبی بود برام که منو از یه پسر خام و خُل تبدیل کرد به پسری با مقداری کمتر از خامی و خُلی که در این دانشگاه هم تجدید شدم هم مشروط شدم و گاهی قبول شدم و نمره ی خوب گرفتم و در آخر فارغ التحصیل

علامه امینی مخالف انتشار کتاب‌های سطحی و ضعیف درباره ی مسائل دینی بود، کتاب‌هایی که از مأخذ موثق استفاده نمی‌کردند یا آنکه بر اساس اجتهاد و استنتاج صحیح نوشته نشده‌اند؛ او درباره ی برخی از کتاب‌های دینی منتشر شده در زمان خود گفته بود: “کتاب‌هایی را که در این سال‌ها در شرح حال ائمه در زبان فارسی نوشته شده باید به دریا ریخت. مرحوم حکیم‌زاده گفته بود: علامه اسد حیدر- محقق بزرگ شیعه در نجف و مو‌لف کتاب ارزشمند الامام الصادق و المذاهب الاربعه, آن زمان که هنوز کار تألیف این کتاب را آغاز نکرده بود برای نگارش مقاله‌ای مختصر راجع به امام ششم به کتابخانه آمد و از امینی درخواست رهنمود کرد؛ ایشان با لحنی دردمندانه از وی پرسید: “درباره ی پیشوای مذهب تشیع چه چیزی می‌خواهی بنویسی؟” و افزود: “اگر می‌خواهی همچون برخی کسان چند کتاب را زیر و رو کنی و با رونویسی از آنها و افزود و کاست هایی از خویش کتاب یا مقاله‌ای سرهم آوری و به خامه چاپ سپاری بهتر است این کار را وانَهی و به کار دیگر پردازی که هم تکرار مکررات است و هم شأن امام فراتر از این‌گونه کارهای خُرد و تُنُک‌مایه می‌باشد و مرا نیز با تو کاری نیست، ولی اگر می‌خواهی کاری کارستان کنی و در اعماق زمان و زندگی پُر بار آن امام هُمام فرو روی و برای دستیابی به حقایق مکتوم حیات علمی و سیاسی وی به همه‌جا سر کشی و همه متون و مآخذ کهن را ببینی و بکاوی، اهلا و سهلا، کاری نیکو و بجاست و من نیز به قدر وسع خویش در خدمت تو خواهم بود…”. این سخن علامه امینی, فکر و ذهن اسد حیدر جوان را سخت تکان داد و از همانجا اندیشه نگارش کتاب چند جلدی و مهم الامام الصادق و المذاهب الاربعه, را در سر او‌ انداخت؛ خود او بعدها می‌گفت که: “امینی مرا به این راه کشانید”. الغدیر، برای علامه امینی, فراتر از یک کتاب بود، فلسفه زندگی بود. برخی کسان وی را تشویق می‌کردند به سنت معمول فقیهان, به جای نگارش الغدیر, به نوشتن رساله عملیه*توضیح المسائل* بپردازد و او با‌ توجه به تأمین کامل این نیاز توسط فقهای بزرگ عصر می‌گفت: “رساله من، توضیح المسائل من و برنامه من همین کتاب الغدیر است”. از یکی از نزدیکان علامه, مرحوم حاج ابوالحسن ابراهیمی- تاجر فرش در خیابان ولی عصر(عج) تهران نیز شنیده شده است که گفت: زمانی نیز که رساله عملیه مرحوم آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی مرجع از طبع درآمد و خبر آن به گوش امینی رسید به ایشان پیغام داد: “نگارش رساله و پرداختن به شئون معمول مرجعیت از دیگر فقیهان نیز بر می‌آید، بجا بود این سنخ کارها وا می‌گذاشتید و یکسره به اموری همچون نگارش ملحقات *احقاق الحق* یا احیای متون و مآثر کهن شیعی می‌پرداختید که انجام آن تنها از امثال حضرت عالی ساخته است”. بر‌ اثر این همت بود که علامه امینی کاری کردند که در حد کار یک ملت بود. مرحوم آیت‌الله سید عبدالهادی شیرازی(ره) در نامه‌اش می‌نویسد: “اگر‌ ما از نزدیک وضع علامه را مشاهده نکرده بودیم که او به تنهایی به تألیف چنین کتابی*الغدیر* قیام کرده تصور می‌کردیم که کتاب الغدیر تألیف یک جمعیتِ علمی است‌ که‌ هر کدام به نوشتن قسمتی از آن پرداخته است/ منبع

