سرچشمه ی آرامش واقعی کجاست؟
1399-02-19
چگونه به کمال برسیم؟
1399-02-19

آداب خردمندی

بعد از خواندن مطلبی که در ادامه ی این مقاله می آید، دلم نیامد آن را به عنوان یک مقاله برای شما عزیزان منتشر نکنم. قرار بود مقاله ی این هفته “چگونه به کمال برسیم؟” باشد که موکول شد به جمعه ی هفته ی دیگر و مقاله ی “آداب خردمندی” جای آن را گرفت که البته این موضوع مهم پیش زمینه ای است برای رسیدن به کمال

در دنیایی که بیشتر مردم گازش را گرفته اند تا در برخی موضوعات از دیگری عقب نیفتند و مثل اینکه مسئله ی اصلی در حال فراموش شدن است، توجه به این موضوع، مهم و سرنوشت ساز است که نه برای خود ما که برای جامعه و کشوری که در آن زندگی می کنیم نیز اهمیت ویژه ای دارد

موضوع “آداب خردمندی” است، موضوعی ناب، همپا با اصالت ایرانی که از قدیم مانند فرش دستباف ایران که زبانزد همگان در همه جای جهان است، خردمندی نیز از قدیم الایام در تاروپود مردم کشورمان وجود داشته است و هنوز هم دارد

بیاییم و با هم با ویژگی های افراد خردمند آشنا شویم:

پدرام سلطانی: “در ١۵ سال گذشته در صدها نشست و جلسه و گفت و گو در سطوح مختلف و موضوعات گوناگون شرکت داشته ام و با اشخاص زیادى در حاکمیت، بخش خصوصى، جامعه ى مدنى و اقشار گوناگون همنشین بوده ام. این حضور فراوان و متنوع بیشترین بهره ای که برایم داشته است، آشنا شدن با انواع رفتار، گفتار و کردار و یافتن فرصت مقایسه ی آنها با یکدیگر بوده است.

در این مدت بسیار کوشیدم که روش خردمندان را در میان جمع شناسایی کنم. باید بگویم که منظورم از خردمندی، هوشمندی نیست، زیرا بسیار افرادی را دیده ام که از هوش و استعداد بالایی برخوردار بوده اند اما ویژگی های خردمندی را کمتر داشته اند.

خردمندی به باور من حاصل جمع هوش، اخلاق و اراده است

به هر حال گزیده ی آداب خردمندان را چنین یافتم، ٢٠ ویژگی که البته با قوت و ضعف در افراد مختلف وجود دارد. به گمان من خردمند واقعی کسی است که اقلاٌ ١۵ مورد از موارد زیر را که مورد بیستم حتماٌ یکی از آنها باشد همزمان داشته باشد:

١ -بسیار خوب و بادقت گوش می کنند و وسط صحبت دیگران نمی پرند. هنگام سخن گفتن دیگران، با بغل دستی خود حرف نمی زنند.

٢- سنجیده، کوتاه و دقیق سخن می گویند. در سخنانشان اثری از کنایه، تهدید، تحکم، خشونت و توهین نیست.

٣- بسیار اهل مطالعه هستند و عطش یادگیری دارند. در کنار به روز بودن در حوزه ی تخصصی شان، در علوم انسانى مطالعات زیادى دارند.

۴- از گفتن “نمی دانم” ابا ندارند و از تصحیح اشتباهاتشان توسط دیگران استقبال مى کنند.

۵- راستگویند. هرجا که راست گفتن را مصلحت نبینند، به جای دروغ گفتن سکوت می کنند.

۶- نگاهشان توأم با احترام و خوشامدی است. در سلام و احترام کردن به دیگران، به جایگاه اجتماعی شان توجه نمی کنند. رفتارشان با فروتنی و آرامش همراه است. چهره ای گشاده و بشاش دارند.

