ارسال شده توسط محمد کارگر مزرعه ملا
قبل از اینکه فلسفهی مأموریت را توضیح دهیم بهتر است ابتدا تعریف فلسفه را با هم مرور کنیم: “فلسفه تفکر است، تفکر دربارهی کلیترین و اساسیترین موضوعاتی که در جهان و در زندگی با آنها روبرو هستیم؛ فلسفه در پی دستیابی به بنیادیترین حقایق جهان هستی است”.
فلسفهی مأموریت+ می گوید که: “تمام انسانها در زندگی خود یک مأموریت مهم دارند که باید آن را پیدا کنند و برای انجام آن در تلاش باشند، آن زمان است که زندگیشان معنای واقعی به خود میگیرد و موفقیتهای بزرگی به وجود میآیند”.
سال ۸۸ فلسفهی مأموریت را در زندگیام کشف کردم و پس از آن در سال ۸۹ با راهاندازی سایت مأموریت+ در تلاش هستم تا در کنار آموزههای مفید این موضوع بسیار مهم را بیاموزانم که: “پیدا نمودن مأموریت زندگی خود و قدم برداشتن در مسیر صحیح برای انجام آن شاه کلید موفقیت و خوشبختی است”؛ بیش از ۱۲ سال تحقیق و پژوهش در مورد مأموریت زندگی و یا رسالت شخصی ما را به نتایج درخشانی رسانده است که در ادامه با گوشهای از آنها آشنا میشوید.
در طول این سالها که به تحقیق و پژوهش دربارهی مأموریت شخصی زندگی هر انسان مشغول بودم افراد مختلفی مأموریت را با نامهای مختلفی بیان میکردند: عدهای به آن میگفتند “بزرگترین هدف و آرمان زندگی، هدف وجودی، هدف نهایی- نقش ما در زندگی، نقش ویژه من، وظیفه من، کار ویژه من در زندگی”، عدهای میگفتند “رسالت زندگی، رسالت ما در زندگی، رسالت فردی در زندگی، رسالت شخصی در زندگی، رسالت الهی”، عدهای گفته بودند “طرح الهی”، “تکلیف الهی، تکلیف ما در زندگی”، “دارما”، “ایکیگای”، “گوهر درونی، موهبت درونی؛ جوهر وجود، گوهر وجودی”، “نبوغ ذاتی”، عدهای نیز به آن میگفتند “افسانهی شخصی” و عدهای دیگر گفته بودند “استعداد، استعداد درونی، استعداد ویژه، استعداد ذاتی و یا استعداد برتر هر انسان” اما همه مقصودشان همان مأموریت شخصی زندگی هر انسان در جهان بود که باید از آن آگاهی پیدا کرد و آن را به درستی انجام داد.
نظام آفرینش نظامی حکیمانه و هدفمند است؛ در جهانی که همه چیز با وظیفهای ویژه و نظمی خاص آفریده شده و در جریان است آیا اتفاقی است که افراد تأثیرگذار و شناخته شده هر کدام مشغول انجام کاری شدهاند؟ کسانی که در جهان نام آنها پُر آوازه شده است به خاطر این میباشد که دانستهاند در این جهان مأموریتشان چیست، پس از دانستن این موضوع تلاش خود را در راستای انجام مأموریتشان گذاشتند و به دستاوردهای بسیار با ارزشی رسیدند که نه تنها برای خودشان مفید بوده بلکه برای مردم سراسر دنیا نیز مفید و با ارزش بوده است؛ این داستان همچنان ادامه دارد، در حال حاضر نیز افرادی که میدانند مأموریتشان در زندگی چیست و برای انجام آن در تلاش هستند، در حال تأثیر گذاشتن بر جهان و درخشیدن میباشند و تلاش آنها برای انجام مأموریتشان باعث میشود کارهای مفید و با ارزشی انجام دهند و موفقیتهای بزرگی برای آنها بهدست بیایند.
هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی/ سعدی
هر انسانی منحصربهفرد است و برای انجام کاری خلق شده است و ما در سایت مأموریت+ بر این باوریم که خداوند نه تنها هیچ چیز را در جهان هستی بی دلیل خلق نکرده است بلکه هیچ انسانی را بی دلیل به این جهان نفرستاده است و همهی ما انسانها برای انجام مأموریتی به این جهان پا گذاشتهایم تا تأثیرگذار و مفید باشیم و به سهم خود باعث آباد شدن زمین شویم، اما تعداد کمی از انسانها در طول تاریخ به این موضوع پی بردهاند، اهمیت آن را درک کردهاند، مشغول انجام مأموریتشان در زندگی بر روی زمین شدهاند، به موفقیتهای بزرگی دست یافتهاند و کارهای مفید و با ارزشی برای بشریت انجام دادهاند. این یکی از مهمترین موضوعاتی است که هر فرد باید از آن آگاهی داشته باشد: “دانستن مأموریت خود در زندگی و سپس تلاش برای انجام آن در مسیر صحیح”. بسیاری از انسانها از مأموریتشان دور ماندهاند و نمیدانند در این جهان چه مأموریتی دارند، به همین علت است که از زندگی خود رضایت ندارند و لذت نمیبرند، از این شاخه به آن شاخه میپرند و کارهای مختلفی را انجام میدهند اما رضایت قلبی از انجام آنها ندارند و به موفقیتی ادامهدار نمیرسند و گاهی سپری شدن روزها و شبها را بدون هیچ دستاورد مفید، با ارزش و بزرگی نظاره میکنند چرا که در جایگاه درست خود قرار نگرفتهاند.
برای مثال پیامبران مأموریت داشتند تا راه هدایت را به انسانها نشان دهند و آنها را از بدیها بازدارند. در قرآن کریم آمده است:
تو مأموریت عالم رویا را انجام دادی، ما نیکوکاران را چنین نیکو پاداش میدهیم/ صافات- ۱۰۵
و ما تو را به رسالت برای مردم فرستادیم و تنها گواهی خدا کافی است/ نساء – ۷۹
گفته شده حضرت داود(ع) از خداوند پرسید: “یا ربّ لماذا خَلَقْتَ الخَلْقَ؟- پروردگارا! چرا آفریدهها را پدید آوردی؟”. پاسخ آمد: “لما هم علیه- برای آنچه آنان برآنند*برای قابلیتهایی که دارند*/ عوالی اللئالی ج ۴ ص ۷۱۱″. یعنی هدف آفرینش آنها این است که استعدادهایی که شخصیت آنها بر اساس آن شکل گرفته شکوفا شود و به منصه ظهور برسد.
همانطور که در فلسفهی وجودی سایت مأموریت+ نیز گفته شد خداوند در آخرین کتاب آسمانی خود قرآن فرموده است:
“خدای ما آن کسی است که همهی موجودات عالم را نعمت وجود خاص خودش بخشیده و سپس*به راه کمالش*هدایت کرده است/ طه- ۵۰
بگو که هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد و خدای شما به آنکه راهیافتهتر است*از همه کس* آگاهتر است/ اسراء- ۸۴
آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدهایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمىشوید/ مؤمنون- ۱۱۵
آیا آدمی میپندارد که او را مهمل*از تکلیف و ثواب و عقاب* گذارند*و غرضی در خلقتش منظور ندارند*/ قیامه- ۳۶
ما این آسمان و زمین و آنچه را که میان آنهاست به باطل نیافریدهایم/ ص- ۲۷
او شما را از زمین آفرید و از شما آبادانی زمین را طلب کرد/ هود- ۶۱
برای هر کدام از شما راه جداگانهای قرار دادهایم/ مائده- ۴۸″
بنابراین مطمئنا وجود هر یک از ما در این جهان برای انجام مأموریتی است و در آموزههای دینی نیز به شکلهای مختلف به این موضوع اشاره شده است و افراد شناخته شدهی بسیاری از سراسر جهان به گونههای مختلف به این موضوع مهم اشاره کردهاند.
مردم همانند معدنهای طلا و نقره هستند/ رسول خدا(ص)
از گردش روزگار, گوهر مردان آشکار میشود/ امام علی(ع)
خدایا مرا در راهی خرج کن که مرا برای آن آفریدی/ حضرت فاطمه زهرا(س)
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا از آنچه توجه به آن دچار سرگرمی و مشغولیت میکند باز دار و مرا به امور و کارهایى که فردای قیامت از من بازخواست مىکنى مشغول دار و سراسر روزهاى عمرم را در آنچه مرا براى آن آفریدهاى مصروف دار/ امام سجاد(ع)- صحیفه سجادیه- باب ۲۰- فراز ۳
امام صادق(ع) نیز در سخنی گفتهاند در حکم حضرت داود(ع) آمده است: “انسان عاقل باید زمان خود را بشناسد، به کاری که موظف است روی آورد و آن را به درستی انجام دهد”
هر یک از حضرات معصومین(ع) در این عالم مأموریت دارند و مأموریت حضرت رضا(ع) دستگیری از عرفا و سالکین در این مرحله یعنی نور ذات میباشد/ شیخ جعفر مجتهدی
به تعداد افراد آدمی در کرهی زمین و در کُل تاریخ هدف و مقصد است، هر کسی زندگی خودش و ویژه ویژهی خودش. میگویند عشق تابع هیچ قاعدهای نیست و این عقل است که حسابگر و ضابطهمند است, در حالی که ما به دنبال عشق متعهد هستیم که برای انجام یک مأموریت سنگین پا به عالم آفرینش گذاشته است/ دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی
زندگی اندک اندک به هر کس میفهماند چه کاره است/ یوهان ولفگانگ فون گوته
هر کس به قصد انجام وظیفهی معینی خلق شده است و هیچکس جز او توان انجام این مأموریت را ندارد. درک این حقیقت بسیار مهم است. شما زاده شدید تا به دلیلی خاص از سایرین متمایز شوید, تا کاری کنید که برای همیشه در اذهان باقی بمانید, تا منشأ اثری باشید که هرگز فراموش نمیشود. شما برای انجام کاری خلق شدهاید که هیچکس جز شما نمیتواند آن را انجام دهد. تک تک افراد بشر برای تحقق کاری خلق شدهاند که هیچکس جز خود او نمیتواند به انجام برساند/ دکتر مایلس مونرو
بنابراین هر یک از ما برای یک زندگی عادی ساخته نشدهایم. معنای زندگی برای انسان این است که کار با ارزشی انجام دهد، کاری که میتواند در زندگی خودش و دیگران تأثیرگذار و مفید باشد و آن کار انجام مأموریتمان در زندگی است.
با پیدا نمودن مأموریت خود در زندگی یکی از مهمترین قدمهای اولیه را برای رسیدن به موفقیت و خوشبختی پایدار و در حال رشد در زندگیتان بر خواهید داشت. ما در سایت مأموریت+ به شما کمک میکنیم مأموریتتان را در زندگی به درستی پیدا کنید و از مسیر صحیح آن را به درستی انجام دهید، آن زمان خواهید دید چگونه از فواید بینظیر انجام مأموریت خود در زندگی بهرهمند میشوید و همچون ستارهای اینبار در زمین میدرخشید؛ این مأموریت ماست: “موفقیت شما”.
فواید پیدا نمودن مأموریتمان در زندگی و انجام آن به شکل صحیح:
+ به انجام یکی از مهمترین کارهایی که باید در زندگیمان آن را انجام دهیم مشغول میشویم تا نقش مهم خود را در زندگی ایفا کنیم
+ در مسیر منحصر به فرد خودمان قرار میگیریم
+ دلیل بودنمان را در جهان میدانیم و متوجه میشویم زندگی ارزش ادامه دادن را دارد
+ معنای زندگی خود را متوجه میشویم و زندگیمان معنای واقعی و عمیقی به خود میگیرد
+ هدفمند زندگی میکنیم و طول عمر بیشتری خواهیم داشت
+ در جایگاه درست خود در جامعه قرار میگیریم
+ در زندگی خودمان، دیگران و جهان پیرامونمان تأثیرگذار، مفید و ارزشمند خواهیم بود
+ به بهبود و رشد جهان پیرامونمان کمک میکنیم و دنیای اطرافمان را به جای بهتری برای زندگی تبدیل میکنیم
+ به کاری که انجام میدهیم افتخار میکنیم
+ کاری که به آن علاقه داریم و دوست داریم را انجام میدهیم، کاری که هیچگاه برایمان تکراری و خستهکننده نمیشود
+ گذر زمان را متوجه نمیشویم چرا که از انجام کار خود لذت میبریم
+ در شغلهای مختلف از این شاخه به آن شاخه نمیپریم و به بیراهههای مختلف نمیرویم
+ تصمیمگیری برایمان دقیق، مشخص و آسان میشود و بله و نههای محکمی میگوییم به جای اینکه با تردید و دودلی و با شاید و اگر پاسخ دهیم
+ عمر و زندگی با ارزش خود را بیهوده تلف نمیکنیم و آنها را هدر نمیدهیم
+ حسرت گذشته و زندگی از دست رفته را نمیخوریم
+ به حال خوب دست مییابیم و با انگیزه و نشاط و شور و شوق زندگی میکنیم
+ خودمان را ارزشمند میدانیم و با اعتمادبهنفس زندگی میکنیم
+ آرامش و رضایت قلبی عمیق درونی پیدا میکنیم، از خودمان رضایت داریم و همچنین از روزهایی که در حال سپری شدن هستند
+ زندگی اصیل و زیبایی را تجربه میکنیم
+ به درآمد پایدار، زیاد و در حال رشد میرسیم و استقلال مالی پیدا میکنیم
+ خواسته یا ناخواسته در میان مردم محبوبیت و شهرت کسب میکنیم و نام نیک و ماندگاری را از خود به یادگار میگذاریم
+ همچنین بسیاری از موفقیتها و رسیدن به خواستههایمان*اهداف، رویاها و آرزوها* بعد از شروع و انجام مأموریتمان در زندگی به دست میآیند.
برخی از مأموریتیها:
در ادامه با کسانی که ما آنها را میشناسیم و توانستهاند با پیدا نمودن مأموریتشان در جهان تأثیرگذار باشند، بدرخشند، از زندگی خود یک شاهکار بسازند، کارهای مفید و با ارزشی انجام دهند و به موفقیتهای بزرگی دست یابند آشنا میشوید.
دکتر علیرضا آزمندیان: “من اینک به عنوان قائم مقام خدای رحمان و به عنوان جانشین او روی کرهی زمین مأموریت یافتم تا در مسیر شکوفایی کمال, خود را از نو تعریف کنم و به رمز و رازی که بین من و خدای کریم است پی ببریم و در یک عروج الهی و پرواز خدایی از بُعد زمینی و خاکی خود رها شوم و به بُعد افلاکی و آسمانی خود ارتقا پیدا کنم و به کمال برسم و به این توفیق بزرگ الهی که معاشقه از نزدیک با خداوند است دست پیدا کنم”.
“زندگی یک مأموریت است با اهداف و آرمانهای مختلف، ابعاد زندگی ما عرصههای این مأموریت را تعریف میکنند. نارضایتی از شرایط موجود عامل بزرگی برای رسیدن به بینش بهتری است. راضی نباشید از زندگیتان تا تمام جریان زندگیتان عوض شود. بپرس از خودت: کجا بودی، کجا هستی، چه می جویی؛ حال ندای درونی ما چه میگوید؟”.
استاد احمد حلت: بزرگی در جهان میگه: “کسی که چرایی زندگی را یافته, با هر چگونهای خواهد ساخت”. خانمها و آقایان همین امشب معلوم کنید، از خداوند پرسش کنید، قبل از خواب بپرسید: “خدایا مأموریت من در این جهان چیه؟”.
مهم نیست که چه جایگاهی دارید، مهم نیست که کجا میخواهید بروید، حتی یک آبدارچی در یک کمپانی، در یک شرکت، در یک سازمان میتواند یک رسالت شخصی بزرگ داشته باشد.
من مأموریت خودم را تعریف کردم: “دادن نشاط و شادابی به مردم جهان”، با همهی عشقم پای رسالتم وایسادم؛ شما رسالتتون چیه؟.
حکیم اُرد بزرگ: “آنکه در بیراهه قدم برمیدارد آرمان و هدف خویش را گم کرده است”.
دکتر سید محمود انوشه: “مأموریت اصلی حضور انسان در جهان ورای ظواهر است که میبایست به آن دقت کرد”.
دکتر محمود معظمی: “همهی انسانها دارای مأموریت منحصربهفردی در زندگی هستند که مأموریت هر کس جدا از مأموریت دیگران است. مأموریت زنبور تولید عسل و مأموریت گُل تولید شهد است. اگر انسانی مأموریت خود را در زندگی بشناسد میتواند تا سرحد کمال پیشرفت کند و شاهد موفقیت را در آغوش بگیرد. مأموریت انسانی که خلیفه و جانشین خداوند است چیست؟؛ مأموریت کسی پزشک شدن و کس دیگر کشاورز شدن است تا در آن کارها موفق باشند. اگر شما هم بتوانید بدانید مأموریت شما چیست آثار خارقالعادهای بر زندگی شما دارد؛ راستی آیا از مأموریت و تواناییهای خود آگاهی دارید تا بتوانید آنها را شکوفا کنید؟”.
دکتر شاهین فرهنگ: “قانون دارما میگوید هر موجودی در دنیا وظیفهای دارد، همهی ما انسانها موجوداتی هستیم با مأموریتهای منحصربهفرد؛ تک تک ما آدمها آنقدر ارزشمندیم که اگر نباشیم پازل جامعه بهم میخورد. تک تک ما با رسالت و مأموریت خاصی به این دنیا آمدیم، باید بگردیم و آن را پیدا کنیم. ما آمدیم که خوب باشیم و خدمت کنیم، آمدیم که از من به ما برسیم. ببین چه کار میتوانی بکنی؟ چطور میتوانی دست مردم را بگیری؟ کمکی بکنی و سنگی را از سر راهشان برداری؟ من و شما مسئولیم در قبال تمامی آدمهایی که دور و بر ما هستند”.
مصطفی شاملویی: “انسان را اگر در یک دایره فرض بگیریم, هر کسی نزدیکِ نزدیکش را میبیند، ولی وقتی شما یک هدفی خارج از محیط دایره داشته باشید از این هدفهای کوچک خیلی راحت میگذرید و اینها را تبدیل به پله برای خودت میکنی، دیگه مقصدت نمیشه، فقط میخوای زود پرش کنی و خیلی هم راحت با مشکلاتت کنار میای”/ مخترعی با بیش از ۷۰۰ اختراع
عباس برزگر: “چون عاشق کارم بودم دلم میخواست این کار را ادامه بدهم، چون فکر میکردم آن روزنهای که همیشه تو دنیای سیاه خودم دنبالش میگشتم پیدا کردم؛ شغلی به این پرستیژی و خوب”/ یکی از موفقترین کارآفرینان در زمینهی بومگردی
شمس تبریزی: “در اندرون من بشارتی هست, عجبم میآید از این مردمان که بی آن بشارت شادند”. “مرا فرستادهاند که آن بندهی نازنینِ ما*مولانا* میانِ قومِ ناهموار گرفتار است، دریغ است که او را به زیان برند”. “تحصیل علم جهت لقمهی دنیا چه میکنی؟ این رَسَن از بهر آن است که از چَه برآیند, نه از بهر آنکه از این چَه به چاههای دگر فروروند. در بند آن باش که بدانی که من کیام و چه جوهرم و به چه آمدهام و کجا روم و اصل من از کجاست و این ساعت در چهام و روی به چه دارم”
مولانا: “هر کسی را بهر کاری ساختند؛ میل آن را در دلش انداختند”. شاعر و صوفی پارسی قرن سیزده میلادی، جلالالدین محمد بلخی معروف به مولانا، مولوی و رومی گفته است: “در عالم یک چیز است که آن فراموش کردنی نیست. اگر جمله چیزها را فراموش کنی و آن را فراموش نکنی باک نیست و اگر جمله را به جای آری و یاد داری و فراموش نکنی و آن را فراموش کنی هیچ نکرده باشی. همچنانکه پادشاهی تو را به ده فرستاد برای کاری معین, تو رفتی و صد کار دیگر گزاردی چون آن کار را که برای آن رفته بودی نگزاردی چنان است که هیچ نگزاردی، پس آدمی در این عالم برای کاری آمده است و مقصود آن است، چون آن نمیگزارد پس هیچ نکرده باشد”/ گوشهای از فیه ما فیه
جواد قارایی: “من یکبار بیشتر زندگی نمیکنم در این کرهی خاکی و یک هدفی وجود داره در پس به وجود آمدن من، من باید به آن هدفم برسم. اگر میشود ایثاری در حق کسی انجام داد، اگر میشود کاری برای مردم انجام داد، خدمتی به خلق کرد، در هر شکلی خدمت کنم به مردم و این بزرگترین رسالت و هدف هر انسان است به نظر من و باید قدر این لحظات را بدانیم که به راحتی میتواند از دستمان برود”. “هدف اصلی تولید این مجموعه*ایرانگرد* انتقال آرامش و زیبایی طبیعت و طبیعت نشینان به هموطنانِ عزیزتر از جان بود، هموطنانی که لایق بهترینها هستند و رسالت همهی ما خدمت به ایران و ایرانیست. بنده در این ۵ سال که مجموعه مستند ایرانگرد ۱ و ۲ را تولید کردم از عشق و روح و جانم برای تولید این دو مجموعه مایه گذاشتم و در تولیدات بعدی باز هم چنین خواهم کرد. مشکلات بسیار بود اما به خواست خداوند و انگیزهی بالا برای خدمت به هموطنان عزیزم در این راه از هیچ چیز کوتاهی نکردیم و با تمام وجود کار کردیم و این کوچکترین وظیفهی هر ایرانی برای وطن است. ایرانگرد محصول عشق است نه بودجه و زمان چرا که با کمترین بودجه تولید شد و سود مادی برایم نداشت اما رضایت و حمایت هموطنان عزیزم بزرگترین سرمایه برای بنده بود. پاینده باد ایران و ایرانی”/ یکی از موفقترین مستندسازان در زمینهی گردشگری
آزاده آل ایوب: “من هستم فقط برای اینکه خدمت کنم، رسالتی که رو دوشم گذاشته انجام بدم؛ اون رسالت رو انجامش بدم و برم”/ یکی از موفقترین مجریهای برنامه کودک در رسانه ملی کشور
پیر امیدیار: “مأموریت من این بود که فرصتها را تا آنجایی که امکان دارد همهگیر کنم تا آنها بتوانند توان بالقوه خود را بالفعل کنند”.
تی هارو اکر: زندگی شما فقط محدود به شما نیست با دیگران سهیم شدن هم هست. این مأموریت شما از زندگی کردن در این لحظه در این زمین است. شما هم باید یک تکه پازل خود را اضافه کنید. اکثر مردم در نفسهایشان چنان غرق شدهاند که همه چیز دور من و من و بیشتر من میچرخد اما اگر شما میخواهید به معنای واقعی کلمه ثروتمند شوید فقط مربوط به شما نیست، شامل ارزش دادن به زندگی مردمان دیگر هم میشود. یکی از بزرگترین فیلسوفهای زمان ما Buckminster Fuller گفت: “دلیل زندگی ما این است که ارزش و بهایی به افراد نسل خومان و همچنین آیندگان بدهیم”. ما با استعدادهای طبیعی در این زمین خلق شدهایم, چیزهایی که طبیعتا خیر و خوبی ما در آنهاست. این هدایا به شما داده شده است فقط به یک دلیل: “استفاده کنید و با دیگران سهیم شوید”. پژوهشها نشان میدهد که خوشحالترین مردم کسانی هستند که از نهایت استعدادهایشان استفاده میکنند. یکی از قسمتهای مأموریت شما در زندگی این است که هدایایتان را سهیم شوید و تا آنجا که ممکن است به افراد بیشتری ارزش و بها دهید. این یعنی تمایل به بزرگ بازی کردن دارید. اشتباه نکنید!, هر نفر در این کُره یک مأموریت دارد. اگر شما الان زندگی میکنید برای این یک دلیل وجود دارد. ریچارد باخ در کتابش به نام “جاناتان مرغ دریایی” میپرسد: “وقتی که مأموریتم را کامل انجام دادم دیگر چه میخواهم بدانم؟”؛ جواب: “اگر شما هنوز نفس میکشید پس کارتان تمام نشده است”. من گواهی میدهم که اکثر مردم کارشان را انجام نمیدهند، به وظیفهی خودشان وفا نمیکنند. من مردم زیادی را دیدهام که خیلی کوچک بازی میکنند و مردم زیادی که اجازه میدهند ترسشان بر آنها حکم کند, به همین دلیل است که اکثر ما با تمام قوای خودمان زندگی نمیکنیم، هم از جنبهی زندگی خودمان هم از نظر کمک به دیگران.
آلبرت انیشتین: “من هیچ استعداد خاصی ندارم، فقط عاشق کنجکاوی هستم. چگونه کنجکاوی خودتان را تحریک میکنید؟ من کنجکاو هستم. مثلا پیدا کردن علت اینکه چگونه یک شخص موفق است و شخص دیگری شکست میخورد. به همین دلیل است که من سالها وقت صرف مطالعه موفقیت کردهام. شما بیشتر در چه مورد کنجکاو هستید؟، پیگیریِ کنجکاویِ شما رازی است برای رسیدن به موفقیت”.
استیو جابز: “برای به انجام رساندن یک کار بزرگ باید به آن علاقه داشت و اگر هنوز آن چیز از دیدمان پنهان است باید دنبالش گشت و پیدایش کرد؛ ما به کمک کاراییهای قلبمان پیدا شدنش را حس خواهیم کرد”.
جیم ران: “هر کدام از ما رسالتی بر عهده داریم. نوع بشر این فرصت معجزه آسا را در اختیار دارد که بتواند در زندگی همنوع خود تحول ایجاد کند و او را از خواب غفلت بیدار سازد”.
کنت بلانچارد: “از نظر اکثر مردم کار و بازی کاملا با هم متفاوتند. کار امری اجباری است اما بازی امری انتخابی و اختیاری. به اعتقاد من بهترین شغل, شغلی است که در آن این تفاوت دیده نشود و بهترین رهبران آنهایی هستند که به کار خود عشق میورزند. دان شولا, مربی بزرگی بود چون حتی یکشنبهها هم چیزی جز هدایت تیمش برای کسب پیروزی را ترجیح نمیداد. برای اینکه مطمئن شوید که کارتان همان بازی مورد علاقهتان میباشد پیشنهادم این است که برای خود یک مأموریت شخصی در نظر بگیرید. این مأموریت به شما کمک میکند که متوجه شوید چه چیزی باعث میشود که شما از کار خود لذت فراوان ببرید بدون آنکه متوجه گذشت زمان شوید. درک این موضوع برای بعضیها دشوار است اما چرا زندگیتان صرف همان چیزی نشود که دوستش دارید!؟، اگر از کاری که انجام میدهید لذت نبرید چطور میتوانید در آن کار واقعا موفق باشید!؟”/ گوشهای از کتاب رهبری بر قلبها
مارک تواین: “دو روز مهم در زندگی شما وجود دارد: روزی که متولد میشوید و روزی که میفهمید چرا متولد شدهاید”.
آنتونی رابینز: “شما مأموریت و مسئولیتی ویژه را در برابر خودتان و دیگران به دوش دارید و پیش از هر چیز و هر کس در برابر خودتان مسئول هستید”. “همهی ما به این جهان آمدهایم تا کاری بزرگ را به انجام برسانیم و در وجود هر یک از ما موهبتی خاص نهفته است، یعنی واقعا معتقدم که در وجود هر یک از ما نیروئی همچون قول عظیم خفته است که منتظر یک تلنگر است”.
نیل دونالد والش: “مأموریت شما در روی کرهی زمین همان مأموریتی است که خودتان برای خودتان تعیین می کنید، زندگی شما همان چیزیست که خودتان مشخص میکنید و هرگز کسی نمیتواند در مورد آن داوری کند”.
ریچارد باخ: “این هم آزمونی برای آنکه بدانیم مأموریت شما بر روی زمین به پایان رسیده یا نه: اگر زنده هستید پس هنوز رسالت شما تمام نشده است”.
روی دیزنی: “هنگامی که مأموریت خود را در زندگی میدانید تصمیمگیری خیلی سخت نیست”.
افلاطون: “جایی هست که جز تو هیچکس نمیتواند آن را پُر کند، کاری هست که جز تو هیچکس قادر به انجامش نیست”.
ناپلئون هیل: “در این بخش چند عامل مهم در ارتباط با هدف اصلی و مهم زندگیتان مطرح میشود. نخست اینکه چنین هدفی در حقیقت باید بزرگترین هدفتان در زندگی باشد. هدف اصلی و مهم زندگیتان در حقیقت همان هدفی است که در مقایسه با اهداف دیگر برای شما ارزشمندتر است و آرزو دارید به آن برسید. همچنین قصد دارید ثمرههای دستیابی به آن را از خودتان به یادگار بگذارید. هدف اصلی و مهم زندگیتان به راستی باید چنین باشد. من به اهداف فرعی و کوچک زندگیتان اشاره نمی کنم، منظور من در حقیقت هدف اصلی و مهم شما در سراسر زندگیتان است. من تصور میکنم شما به این دنیا آمدهاید تا کاری سازنده را انجام دهید و به هدفی ارزشمند برسید”/ گوشه ای از کتاب زندگی هدفمند
اندرو متیوس: “مأموریت ما در زندگی بی مشکل زیستن نیست, با انگیزه زیستن است”.
پائولو کوئلیو: “نیروهایی هستند که روح و ارادهی ما را آماده میکنند چون در این سیاره یک حقیقت بزرگ وجود دارد: هر که باشی و هر کار کنی وقتی چیزی را از ته دل طلب میکنی, از این رو است که این خواسته در روح جهان متولد شده، این مأموریت تو بر روی زمین است. تحقق بخشیدن به افسانهی شخصی یگانه وظیفهی آدمیان است، همه چیز تنها یک چیز است و هنگامی که آرزوی چیزی را داری سراسر کیهان همدست میشود تا بتوانی این آرزو را تحقق بخشی. باید بیاموزی زندگی به همین وابسته است؛ و اگر نتوانم؟، در حال زیستن افسانهی شخصیات میمیری، این بسیار بهتر از مردن همچون میلیونها آدم دیگر است که هرگز نمیدانند افسانهی شخصی وجود دارد. مهم نیست چه میکنی, هر کسی بر روی زمین همواره تجلی بخش بنیادیترین رسالت در سرگذشت جهان است و اغلب این را نمیداند. به راستی زندگی برای کسی که افسانهی شخصیاش را میزید سخاوتمند است”/ گوشههایی از کتاب کیمیاگر
اریک توماس: “تو با یک هدف و انگیزهای مشخص خلق شدهای. وقتی تو خلق شدی برای انجام کاری طراحی شدی که دیگران قادر به انجامش نیستند. وقتی آن آدمی بشوی که باید شوی، وقتی این اتفاق بیفتد، آن وقت میفهمی که با بقیه فرق داری، شروع میکنی به داشتن ویژگیهای متفاوت و خاص. وقتی بشی خود واقعیت، بشی همون آدمی که به خاطرش خلق شدی، بشی همونی که برای اون طراحی شدی، از بقیه متمایز میشی، اون موقع هر روز ارزشمندتر میشی”.
آندره ژید: “ناتانائیل… کی گفتهام که میخواهم همانند من باشی!؟ تو را برای اینکه چون من نیستی دوست دارم. گمان مبر که کسی دیگر نتواند بر حقیقت تو دست یابد. بیش از هر چیز از چنین پنداری شرمسار باش. نگرش خود را بجوی. آنچه را دیگری نیز میتواند به خوبی تو انجام دهد, انجام مده. آنچه را که دیگری میتواند به خوبی تو بگوید و بنویسد, مگو و منویس. در درون خویش تنها به چیزی دل ببند که احساس میکنی در هیچ جا جز در تو نیست و از خویشتن با شکیبایی یا ناشکیبایی, آه موجودی بیافرین که جانشینی برایش متصور نباشند”/ گوشهای از کتاب مائدههای زمینی
حافظ: “تاجِ شاهی طلبی گوهرِ ذاتی بنمای”. شاعر فارسی زبانِ سدهی هشتم خواجه شمسُالدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی مشهور به لِسانُالْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسانُالْعُرَفا و ناظِمُالاُولیاء، در این مِصرَع گفته است: “حتی برای رسیدن به تاج شاهی باید قابلیت و جوهر ذاتی خویش را نمایان سازیم و نشان دهیم که سزاوار آن هستیم و اگر قابلیت انجام کاری را داریم باید آن کار را انجام دهیم”. حافظ در جایی دیگر سروده است: “هر کس از مُهرهی مهرِ تو به نقشی مشغول”؛ به این معنی است که: “همه همچون مُهرههایی هستند که از روی لطف و مهربانی و از جانب تو مشغول ایفای نقشی در زندگی خود میباشند”.
آبراهام مزلو: “آنچه انسان میتواند باشد، باید بشود”.
یوسِتین گُردِر: “مهمترین چیز در زندگی چیست؟ اگر این سوال را از کسی بکنیم که سخت گرسنه است خواهد گفت غذا. اگر از کسی بپرسیم که از سرما دارد میمیرد خواهد گفت گرما و اگر از آدمی تک و تنها همین سوال را بکنیم لابد خواهد گفت مصاحبت آدمها. ولی هنگامی که این نیازهای اولیه برآورده شد آیا چیزی میماند که انسان بدان نیازمند باشد؟ فیلسوفان میگویند بلی. به عقیده آنها آدم نمیتواند فقط دربند شکم باشد، البته همه خورد و خوراک لازم دارند، البته که همه محتاج محبت و مواظبتاند ولی از اینها که بگذریم یک چیز دیگر هم هست که همه لازم دارند و آن این است که بدانیم ما کیستیم و در اینجا چه میکنیم”/ گوشهای از کتاب دنیای سوفی
آلبر کامو: “از دست دادن زندگی چیزی نیست و هر وقت که لازم باشد من این شهامت را خواهم داشت اما از دست رفتن معنای زندگی و نابود شدن بهانهی هستی این است آنچه تحمّل کردنی نیست. نمیشود بی دلیل زندگی کرد”/ گوشهای از کتاب کالیگولا
ویکتور فرانکل: من به جرأت میگویم که در دنیا چیزی وجود ندارد که به انسان بیشتر از یافتن “معنی وجودی خود در زندگی” یاری کند. در این گفتهی نیچه حکمتی عظیم نهفته است که: “کسی که چرایی زندگی را یافته است با هر چگونگی خواهد ساخت”/ گوشهای از کتاب انسان در جستجوی معنی
ماری کوری: “زندگی برای هیچکس آسان نیست. اما که چه؟ باید پشتکار و از همه مهمتر اعتمادبهنفس داشته باشیم. باید باور کنیم که هر یک برای انجام کاری استعداد داریم و آن کار باید انجام شود”.
مری دانبار: “هر یک از ما به گونهای منحصربهفرد و مهم موهبتی داریم، این هوشیاری و ماجراجویی ماست که نور ویژهی خود را کشف کنیم”.
عطار: “تو ز چشمِ خویش پنهانی اگر پیدا شوی؛ در میانِ جانِ تو گنجی نهان آید پدید”. عطار نیشابوری به ما خاطرنشان میکند که اگر ما به درون خود نظر بیندازیم گنجی را در درونمان پیدا میکنیم.
دون خوان: “من این نکته را بارهای بیشماری به تو گفتهام: انسان باید راه خود را به کمک دل انتخاب کند تا شادمانترین و سرزندهترین باشد. ای بسا که چنین کسی بتواند همیشه بخندد… بسیاری از اهل معرفت همین کار را میکنند و چه بسا که روزگاری به سادگی ناپدید شوند”.
جک کانفیلد: “نبوغ و استعداد اصلی شما هوش طبیعی شماست، زمینهای که در آن میدرخشید”.
برایان تریسی: “خداوند به هر یک از ما قدرت داده است که در یک رشته به کمال برسیم که آن را حیطهی کمال میگوییم”.
آرتور شوپنهاور: “آنچه در حیطهی قدرت ماست فقط این است که از شخصیت فطری خود به بهترین نحو استفاده کنیم و بنابراین فقط در پی فعالیتهایی باشیم که با شخصیت ما مطابقت دارد و سعی کنیم آنچه در خور شخصیت ماست بیاموزیم و از هر نوع آموزش دیگر بپرهیزیم و در نتیجه مقام اجتماعی، شغل و نحوهای از زندگی را برگزینیم که با آن هماهنگ باشد”/ گوشهای از کتاب در باب حکمت زندگی
فلورانس اسکاول شین: “هنگامی که آدمی آگاهی از طرح الهی زندگی خویش را بطلبد چه بسا در زندگی خود با دگرگونیهایی عظیم رویارو شود زیرا قریب به اتفاق انسانها از طرح الهی زندگی خود دور افتادهاند”. “والاترین خواهش آدمی آگاهی از طرح الهی زندگی خویشتن است زیرا چه بسا کوچکترین تصوری از آن نداشته باشد چرا که شاید صاحب استعدادی باشد شگفتانگیز منتها نهفته در ژرفترین زاویه وجود. پس آدمی باید چنین بطلبد: جان لایتناهی، راه ظهور طرح الهی زندگیام را بگشا، بگذار تا هماکنون نبوغ درونم عیان و بیان شود، بگذار تا هم اکنون آن طرح کامل را به چشم ببینم”. “مهمترین هدف زندگی به انجام رساندن طرح الهی است”.
فریدریش ویلهِلم نیچه: “در جهان هستی یک راه ویژه برای تو وجود دارد که هیچکس دیگر جز تو نمیتواند آن را پیش گیرد؛ این راه به کجا منتهی میشود؟، نپرس، فقط راه را ادامه بده”.
وین دایر: “به جرأت میتوانم بگویم, زمانی معجزات و جادوی واقعی در زندگیام ظاهر شدند که من متوجه هدف و رسالت خویش در این دنیا شدم”.
پروین اعتصامی: “به ما دادند کالای وجودی؛ که برداریم از این سرمایه سودی”. رخشندهٔ اعتصامی, معروف به پروین اعتصامی در این بیت از ما دعوت میکند از کالای وجودی که به دادهاند استفاده نماییم و از فواید آن خود و دیگران را بهرهمند کنیم. او در جایی دیگر سروده است: “بار هر رهنورد یکسان نیست؛ این سبکبار و آن گرانبار است. هر کسی را وظیفه و عملی است؛ رشتهای پود و رشتهای تار است”.
استیو چندلر: “در زندگی راستین اگر ما نقش ایدهآل خود را باور کنیم و از عهدهی اجرای آن خوب برآییم بدون تردید بازیگر کامیابی خواهیم شد”.
چارلی چاپلین: “در دنیا جای کافی برای همه هست، پس به جای اینکه جای کسی را بگیری سعی کن جای خودت را پیدا کنی”.
ناتانیل هاثورن: “هر فرد جایی برای پُر کردن در جهان دارد و خیلی مهم است که انتخاب کند آنطور باشد یا نه”.
دیپاک چوپرا: “هیچ قطعهی اضافهای در جهان وجود ندارد. هر کسی اینجاست چون جایی برای پُر کردن دارد و هر قطعه باید خود را در درون پازل بزرگ جورچین قرار دهد”.
پول سولمان: “من معتقدم هر انسانی برای انجام رسالتی به این جهان آمده است و این رسالت چیز کوچک و بی ارزشی نیست چون در آن صورت شایستهی وجود شما نخواهد بود. شما برای ایفای نقش اساسی وارد زندگی این جهان شدهاید، وظیفهای در خور حضورتان”.
اُشو: “هر انسانی با سرنوشتی مشخص به این دنیا قدم میگذارد. او وظیفهای دارد که باید ادا کند، پیامی که باید ابلاغ شود، کاری که باید تکمیل گردد. تو تصادفا اینجا نیستی, بلکه بهطور هدفمندی اینجا هستی، در پس وجود تو منظوری نهفته است. کُل هستی بر آن است کاری را از طریق تو به انجام برساند”.
تام هاپکینز: “یک مأموریت شخصی داشته باشید؛ شما باید در زندگیتان یک مأموریت داشته باشید، یک پسزمینه برای تمام افکارتان، مأموریت من این است: “هر لحظهات را طوری سپری کن که ۱۰ سال بعد به خودت افتخار کنی”. شما هم باید مأموریتی برای خود داشته باشید، چه چیزی از خودتان میخواهید؟ چه چیزی برای شما ارزش است؟ آن را با خط درشت بنویسید و بر روی میز کارتان بچسبانید تا هر وقت خواستید کاری انجام دهید آن را در پسزمینه ی ذهنتان داشته باشید”.
مارک کوبان: “همه چیز نهایتا به این بستگی دارد که آن چیزی را که خیلی دوست داری پیدا کنی و سعی کنی که در آن عالی باشی”.
بنجامین اف- فیرلس: “فرمول موفقیت چیست؟ از نظر من موفقیت فقط چهار بخش دارد؛ ۱- انتخاب کاری که دوستش دارید، ۲- به کار گرفتن بیشترین تلاشی که میتوانید، ۳- استفاده از موقعیتها و ۴- تعاون و همکاری”.
دبی فورد: “هر آنچه شما را به شوق میآورد جنبهای از وجود خود شماست”
از توماس ادیسون پرسیدند: “چرا اغلب جوانان موفق نمیشوند؟”، گفت: “برای اینکه راه خود را نمیشناسند و در جای دیگری گام برمیدارند. چنین افرادی دو نوع ضرر به جامعه میزنند: ۱- کاری را که شایستگی آن را دارند و اگر آن را تعقیب کنند کامیاب میشوند را انجام نمیدهند؛ ۲- کاری که بر عهده گرفتهاند را به خوبی انجام نمیدهند و از عهده آن برنمیآیند”.
جانی کارسون: “هرگز در کاری که دوستش نداری نمان. اگر از آنچه انجام میدهی لذت ببری، خودت را هم دوست خواهی داشت و آرامشی درونی را تجربه خواهی کرد و اگر در کنار این عوامل از نعمت سلامتی هم برخوردار باشی به موفقیتی بزرگتر از آنچه تصور میکردهای دست خواهی یافت”.
سِر کِن رابینسون: در بخشی از کتاب خود با نام جوهر وجود تو, مینویسد: “گوهر وجود نقطه تلاقی استعداد ذاتی و علاقه فردی است. آنچه در میان افرادی که در این فصل با آنها آشنا شدید و دیگران که در ادامه کتاب با آنها ملاقات میکنید مشترک خواهید یافت این است که همه آنها به کار خود عشق میورزند و با انجام آن شخصیت واقعی خود را احساس میکنند، احساس متفاوتی از گذشت زمان دارند و احساس سرزندگی میکنند، تمرکز بیشتری دارند و بیش از هر زمان دیگری باطراوت هستند. زندگی با گوهر وجود آنها را فراتر از مرزهای معمول لذت یا خوشبختی میبرد. درباره شادی، اوقات خوش، غروب آفتاب و مهمانی صحبت نمیکنم. وقتی افراد با گوهر وجود خود زندگی میکنند با اساسیترین احساس هویت، هدفمندی و سعادت ارتباط برقرار میکنند. از بودن در این حالت نوعی احساس الهام نسبت به خود حقیقیشان پیدا میکند و اینکه معنی و مفهوم زندگیشان چیست. به همین دلیل است که بسیاری از آنان کشف گوهر وجود خود را کشف مقدس مینامند. چگونه گوهر وجودی خود و دیگران را کشف کنیم؟ حقیقت این است که فرمول قطعی برای اینکار وجود ندارد؛ جوهره فردی هر کس متفاوت است، در واقع نکته همین است, ضمن اینکه ما محدود به استعداد یا گوهر وجودی واحدی نیستیم. ممکن است برخی افراد به برخی رشتهها علاقه مشابهی داشته باشند و در آنها به یک اندازه توانمند باشند و برخی دیگر دارای تنها یک علاقه و استعداد باشند که بیش از هر کار دیگری آنها را شکوفا و کامیاب نماید. هیچ قاعدهای وجود ندارد. با این حال گوهر وجود دارای عناصری است که چارچوب ذهنی برای ما فراهم میکند تا بفهمیم باید دنبال چه چیزی بگردیم و چه کاری انجام دهیم. گوهر وجود دارای دو ویژگی اصلی است و دو شرط نیز برای دستیابی به آن وجود دارد، این ویژگیها استعداد و علاقه و آن شرایط نیز نگرش و فرصت هستند. ترتیب و توالی دستیابی به گوهر وجود چیزی شبیه این است: آن را میفهمم؛ دوست دارم؛ می خواهم؛ کجاست؟”.
وانگ تای یو: “اگر میخواهیم واقعا انسان باشیم کاری هست که همواره باید انجام دهیم و موفقیت واقعی هر کار دیگری بسته به انجام آن است”.
ژان پل سارتر: “دلم میخواهد پا شوم بروم، بروم به جایی که در آن به راستی در جای خودم باشم، جایی که با آن جور در بیایم”.
محمود دولتآبادی: “تا چه مایه اندوهناک و دشوار میتواند باشد عالم وقتی تو هیچ بهانهای برای حضور در آن نداشته باشی”.
محمدعلی اسلامی نُدوشَن: “در نهاد هر آدمی روزنهای رو به روشنایی و بلندی است، ولی هر کسی را آن سعادت نیست که آن را بگشاید و از آن پنجرهای سازد؛ تنها روانهای ممتاز، دلهای برگزیده و سرهای بیقرار از این راز باخبراند”. “آدمیزاد که بیشتر از یک زمان معیّن عمر نمیکند، باید هر کسی ببیند چه کاره است و در چه راهی بهتر میتواند خود را عرضه بکند”.
جیم کری: “چیزی که مرا مجذوب خود میکند این است که به ندرت پیش میآید کسی کنجکاو شود که ما واقعا در این سیاره چه میکنیم!؟. اکثر مردم چرخهی کار، تغذیه، سرگرمی و خواب را به عنوان زندگی پذیرفتهاند و تمایلی به درک عمیقتر از هدف ما در این جهان ندارند”.
نظامی گنجوی: “هر که خود را چنانکه بود شناخت؛ تا ابد سر به زندگی افراخت. فانی آن شد که نقش خویش نخواند؛ هرکه این نقش خواند باقی ماند. چون تو خود را شناختی بدرست؛ نگذری گرچه بگذری ز نخست. وانکسان کز وجود بی خبرند؛ زین درآیند وزان دگر گذرند”.
الکساندر اسمیت: “خداوند کارسازی سترگ است. اوست که تمامی بی نهایت را از شکوه و جلال آکنده است. خداوند عشق و مهربانی است و اشکهای آفرینش را به هنگام پاک خواهد کرد و تمام جهانیان در آفتاب لبخند او تابستانی گرم و خرم خواهند داشت. چرا من به کاری نپردازم وقتی میبینم کمترین ذرهای از چرخهی عالم که عمر یک روزهی خود را در شعاع آفتاب چرخ میزند, در جهان کار و وظیفهای بنیادین دارد!؟”.
سیف فرغانی: “ساکن روا مدار تنِ سایه خسب را؛ جنبش چو ذره در طلبِ آفتاب کن”.
صائب تبریزی: “عشق ما را پی کاری به جهان آورده است؛ ادب این است که مشغولِ تماشا نشویم”. “خود را چو یافتی همه عالم از آن توست؛ چشم از جهان بپوش طلبکارِ خویش باش. کارِ جهان به مردم بیکار واگذار؛ فرصت غنیمت است پی کار خویش باش”. “پا از گلیمِ مرتبه خود مکن دراز؛ چون نقطه پاشکسته پرگارِ خویش باش. درماندهاند خلق به درمانِ دردِ خود؛ رحمی به حالِ خود کن و غمخوارِ خویش باش”.
سهراب سپهری: “در کفِ دستِ زمین گوهرِ ناپیدایی است، که رسولان همه از تابشِ آن خیره شدند، پیِ گوهر باشید، لحظهها را به چراگاه رسالت ببرید”.
پرویز درگی: “گاهی یاد آن مطلب پاستور میافتم که آیا حق دارم بگویم که آنچه در توان داشتهام برای بشریت انجام دادهام؟ میخواهم فقط به تلاش آگاهانه و عاشقانه فکر کنم. میخواهم در مسیرِ عالمِ عاملِ عاشق بودن گام بردارم
گر بخواهید در این یکدم عمر؛ نیک جویای حقایق باشید
و به چشمِ همه نیکانِ جهان؛ بس برازنده و لایق باشید
هدفی ناب بیابید و در راهِ وصال؛ عالمِ عاملِ عاشق باشید”.
و…
مأموریت در لغتنامه دهخدا اینگونه تعریف شده است: “کاری که انجام آن از سوی مقامی واگذار و خواسته شده است”؛ بنابراین هر یک از ما از طرف خداوند برای انجام مأموریتی مهم پا به جهان گذاشتهایم تا به سهم خود مفید و تأثیرگذار باشیم و باعث آباد شدن آن شویم.
سایت مأموریت+ جایی است برای افرادی که به دنبال مأموریت خود در زندگی میگردند، کسانی که به دنبال این موضوع هستند تا متوجه شوند یکی از مهمترین دلایل خلقتشان چیست و میخواهند در زندگی انسانی موفق، خوشبخت و تأثیرگذار باشند. رسالت سایت مأموریت+ این است که به کاربران*مخاطبین و اعضای مأموریتی* خود کمک کند تا آنها بتوانند به مأموریتی که خداوند در این دنیا بر عهدهی آنها گذاشته است پی ببرند و از مسیر صحیح مأموریتشان را به درستی انجام دهند، به خواستههای*اهداف، رویاها و آرزوها* خود در زندگی برسند و فرد موفق، خوشبخت و تأثیرگذاری در جهان باشند.
شما هم میتوانید همراه با سایت مأموریت+، مأموریت خود را در زندگی و در این جهان پیدا کنید و برای انجام آن در مسیر صحیح با آگاهی، علم و دانش به پیش بروید و در تلاش باشید، سپس مأموریتی بعدی باشید که همچون ستارهای در جهان میدرخشید و به شایستهترین شکل ممکن زندگی میکند.
مأموریت+/ مرجع و پیشگام در “پیدا نمودن مأموریت خود در زندگی”
منبع:
مأموریت+/ مأموریت ما موفقیت شما است.
مطالب مرتبط:
با کشف استعدادهایت دنیای خود را زیباتر کن
با مأموریت قله موفقیت را فتح خواهی کرد
بدانیم مأموریت فرزندمان در این دنیا چیست
برای رسیدن به هر مأموریت، هدف، آرزو و رویایی اول باید تغییر را از خودمان شروع کنیم
مأموریت رامبد جوان و برنامه خندوانه چیست؟
عصرِ جدیدِ زندگیِ تو چه زمانی آغاز می شود؟
چگونه در انجام مأموریتمان در زندگی موفق باشیم؟
بررسی یک مأموریتی جوان و دلایل موفقیتش
چگونه متوجه شویم در راستای انجام مأموریت خود در زندگی گام برمی داریم؟
طرح الهی چیست و چرا موضوع بسیار مهمی در زندگی هر یک از ما می باشد؟
دنیا تا همیشه به مأموریتی ها بدهکار است
چگونه مسیر خود را در زندگی پیدا کنیم؟
مهارت با استعداد چه تفاوتی دارد و چرا دانستن این موضوع مهم است؟
انتخاب شغل مناسب و توجه همزمان به علاقه مندی ها
چرا شوق و اشتیاق رشد و پیشرفت در ما وجود دارد؟