سعید شفیعیون, صائب تبریزی را شاعری مردمی می خواند که با توطئه و دشمنی سعی در فراموش شدنش در ذهن مردم و تاریخ ادبیات فارسی می شد. سعید شفیعیون- استاد دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایسنا درباره ی صائب تبریزی و این‌که همچنان شهرت دارد و از شعرهایش استفاده می‌شود می‌گوید: صائب تبریزی یک‌سری ویژگی‌های ممتاز دارد که با وجود همه ی شماتت‌ها همچنان در ذهن‌ها مانده است؛ صائب یکی از معدود شاعرانی است که با توطئه‌ و دشمنی سعی در فراموشاندنش در ذهن مردم و تاریخ‌ ادبیات فارسی داشته‌اند. از زمان زندیه و پاگرفتن مکتب بازگشت، تیشه به ریشه سبک هندی یا همان سبک شعری‌ای که در دوره ی صفویه و بابریان وجود داشت و گاه سعی شده آن را به سبک اصفهانی نیز موسوم کنند زده شد تا این سبک را از رواج بیندازند و به شعر پیش از حمله مغول بازگردند. برای این‌که این خیمه و خانه را ویران کنند سراغ ستون آن خانه یعنی صائب رفته و او را عملاً تخطئه می‌کنند. صائب عملاً نماینده و استاد بلاشرط سبکی است که در آن شعر گفته است، مثل این بیت نظیری نیشابوری “دست طمع چو پیش کسان می‌کنی دراز؛ پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش”, که به نام صائب مشهور است/ منبع

دیوانگی کن

و خودِ واقعیت باش

رفتار شهاب‌الدین سهروردی خالی از غرابت نبوده‌است چنان‌که در عین کناره‌گیری از خلق و خلوت گزینی، اهل بحث و مناظره و جدل بوده‌است و شاید اگر این میل در او نبود ناگزیر از افشای سر ربوبیت نمی‌شد و تعصب قشریان را برنمی‌انگیخت و جان خویش بر سر این کار نمی‌نهاد. سدید الدین معروف به ابن رفیقه، نگاه مردمان آن زمان نسبت به سهروردی را به زیبایی نقل می‌کند: “روزی با شیخ شهاب‌الدین در مسجد جامع میافارقین راه می‌رفتیم، او جبه کوتاهِ آسمانی رنگی پوشیده بود و فوطه تابیده‌ای را به سر بسته بود، یکی از دوستان مرا با او دید. مرا به کناری کشید و گفت: مگر کسی نبود با او راه بروی که با این خربنده حرکت می‌کنی!؟. گفتم: ساکت باش، مگر او را نمی‌شناسی؟. گفت: نه او را نمی‌شناسم. گفتم: این عالم وقت و حکیم عصر است، این جوان پریشان ظاهر، شهاب‌الدین سهروردی است. در موردش گویند که شیخ به مقامات عالیه و نهایت مکاشفه رسیده و صاحب کرامات و خوارق عادات گردیده‌است”. با اندکی تحقیق در منابع تاریخی، می‌توان دریافت که شناخت مردمان آن دوره مشابه روایتی بود که نقل گردید و سهروردی را به ژنده پوشی و حتّی بعضی به دیوانگی می‌خواندند. عموم مورخان سهروردی را آگاه به علوم غریبه از قبیل سحر و جادو و … معرفی کرده‌اند. شهرزوری نیز او را صاحب کرامت و آگاه به علم کیمیا معرفی کرده است/منبع

دین استاکول، هنرپیشه، در یک مستند از نیکولا تسلا مطالبی را بیان کرد: “شخصیتی منزوی داشت، به تنهایی و خارج از حوزه ی معمول علم تحقیق می کرد. قطعا در نگاه مردم عادی کاملا عجیب و غریب به نظر می رسید”. “استفاده از جریان متناوب، رادیو، چراغ فلورسنت، ریموت کنترل و سیستم رباتیک و بیش از ۷۰۰ حق انحصاری دیگر که همه به دست این مرد به ثمر نشسته است. نبوغ بی نظیری داشت، هرچند که اغلب به عنوان یک دانشمند ذاتا دیوانه قلمداد شده، اما شاید تنها جرم واقعی او این بود که از زمان خودش جلوتر بود”

هراکلیتوس ایونی، یکی از این فیلسوفان بود که آرایی متفاوت از سایر هموطنان مُلطیِ خود داشت. او نجیب زادی مردم گریزی بود که زندگی سالکانه ای داشت. هراکلیتوس بر این اعتقاد بود که بسیاری از مردم عاطل و جماعتی هم نوا هستند که توجه به سخنان آنان چیزی جزء بطالت زمان نیست

خیام کم حرف و گوشه گیر بود ولی چنان حافظه ای داشت که کتابی را در اصفهان خواند و تمامش را در نیشابور از حفظ نوشت. گفته شده است که هیچ کدام از دانشمندان زمان خودش را قبول نداشت جز ابن سینا، در رساله اش از ابن سینا با عناوینی مثل معلم من یاد کرده و خودش را تنها پیرو واقعی او می دانست، در آخرین لحظه های عمرش نیز کتاب شفای ابن سینا را می خواند. شاگردان کمی داشت، هیچ کتابی ننوشت و ۱۳ رساله ای که از او مانده است همگی یادداشت های پراکنده اش هستند که در یکی از آنها روشی برای حل معادله ی ۳ مجهوله به دست داده که ویل دورانت گفته است شاهکار ریاضی بشر در قرون وسطاست. یکی از شاگردان با استعداد خیام, عین‌القضات همدانی، عارف شاعر و قاضی جوانی است که او را به خاطر نوآوری هاش در فلسفه کشتند، چیزهایی که خیلی از آنها بعدها مورد پذیرش قرار گرفت و حالا بدیهی به حساب می آیند. همچنین تقویم خیامی به اسم او تقویم ملکی یا جلالی خوانده می شود، این تقویم دقیق ترین کار بشر در گاه شماری است و ۲۷ برابر تقویم میلادی دقت دارد

مخالفت برخی علما با سید محمدعلی قاضی طباطبائی- عارف و استاد اخلاق, سبب بی‌حرمتی برخی از مردم به وی شده بود چنان‌که سجاده از زیر پایش کشیدند و همچنین او را تهدید به قتل کردند. ظاهراً علاقه ی وی به ابن عربی و مولوی و دل‌بستگی و مراوده ی یکی از صوفیان نجف- بهار علیشاه با قاضی موجب بروز این مخالفت‌ها و وارد کردن اتهام تصوف به قاضی شده بود. میرزا مهدی اصفهانی از علمای مشهد که با بسیاری از آموزه‌های فلسفی و عرفان نظری مخالف بود از مخالفان قاضی بود؛ وی به‌رغم تَشَرُّع*پای بندی به دستورات شرع* قاضی و عدم انتسابش به سلسله‌های صوفیه با وی مخالفت می‌کرد. سید عبدالغفار مازندرانی که از زُهّاد معروف نجف به شمار می‌رفت نیز از مخالفان قاضی بود/ منبع

به گزارش ایرنا، تارنمای خبری گُل روز، چهارشنبه نوشت: دمبله بدلیل تخلفات انضباطی در فصل جاری به دفعات مورد انتقاد قرار گرفته و همزمان با این موضوع، به تازگی به فرم ایده آل خود در جمع غول های کاتالونیا نیز رسیده است. مهاجم ۲۱ ساله آبی اناری ها اغلب “ارنستو والورده” سرمربی این تیم را با دیر حاضر شدن در تمرینات از کوره در می بَرد اما در عین حال، توانایی خلق شگفتی را در زمین بازی دارد. دمبله جوان تا اینجای فصل، در مجموع رقابت ها در ۲۳ بازی، ۱۰ گُل و ۵ پاس گُل به نام خود ثبت کرده و یکی از ابزار کمکی بارسلونا برای صدرنشینی آنها در لالیگا با ۵ امتیاز اختلاف نسبت به تیم دوم، محسوب می شود. توخل به مدت یک فصل ۲۰۱۶ – ۲۰۱۷ در تیم بورسیا دورتموند سابقه کار با دمبله را داشته و به عبارتی می توان گفت استعداد ستاره جوان فرانسوی تحت تعلیم وی، شکوفا شد. عملکرد تحسین برانگیز دمبله در مدت حضورش در دورتموند با ۱۰ گُل و ۲۱ پاس گُل، آبی اناری ها را برای پرداخت مبلغ ۱۰۵ میلیون یورو بعلاوه مبلغی به عنوان پاداش در ازای بهره مند شدن از خدمات این مهاجم فرانسوی، تهییج کرد. با این حال، اگرچه اوضاع در نیوکمپ بدون نوسان برای دمبله پیش نرفت اما توخل مصرانه معتقد است که توانایی های مهاجم مستعد فرانسوی به هیچ عنوان قابل تردید نیست. توخل در این باره اظهار داشت: “عثمان بازیکن فوق العاده و به شدت مستعدی است، مهارت های بارو نکردنی او در تک تک لحظات در حین تمرینات کاملا مشهود بود”. وی افزود: “او در صورتی که تمرکز داشته باشد می تواند به هر سطحی از فوتبال برسد. زمانی که برای اولین بار با دمبله حرف زدم، او از تمایلش برای بازی کردن در بارسلونا یعنی جایی که هم اکنون در آن مشغول است، صحبت کرد”. سرمربی پی اس جی تأکید کرد: “علاوه بر این، او انسان بزرگی است، کمی هم دیوانه است

دیوانگی کن

و به خودت باور داشته باش حتی اگر هیچ کس جز خودت به تو باور ندارد

محمد علی کلی، اولین مدال المپیکش را برای معلم دبیرستانیش فرستاد؛ او با اطمینان به محمد علی گفته بود: “تو هیچوقت هیچی نمیشی”

امیل زولا، نویسنده بزرگ فرانسوی، دانش آموزی تنبل بود که در مدرسه از درس ادبیات معمولا نمره صفر می گرفت

لویی پاستور، شیمی دان و زیست شناس مشهور فرانسوی، در مدرسه یک محصل متوسط بود و در دوره لیسانس در درس شیمی بین ۲۲ نفر رتبه ۲۲ را کسب کرد

بتهوون، موسیقی‌دان و آهنگساز تأثیرگذاری شد اما معلمش در مورد او گفته بود: “در طول زندگی اش او چیزی یاد نخواهد گرفت”

پائولو کوئلیو، نویسنده مشهور برزیلی، سه بار به بیمارستان روانی فرستاده شد، چرا که پدر او به علت کارهای عجیب پائولو، رفتارهای او را نشانه بیماری روانی تلقی کرد و ترتیبی داد تا او را در بیمارستان روانی بستری کنند

دیوانگی کن

و به رویاهایت باور داشته باش

مثل کسانی که کسب و کار خود را از پارکینگ خانه آغاز کردند و آنها را به بزرگ ترین کسب و کارهای جهان تبدیل نمودند:”اپل، گوگل، مایکروسافت، آمازون، دیزنی و…”