۷- اهل افراط و تفریط نیستند. در نگهدارى اموال عمومى و محیط زیست کوشش مى کنند و از جیب دیگران خرج نمى کنند.

٨- نسبت به باورها و نظراتشان تعصب ندارند و مدام آنها را پالایش مى کنند؛ از این روى، نظر مخالف را با گشاده رویی می شنوند و پیش داورى نمى کنند.

٩- گفتار و کردارشان با تغییر منصب و مسئولیتشان تغییر نمی کند. در مدیریتشان اهل کار گروهى و تعامل هستند.

١٠- روابطشان بر تصمیماتشان تأثیر نمى گذارد و سفارش پذیر نیستند. براى خوشایند دیگران اظهار نظر مساعد نمى کنند.

١١- به مکان نشستن شان در مجلس حساسیت ندارند. روی اولین صندلی که خالی باشد می نشینند.

١۲- برای به دست آوردن مسئولیتی با دیگران، مستقیم یا غیر مستقیم، مذاکره یا لابی نمی کنند.

١۳- برای دیده شدن تلاش نمی کنند. داوطلب عکس گرفتن یا مصاحبه کردن نیستند. تلاش نمى کنند که کارها را به نام خود تمام کنند.

١۴- بسیار نکته بین هستند. از تکرار گفته هایشان پرهیز می کنند و در سخنانشان همیشه نکات تازه و بدیع یافت می شود. در موضوعات خارج از تخصص شان اظهار نظر نمى کنند.

١۵- از پذیرش همزمان چند مسئولیت پرهیز می کنند. اگر مسئولیتی را بپذیرند برای تحقق اهداف آن بسیار تلاش می کنند.

١۶- افراد را قضاوت نمی کنند و در خصوص پیشینه، اعتقادات و احوالات خصوصی افراد کنجکاوی و تجسس نمی کنند. به جای سخن گفتن از افراد، از افکار و اندیشه ها سخن می گویند.

١٧- مسئولیت اشتباهاتشان را مى پذیرند و از اعتراف به خطا یا شکست خود طفره نمى روند. در پذیرش اشتباه فرافکنى نمى کنند.

١٨- وارد محاجه و یکی به دو نمی شوند و حاضر جوابى نمى کنند. در برابر تندی و توهین صبور و با سعه ی صدر هستند.

١٩- به هیجانات خود مسلط هستند. در رفتارشان خشم، ترس، اضطراب یا شادی مفرط دیده نمی شود.

٢۰- به هیچ کدام از ویژگی های بالا تظاهر نمی کنند.

اگر چنین افرادی را می شناسید، قدر آنها را بدانید. آنها در این زمانه ی پُرآشوب مانند گُل هایی هستند که در شکاف صخره ها گم شده اند. جامعه ی بالنده و آرمانی از اینگونه افراد در لایه های زبرین خود بیشتر دارد. کشوری که هرم خردمندی در آن وارونه باشد، یعنی هرچه بالاتر روی بیشتر از جنس خردمندان بیابی، جامعه ی رهیده ایست”/ پدرام سلطانی

وظیفه ی حاکمیت فراهم نمودن بستری است برای رشد تمام افراد جامعه در محیطی سالم، تنها در این صورت است که خردمندان نیز در بطن جامعه و در میان هر یک از ما وجود خواهند داشت و در نتیجه با الگوبرداری از آنها هر یک از ما نیز یکی از آنها خواهیم بود، البته با رعایت ۲۰ موردی که شرح آنها در نوشتار آقای پدرام سلطانی آمد، کارِ زیاد سختی هم نیست

امید که اینچنین شود.

کنون ای خردمند بیدار دل

مشو در گمان، پای درکش ز گل/ فردوسی

۱۳۹۹/۲/۱۹

منبع:

مأموریت+/ مقالات محمد کارگر مزرعه ملا

مطالب مرتبط:

ستایش خرد

کمپین"دست های مهربان" سایت مأموریت+.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *