با یک نگاه او که رمزِ آفرینش است
آزاد شوم از این زندان مرا دگر بس است
ماندن به روی زمین به دستِ تدبیرِ عشق تا به کی؟
بهار دیگری در راه است اما دگر بس است، دگر بس است
۱۳۹۶/۱۲/۲۸
– – –
پی نوشت:
سال های بعدی ام را زیسته ام و این اضافهگی آزارم می دهد/ شهرام شیدایی
تا تکیهگهت عصای بُرهان باشد؛ تا دیدگهت کتابِ عرفان باشد
در هجرِ جمالِ دوست تا آخرِ عُمر؛ قلبِ تو دگرگون و پریشان باشد/ امام خمینی(ره)
به تن تبعید شد روح عدم پیمای من ای عمر؛ بگو بر شانه باید برد تا کی بار هستی را!؟/ فاضل نظری
منبع:
مأموریت+/ شعرهای محمد کارگر مزرعه ملا