بابک بختیاری موسس برند آیس پک گفته است: هر کدام از طلبکاران میومد به من می خندید، دوروبری ها همه و یک عده از دوستان می گفتن: “این چه جوری می خواد ۳۰۰ میلیون بدهی را با یک مغازه بستنی فروشی پرداخت کنه؟، پس معلومه همه سر کاری است” و کسی باور نمی کرد و تنها کسی که باور می کرد خود من بودم که میدونستم به رویایم خیلی نزدیک هستم. فکر می کنید چقدر طول کشید؟ حدود ۶ ماه بعد من حدود ۵ میلیارد تومن پول در حسابم بود. این لطف خداوند بود، این مثل یک معجزه اتفاق افتاد من آمدم بیرون بعد از ۶ ماه ۱۲۰ شعبه افتتاح شد. شما می تونید در اینترنت سرچ کنید در دنیا نداریم کسب و کاری را که بتونه سال اولیه کسب و کار که دوران خاک خوری اش است یک به دو بزنه؛ حتی مک دونالد هم چهار سال طول کشید اولین شعبش شد دومین شعبه. چون کسب و کار دوران خاک خوری داره. آیس پک یک به ۱۲۰ در ۶ ماه زد، یعنی ما در دنیا نظیر نداریم، این پتانسیل کشور عزیزمون ایران است

جان اسکنتر، موسس پاپاجونز پیتزا گفته است: “هنگامی که در سن ۲۲ سالگی از رویایم برای تجارت پیتزا سخن گفتم، همه تصور کردند دیوانه شده ام. هنگامی که به بانکداران، فروشنده ها و حتی برخی از دوستانم موضوع را گفتم و اعلام کردم که قصد دارم هر ماه ۵  و ۶ فروشگاه جدید افتتاح کنم، آنها فقط به من خندیدند”. حالا او به طور منظم ماهی ۳۰ فروشگاه، یعنی هر روز ۱ فروشگاه جدید افتتاح می کند و تا زمان رهبری بزرگترین فروشنده پیتزا در دنیا، قصد ندارد توقف کند

همه این افرادی که نام برده شدند و بسیار دیگری که از حوصله ی این مقاله خارج است به نوعی دیوانگی کردند

تمام این دیوانگی ها برای خداوند قابل احترام هستند و خداوند برای این دیوانگی ها ارزش قائل است؛ خداوند به این “دیوانگان عاقل” نگاه می کند و به آنها یاری می رساند

خداوند می گذارد آنها که درگیر خور و خواب و یک زندگی عادی هستند کار خودشان را انجام دهند، اما دنیا را کسانی می سازند که به نظر برخی دیوانه به نظر می رسند، خداوند نیز عاشق اینگونه دیوانه هاست

پس اگر قرار است مثل گذشته بازی به همین منوال پیش برود نگران هیچ چیز نباش و تو هم دیوانگی کن، استعدادها و توانایی هایت را شکوفا کن و در مسیر منحصر به فرد خودت قرار بگیر و آن را ادامه بده، تاریخ جای پای تو را به خوبی در حافظه ی خود ثبت می کند و ما بقی به غبار فراموشی سپرده می شوند

تا زمانی که ارزش های الهی و انسانی را رعایت کنی دیوانگی تو برای دیگران و نسل های آینده مفید است، حتی برای آنها که قدرت درک و فهم آن را ندارند و این مورد در هر دوره ای از زندگی انسان ها طبیعی است و از قدیم بوده است و تا همیشه خواهد بود، چون در بیشتر مواقع اختراعات و اکتشافات و کسب و کارهای بزرگ از زمان خودشان جلوتر هستند تا زمانی که آیندگان آنها را درک کنند، البته برخی نیز ترسشان از روشنایی است، چون به تاریکی خو گرفته اند و فکر می کنند آنکه چراغ روشن می کند در اشتباه است

اما تو دیوانگی کن

نگذار یک زندگی عادی تو را محدود کند و بال و پر اندیشه های زیبا و سازنده ات را ببندد

گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای؛ رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم/ مولانا

ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد؛ آخر نه منم تنها در بادیه سودا/ سعدی

با هر کمالت اندکی دیوانگی خوش است؛ گیرم که عقل کُل شده ئی بی جنون مباش/ بیدل دهلوی

دیوانه منم من که روم خانه به خانه. عاقل به قوانین خرد راه تو پوید؛ دیوانه برون از همه آیین تو جوید/ شیخ بهایی

زمانی که شما شروع به نوآوری می کنید، باید خودتان را آماده کنید که همه شما را دیوانه خطاب کنند/ لری الیسون- یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل شرکت اوراکل

هرگز هیچ نابغه ی بزرگی بی اندکی دیوانگی نبوده است زیرا این جنون همان رنجِ نابغه بودن در زندگی است/ سورن کی یر کگارد- فیلسوف دانمارکی

اگر می‌خواهید کاری جدید یا نوآورانه انجام دهید باید پذیرای این باشید که درست درک نشوید، اگر توانایی پذیرش فهمیده نشدن را ندارید هیچ کار نو یا نوآورانه‌ای نکنید/ جف بزوس- موسس آمازون

اگر کاری که انجام می دهید دیوانه بازی نیست قطعا دارید کار اشتباهی را انجام می دهید/ لری پیج- یکی از موسسین گوگل

هیچ روح بزرگی از اندکی دیوانگی معاف نیست/

هیچ روح برتری نیست که آمیزه ای از دیوانگی و جنون را در خود نداشته باشد/ ارسطو

افراد مستعد به اهدافی می رسند که کسی به آنها نمی رسد، اما نوابغ به اهدافی می رسند که کسی آنها را نمی بیند/ آرتور شوپنهاور

هر روز بیشتر به این حقیقت پی می برم که زندگی را نمی توان تحمل کرد مگر دیوانگی چاشنی آن باشد/ فریدریش ویلهلم نیچه

گاهی نابغه ها هیچ درخششی در تست های استاندارد ندارند، چون اساساً استاندارد نیستند/ دایان راویچ- استاد دانشگاه

زیادی معقول بودن انعکاسی از فقر درونی است چرا که شوریدگی بخش مهمی از سرزندگی است/ دونالد وینیکات, پزشک و روان‌شناس برجسته، نظریه پردازان معروف شخصیت

همه ی ما دیوانه به دنیا می آییم، بعضی ها همانطور باقی می مانند/ ساموئل بکت- نمایشنامه‌نویس، رمان‌نویس و شاعر 

من مشاهده کرده ام که برای موفق شدن در جهان، باید مثل یک احمق به نظر برسی ولی عاقل باشی/ شارل دو مونتسکیو- اندیشمند در عصر روشنگری

افراد دیوانه دنیا را می سازند تا عاقلان در آن زندگی کنند/

من همیشه گفته‌ام که دیوانه‌ها دنیا را می‌سازند و عاقلان خراب می‌کنند/ لوریس چکناواریان- آهنگساز، رهبر ارکستر، نویسنده و نقاش

رشد بشریت روی دوش انسان هایی انگشت شمار قرار داشته است، عامه ی مردم در آن هیچ مشارکتی نداشته اند، آنها چون بدن مردم دست و پا گیر شده اند و مانعی ایجاد کرده اند، هیچ کمکی در این راه نکردند. ذهن عوام همیشه مخالف تازه است؛ مسیح را به این دلیل به صلیب کشیدند که او چیزی بسیار تازه عرضه کرد، روش سخن گفتن مسیح روشی تازه بود که تا آن زمان هیچکس آنگونه سخن نگفته بود، رفتار او بگونه ای بود که هیچکس تا آن زمان آنگونه رفتار نکرده بود. عوام نمی توانستند این مرد، این مرد زیبا و دوست داشتنی را تحمل کنند بنابراین تصمیم گرفتند او را به صلیب بکشند. همیشه اینطور بوده است، همین کار را با سقراط و با منصورحلاج نیز کردند؛ هرگاه انسانی پای به عرصه وجود گذاشته که چیزی تازه به هستی عرضه کرده است، انسانی که واسطه ای برای فراسو بوده، زندگی او در خطر افتاده است زیرا عوام احساس رنجش و آزردگی خاطر کرده اند، “خود” آنها آسیب دیده است، اما عجیب آن است که این انسان های اندک که به دست مردم شکنجه شده و به قتل رسیده اند, بار همه ی موفقیت های بشر را بدوش می کشند، آنان سنگ های زیر بنای معبدی هستند که هنوز تکمیل نشده و به قربانی های بیشتری نیاز دارد. هنوز لازم است چندین مسیح دیگر به صلیب کشیده شوند و به چندین سقراط دیگر زهر خورانده شود/ منتسب به اُشو

“جوردانو برونو”- فیلسوف ایتالیایی، به علت اعتقاد به جهان‌های متعدد سوزانده شد. آیا این جنون‌آمیز نبود؟ چه اشکالی داشت اگر او این‌گونه فکر می‌کرد؟. “گالیله” را شکنجه دادند و او مجبور به پس گرفتن رسمی نظریه‌اش در مورد چرخش زمین شد تا زنده بماند. “سقراط” به محاکمه محکوم و اعدام شد فقط به این علت که در بازار با جوانان بحث می‌‌کرد. اینها روش‌هایی بودند که جوامع گذشته و اغلب دیوانه با آینده مبارزه می‌کردند. “اینشتین” به‌عنوان یک مثال نسبتا معاصر خیلی خوش‌شانس بود که در جامعه‌ای متمدن‌تر زندگی می‌کرد در غیر این صورت ممکن بود او نیز به سرنوشت پیشینیانش دچار شود، هرچند که او نیز طعم جنون توده‌ای را چشید و بعد از چند سال آوارگی در نهایت عطای وطنش را به لقایش بخشید. در نهایت می‌توانیم بگوییم که نابغه‌ها هم به‌اندازه‌ی بقیه مردم ممکن است سر از تیمارستان درآورند، تفاوت در آن است که دیوانگی نوابغ در تاریخ ثبت می‌شود و جنون سایر مردم صرفا در مدارک پزشکی/

رنج می بریم که هیچ کس ما را نمی فهمد اما این بلا سر نوابغ گذشته هم آمد، این خصوصیت نوابغ و هنرمندان بزرگ است که در دوران خودشان درک نمی شوند/

و همچنان دلم به این مصرع خوش است که: “خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هست”/

آنهایی که آنقدر دیوانه اند که فکر می کنند می توانند دنیا را تغییر دهند، کسانی هستند که واقعاً این کار را می کنند/ استیو جایز

هر گاه در این مسیر، یعنی در مسیر خلق رویاهایت و انجام مأموریت خود در زندگی از دیگران رنجیدی، با خداوند خلوت کن و این آیه های ارزشمند را بخوان و به معنا و تفسیر آنها توجه داشته باش، قطعا آرام می شوی و چندین برابر انگیزه می گیری چون کاری که انجام می دهی درست است و دیگران روزی متوجه اشتباه خود می شوند: “کَذلِکَ ما أَتَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ. أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ. فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ. وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى‌ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ/ ذاریات- ۵۲ تا ۵۵. آنها را ساحر می‌ خواندند زیرا در برابر معجزات چشمگیرشان پاسخی منطقی نداشتند، مجنون خطاب می‌ کردند چرا که هم رنگ محیط نبودند و در برابر امتیازات مادی سر تسلیم فرود نمی‌ آوردند. بنا بر این نگران نباش و غم و اندوه به خود راه مده، و بر استقامت و پایداری و صبر و شکیبایی خود بیفزا که اینگونه گفته ‌ها و نسبت‌های بی اساس همیشه در برابر مردان حق بوده است”

ورای طاعتِ دیوانگان ز ما مطلب؛ که شیخِ مذهبِ ما عاقلی گنه دانست/ حافظ

افسانه‌ی جهان دلِ دیوانه‌ی من است/ امام خمینی(ره)

لا یَکمَلُ إیمانُ العَبدِ حَتّی یَظُنّونَ النّاسُ أنَّهُ مَجنون- تا مردم گمان نکنند دیوانه ای ایمانت کامل نمی شود. 

– – – – – –

پی نوشت:

اگر به این مقاله دقت داشته باشی یک چیز مشترک در بین زندگی تمام بزرگان پیدا می کنی، حال در هر زمینه ای، علمی، دینی، کسب و کار، هنر و… و آن این است که بیشتر آنها با مخالفت‌هایی روبرو بوده اند و در مسیر موفقیت، داشتن هویت و شخصیت مستقل مختص به خود و خلق و اختراع چیزهای جدید این مورد یک چیز کاملا طبیعی است.

۱۳۹۸/۸/۲۴

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *